مجتبی امینی
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد:
بیتردید اقتصاد از جمله چالشهای بسیار مهم تمام دولتهایی بوده که از سال 1952 تاکنون در مصر روی کار آمدهاند، بگونهای که میزان توانمندی و کارآیی هر دولت با عملکرد آن در بخش اقتصادی سنجیده میشود. بخش اقتصادی مصر از جمله مهمترین بخشهایی است که دولتهای روی کار آمده در مصر با آن مواجه بودهاند زیرا تاثیر مستقیم بر زندگی عموم مردم این کشور داشته و دارد. از این رو اگر دولتی بتواند رابطه صحیحی بین سیاست داخلی و خارجی با عرصه اقتصادی بنا کند و از روابط اقتصادی مستحکمی برخوردار و از آن حمایت کند، میتواند ثبات بیشتری داشته باشد و حمایت اکثریت مردم را بدست آورد و آینده سیاسی خود را تضمین نماید. از نظر فعالان اقتصادی و مقامات مصری محیط سرمایهگذاری مصر بنابر ماهیت خود بیشتر جاذب سرمایهگذاران خلیج فارس نظیر عربستان سعودی، کویت و قطر است. در حال حاضر قطر یکی از مهمترین سرمایهگذاران در مصر است. در این مجال تلاش داریم تا به جوانب این امر پرداخته و نقشی که این حضور میتواند در جایگاه منطقهای قطر داشته باشد را تحلیل نماییم.
واژگان کلیدی: قطر، مصر، سرمایهگذاری اقتصادی، نفوذ سیاسی، رقبای منطقهای
تحلیل رخداد:
اقدامات قطر در منطقه مدتهاست توجه کارشناسان سیاسی را به خود جلب کرده به طوری که فعالیتهای منطقهای این کشور کوچک تحلیلهای مختلف کارشناسان را موجب شده است. یکی از کشورهای هدف قطر در راستای فعالیتهای منطقهای خود مصر است و جا دارد که با نگاهی دقیق تر فعالیت های قطر را در مصر مورد کنکاش قرار داد. در دوره انقلاب مردم مصر، شبکه «الجزیره» به طور تمام وقت، برنامههای خود را در اختیار انعکاس مستقیم تحولات مصر قرار داده بود و مصری ها بیش از آن که اخبار انقلاب را از رسانه های مصری دریافت کنند، بیشترین توجه خود را به شبکه «الجزیره» معطوف کردند و این امر نشان میدهد که قطر از روزهای اول انقلاب مصر، با برنامه حساب شدهای در تحولات این کشور وارد شده است. یکی از نکات اساسی که در روزهای پس از شروع انقلاب تا امروز شاهد آنیم این است که قطر تقریبا سعی کرده است تا از همه گروههای مصری حمایت یکسانی را داشته باشد. این کشور در طول ایام بعد از انقلاب به همه گروههای مصری مانند اخوان المسلمین و سلفیها و احمد شفیق کمکهای مالی کرد. یکی از رهبران سابق اخوان المسلمین اعلام کرده بود که قطر مبلغ 95 میلیون دلار به گروه اخوان المسلمین کمک مالی برای پیروزی در انتخابات کرده است و حتی در جریان سفر امیر قطر به مصر، وزیر خارجه این کشور به خیرات الشاطر کاندیدای سابق اخوان المسلمین پیشنهاد داده بود تا در ازای حمایت قطر از وی، در صورت انتخاب وی بعنوان رئیس جمهور، به مدت 99 سال امتیاز بهره برداری از منطقه آزاد کانال سوئز، به حکومت قطر واگذار شود. اما از سوی دیگر حمایت قطر بعنوان یک کشور وهابی، از گروههای سلفی هم در نوع خود قابل توجه است، به طوری که همسر امیر قطر حدود 196 میلیون دلار به بزرگترین گروه وهابی در مصر یعنی انصار السنه المحمدیه کمک کرده است. پاسخی که به این موضوع میتوان داد این است که قطر تلاش داشته از تمام گروهها حمایت مالی کند تا در صورت پیروزی هریک از گروهها در انتخابات ریاست جمهوری، بازنده نباشد و بتواند نفوذ خود را در این کشور به هر طریق حفظ و گسترش دهد.
