مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بررسي نطق اوباما در آيپك در گفتگو با دكتر ابومحمد عسگر خاني؛ استاد دانشگاه تهران

اشتراک

سيد مهدي مدني

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


«اسرائیل همیشه این حق را دارد که در مورد تدابیر امنیتی خود راسا تصمیم بگیرد. رهبران ایران باید بدانند که من چنین سیاستی ندارم. سیاست من جلوگیری از دستیابی ایران به جنگ افزار اتمی است. همانگونه که بارها در خلال ریاست جمهوری ام تصریح کرده ام هر گاه برای دفاع از آمریکا و منافعش ضروری بدانم، برای توسل به زور درنگ نخواهم کرد.»

اينها بخشي از سخنان اخير باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا در اجلاس كميته روابط عمومي اسرائيل و آمريكا موسوم به آيپك است. سخناني كه از ديد برخي كارشناسان بي سابقه و به نوعي اعطاي مجوز حمله به اسرائيل تلقي مي شود. اما در اين ميان دكتر ابو محمد عسگر خاني با اين ديدگاه مخالف است و اين سخنان را برآمده از فضاي صهيونيستي آيپك مي داند. براي بررسي اين موضع گيري ها و تحليل سخنان باراك اوباما كوشيديم تا با ايشان مصاحبه را ترتيب بدهيم.

لازم به ذكر است دكتر عسگر خاني استاد روابط بين الملل دانشگاه تهران و رئيس مركز مطالعات عالي بين الملل دانشگاه تهران مي باشند. ايشان همچنين پايه گذار كرسي رژيم هاي بين الملل در ايران نيز بوده اند.

 

جناب دكتر به عنوان اولين سوال بفرماييد كه سخنان اوباما در نشست آيپك را چگونه تحليل مي فرماييد. وي دراين اجلاس مواضع تندي را عليه ايران مطرح كرد.

 

بييند صحبت هاي  يك شنبه شب باراك اوباما در كميته امور عمومي آمريكا و اسرائيل معروف به «آيپيك» و همچنين سخنان وي در كاخ سفيد از يك طرف قابل تامل و از طرفي با تفاوت هايي همراه است. سخنراني رئيس جمهور آمريكا در اجلاس آيپك، كه يك گردهمايي صهيونيستي است، و با توجه فضا و اتمسفر آنجا مقداري به طرفداري از اسرائيل و سياست هاي اين بازيگر ايراد شد. حال آنكه سخناني كه باراك اوباما  بعد از اجلاس آيپك در كاخ سفيد بيان كرد نرم تر و تا حدي متفاوت تر از سخنان قبلي بيان شده است.

 

پيام اين سخنان اوباما چيست؟

 در مجموع اگر بخواهيم اين دو سخراني را جمع بندي كنيم بايد بگوييم كه سخنان باراك اوباما با وجود فشارهاي موجود در اجلاس آيپك و جو صهيونيستي آنجا و همچنين در كاخ سفيد مويد اين يك واقعيت مهم بوده و آن اين است كه در صورت حمله به ايران امنيت اسرائيل و ايالات متحده آمريكا به خطر مي افتد. بايد گفت كه رئيس جمهور آمريكا در سخنان خود به اين مطلب اذعان داشت كه حمله به ايران يك تصميم نا پخته و لوث شده است و در صورت عملي شدن اين تصميم امنيت اسرائيل و آمريكا به مخاطره مي افتد. بنا براين اين دوگانه صحبت كردن اوباما اين گونه قابل تحليل است كه وي از يك طرف بر ديپلماسي  تاكيد مي كند تا پرستيژ آمريكا در عرصه بين المللي حفظ شود و از طرفي انتقادات مطرح شده به كاخ سفيد و سياست هاي اوباما از طرف صهيونيست ها سبب مي شود كه اوباما نيز اين در آيپك جملات تندي را عليه ايران بكار ببرد و بگويد : « تمام گزينه ها روي ميز است». اما بازهم مي بينيم كه اوباما زماني كه وارد كاخ سفيد مي شود و از آن فضا فاصله مي گيرد بار ديگر مواضع نرم تري را اتخاذ مي كند و سخنان خود در اجلاس آيپك را تعديل مي كند.

 

جناب دكتر اوباما در اين سخنان از تصميم گيري مستقل اسرائيل در تامين امنيت خودش سخن به ميان آورد. در هفته هاي گذشته اين بحث بسيار مطرح شده كه اسرائيل براي حمله به ايران بدنبال مجوز از آمريكا است. آيا اين سخنان را نبايد به نوعي اعطاي مجوز تلقي كنيم؟

يك نكته در سخنان اوباما در اجلاس آيپك وجود داشت. اوباما در اين سخنان گفت كه در صورتي كه اسرائيل بخواهد اقدام به تامين امنيت خودش بكند، مي تواند راسا وارد عمل شود. همانگونه كه گفتيد شايد برخي تلقي كنند كه اين سخن رئيس جمهور آمريكا در آيپك را به نوعي دادن مجوز حمله به اسرائيل عليه ايران تلقي مي كنند. در اين زمينه  بايد گفت كه در روابط بين الملل و حقوق بين الملل حاكميت كشورها به طور ظاهري ( تاكيد مي كنم ظاهري) از استقلال برخوردارند و به لحاظ عرف بين الملل و حقوق بين الملل نمي توان گفت كه اسرائيل براي حمله به كشور ديگري بايد از آمريكا اجازه بگيرد. حال آنكه اين امر به معناي حمله خودسرانه و اقدام يك جانبه اسرائيل عليه ايران نمي تواند تلقي شود.

