مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بررسی روابط میان ایران و حکومت اقلیم کردستان عراق (بخش نخست) / فاضل میرانی دبیرکل مکتب سیاسی حزب دموکرات کردستان عراق

اشتراک

 فاضل میرانی

دبیرکل مکتب سیاسی حزب دموکرات کردستان عراق  

بیان رخداد

روابط میان جمهوری اسلامی ایران و گروههای کُرد حاکم بر شمال عراق دارای سابقه ای به اندازه خود انقلاب ایران است چرا که از همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی دیدار اعضای کادر رهبری موقت حزب دموکرات با شورای انقلاب منجر به دوستی و همکاری دو طرف شد. همین امر زمینه ساز آن گشت تا در همان سپتامبر 1980 که ارتش بعثی به مرزهای ایران حمله ور شد کردهای عراقی به عنوان یک متحد در کنار ایران قرار گرفته و به جنگ با دشمن مشترک یعنی صدام حسین دست زنند. در همین دوره حمایت های متقابل ایران نیز به نوبه خود منجر به احیای جنبش افول یافته کردهای عراقی در دهه 1980 شد این روابط در دهه های 1990 و 2000 نیز همچنان ادامه یافته است و از فردای سقوط صدام و تاسیس حکومت اقلیم کردستان این تعاملات شکل رسمی تری به خود گرفته است. در همین راستا و برای بررسی هرچه بهتر روابط میان دو طرف به دیدار «فاضل میرانی» دبیر کل مکتب سیاسی حزب دموکرات کردستان عراق رفتم این دیدار در حاشیه سفر هیات عالیرتبه دیپلماتیک عراق به تهران و در هتل استقلال انجام گرفت. لازم به ذکر است آقای میرانی از کهنه پیشمرگان و رهبران کُرد عراقی است که دارای چند دهه مبارزه سیاسی و نظامی بوده و سالهای چندی را نیز در ایران زندگی کرده است وی که به واسطه رفتار و مواضع میانه روانه اش دارای ارتباطات گسترده ای با دیگر احزاب کُرد عراقی و حتی کشورهایی همچون ایران و ترکیه است، در علوم سیاسی و حقوق تحصیلات عالیه داشته و اینک از جمله مهمترین چهره های تاثیر گذار سیاسی در کردستان عراق محسوب می شود. آنچه که در ادامه خواهد آمد بخش نخست از دیدگاههای وی حول محور روابط حکومت اقلیم کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران است:

تحلیل رخداد

الف- ایران کشوری با اهمیتی فراتر از خاورمیانه

به باور من ایران یک کشور مهم نه تنها در منطقه خاورمیانه بلکه در جهان است این اهمیت دارای ابعاد مختلفی است از بُعد ژئوپلتیکی دارای یک موقعیت بسیار ممتاز است و بطور مثال خلیج فارس را تحت اختیار خود دارد. از نظر دانش نیز در منطقه ایران جایگاه قابل توجهی دارد در بُعد تاریخی و تمدنی که بسیار غنی و شکوهمند است چرا که یک کشور فرهنگی و دارای قدمت دولت 2600 ساله است. در بُعد اقتصادی یک کشور ثروتمند و توانمند است که دارای ذخایر بزرگ نفتی محسوب می شود و بخش قابل توجهی از نیازهای انرژی جهان را تامین می کند همچنین ایران دارای توان قابل توجهی در حوزه کشاورزی نیز می باشد. به همین دلایل امروزه شما هرکجای دنیا که می روید می بینید در مورد ایران و اهمیت آن صحبت می شود و باید اشاره کنم که «کُردها» از جمله ملت هایی است که با ملل ایرانی و یا به تعبیری دیگر آریایی از نظر تاریخی، فرهنگی و زبانی هم خانواده بوده و هستند بطور مثال ما می بینیم که زبان کُردی به زبان فارسی بسیار بهم نزدیک و هر دو از یک شاخه و زیر مجموعه ای از زبان های هند و اروپایی محسوب می شوند لذا ما نیز خود را در بسیاری از موفقیت های ایران بخصوص در عرصه تاریخی، تمدنی و فرهنگی سهیم می دانیم و به آن افتخار می کنیم.

ب- روابط تاریخی ایران و کردستان عراق

روابط تاریخی جمهوری اسلامی ایران و کردستان عراق را می توانم به سه دوره کلی دوران جنگ، دوران پس از جنگ و دوران تاسیس حکومت اقلیم کردستان عراق که تا امروز ادامه داشته است تقسیم کنم:

1-   روابط ج.ا.ایران و کردستان عراق در دوران جنگ تحمیلی

به عنوان یک کُرد عراقی بطور عام و حزب دموکرات کردستان عراق بطور خاص با جمهوری اسلامی ایران دارای روابط و تجربه های عمیقی بوده و هستیم این روابط به همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب مردمی ایرانی ها در سال 1979 و سرنگون کردن رژیم شاه در ایران باز می گردد. باید بگویم زمانی که کشورهای خارجی از انقلاب اسلامی و نظام بر آمده با آن استقبال نمی کردند همزمان با دوره ای از تاریخ عراق بود که کسی هم چنین استقبالی از ما نمی کرد و در این فضا شاهد تحمیل یک جنگ ظالمانه نیز از سوی دولت بعثی عراق به ایران بودیم جنگی که اثرات منفی و زیانباری بر ابعاد مختلف قدرت ایران وارد ساخت. در آغاز همین دوره میان ما به عنوان یک جنبش کُردی عراق و ایران به عنوان یک دولت انقلابی روابط دوستانه بسیار حسنه ای شکل گرفت که این ناشی از بروز انقلاب بود. این رابطه چیز کوچک و بی اهمیتی نیست چرا که در سایه آن ایرانی ها از ما در مقابل رژیم صدام حمایت کردند و ما نیز بطور مقابل آنان را در برابر دشمن مشترکمان مورد پشتیبانی قرار دادیم و در این راه و آرمان مشترک جانفشانی های زیادی کردیم و خونهای مشترکی از عزیزانمان به زمین ریخته شد هرچند جنگ پایان پذیرفت و قطعنامه 598 از سوی دو طرف درگیر امضا شد و در نتیجه نه ما و نه ایرانی ها به هدفمان که سرنگون کردن صدام بود دست نیافتیم. تا اینکه سرانجام در سال 2003 در اثر حمله عوامل خارجی و فرامنطقه ای نظام بعثی تحت امر صدام سقوط کرد که جنگ را به هر دوی ما تحمیل کرده بود دیگر نماند.

2-  روابط ایران و کردستان عراق در دهه 1990

پایان یافتن جنگ ایران و عراق به معنای تمام شدن رابطه متقابل ما نبود چون اصولاً رابطه ما با ایران تک بُعدی و تنها علیه صدام نبود چرا که شاهد آن بودیم حتی پس از تائید قطعنامه 598 توسط ایران، روابطمان باقی ماند. در سال 1991 ایران از قیام ما علیه رژیم صدام که از رانیه آغاز شد پشتیبانی کرد و به سرزمین خودمان بازگشتیم و بخش هایی از آن را آزاد کردیم که پشتیبانی های جمهوری اسلامی هم برای آن موفقیت ها مهم بود. همچنین بعد از قیام و تهاجم گسترده ارتش بعث و نیروهای امنیتی گروههای هزاران نفره از مردم آواره شدند که ایران مرزهای خود را بر روی مردم بی پناه ما باز کرد و دوباره به ایران بازگشتیم و هماهنگی هایی انجام دادیم و این روند و ارتباطات تا به امروز در اشکال و شیوه های مختلف بصورت حسنه باقی مانده است.

3-  روابط ایران و حکومت اقلیم کردستان عراق از 2003 تا کنون

از زمان سقوط نظام بعثی به رهبری صدام حسین و سپس تاسیس حکومت اقلیم کردستان عراق بر طبق قانون اساسی جدید این کشور روابط ایران و حکومت اقلیم نسبت به گذشته گسترش بیشتری داشته است. ایران نخستین کشوری بود که کنسولگری های خود را در دو شهر اصلی کردستان عراق افتتاح کرد و با این اقدام خود فتح بابی را برای دیگر کشورها انجام داد و عملاً ما را مورد حمایت سیاسی خود قرار داد همچنین در این دوره روابط اقتصادی ما با ایران با گسترش قابل توجهی مواجه شد.

ج- ایران و کردستان عراق؛ اشتراکاتی فراتر از اختلافات

لازم است که بگویم مشترکات ما و جمهوری اسلامی هم در داخل عراق و هم در منطقه بسیار زیاد است اما با اینحال ما جزئی از جمهوری اسلامی نیستیم در همین راستا می توان تمایزاتی را در برخی از مسائل و یا تفاوت هایی را در پاره ای از رویکردهای دو طرف نیز مشاهده کنیم که البته این بر می گردد به اصل استقلال هر طرف که منافاتی با ارتباطات گسترده مان نیز ندارد. باید تاکید کنم هرچند در برخی مقاطع و برخی مسائل ما تفاوت ها و تمایزات و اختلاف منافع و دیدگاههایی داشته و داریم اما منافع و دیدگاهها و پیوندهای مشترکمان بسیار بیشتر از اختلافاتمان است. در مقاطعی که تصور می شود کدورتهایی بین ما هست وقتی دور یک میز می شنیم می بینیم خیلی زود این کدورت ها رفع می شود و این بیانگر عمق این رابطه و چشم انداز روشن پیش روی آن هست.

