مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ترکیه – اسرائیل، پایان همکاری، آغاز تقابل

اشتراک

تركيه اسرائيل، پايان همكاري، آغاز تقابل

عطا بهرامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

www.peace.ipsc.org


تنش شديد در روابط تركيهاسرائيل باعث بحث هاي زيادي در محافل سياسي در باره آينده روابط دو طرف شده است. برخي اختلافات كنوني را مقطعي و برخي ديگر عميق مي دانند. هنگامي كه در ژانويه سال 2009، رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه شيمون پرز رئيس جمهور اسرائيل را به جنايت و كشتن كودكان غزه متهم كرد و سپس در اعتراضي محكم كه تا آن زمان بي سابقه بود اجلاس را ترك نمود؛ برخي گمان مي كردند كه نخست وزير تركيه هيجان زده بوده و اقدامي احساسي انجام داده است كه به زودي به فراموشي سپرده خواهد شد اما روند حوادث بعدي نشان داد كه آن موضع گيري اردوغان ريشه در درك استراتژيك اين كشور از منافع ملي خود و نقش مخربي كه اسرائيل در حمله به منافع ملي تركيه در پيش گرفته است، داشت.

واقعيت اين است كه تركيه ديگر متحد استراتژيك اسرائيل نيست و ريشه اين افتراق را بايد در دو نكته كه تكميل كننده يكديگر هستند جستجو كرد كه نخستين آن پايان نظام دو قطبي و حاكم شدن نظام هژمونيك و ديگري در طرح هاي خاورميانه اي آمريكا و همراهي اسرائيل با آن ها نهفته است. نظام دو قطبي و ترس از اتحاد شوروي كه داعيه دار ايدئولوژي كمونيستي بود باعث شده بود كه در خاورميانه اتحادي از مخالفان اين كشور تشكيل شود. تركيه نيز كه به عضويت ناتو درآمده بود و عنصري مهم در صف مقابله با كمونيسم بود روابط نزديكي با اسرائيل ديگر دشمن شوروي داشت. پس از فروپاشي شوروي نيز اين اوقات خوش ادامه داشت كه يكي از مهمترين لحظه هاي آن زماني بود كه تانسو چيلر نخست وزير اسبق تركيه ارض موعود از نيل تا فرات مورد ادعاي صهيونيسم را تاييد كرد كه به دليل شامل شدن قسمتي از خاك تركيه انتقادهاي زيادي را در داخل اين كشور برانگيخت.

حمله آمريكا به عراق در سال 2003 و پس از آن علني كردن طرح خاورميانه بزرگ[1] نقطه عطفي در افتراق تركيه و اسرائيل است. آمريكا در طرح خاورميانه بزرگ اعلام كرده است كه به دنبال ترويج دمكراسي و مراجعه به آراي عمومي است كه در آن براي زنان نيز جايگاه ويژه اي در نظر گرفته شده است. نگاهي به وضعيت قومي و نژادي خاورميانه ما را با حقيقت جالب توجهي روبرو مي كند. در يك سو اكثريت عرب قرار دارد كه در كشورهاي مختلف و نوظهوري پراكنده شده اند و در طرف ديگر با اقليت هاي بزرگي مانند كردها مواجه ايم كه بزرگترين قوميت بدون پرچم را تشكيل داده و بين چهار كشور ايران، تركيه، عراق و سوريه به طور عمده پراكنده شده اند.

