فاطمه خادم شیرازی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
عمران خان نخست وزیر پاکستان با انحلال مجلس شورای ملی ، کشور را در هاله ای از ابهام سیاسی قرار داد. او آمریکا را به سرنگونی دولت خود متهم کرده است. مخالفان سیاسی اقدامات عمران خان را یک بحران قانون اساسی و غیرقانونی خواندند و به دیوان عالی کشور شکایت کردند. برخی از ناظران تحولات سیاسی اخیر را به روابط خان و ارتش نسبت داده اند.دادگاه عالی کشور نیزمانور عمران خان رامغایر با قانون اساسی دانست و حکم تشکیل دوباره پارلمان را صادر ،واعلام کرد رای عدم اعتماد باید طبق برنامه انجام شود.این حکم دادگاه، جدیدترین و آخرین تغییر در بحرانی است که ثبات سیاسی و اقتصادی را در این کشور تهدید کرده است. آیا این حکم ماهیت بازی در تحولات سیاسی اخیرکشور را تغییر خواهد داد؟در این مقاله با توجه به ادعاهای اخیرنخست وزیر پاکستان مبنی بر دخالت آمریکا ، کشور را در مقابل این پرسش قرار داده که آیا آمریکا در انحلال دولت پاکستان نقش داشته است؟ چرا ارتش پاکستان تاکنون در بحران سیاسی بی طرف مانده است؟ و آیا ائتلاف اپوزیسیون با سرنگونی دولت می تواند مسائل عمیق ساختاری، اقتصادی و اجتماعی پاکستان را حل کند؟
– سیاست داخلی
عدم پایان دوره پنج ساله عمران خان نخست وزیرپاکستان وادعای او مبنی برتوطئه آمریکا برای سرنگونی دولتش، کشور را در معرض یک بحران سیاسی قرار داد. منتقدین سیاسی اظهار کردند عمران خان تمام هنجارهای دموکراتیک را زیر پا گذاشته و برای تضمین قدرت، کودتای غیرنظامی را انجام داده است .بعضی از مفسرین سیاسی نیزگفتند هیچکس نمی توانست حدس بزند که آخرین ترفند عمران خان، شامل سوزاندن نظم دموکراتیک توسط یک حزب دارای قدرت دموکراتیک است.
تحریک انصاف حزب حاکم فعلی و یکی از سه حزب سیاسی بزرگ پاکستان است. عمران خان رئیس حزب تحریک انصاف در سال 2018 ، به عنوان نخست وزیر قدرت را در دست گرفت.(1)
احزاب اصلی اپوزیسیون پاکستان، که ایدئولوژیهایشان طیفی از چپ به راست تا مذهبی رادیکال را در بر میگیرد، تقریباً از زمانی که خان در سال 2018 انتخاب شد، برای برکناری وی تجمع کردهاند.اپوزیسیون توسط حزب مسلم لیگ پاکستان وحزب مردم پاکستان رهبری می شود ، عمران خان ائتلافی را علیه آنها ایجاد کرد.(2)
حزب مخالف مردم پاکستان معتقد است ، سیاستمداران پوپولیست در سراسر جهان جوامع را قطبی کرده اند و خان نیز از این قاعده مستثنی نیست.خان طی سالها رهبران مخالفان و احزاب آنها را فاسد، خائن و به عنوان دشمنان عمومی معرفی کرده است.(3)دولت برای پایداری قدرت حزب تحریک انصاف، به دنبال حکمی از دیوان عالی بود که اعضای مخالف حزب تحریک انصاف را از رای دادن بر اساس قانون ضد فراری شدن منع می کند، و آن هارا برای مادام العمر از پارلمان رد صلاحیت می کرد.(4)
خان از هواداران خواست تا تظاهراتی را در سراسر کشور برگزار کنند.او اپوزیسیون را متهم به همکاری با آمریکا برای خلع خود کرد. درخواست خان هرج و مرج سیاسی را خصوصا، به بزرگ ترین و قدرتمندترین استان پنجاب کشور(60 درصد از جمعیت) جایی که قرار است برای انتخاب وزیر ارشد جدید رای دهند، انتقال داد. استراتژی خان برای حفظ قدرت ، دستوربه همه قانونگذاران حزب تحریک انصاف بود،که در روز رای گیری در مجمع حضور نداشته باشند تا احتمال حمایت مخالفان مخفیانه از طرح برکناری وی کاهش یابد.(5)