 

چرا نبايد اين گونه تلقي شود؟ چگونه اين امر را اعطاي مجوز تلقي نمي كنيد؟

 رجوع به سخنان قبلي باراك اوباما اين امر را بهتر نشان مي دهد كه اسرائيل براي تامين امنيت خود قادر نيست به ايران حمله كند. بواقع هر چند اسرائيل بتواند كه اين اقدام را صورت بدهد و به تعبير استراتژيك بتواند «ضربه اول» را به ايران وارد كند اما اسرائيل در بحث دفاع در برابر «ضربه دوم» به شدت آسيب پذير و نا توان خواهد بود. لذا اسرائيل اگر زماني بخواهد كه به ايران حمله كند نيازمند آن است كه زماني را برگزيند كه آمريكا را نيز با خود به ميان صحنه بكشاند. به بيان ديگر شايد اسرائيل بخواهد اقدامي خودسرانه در دستور كار خود قرار دهد اما براي مقابله با ايران نيازمند چتر حمايتي آمريكا براي مقابله با ايران است. در نتيجه حرف هاي اوباما در اين زمينه كه مي گويد اسرائيل براي تامين امنيت خود مي تواند راسا وارد اقدام شود امري كليشه اي است و صرفا تبليغاتي.

 

با اين تفاسير چشم انداز روابط آمريكا و اسرائيل با توجه به مقوله انتخابات رياست جمهوري را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

 

بينيد تمام روساي جمهور آمريكا بجز آيزن هاور همگي زير دين صهيونيست ها بوده اند و نقش صهيونيست ها در آراي روساي جمهور آمريكا بساير تاثير گذار است. در ميان روساي جمهور آمريكا بجز آيزن هاور كه از استقلال راي برخوردار بود و رايش متكي به لابي هاي صهيونيستي نبود، ديگر روساي جمهور حتي جان اف كندي بواسطه حمايت صهيونيست ها بر سر كار آمدند. اين امري است كه در كتاب يك نويسنده معروف نيز منعكس شده است. جورج بال در كتاب خود با نام « دلبستگي ديوانه وار» به اين مطلب به خوبي پرداخته است. وي در اين اثر خود به وصيت اولين رئيس جمهور آمريكا جرج واشنگتن اشاره مي كند كه مي گويد: « به همه آمريكايي ها وصيت مي كنم كه از دوست داشتن افراطي يك ملت پرهيز كنيد و همچنين از تنفر افراطي نسبت به يك ملت نيز خودداري كنيد.» جرج بال اين وصيت را تز اصلي كتاب خود قرار داده است و از اين منظر سياست ها ي آمريكا را مورد انتقاد قرار مي دهد. جرج بال مي نويسد كه آمريكا يي ها به اين وصيت عمل نكردند و ديوانه وار از اسرائيل حمايت كردند و درعوض از اعراب و مسلمانان نيز تنفر پيدا كرده اند. اين امر بعد ها دستاوزير نوشته هاي مرشايمر نيز قرار گرفت و بر اساس آن وي نقش لابي هاي صهيونيستي در سنا را مورد بررسي قرار داد.

يعني سخنان اوباما در اجلاس آيپك نيز در همين راستا قابل تحليل است؟

ادبيات مربوط به انتخابات رياست جمهوري آمريكا يك متغيير وابسته به لابي هاي صهيونيستي است. زماني كه اوباما مي خواست انتخاب شود ناگزير است كه به سمت اين لابي ها ها دست دراز كند. اگر به ياد داشته باشيد زماني كه اوباما در كمپين انتخاباتي خود بود به آيپك رفت و در آنجا گفت: به من مسلمان نگوييد. من مسلمان نيستم. اسم باراك كه بروي من است يك اسم عبري است و معناي آن آمرزيده است. بواقع وي با طرح اين سخنان مي خواست كه حمايت هاي جامعه صهيونيست را با خود همراه سازد. هدف وي اين است كه بتواند جامعه صهيونيستي آمريكا را براي انتخابات با خود همراه داشته باشد. در همين زمينه مي بينيم كه وي در آيپك يك سري سخنان را عليه ايران و در حمايت از اسرائيل ايراد مي كند ولي زماني كه از آن فضا خارج مي شود لحن خود را تغيير مي دهد و مواضع خود را در قابل ايران تعديل مي كند.

مطالب مرتبط