مصر بزرگ ترین کشور عربی است و از نفوذ زیادی میان کشورهای عربی و اسلامی برخوردار است و مسئولان قطری با علم به این موضوع تلاش دارند تا هرچه بیشتر در این کشور نفوذ سیاسی و اقتصادی داشته باشند. طبق برآوردهای انجام شده، پس از انقلاب، اقتصاد مصر بیش از 20 میلیارد آسیب دیده که بزرگترین بخش آسیب دیده از این وضعیت بخش گردشگری است و همین موجب شد تا کسری بودجه عمومی دولت به حدود 140 میلیون پوند مصری بالغ شود و دولت مصر تاکنون موفق نشده، شکافهای پیش آمده در دولتهای پیش از خود را پر کند. صنعت توریسم بیش از ده درصد تولید ناخالص داخلی مصر را تشکیل میدهد و نقش مهمی در ایجاد اشتغال و درآمد داشته است. در این چارچوب نخستوزیر قطر در قاهره اعلام کرد که کشورش طی 5 سال آینده، 18 میلیارد دلار در مصر سرمایهگذاری میکند. وی پس از دیدار با مرسی تاکید کرد قطر در زمینه برق، گاز طبیعی و گردشگری در مصر سرمایهگذاری میکند. انجمن بازرگانان مصر اعلام کرده در حال حاضر سرگرم ایجاد یک شورای بازرگانی میان قطر و مصر هستند و نیز اقداماتی با هدف افزایش شمار کارگران مصری در قطر و شکوفایی بازار املاک در این کشور انجام شده است. این اقدامات در راستای میزبانی قطر در جام جهانی 2022 است. با توجه به این تحولات انتظار میرود که میزان سرمایهگذاریهای قطر در مصر در سالهای آتی به 30 میلیارد دلار برسد.
بدیهی است که سرمایهگذاری جدید قطر در مصر اثرات زیادی در تصمیمگیریهای مصر دارد. علاوه بر این، کمک مالی قطر نیز هست که حدود ۲ میلیارد دلار است و به صورت ودیعه در بانک مرکزی مصر نهاده شده و سرمایهگذاریهای جدید را بارزتر میکند؛ سرمایهگذاری که شامل ۸ میلیارد دلار در طرحهای بزرگ در خاورمیانه در منطقه شرق الفریعه در پورسعید است. اهمیت این طرحها در این است که میتواند ضمن فراهم نمودن فرصتهای شغلی برای کارگران مصری، ابزاری در اختیار دولت قطر برای اعمال فشار به مصر باشد و زمینه مناسبتری برای حضور و نفوذ این کشور در مصر را فراهم آورد. سعدالدین ابراهیم مدیر مرکز ابن خلدون و از اساتید دانشگاه آمریکایی قاهره و کسی که روابط محکمی با نظام قطر دارد معتقد است که قطر در پی این است که مصر را در مسائل کشورهای خلیج فارس حامی خود کند زیرا نوعی کشمکش بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد که گاهی عیان و گاهی پنهان است.
در مباحث امنیت بینالملل عمده ترین چالش پیش روی دولتهای کوچک، حفظ بقاء تعریف می شود. بر این اساس گفته شده چنین کشورهایی یا باید با قدرتهای بزرگ منطقهای و فرامنطقهای متحد شوند تا دشمنان نتوانند به آنها متعرض شوند و یا اینکه سعی میکنند بین قدرتهای منطقه و یا قدرتهای جهانی، توازن به وجود آورند. با توجه به شواهد امر میتوان گفت که قطر از هردوی این سیاستها به طور همزمان بهره میبرد. قطر کشوری کوچک با در آمد سرانه ٧٥ هزار دلار و همچنین سومین کشور دارنده بیشترین ذخایر گازی جهان محسوب میشود. این کشور کوچک در کنار همسایگان و بازیگران منطقهای قدرتمندی قرار دارد و بالقوه در معرض خطرات و تهدیدهایی از جانب این کشورهای بزرگ ميباشد. قطر در سالهاي پس از استقلال، از طرف ایران تهدیدات عمدهای را احساس نکرده است، اما عربستان سعودی همواره تمامیت ارضی و حاكميت این کشور را تهديد كرده است. به نظر میرسد بخش عمدهای از مسایل و رفتارهای کشور کوچک قطر، تحت تهدیدات امنیتی عربستان سعودی نسبت به این کشور شکل میگیرد.
