مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تحول در میدان یمن؛ از نقش آفرینی امارات تا حضور آمریکا و داعش- گفتگو با مصطفی مطهری

اشتراک

 دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان

مركز بين المللي مطالعات صلح-ipsc

 

دريك ماه گذشته تحولات ميداني در يمن ابعاد نويني پيدا كرده است. در همين راستا براي بررسي بيشتر  تحولات ميداني درگیری ها در یمن؛ نقش آفرینی ویژه امارات، حضور آمریکا، القاعده و داعش گفتگويي با مصطفی مطهری داشته ايم:

 واژگان كليدي: تحول, میدان, یمن , امارات , آمریکا ,داعش , مصطفی مطهری

مركز بين المللي مطالعات صلح :از حیث عملیاتی ماهیت درگیری ها در یمن در طول چند ماه اخیر با چه تغییراتی همراه بوده است؟

با عرض سلام خدمت شما، خیلی خوشحال هستم که یک بار دیگر این فرصت پیش آمد تا در خدمت شما و مخاطبان شما باشم. سوال شما اگرچه کلی است، اما به نظر می رسد برای ورود به بحث مناسب باشد. در ابتدا باید عرض کنم که تحولات در یمن مطمئناً در طول یک ماه اخیر با تغییرات مهمی همراه بوده است. یکی از این تغییرات در حوزه میدانی آغاز درگیری ها در البیضاء بود که هر دو طرف درگیری با نام های عملیاتی النجم الثاقب و نصر المبین(در چند مرحله) در تقویم عملیاتی خود بدان می پردازند. نکته مهم در این باره حضور آشکار و پررنگ شبه نظامیان القاعده و داعش در درون میدان درگیری در البیضاء در کنار ائتلاف در نبرد با صنعاء می باشد. با این حال اوج گیری تحولات تازه در یمن محدود به جبهه البیضاء نبوده است. بطوریکه اتفاقاتی نیز در مناطق از جنوب یمن در طول یک ماه اخیر رخ داده که به شدت دامنه خبری اخبار منتشر شده از یمن را تحت الشعاع خود قرار داده است. از جمله این اتفاقات، استقرار و اسکان نیروهای آمریکا (حدود ۳۰۰ نیروی نظامی) در جنوب یمن بود.

در واقع آمریکا بعد اعلام خروج نیروهایش از افغانستان (از پایگاه بگرام)، بخشی از این نیروها را به سمت یمن گسیل داشت و آنها را در جنوب یمن در استان لحج در پایگاه نظامی «العند» که در جنوب استان لحج قرار دارد مستقر کرد. این اتفاق به نظر یکی از مهمترین اتفاقاتی است که طول یک ماه گذشته رخ داده است و به نوعی با می تواند حلقه ارتباطی با دیگر رویدادهای در یمن حداقل در جنوب به شمار آید که اگر لازم بود و شرایط گفتگو اجازه داد در ادامه به آن خواهیم پرداخت. رخداد دیگری که در یک ماهه گذشته در یمن اتفاق افتاد از حیث جغرافیایی در جنوب یمن بود. استفاده امارات از نیروهای تروریستی آزاد شده از زندان گوانتانامو در جنوب یمن و استخدام نیروهای مزدور و انتقال آنها به جنوب یمن می باشد. رویدادهایی دیگری هم چون تشدید اختلافات در جنوب میان دولت مستعفی هادی و شورای انتقالی و یا نزدیک شدن نیروهای دولت نجات ملی به استان شبوه و … از جمله مواردی می باشند که در یک ماهه اخیر جزء لاینفک اتفاقات در یمن بوده است اما این تحولات ادامه و استمرار سه مؤلفه ذکر شده ابتدایی می باشند و از درون آن ها خیزش پیدا کرده اند.

مركز بين المللي مطالعات صلح : آیا می توان ارتباطی میان اتفاقات ذکر شده قائل شد و آنها را بهم ربط داد؟

شک نکنید که این چنین است. اجازه بدهید کمی بحث را بازتر کنیم. اینکه ایالات متحده آمریکا تصمیم و اقدام به استقرار نیروهای مجرب و با تجربه اش از افغانستان در یمن می گیرد حاوی نکات مهمی است. در واقع علت انتخاب جنوب و استان لحج جهت استقرار نیروهایش علاوه بر موقعیت جغرافیایی این استان به دلیل مشرف بودن آن بر تنگه راهبردی باب المندب و انتفاع جغرافیایی آن برای واشنگتن، این انتخاب در راستای پیوند منافع آمریکا با امارات در جنوب یمن قابل رصد و تحلیل می باشد. در واقع واشنگتن درصدد است با همکاری و حمایت از ابوظبی در آیندهِ دستاوردها در جنوب یمن سهیم گردد. از این رو با اعزام تعدادی از نیروهایش به جنوب یمن تلاشش بر این بوده تا تجارب آنها را در اختیار ابوظبی قرار دهد. در واقع نقش تعریفی واشنگتن برای این نیروها نقش مستشاری – آموزشی است. بطوریکه این نیروها در مقام مستشاران نظامی می توانند به آموزش نیروهای تحت هدایت امارات بپردازند. از سوی دیگر نیز نباید فراموش کرد قرینه این اتفاق را آمریکا در سال گذشته در شرق یمن انجام داده است. بدان معنا که استقرار در جنوب(لحج) ادامه و قرینه ای از راهبرد حضور نظامی آنها در پایگاه «الغیضه» در استان المهره یمن در شرق می باشد. به علاوه اینکه، حضور این تعداد از نظامیان آمریکا در جنوب بجای اعزام نیروهای تازه نفس، به معنای آن است که آنها می توانند در مقام پیشران های سیاست های آمریکا در جنوب یمن عمل کنند. بنابراین ارتباط وثیقی میان این تحولات وجود دارد؛ ارتباطاتی که تعیین کننده و هدف گذارانه هستند.  

