مريم خالقي نژاد
پژوهشگر مسائل بين الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
در جهان کنونی تمدنهای مختلفی در پی داعیه داری جهان و در نوردیدن جهان و پشت سر گزاشتن تمدنهای متنوعِ دیگر هستند. بشر در دوره کنونی شاهد تمدنهایی همچون تمدن چینی، ژاپنی، هندی، افریقایی، غربی و اسلامی است که از جمله پرقدرت ترین تمدنهای تاریخی در گذشته و یا عصر کنونی بوده اند.
آنچه که امروزه بارز است اختصاص بخش مهمی از راهبردها و تدابیر هر کشور و منطقه در سیاستهای خود برای عرضه تمدن خود و نفوذ محورها و ارزش ها و هنجارهای آن در جهان و تحت تاثیر قراردادن جوامع میباشد. لذا عرصه تمدنی و فرهنگی مکانی مناسب برای ایفای نقش بی بدیلو افزایش قدرت و تثبیت قدرت برای آینده است که ابزارها و مسیرهای آن برامده از امکانات و ارتباطات کنونی و تحولات ارتباطاتی و ابزاری عصرحاضر است. در حال حاضر و به خصوص دهههای اخیر تمدنهای مختلف در حال پوسته اندازی هستند و طلایه داران هر تمدن سعی در بازسازی و احیای پوستههای قدیمی ، ترمیم و تقویت آن با توجه به جهان کنونی و مطالبات کنونی بشرو قدرت اندوزی برای سبک زندگی بشر در اینده هستند. نمونه بارز این امر را می توان در دو تمدن پر قدرت در تاریخ جهان نام برد که عبارتند از تمدن غربی و تمدن نوین اسلامی قابل ذکر است که تمدن اسلام سابقه و قدمتی فراتر از تمدن غرب را دارد.
این دو تمدن نام برده همچون دو لبه شمشیر در مقابل یکدیگر قرارگرفته اند و به محض برخورد با یکدیگر دچار چالش های مختلفی می شوند برای همین امر شاهد آن هستیم که تمدن غرب به رهبري اروپا و امریکا و تمدن نوین اسلامی با پرچمداری جمهوری اسلامی ایران به شدت در حال رقابت با یکدیگر می باشند. در تمدن اسلامی اعتقاد بر عدم کارایی ناسیونالیسم و سوسیالیسم موردِ تاکید غرب و همچنین تاکید بر احیا و بازسازی تمدن پر قدرت گذشته است و اولین تمدنی که در تضاد با تمدن اسلامی است تمدنی غربی می باشد که از دید تمدن اسلامی به صورت انحصار طلب و تمرکز گرا در پی تسلط بر جهان است.
بسیاری از نظریه پردازان معتقد به رقابت تنگاتنگ میان این دو تمدن هستند و تلاش های آنان را در پی بازسازی و احیا سیاست و جامعه و فرهنگ در درون ممالک تحت سلطه و سپس صدور به دیگر سرزمین ها می دانند. گرچه هر دو تمدن از نظر بسیاری از اندیشمندان در حال طی کردن مراحل رشد و نمو خود هستند و از نظر بسیاری دیگر موفق نبوده اند، اما شکی بر این نیست که رقابت اصلی ما بین این دو تمدن بیش از هر تمدن دیگر است همانطور که اندیشمند معروف به نام سید حسین نصر اعتقاد بر آن دارد که لبه های برخورد دو تمدنِ ” غرب و اسلام” خونین است.
با این اوصاف در این رقابت و در این عرصه حتی اگر بخواهیم از واژه رقابت هم استفاده نکنیم در این مسیرِ رشد و احیای تمدن ها مِن جمله تمدن نوین اسلامی فراز و فرودهایی برای هر کدام از رقبا وجود دارد که در ادامه به بیان برخی از چالش های و ضعف های اصلی تمدن نوین اسلامی به طور کلی پرداخته می شود ؛
یکی از موارد مهم، توجه به بحران هویت و موانع ناشی از آن در جهان اسلام است که هنوز هیچ اجماعی بر سر هویت مسلمانان به طور قطعی در تمدن نوین و بازسازی تمدن اسلامی صورت نگرفته است. پرسش از هویت آدمی، پرسشی به قدمت حیات انسان است. بحث هویت اولین و ریشه دار ترین موضوع تمدن در عصر حاضر است چرا که هویت جوهره هر اجتماع می باشد. اگر مسلمانان به یک هویت واحدی در عصر کنونی همچون سابق، دست بیابند تحقق تمدن نوین، مسیر راحت تری را برای تبدیل شدن به مطالبات عمومی در جوامع اسلامی در پیش روی خود خواهد داشت.
