جمال الدین تاشکن
محقق ترکیهای
مرکز بینالمللی مطالعات صلح –IPSC
پیشینه نگاه ترکیه به فلسطین
مسئله فلسطین یکی از مهمترین مسائل بشریت و دنیای اسلام است. به دلیل رویکرد تاریخی، سیاسی و فرهنگی آنها، بسیاری از کشورها به مسئله فلسطین علاقهمند شدهاند. ترکیه در رأس این کشورها قرار دارد. با توجه به تاریخ و جغرافیای فرهنگی مشترک ترکیه و فلسطین دوری ترکیه از مسئله فلسطین امکانپذیر نیست. منطقه خاورمیانه آخرین بار در زمان عثمانی دارای وحدت سیاسی بوده است و ترکیه یکی از کشورهایی است که به اهمیت این منطقه آگاه است. ترکیه از منظر جغرافیایی بخشی از خاورمیانه است و با توجه به مخرج مشترک همزیستی مسالمتآمیز و دین و فرهنگ مشترک علاوه بر فلسطین با دیگر کشورهای منطقه نیز احساس نزدیکی میکند. هرچند از ابتدای تأسیس جمهوری ترکیه، کشورهای منطقه تجربههای متفاوتی را از سر گذراندهاند اما ترکیه نسبت به مسئلهٔ فلسطین که مهمترین معضل قرن 20 و 21 جهان است بیتفاوت نمانده است.
درزمانی که مسئله فلسطین در دستور کار بینالمللی قرار داشت سیاست خارجی ترکیه بیشتر معطوف تهدیدهای امنیتی بوده است. ترکیه، باوجوداینکه در کانون رقابت زمان شوروی سابق و امریکا قرار داشت در سال 1947 در سازمان ملل متحد همگام با کشورهای عربی رأی به عدم تقسیم فلسطین داده است. ترکیه در جنگ 1948 اعراب و اسرائیل موضع بیطرفی اتخاذ کرده و بهعنوان این اولین کشور مسلمان بود در سال 1949 اسرائیل را به رسمیت شناخته است. در این چارچوب تا سال 1964، مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و نزدیکی به غرب، ساختار برخورد ترکیه با مسائل خاورمیانه و فلسطین را شکل داده است. ترکیه در مسائل خاورمیانه در طول دههٔ 1950 ضمن همراهی با غرب، سیاستی متفاوت با کشورهای عربی را در پیش گرفت. ترکیه بهعنوان یک اولویت برای مقابله مشترک با تهدیدات اتحاد جماهیر شوروی ضمن عضویت در پیمان ناتو روابط خود را با آمریکا و اسرائیل تعمیق داد. آنکارا همچنین ناخشنودی خود را نزدیکی شوروی به کشورهای عربی بهمنظور حفظ تعادل در روابط با آمریکا ابراز کرد.
از ابتدای دههٔ 1960 سیاست ترکیه با محوریت غرب در داخل کشور مورد تردید قرار گرفت. جمعآوری موشکهای ژوپیتر پس از بحران کوبا از ترکیه در سال 1962، معضل قبرس در سال 1964 و نامه جانسون؛ حمایت کشورهای مسلمان از ترکیه در مسئله قبرس در سازمان ملل متحد و تعمیق مشکلات اقتصادی در تغییر سیاست خارجی ترکیه نقش داشتهاند. ترکیه به دنبال این تحولات توجه بیشتری به روابط خود با کشورهای خاورمیانه نشان داد و روابط خود را با کشورهای سازمان همکاری اسلامی را توسعه داد. آنکارا در این چارچوب، رویکرد متعادلتری در مسئله فلسطین و اسرائیل نشان داد. از مهمترین شاخصهای این تغییر میتوان به عدم صدور مجوز استفاده از پایگاه هوایی اینجریلیک به سود اسرائیل در طول جنگ سال 1967 و نیز حضور فعال ترکیه در فعالیتهای بشردوستانه در کشورهای عربی اشاره کرد. ترکیه درعینحال، ضمن همکاری با کشورهای عربی در سازمان ملل متحد به خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی رأی موافق داد. همینطور در سال 1969 ترکیه با حضور در سطح وزیر امور خارجه در نشست سازمان اجلاس اسلامی که با موضوع آتش زدن مسجدالاقصی برگزار شد، ایجاد روابط حسنه با کشورهای عربی را ادامه داده است.