شیوه رهبری خان اغلب به عنوان تقابلی مورد انتقاد قرار گرفته است.مفسرین سیاسی علت شکست خان را اصرار بر ماندن یک رهبر حزبی تا پایان تلخ بوده است.خان مایل نبوده است که دستش را به سمت رقبای خود دراز کند.لذا در لحظهای که به شدت به کمک نیاز دارد، پلهای زیادی را سوزانده است.(6)
موضع ضد غربی نخست وزیر و سفر اخیر وی به مسکو پس از تهاجم روسیه به اوکراین برخی از نخبگان را برای اقتصاد و امنیت کشور نگران کرد.از طرفی اتهامات فساد نیز گریبان دولت را گرفته بود، زیرا تورم و بیکاری در حال تشدید احساسات عمومی است.هم خان و هم اپوزیسیون هزاران نفر از حامیان مربوطه خود را برای فشار به طرف مقابل گرد هم آورده اند.(7)
اپوزیسیون خان را به سوء مدیریت اقتصادی و دلیل افزایش قیمت ها و تورم بالا متهم کرده است. گرچه دولت خان با حفظ حساب ذخیره خارجی 18 میلیارد دلاری و کسب رکورد 29 میلیارد دلاری در سال گذشته از پاکستانی های خارج از کشور اعتبار دارد.(8)
اما بزرگ ترین مشکل اقتصادپاکستان وابستگی به واردات است. چون با افزایش قیمت نفت، روپیه کاهش می یابد و کشور با تورم غیرقابل تحمل بالایی روبرو می شود. در حال حاضر بیش از 12٪، افزایش قیمت کالاها را دولت و حامیانش، به همه گیری و جنگ اوکراین نسبت داده اند.نرخ بهره بانک مرکزی به 10 درصد رسیده،و تراز پرداخت ها ممکن است در سال جاری رکورد بزند. روپیه پاکستان از زمان روی کار آمدن خان حدود نیمی از ارزش خود را از دست داده است. به منظور تلاش برای پر کردن شکاف مالی ، دولت خان بر مالیات های وارداتی تمرکز کرده است که اکنون بیش از 40 درصد از درآمد دولت را تامین می کند. اما این امر پاکستان را بیش از پیش از زنجیرههای ارزش جهانی جدا کرده است.(9)
طرحی که در حال حاضر اپوزیسیون دارد سرنگونی دولت است، اما آنها هیچ تکلیفی در مورد اتفاقات بعدی انجام نداده اند. اگر روند سقوط دولت بدون برنامه داشتن از طرف مخالفان صورت گیرد،پاکستان به سمت یک دوره طولانی بی ثباتی سیاسی، حداقل برای یک سال و نیم پیش می رود. اپوزیسیون نیز مجبور خواهد شد تصمیمهای غیرمحبوب بگیرد و دچار هزینههای سیاسی و چالش شود. لذا کل چرخه انتخابات بعدی همچنان بی ثبات و عمیقاً قطبی خواهد ماند.(10)
– سیاست خارجی
پاکستان به دلیل مجهز به سلاح هسته ای و قرار گرفتن بین افغانستان در غرب، چین در شمال شرقی و رقیب هسته ای هند در شرق ، از اهمیت استراتژیک حیاتی برخوردار می باشد.این کشوراز زمان به قدرت رسیدن عمران خان در سال 2018، با موضع ضد آمریکایی تمایل و نزدیک شدن به چین و اخیراً روسیه را درسیاست خارجی خود اعمال کرده است. (11) موضع گیری خان درباره بحران اخیراوکراین جنبه حمایتی از روسیه داشت . اوگفت این به ما مربوط نیست، ما با روسیه رابطه دوجانبه داریم و واقعاً میخواهیم آن را تقویت کنیم. (12)
مشارکت چین در جنوب آسیا در سال های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است و از پروژه های اقتصادی و توسعه فراتر رفته و منافع ژئواستراتژیک و امنیتی را در بر می گیرد.
