مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بحران در منطقه شاخ آفريقا

اشتراک

مریم وریج کاظمی

پژوهشگر ژئوپلتيك

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

منطقه شاخ آفريقا با داشتن شاخص های بالایی در میزان منابع زیر زمینی و نیز قرارگیری در کناره  اقیانوس هند؛ موقعیت خاص و منحصر به فرد ژئواکونومیک ؛ ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک دارد که زمینه را برای دخالت های منطقه ای؛ فرامنطقه ای و استعمار نو هموار کرده و از این رهگذر در چالش امنیتی به سر می برد. همچنین از یک سو حوادث یازدهم سپتامبر 2001 به عنوان نقطه شروع استثمار نو در جهان ؛ شاخ آفريقا را تحت تاثیر فرایندهای امنیتی – نظامی خود قرار داده و از سوی دیگر نگاه هیدروپلیتیکی رژیم اسرائیل به شماری از کشورهای این منطقه ثبات داخلی آنها را متزلزل و ترتیبات امنیتی جدیدی در منطقه با توجه به مسائل قومی – قبیله ای بوجود آورده است.

با اینکه هرگونه ترتیبات امنیتی مستلزم مشارکت فعالانه همه کشورها و بازیگران سیاسی در منطقه مورد نظر است اما اقتدار و نظم در منطقه کماکان خوشایند کشورهای مداخله کننده چه منطقه ای و چه فرامنطقه ای به دلیل منافع و علایق شان نمی باشد و هرچه نابرابری اقتصادی؛ فقدان مشارکت سیاسی و پایین نگه داشتن آگاهی در این منطقه عمیق تر شود؛ریشه های استثمار و استعمار نیز رو به گسترش می رود و اختلافات بین همسایگان نیز حالت تهاجمی پیدا می کند. از طرف دیگر سیستم سنتی قبیله ای و ظهور افراط گرایی اسلامی – مذهبی از دیگر چالش های این منطقه به شمار می آید که برقراری هرگونه نظم و صلح فراگیر که مورد تایید تمامی ساکنان کشورهای مورد مطالعه باشد را تحت الشعاع پروسه عدم اعتماد قرار می دهد که با درآمیختن با تلاش های قدرتهای بین المللی برای جهانی کردن اقتصاد و گسترش تجارت جهانی از طریق رقابتهای تسلیحاتی به منظور کنترل راههای اصلی تجارت دریایی در منطقه شکل کشمکش به خود گرفته است.

چنین نابسامانی در منطقه شاخ آفريقا که اهمیت اقتصادی زیادی برای غرب و شرق جهان دارد؛ زنجیره ای از حوادث غیرقابل پیش بینی را برای کل نظام بین الملل بوجود آورده که در صورت نپرداختن به طرح های برای آشتی و صلح بین قومیتها با مذاهب گوناگون مشکلات لاینحلی را نوید می دهد که تاثیرات منفی و مخرب فراوانی به همراه دارد. بحث تروریسم ؛ بنیادگرای و رادیکالیسم اسلامی؛ خشونت های سازمان یافته سیاسی؛ رشد و تشدید تمایلات جدایی طلبانه؛ منازعات مسلحانه قومی- قبیله ای؛ بازار پول شویی تجارت سیاه؛ خرید و فروش تسلیحات نظامی سبک و سنگین؛ قاچاق سیستماتیک کالا اسلحه و انسان؛ خشکسالی و کمبود منابع آبی و غذایی از اعم این موضوعات می باشد که تهدیدی علیه صلح و امنیت منطقه شاخ آفريقا و بعضا جهان به شمار می رود ، از سوی دیگر خلیج عدن و اقیانوس هند دو منطقه مهم ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک در شاخ آفريقا در چند سال اخیر شاهد حضور چالش برانگیز دزدی دریایی در آبهای منتهی به تنگه باب المندب است.خلیج عدن که منتهی به تنگة استراتژیک باب المندب می باشد به دریای سرخ و نیز کانال سوئز متصل میشود. خلیج عدن، از مهمترین محورهای حمل و نقل دریایی به خصوص در بخش انرژی محسوب میشود و روزانه کشتیهای زیادی برای حمل محموله های خود به کشورهای اروپایی، از آن میگذرند. از این رو، اهمیت ژئواکونومیک خلیج عدن غیر قابل انکار است. این خلیج، یکی از خطرناک ترین آبهای جهان و عمده ترین مسیر قاچاق انسان از سومالی به یمن و دیگر نقاط جهان به شمار میرود. همچنین یکی از مهمترین مناطق اقتصادی دنیا به لحاظ تجارت دریایی است. در واقع، راه به سمت شاخ آفريقا از این خلیج میگذرد و دسترسی به مصر و مدیترانه نیز از این طریق صورت میگیرد. این آبراهه به عنوان یکی از آبراهه های تاریخی، شاید قدمتی به درازای دوران فراعنة مصر داشته باشد. 35درصد از کل تجارت نفت برای بازارهای اروپایی باید از باب المندب عبور کند، همچنین حدود 8درصد از کل نفت جهان، از این مسیر انتقال می یابد. با توجه به اینکه سواحل شمالی سومالی مشرف به این خلیج است و از آنجا که یمن به عنوان کشور شمالی این خلیج، خود ریسک دزدان دریایی را دارد، کنترل این صحنة عملیاتی برای این کشور دشوار است. با توجه به پراکندگی فعالیت های دزدان دریایی در مناطق دریایی کشورهای مشرف بر این خلیج مانند یمن، سومالی، جیبوتی و داشتن پایگاههای لجستیکی برای انتقال محموله ها یا گروگان ها، اغلب فعالیت دزدان دریایی در این منطقه سیال است؛ همچنین اگر چه گذرگاه امن تردد کشتیها در خلیج عدن در آبهایی مناست، تا کنون امکان کنترل کامل و پاکسازی منطقه از فعالیتهای دزدان دریایی فراهم نشده است.