بعد از مساله هویت و چالش بعدی در خصوص تولید محتوا است. حیاتی بودن تمدن نوین اسلامی برای جهان اسلام در هیچ جای جهان و بر هیچ فردی پوشیده نیست اما تحقق این امر نیاز به یک خیزش تمدنی دارد که یکی از مهمترین راه حل های آن تولید محتوا است .
منظور از تولید محتوا بیشتر در عرصه های فرهنگی ، سیاسی و آموزشی است تا امر سیاسی شکل گرفته را به سمت امر واقع و رخ دادن آن در جامعه و اجتماع روانه کند ، نیازمندی این کار فراهم کردن برخی زمینه های آزادی عمل و عمل خردمندانه و عاقلانه در جوامع می باشد. لذا یکی از مهمترین نکات و درخور توجه پیاده کردن آن و هدایت آن به درون جامعه و تشکیل امر واقع است که با تدابیر “رهبر معظم له” انشالله امر واقعِ ماندگار و تاریخی ای در اجتماع در مسیر پیشرفت تمدن نوین اسلامی و تبعیت از این مسیر رخ خواهد داد.
در این مسیر نکته مهم دیگر توجه به شرایط و درخواست ها و توانایی های کشورهای همسایه و سپس منطقه و برطرف کردن برخی اختلافات نظری داخلی در میان کشورهای مسلمان و پرچمدار است که بتوانند با یک محور مقاوم تر و گسترده تر و در نتیجه پر قدرت تر، این امر صورت بپذیرد و پایه ریزی شود. چرا که ضروری ترین امر در ابتدا پر کردن خلاء های جهان اسلام است تا پایه و بتن تمدن نوین توسط همگرایی کشورهای اسلامی در منطقه و سرزمین اسلامی به صورت مقوم تر و ماندگار تر ریخته شود و ستون ریزی گردد.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران با پرچمداری تمدن نوین اسلامی در کنار سایر کشورهای مسلمانِ دیگر ، باید توجه ویژه ای را به همسایگان در حوزه فرهنگی و اسلامی و سپس در منطقه داشته باشد. به این دلیل که ایران یک قدرت خود بنیاد در منطقه است و نه قدرت وابسته که با تغییر رویه یک یا چند کشور از قدرت و اقتدارش در منطقه کاسته شود. از همین جهت است که در مسیر پرچمداری و سردمداری تمدن نوین اسلامی ، جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کشور دیگری توانایی پرچمداری و طلایه داری این امر را دارا است به خصوص اینکه تمدن ایران باستان یکی از پرآوازه ترین و ماندگارترین تمدن های جهان در طول تاریخ است.
پس از ذکر سه نکته مهم در خصوص خلاءهای جهان اسلام و موانع پیش روی تمدن نوین باید بیان گردد که چالش های فراوان دیگری در این مسیر وجود دارد که نه تنها برای تمدن نوین اسلامی بلکه برای تمامی تمدنها می باشد که اگر توجه نشود به مثابه لباس بیمارگونه ای است که ممکن است جسم و کل اسکلت تمدن نوین را با ضعف رو به رو سازد و حیات آن را کوتاه مدت بنماید که نمونه هایی از مهمترین آنها ذکر رفت.
از همین جهت حرکت ریزبینانه و محتاطانه به سمت تمدن نوین نیازمند بررسی ضعف ها و چالش های پیش رو است که در این متن چند موردِ کلان از مهمترین آنها یعنی هویت و چالش های هویتی جهان اسلام و سپس همورا کردن مسیر رخداد امر واقع در تمدن نوین از جهت تبدیل آن به مطالبه ای عمومی در میان مسلمانان و همگرایی بیشتر کشورهای منطقه است که ریز تر شدن در این امر خود بحث جداگانه ای را می طلبد.
واژگان کلیدی: بایسته های، تمدن نوین ، عصر حاضر،مريم خالقي نژاد