شاید در هیچ کشور دیگری در منطقه، پکن به اندازه پاکستان ردپای خود را گسترش نداده است، این نگرانی واشنگتن و دهلی نو را در مورد پیامدهای ژئواستراتژیک این مشارکت عمیق ترکرده است.
عرضه تجهیزات نظامی پیشرفته چین به پاکستان – از جمله کشتی های جنگی و زیردریایی ها – بخشی از تشدید همکاری نظامی و اطلاعاتی است که نشان دهنده سطح فزاینده اعتماد بین دو طرف است. روابط نظامی رو به رشد، که شامل پروژههای دفاعی-صنعتی مشترک مانند هواپیمای جنگنده JF-17 نیز میشود، تا حد زیادی از سوی هر دو طرف برای مقابله با پیشرفتهای توانمندی هند می باشد. تحولات ژئوپلیتیکی در سالهای اخیر به دلیل نزدیکی هند با آمریکا ،این پویایی را قویتر کرده است.
ماهیت روابط چین و پاکستان به این دلیل که هر دو کشور گزینه های محدودی دارند، به طور قابل توجهی تغییر نخواهد کرد. چین، احتمالاً یک شریک استراتژیک کلیدی باقی خواهد ماند، زیرا رقابت ژئوپلیتیکی با آمریکا تشدید می شود.اگر امنیت داخلی و جهت گیری سیاسی کشور پاکستان دچار خدشه شود روابط بین چین و پاکستان به مشکل جدی برخورد خواهد کرد.پکن بزرگ ترین طلبکار اسلام آباد است و پاکستان 24.7 میلیارد دلار از کل بدهی خارجی خود را به چین بدهکار است. این باعث شده است که برخی از تحلیلگران نسبت به تله بدهی احتمالی هشدار دهند.(13)
علاوه بر بحران اقتصادی، اسلامآباد با چالشهایی از جمله تلاش برای متعادل کردن فشار جهانی برای وادار کردن طالبان به انجام تعهدات حقوق بشری و محدود کردن بیثباتی در آنجا، با چالشهایی مواجه است.خان نسبت به بسیاری از رهبران خارجی کمتر از طالبان در مورد حقوق بشر انتقاد کرده است.فرمانده ارتش پاکستان می گوید کشورش به دنبال گسترش روابط با آمریکا است.آمریکا ادعای عمران خان را که خواهان برکناری او در پاکستان است رد می کند. (14) پاکستان به دلیل کمک به شورشیان طالبان مورد حمله قرار گرفته است، در حالی که از آنها خواسته شده بود که آنها را به میز صلح بیاورد.(15)
در سال2021، زمانی که طالبان به کابل حمله کردند و قدرت را در افغانستان به دست گرفتند، عمران خان گفت که افغانها بند بردهداری را شکستهاند.طالبان گروههای جداگانهای در هر دو کشور هستند، اما آنها یک ایدئولوژی و وفاداری مشترک دارند که تحریک طالبان پاکستان پس از تسلط طالبان بر افغانستان آن را تجدید کرد. ارتش پاکستان بازی طولانی برای حمایت از طالبان افغانستان علیرغم تهدیدهای سرریز جهادی ها ایجاد کرده است.در کابل، طالبان نیز چین را به عنوان دوست افغانستان میداند و احتمالاً به بهترین شکل ممکن به درخواستهای پکن برای اخراج شبهنظامیان اویغور در خاک افغانستان رسیدگی خواهد کرد.(16)
با این حال، در ماه های اخیر، نشانه هایی از شکاف در روابط دوستانه بین این دوکشور ظاهر شده است. اختلاف نظر در مورد تعیین مرز افغانستان و پاکستان و حمایت طالبان افغانستان از تحریک طالبان پاکستان باعث ایجاد تنش شده است.اگر هیچ راه حلی در مورد این مسائل حاصل نشود، می تواند باعث شکاف در روابط شود که پیامدهای مهمی هم برای امنیت ملی و هم برای ثبات منطقه ای پاکستان خواهد داشت.یکی دیگر از منابع تنش بین کابل و اسلام آباد تحریک طالبان پاکستان بوده است.با وجود تلاشهای دولت پاکستان برای مشارکت در گفتگو با تحریک طالبان پاکستان، با توجه به فشار داخلی برای حفظ جهت خشونتآمیز خود، صلح با این گروه مسلح کاملاً بعید به نظر میرسد(17).