ترکیه در طول جنگ 1973 سیاستهای مشابه خود را ادامه داد. آنکارا اعلام کرد که پایگاههای آمریکا در این کشور برای کمک به اسرائیل مورداستفاده قرار نخواهد گرفت. همچنین ترکیه حریم هوایی خود را به روی نیروی هوایی شوروی برای سوختگیری هواپیماهای مصر و سوریه نبست. در آن سالها، افزایش قیمت جهانی نفت خام به دنبال تحریم نفتی اعراب، بغرنجتر شدن وضعیت اقتصادی کشور، به هم خوردن روابط با آمریکا به دنبال مداخله ترکیه در قبرس و تشکیل ائتلاف بین حزب جمهوریخواه خلق و حزب نجات ملی دستبهدست هم دادند تا ترکیه سیاستی متوازن را در مسئله فلسطین دنبال کند. در طول این سالیان، آنکارا که روابط حسنهای با کشورهای عربی برقرار کرده بود از یکسو از جنبش فلسطین حمایت میکرد و از سوی دیگر؛ باوجود انتقادات، اگرچه سطح روابط خود با اسرائیل را کاهش داده بود اما این روابط را بهطور کامل قطع نکرد.
در سال 1979 با امضای قرارداد کمپ دیوید از سوی مصر بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای عربی، دیگر ترکیه تنها کشور دارای رابطه با اسرائیل نبود. انزوای ترکیه پس از کودتای نظامی داخلی در سال 1980 و مشکلات اقتصادی رویکرد ترکیه به مسئله فلسطین را در آن سالها تعیین کرد. تا سال 1990 درحالیکه الحاق یکجانبِ قدس به اسرائیل از سوی تلآویو، دشواریهای اقتصادی ترکیه و نیاز ترکیه به بازارهای عربی در چارچوب سیاستهای اقتصادی جدید، سیاست خارجی ترکیه را در مسئله فلسطین تعیین مینمود میتوان گفت از سال 1985 به بعد روابط ترکیه با اسرائیل بهبودیافته است.
ترکیه در این دوره یک سیاست خارجی مبتنی بر اقتصاد را دنبال کرده است. هدف اصلی از این چارچوب دستیابی به نفت، پرداخت تدریجی قیمت نفت، جلب سرمایههای خارجی و افزایش صادرات به کشورهای عربی بوده است. این عوامل از سویی باعث نزدیکی ترکیه به کشورهای عربی و فلسطین شد، اما از سویی دیگر گروههای چپ با منشأ ترکیه در کمپهای سازمان آزادیبخش فلسطین در اردوگاه لبنان شروع به آموزش کردند و بیم تهدیدات امنیتی زمینهٔ نزدیکی ترکیه به اسرائیل را فراهم آورد.
به همین ترتیب، لابی یهودی در آمریکا نیز باهدف بهبود روابط آنکارا با اسرائیل ترکیه را تحتفشار قرارداد. پس از سال 1985، فشارهای وارده از سوی آمریکا و بهبود روابط دو طرف برای حل مسئله فلسطین باعث گسترش روابط ترکیه با اسرائیل شد. تحولات مهمی همانند پایان جنگ سرد و وقوع جنگ خلیجفارس بهطورجدی بر مسئله فلسطین تأثیر گذاشته است.
در این دوره ترکیه یک سیاست خارجی فعال را نسبت به کشورهای همسایه در پیش گرفت. 1991 اکتبر 30 روند مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل که در 30 اکتبر 1991 آغاز شد یکی دیگر از عوامل مهم و مؤثر بر رویکرد ترکیه به مسئله فلسطین است. به دنبال آغاز روند مذاکرات مشروعیت اسرائیل در منطقه کمتر مورد سؤال و مؤاخذه قرار گرفت و انتقادات به ترکیه به دلیل توسعهٔ روابط با اسرائیل نیز کاهش یافت. علاوه بر این، مواردی از قبیل افزایش نگرانیهای امنیتی ترکیه به دلیل فعالیتهای گروه تروریستی پ. ک. ک. و احتیاج به مدرنیزاسیون سلاحهای سنگین از عوامل تأثیرگذار در بهبود روابط ترکیه- اسرائیل در آن تاریخ بودهاند.