كردها به بزرگترين دستاويز اسرائيل براي تعقيب اهداف كلاني كه براي خاورميانه در سر دارد تبديل شده اند. وجود اين قوم در بين چهار كشور بزرگ منطقه كه با اسرائيل نيز همسايه هستند باعث شده است تقويت آنها اين چهار كشور را تحت تاثير قرار دهد. سياست اسرائيل از سال 1948 بر شكستن قدرت هاي منطقه براي تضمين حيات بي دردسر بوده است. حمله آمريكا به عراق و اتمام كار صدام به عنوان دشمن سرسخت اسرائيل خيال اين رژيم را راحت نمود. طرح هاي آمريكا براي خاورميانه كه بر تجزيه واحدهاي سياسي كنوني به واحدهاي كوچكتر به بهانه دمكراسي و حمايت از قوميت هايي كه مورد ستم قرار گرفته اند به شدت مورد علاقه اسرائيل است و به خوبي پيدا است كه كردها بزرگترين قوميت بدون پرچم جهان مي توانند بهانه مناسبي براي اين كار باشند. آنها در عراق به يك حكومت كاملا خودمختار دست يافته اند و در تركيه نيز به دليل داشتن بيشترين جمعيت نسبت به ساير كشورهايي كه داراي اقليت كرد هستند با الگوگيري از مدل عراق بر تحركات خود افزوده اند و در اين راه حمايت رژيم صهيونيستي را با خود دارند.

حمايت اسرائيل از كردها در تركيه و عراق دليل واكنش شديد تركيه است كه حاكميت خود را در خطر مي بيند. در چنين شرايطي صحبت از منافع استراتژيك تركيه و اسرائيل در شرايطي كه اين رژيم سياست استفاده از كردها براي تجزيه تركيه را در پيش گرفته است يك شوخي است و بايد آن را مربوط به گذشته ها دانست. كردها به دليل اينكه از جانب كشورهاي منطقه تحت فشار بوده اند، سياست هاي آمريكا براي خاورميانه و وجود اسرائيل را فرصتي براي انتقام گيري مي دانند كه مي تواند ادعاهاي سرزميني آنان را جامه عمل بپوشاند و براي اسرائيل نيز تنها متحد واقعي به شمار مي روند زيرا برخلاف ساير كشورهاي اسلامي مردم كرد عراق طرفدار داشتن رابطه با اسرائيل بوده و دولت هايشان را نه تنها از اين بابت سرزنش نمي كنند بلكه تشويق نيز مي كنند و جالب اينكه اسرائيل از يهودي هايي كه از كردستان مهاجرت كرده اند خواسته است به كردستان عراق باز گردند و اقدام به تاسيس حزبي يهودي نيز كرده است.

اوی دیختر وزیر امنیت عمومی اسرائيل که بخشی از سخنان وی اخیرا در رسانه ها انتشار یافته است تاکید می کند اصلی ترین هدف ما در مسئله عراق پشتیبانی تسلیحاتی، امنیتی و آموزشی نظامی از گروه های کرد است تا به تدریج برای تاسیس حکومت مستقل کردستان آماده شوند، حکومتی که بر شمال عراق و منابع نفتی کرکوک کاملا سیطره داشته باشد.[2]آيا مي توان تصور كرد كه در عراق كشور مستقل كرد تاسيس شود و در تركيه، ايران و سوريه هيچ اتفاقي روي ندهد؟ پاسخ منفي است و تركيه نيز اين حقيقت را درك كرده است و در پاسخ به اين سياست رژيم صهيونيستي سياست تقابل با استفاده از موضوع فلسطين كه براي مردم مسلمان منطقه داراي اهميت زيادي است را در پيش گرفته است.

تركيه به طور ريشه اي سياست خصومت عليه اسرائيل را در پيش گرفته است. سرويس امنيتي اسراييل از انتصاب هاکان فيدان معاون نخست وزير ترکيه به سمت رئيس سرويس اطلاعاتي ترکيه (MIT) به شدت نگران شده است. وي رابطه بسيار خوبي با ايران داشته و از طراحان رويكرد به دنياي اسلامي است. وجود افرادي مانند فيدال كه در حزب عدالت و توسعه مانند آن را مي توان فراوان ديد باعث تشديد تنش ها بين طرفين و رويارويي خواهد شد، مساله اي كه نشانه هاي آن از مدت ها پيش هويدا شده است.

1


[1] Greater Middle East

[2] اظهارات یک مقام ارشد اسرائیل درباره بهره گیری از احزاب کرد در تجزیه عراق، پايگاه فرهنگيتحليلي كردستان امروز، http://kurdistantoday.ir/NewsDetail.aspx?itemid=1332

 

مطالب مرتبط