از سوی دیگر اقیانوس هند درشرق سومالی واقع شده و در برگیرندۀ مناطق وسیع دریایی است که به شبه جزیرۀ هند منتهی میشود. اگر چه این منطقه وسیع است، دزدان دریایی در سال های اخیر با به کارگیری قایق ها و کشتیهای پیشرفته توانسته اند فعالیتهایی را در پهنة آن انجام دهند. این منطقه که بخش عمدۀ تجارت دریایی جنوب آسیا در آن صورت می گیرد، از لحاظ ژئواکونومیک جایگاه ویژه ای در سیاستگذاری کشورها در عرصة تجارت دریایی دارد؛ زیرا محور تردد دریایی به تنگة مالاکا و نیز منطقة انتقال تانکرهای انرژی محسوب میشود. علاوه بر عمق ژئوپلیتیک صحنة عملیاتی دزدان دریایی در اقیانوس هند، مناطق جنوبی قارۀ آفريقا نیز در دسترس اقدامات آنان است. علاوه بر دزدی دریایی که بر امنیت منطقه ای و جهانی تاثیرگذار است ؛ شاخ آفريقا همواره شاهد فجایع طبیعی نظیر خشکسالی؛ قحطی و مانند آنها نیز بوده است. هرچند طبیعی بودن بلایا باید یکبار دیگر با نگاه منتقدانه بررسی شود؛ چرا که رویکردهای دولتهای استعماری غرب و عوامل متعدد دیگر، انسانها را در برابرآثار فجایع طبیعی آسیب پذیرتر کردهاست.

 شاخ آفريقا مشتکل از پنج کشور سومالی؛ جیبوتی؛ اریتره؛ اتیوپی و سودان می باشد. البته سالهای پیش واژه شاخ آفريقای بزرگ توسط “سوزان رایس” در ادبیات سیاسی و بین الملل متداول شد که کنیا و تانزانیا به جهت وجود دریاچه های بزرگ که سر منشا رودخانه نیل -استراتژیک ترین رودخانه در جهان که حیات سیاسی و اقتصادی کشورهای بالادستی بخصوص سودان،مصر و اسرائیل به طور کامل به جریان آن بستگی دارد- هستند را در بر می گرفت.بی تردید در منطقه شاخ آفريقا تدوام کشمکش ها و چالش ها که عوامل و انگیزه های طبیعی؛ تاریخی، سیاسی و اجتماعی دارد فرصت های طلایی برای حضورو گسترش و تداوم هژمونی ابرقدرتهای منطقه ای و بین المللی بوجود آورده است.

واژگان کلیدی: بحران ، منطقه، شاخ آفريقا،ژئوپلتيك، ژئواکونومیک ؛ ژئواستراتژیک ، ژئوپلیتیک

مطالب مرتبط