مركز بين المللي مطالعات صلح: پس به نظر شما بنا بر آنچه گفتید امارات در یمن دارای نقشی کلیدی شده است و بنا بر وجود این نقش و کارکرد در جنوب یمن می باشد که آمریکا به آن نزدیک شده است؟

حقیقت ماجرا به سادگی که ترسیم کردید نیست. اما واقعیت این است که امارات نقش هژمونیکی در جنوب یمن دارد. بطوریکه هر آنچه در جنوب روی می دهد یک سر آن به امارات بازمی گردد. اینکه امارات چگونه توانسته است اینقدر دامنه نفوذ خود را گسترش دهد موضوع طولانی و پیچیده ای است ولی آنچه در این باره باید مبنای توجه در سطح تحلیل باشد کنش گری های امارات براساس ابزارهایی است که در اختیار دارد. وجود موارد و مصادیقی از جایگاه غیرقابل تغییر امارات در جنوب یمن با توجه به حضور قدرتمند شورای انتقالی به عنوان وابسته آنها، نفوذ در مناطقی چون عدن، جزیره السقطری و تربیت شبه نظامیان دیگر در جنوب همسو با منافع امارات، تخصیص امکانات و توزیع پول و … در مناطق جنوبی موجب شده است تا امارات در جنوب بر حسب منافع و انتخاب هایش بدون هرگونه محدودیتی عمل کند. در واقع انتقال تروریست های القاعده به این مناطق و اعزام و استخدام مزدور و بکارگیری آنها در مناطقی از جنوب در همین راستا قابل بررسی و تحلیل می باشد.

مركز بين المللي مطالعات صلح: آیا حضور تروریست ها در یمن بواسطه اهداف ابوظبی محقق شده است؟

پاسخ به این سوال شما هم می تواند با بله همراه شود و هم خیر. با این حال یک راه میانه ای هم وجود دارد که تلفیقی از دو گزینه بله و خیر می باشد. اولاً اینکه حضور آشکار و خبری تروریست ها در میدان های نظامی یمن در شرایط فعلی، بخشی از راهبردهای نظامی مورد استفاده در یمن به شمار می رود. این راهبرد هم قابلیت بحران زایی دارد هم ترس آفرینی. اگرچه استفاده از تروریست ها(القاعده) در جنوب توسط امارات و یا الصاق و بکارگیری آنها(القاعده و داعش) به نیروهای ائتلاف در جبهه البیضاء در دستور کار قرار گرفته است اما نباید فراموش کرد که آنچه در این دو مورد رخ داده با چراغ سبز ایالات متحده آمریکا انجام و صورت گرفته است. به این معنی که واشنگتن نه تنها در این باره مخالفتی نداشته است بلکه به نظر می رسد در تعیین این استراتژی نیز نقش مهمی را بر عهده داشته است.  

مركز بين المللي مطالعات صلح: با این تفاسیر به نظر شما در شرایط موجود آمریکا نقش محوری را در تعیین قواعد بازی دارد؟

قبل از پاسخ به این سوال شما باید این نکته را یادآور شد که آنچه ما از معادلات یمن جهت تحلیل در دست داریم براساس اخبار میدانی از منابع محلی و بین المللی است. به عبارت بهتر این اخبار هستند که داده ها و اطلاعات تحلیلی اولیه ما را تشکیل می دهند. بر اساس این اطلاعات آنچه اکنون در خطوط مقدم درگیری رخ می دهد و استفاده از شبه نظامیان تروریست نیز در دستور کار قرار گرفته مطمئناً با اطلاع واشنگتن رخ داده است. مضافاً اینکه نباید فراموش کرد که با توجه به شرایط ورود ایالات متحده آمریکا بطور جدی به بحران یمن خواه در قالب رهیافت های دیپلماتیک، خواه در شکل حضور فیزیکی، استمرار بحران در یمن جهت حصول به آنچه آمریکا به دنبال آن است از فروکش کردن بحران یا آتش بس و در نهایت صلح اهمیت بیشتری دارد. چون که اهم اهداف آمریکا در ذیل روند دیپلماتیک تضعیف جبهه صنعاء و تقویت خطوطی است که از حیث ماهیتی با آمریکا همسویی دارند. 

مطالب مرتبط