کارشناسان معتقدند که محمد مرسی در پیشنهاد خود درباره سوریه و تشکیل کمیته چهار جانبه با حضور مصر، ایران، ترکیه و عربستان نامی از قطر برده نشد و در واقع اهمیتی برای کمک های قطر به مصر قائل نشده بود. ناظران روابط میان قطر و مصر بر این باورند که دوحه با همه توان خود از اعتراضات علیه رژیم مبارک حمایت کرد و شبکه الجزیره را در این راستا به کار گرفت، بنابراین امیدوار بوده است که نگاه مرسی به قطر نگاه یک قدرت منطقهای باشد. با وجود حمایتهای قطر از اخوان المسلمین، مصر نمیخواهد دنباله رو و یا پیرو سیاستهای قطر باشد. به نظر میرسد با وجود نیازی که مصر به کمک های قطر دارد اما دوست ندارد که کنار کشورهای کوچک منطقه قرار گیرد زیرا حد و قواره مصر در حد و قواره اعضای باشگاه بزرگان یعنی عربستان، ترکیه و ایران است.
دورنمای رخداد
نقشی را که قطر هم اکنون در عرصه منطقه ای ایفا می کند، برخی به اقتصاد قدرتمند و برخی به وابستگی این کشور به آمریکا و برخی دیگر به عدم حضور فعال عربستان در صحنه حوادث جهان عرب مربوط میکنند. این کشور کوچک که در تئوریهای روابط بینالملل به کشور ذرهای معروف است، طوری نقش آفرینی کرده که در طول یک دهه اخیر در منطقه خاورمیانه بسیار فراتر از موقعیت و اندازه کوچکش بوده است. درآمدهای مالی قطر به این کشور اجازه میدهد تا در همه جای دنیا حضور یابد و این امری سرنوشتساز برای قطر است. پس از انقلاب مردمی مصر، دو کشور روابط نزدیکتری را ایجاد کردهاند و دلیل این نزدیکی کاملا آشکار است و نیازها نیز متقابل هستند. از یکسو قطر نیاز به این دارد تا وجهه خود را در جهان عرب ارتقا بخشد و از سوی دیگر مصر با بحران کمرشکنی به نام بحران اقتصادی مواجه است. این نیاز متقابل موجب شد تا شاهد حضور قطر در بخشهای گردشگری و املاک مصر باشیم. ضمن اینکه اهداف قطر از سرمایهگذاری در مصر صرفا اقتصادی نیست، بلکه هدف دیگر آنها بهرهوری بهتر از درآمدهای نفتی و گازی و تلاش برای یافتن منابع جدید نفوذ و قدرت در خاورمیانه به صورت عام و در مصر به صورت خاص است.
این رابطه و ائتلافهای سیاسی برای دو طرف نتایج سودمندی به دنبال داشت که نمود آن را میتوان در نفوذ بیشتر قطر در منطقه و در مقابل، توسعه و پیشرفت اقتصادی مصر ملاحظه کرد، همچنین به قطر کمک کرد تا روابط دیپلماتیک گستردهای را در عرصه منطقه ای ایجاد کند. این نکته را هم نباید فراموش کنیم که قطر در اوج رقابتهای منطقهای نیز قرار دارد، از یکسو با تهدیدات رژیم سعودی مواجه است و از سوی دیگر خطر قدرتمندتر شدن ایران در منطقه را پیش رو دارد و به خوبی میداند که از چه نقاط ضعفی برخوردار است و لذا به همکاری و پشتیبانی کشورهای مهم منطقه همچون مصر نیاز اساسی دارد.