– نقش ارتش در سیاست داخلی و خارجی پاکستان
ارتش پاکستان برای بیش از نیمی از تاریخ 75 ساله خود مستقیماً بر پاکستان حکومت کرده و دولتهای منتخب دموکراتیک را سرنگون کرده است. (18)بحران کنونی پاکستان و عقب نشینی ناگهانی ارتش به مخالفان نشان داد، که فصل باز نخست وزیری است. تحلیلگران نگرانند که در صورت تشدید هرج و مرج، ارتش برای بازگرداندن نظم وارد عمل شود.خطری که امروز متوجه سیاست داخلی پاکستان است، توام شدن ورشکستگی مالی و ورشکستگی سیاسی که باعث حضور مستقیم ارتش به صحنه سیاسی و در دست گرفتن امور است. به نظر می رسد خان همچنین با تصمیمات سیاست خارجی از جمله دیدار با پوتین رئیس جمهور روسیه در همان روز آغاز حمله به اوکراین خود برخی از نیروهای نظامی را خشمگین کرده است.(19)
برخی از ناظران لرزش سیاسی خان را به روابط پرتنش با ارتش قدرتمند میدانند. می توان به امتناع خان از امضای انتصاب رئیس جدید یکی از آژانسهای اطلاعاتی قدرتمند پاکستان به عنوان دلیل احتمالی اشاره کرد.(20)در واقع عمران خان از خط قرمز ارتش عبور کرد ،گرچه سرانجام انتصاب فرد مورد نظر نظامی را پذیرفت، اما از آن به بعد برای او سراشیبی بود. تحلیلگران معتقدند که او با ارتش قدرتمند کشور درگیر شده است، چیزی که خان و ارتش آن را انکار می کنند.(21)کارشناسان سیاست خارجی آمریکا و آسیا معتقدند ، ارتش قدرتمند پاکستان به طور سنتی سیاست خارجی و دفاعی را کنترل می کند و در نتیجه تأثیر بی ثباتی سیاسی را محدود خواهد کرد.(22)
اقتصاد پاکستان در حال فروپاشی است و می تواند دستورالعملی برای ناآرامی های اجتماعی و سیاسی و همچنین کاهش هزینه های نظامی باشد.بسیاری از فرماندهی ارتش، بیش از حد ملی گرایی جناب خان را به عنوان یک خشونت معکوس می بینند.وابستگی پاکستان به چین، بزرگ ترین تامین کننده تسلیحات و طلبکار دوجانبه آن را افزایش می دهد. و این ترس ارتش پاکستان از محاصره استراتژیک را تشدید می کند. (23)
ارتش پاکستان که زمانی یکی از دریافتکنندگان اصلی تسلیحات آمریکایی بود، پس از وابستگی فزاینده به چین برای تسلیحات، به دنبال سیاست خارجی متعادلتری بوده است.(24)اگرچه پاکستان از آن زمان تاکنون شاهد انتقال قدرت نسبتاً دموکراتیک بوده است، تأثیر ارتش بر نهادهای تصمیم گیری کاهش نیافته است.در واقع، تحولات اخیر در پاکستان و رای عدم اعتماد به نخست وزیر عمران خان نشان می دهد که نفوذ به روش های ظریف تری افزایش یافته است.(25)
تا زمانی که رهبران غیرنظامی نتوانند از انتظارات ارتش رهایی یابند، پاکستان به بحران های اقتصادی و سیاسی منظم محکوم خواهد شد،و خان آخرین نخست وزیری نخواهد بود که قدرت را از دست داده است.(26)اظهارات خان نشان میدهد که او در صورت کنار گذاشته شدن از قدرت، حتی ممکن است تا فاش کردن اسرار دولتی پیش برود. خان احتمالا برای مشارکت دادن هواداران باقی مانده خود در ارتش آخرین تلاشش را انجام خواهد داد.(27)
References
2-Previous source
21- Previous source