د- کردستان عراق و اولویت ایران بر ترکیه در روابط سیاسی

در پاسخ به این موضوع که گفته می شود به رغم پیشینه بیشتر و اشتراکات گسترده تر میان کردهای عراقی و ایران اما کردها با ترکیه روابط بیشتری دارند باید بگویم که می بایست میان دو عرصه سیاسی و اقتصادی تفاوت قائل شویم در حقیقت همین حالا هم روابط سیاسی ما با جمهوری اسلامی بیشتر از روابط سیاسی مان با ترکیه است. اما روابط اقتصادی مان متفاوت است چون حجم و گستره حضور ترکیه در کردستان عراق بسیار بیشتر از ایران است. من اینک یکبار دیگر تاکید می کنم که ما نه بخاطر ترکیه رابطه مان را با ایران محدود خواهیم کرد و نه بخاطر ایران به کاهش روابط با ترکیه دست خواهیم زد چون ما منافع مشترک با هر دوی این کشورها داریم ترکیه و ایران دو کشور بزرگ و قدرتمندی هستند که دارای جمعیت کُرد نیز می باشند ملت کُرد عراق هم از نظر تاریخی دارای روابط و پیوندهای دیرینه با هر دو کشور است بخصوص با ایران زبان، دین مشترک، فرهنگ و تاریخ مشترک طولانی مشترک داریم. ما در حکومت اقلیم کردستان عراق بطور عام و در حزب دموکرات بطور خاص و بر اساس اهدافی که در آخرین کنگره آن تعیین کردیم بدنبال آن هستیم تا با همسایگانمان روابط خود را گسترش دهیم و تبدیل به یک پل دوستی و عامل افزایش روابط میان این کشورها با دیگر مناطق عراق شویم و تلاش ما این است که هم بصورت ارتباط مستقیمی که با دیگر کشورها داریم و هم به عنوان یک حلقه واسطه میان کشورها یک نقش مثبت را ایفا کنیم. یعنی اگر زمانی مساله کُرد یکی از دلایل بروز تنش و جنگ میان ایران و عراق بود ما اینک می خواهیم کُرد تبدیل به عامل دوستی و روابط مستحکم تر بین این دو کشور همسایه شود به عبارتی دیگر خواهان آن هستیم که نگاه سنتی و کلاسیک به کُردها در روابط بین الملل و منطقه را تغییر داده و کردهای عراق را تبدیل به یک بازیگر با نقش مثبت کنیم.

ی- کردستان عراق و دغدغه های امنیتی جمهوری اسلامی ایران

اما یک بخش بسیار مهم دیگر در رابطه با روابط و مسائل متقابل میان حکومت اقلیم و کردستان عراق حوزه امنیتی بخصوص امنیت و ثبات در مرزهای مشترک است در این زمینه باید تاکید کنم که یک اصل برای ما وجود دارد و آن این است که ما همواره امنیت مرزهای مشترک با جمهوری اسلامی ایران را امنیت خود می دانیم و همانطور هم که پیش از این اشاره کردم ما دنبال آن هستیم که نقشی مثبت در منطقه ایفا کنیم ما استقبال می کنیم در زمانی که قدرت را در آنسوی مرزهای ایران در دست داریم با ایران در زمینه تامین امنیت مرزها همکاری کنیم لذا همیشه در خصوص مسائل امنیتی با جمهوری اسلامی ایران گفتگوهای مداوم داشته ایم و در این زمینه یک کمیته اختصاصی نیز داریم. طی این چند سال بغیر از مسائل موجود میان جمهوری اسلامی و گروه پژاک که ارتباطی با ما ندارد هیچ رخداد قابل توجه امنیتی در مرزهای مشترکمان مشاهده نشده است. مساله دیگر به اوپوزیسیون کُرد ایرانی (گروههای کُرد مخالف انقلاب اسلامی) باز می گردد این گروهها خود به دو بخش متفاوت قائل به مشی سیاسی و یا مشی مسلحانه تقسیم می شوند بخشی از آنها مانند حزب دموکرات قائل به فعالیت سیاسی هستند و اصلا بدنبال ایجاد ناامنی و فعالیت مسلحانه در ایران نیستند آنها خود را ایرانی دانسته و بدنبال ایجاد آشوب که هم به وطن و هم به هموطنانشان آسیب و ضرر می رساند نیستند حکومت جمهوری اسلامی هم از روندی که این گروهها (عدم فعالیت مسلحانه) در پیش گرفته اند نسبتاً راضی است و این باعث شده است تا نوعی ثبات و امنیت برقرار شود. اما بخش دیگر به مساله پژاک باز می گردد که به عقیده من این مساله نیز قابل کنترل است در این خصوص ما تنها می توانیم در بخش اندکی کار کنیم اما بخش عمده دیگر بر عهده خود جمهوری اسلامی است که می تواند در سایه روابط دوستانه اش با احزاب کُرد در ترکیه و عراق مساله را حل کند البته در همین زمینه اقدامات مثبتی هم در طول یکسال گذشته انجام شده است و حال می بایست با تداوم این اقدامات صلح و امنیت را بیش از پیش در مرزها برقرار سازیم.

*****

به اهتمام و کوشش اردشیر پشنگ

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

مطالب مرتبط