دوران جدید:
در این دوره تا سال 1996، ترکیه برای بهبود روابط خود هم با طرف فلسطینی و هم با طرف اسرائیلی تلاش کرد و به دنبال حفظ تعادل در این روابط بود. در سال 1996، بین دو کشور در زمینهٔ همکاریهای نظامی و آموزش نظامی، تجارت آزاد و همکاری بین صنایع دفاعی موافقتنامههایی امضا شد. این توافقنامهها نشان میدهد رابطه ترکیه و اسرائیل در چه حیطههایی متمرکزشده است. ترکیه در آن دوره ضمن نزدیکی با اسرائیل و همکاری تنگاتنگ از سیاست حفظ موازنه در روابط دور شده و همکاری نزدیکی را با اسرائیل آغاز نمود. هرچند نزدیکی ترکیه به اسرائیل در این دوره انتقادات سخت کشورهای مختلف عربی را به دنبال داشت اما انتقادات حکومت فلسطین تندی و تیزی آن انتقادات را نداشت. دلیل این کار این بود که دولت فلسطین به استفاده از اعتبار ترکیه نزد اسرائیل برای حل مسئله فلسطین تمایل داشت و خواهان نقش بیشتر ترکیه درروند صلح اسرائیلی- فلسطینی بود
با خروج عبدالله اوجالان از سوریه و دستگیری وی، نگرانیهای امنیتی ترکیه کاهش یافت. در این دوره ترکیه که انتقادات منطقهای از روابط خود با اسرائیل را به جان خریده بود دوباره سیاستی متوازن را در مسئله فلسطین در پیش گرفت. در همان دوره روی کار آمدن ایهود باراک بهعنوان نخست وزیر در اسرائیل امید به صلح را دوباره زنده کرد و این موضوع زمینه را برای نقش ترکیه بهعنوان یاری دهنده در مسیر صلح هموار کرد. ترکیه در این زمینه تلاشهای گوناگونی انجام داد و نقش خود را بهعنوان میانجی بین دو طرف ایفا کرد. در این دوره درحالیکه طرف فلسطینی خواهان نقش فعالتر ترکیه بهعنوان یک میانجی میباشد اسرائیل با اظهار رضایت از میانجیگری آمریکا، نه خواهان میانجیگری بلکه خواهان نقش کمکی ترکیه در این روند بوده است.
با خشونتهای روی داده در انتفاضهٔ دوم، افکار عمومی ترکیه انتقادات شدیدی از عملکرد اسرائیل بروز دادند، مقامات اسرائیلی که به ترکیه سفر کرده بودند مورد اعتراض مردم قرار گرفتند. با این حال، روابط ترکیه با اسرائیل در سطحی بسیار بالا ادامه یافت و هیچگاه از سطح معینی پایینتر نرفت.
ترکیه از بنبست در روند صلح ناخشنود است و این ناخشنودی را بارها ابراز کرده است. ایفای نقش فعال از سوی ترکیه در روند صلح مستلزم وجود جو صلح بین طرفهای فلسطینی و اسرائیلی است. ترکیه در سالیان اخیر نقش بسیار فعالی در جهت حل مسئله داشته است. با در نظر گرفتن امکانات موجود ترکیه، تلاش این کشور برای حل این معضل میتواند نتایج مثبتی داشته باشد. ترکیه در این موضوع کشوری است که نزد هر دو طرف اعتبار و وزن خاصی دارد. تا زمانی که ارتباط بین اسرائیل و فلسطینیان گسسته نشود، ترکیه در زمینههای مختلف به خصوص در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و نظامی نقش فراوانی میتواند ایفا کند. در صورتی که ترکیه ضمن آگاهی از این موضوع و اِشراف به آن نقش ایفا نماید نیل به نتایج مثبت برای خود و صلح منطقهای متصور است.
واژگان کلیدی: ترکیه ، مسئله فلسطین, اسرائيل,اردوغان