دکتر مریم خالقی نژاد
تحلیلگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح -ipsc
از گذشته های دور تا کنون مهاجران ایرانیِ زیادی به سرزمین های مجاور مهاجرت نموده اند و عمان یکی از کشورهایی است که از نظر تاریخی در منطقه شمالی آن مردمانی با ریشه های ایرانی به عبارت دقیق تر بلوچ های ایرانی زندگی می کنند. نزدیکی به مکران و نوار ساحلی بلوچستان که در امتداد خلیج فارس واقع شده موجب شده که عمان و بلوچستان رابطه تاریخی با یکدیگر داشته باشند.
در اواخر هزاره چهارم قبل از میلاد ، عمان بخشی از محدوده تجاری دریایی بود که شامل سواحل شبه جزیره عربستان ، ایران ، مکران ، بین النهرین و هند می شد. شواهد باستان شناسی زیادی وجود دارد که نشان دهنده ی این رابطه می باشد، برای مثال بقايايي مانند ظروف سراميكي كه بر روي آنها حروف هایی قلم زني شده است در سال 1981 در راس الحد و راس الجنز در عمان يافت شده است. نوع نوشتار حک شده بر روی ظروف قدیمی متعلق به تمدني های قديمي و بومي دره سند بوده است. چنین مستنداتی تشابهات و روابط عمان و بلوچستان را نیز تاکید می کنند. این ارتباطات در طول دوره های مختلف منجر به برخی همانندی ها و تشابهات و یا گرایشات مشترک بیشتر شده است. از نظر زمانی اگر کمی به جلوتر بیاییم در دوره های بعدی مهاجرت بلوچ ها به عمان پررنگ تر شده است که در نتیجه روابط سیاسی و تجاری عمان و بلوچستان ، تعداد زیادی بلوچ به شاخه نیروهای ویژه ارتش عمان پیوسته اند که حاکمان از آنها برای حفاظت و دفاع از بنادر و شهرهای عمان استفاده نموده و در جنگ های مختلف مانند مبارزه با پرتغالی ها در کنار عمانی ها موثر بوده اند. همچنین آنها نقش مهمی در پایه گذاری حکومت عمانی در شرق آفریقا در دوران امام سیف بن سلطان آل یاروبی داشته اند و رشادت های زیادی را در تاریخ به ثبت رسانده اند برای نمونه شهر مومباسا توسط فرمانده ارتش عمان ، آلجمدار شاه داد بلوچ ، که از بلوچستان بود ، فتح شد. امام سیف در ادامه ، الجمادر شاه داد بلوچ را به افتخار تلاش های وی در فتح ، فرمانروای مومباسا اعلام کرد. بعد از این دوره ها با فوت سید سعید بن سلطان در سال 1858 و فروپاشی امپراتوری عمان ، انقلاب ها و شورش ها بر روابط عمان و بلوچستان تأثیر گذاشت.
در مرحله بعدی روابط باید به سده های اخیر رجوع کنیم که موج مهاجرت جدیدی در زمان قاجار در استان های سیستان و بلوچستان به وقوع پیوست و برخی از بلوچ های این منطقه به کشورهای عربی مانند عمان مهاجرت کرده اند. از نظر جغرافیایی دراین زمان بلوچ ها عمدتا در بلوچستان ، منطقه ای خشک و متروک در قسمت جنوب شرقی فلات ایران زندگی می کردند. این منطقه از صحرای کرمان تا شرق بم، کوه پایه ها و مرزهای غربی استان سند و پنجاب پاکستان امروزی امتداد دارد. در نیمه دوم قرن نوزدهم ، بلوچستان توسط انگلیس تقسیم شد. علی رغم تقسیم این منطقه اما اشتراکات متنوع آنها همچنان برقرار است.
همانطور که بیان شد عده زیادی از بلوچ های ایران در زمان قاجار بنابر علل مختلف از جمله موقعیت جغرافیایی و اقتصادی نظیر فقر و تنگدستی و یا رفتار نامناسب حکومتگران، به این منطقه مهاجرت کرده اند . تاریخ بیانگر آن است که مردمان شمال عمان از دو تیره عرب و ایرانی هستند که تیره های ایرانی آن به نام کمازره است برخی از مردم بومی آنها را عجم نامیده اند. گروهی دیگر از مهاجران نیز در سال های بعد از انقلاب اسلامی به مناطق مختلف از جمله عمان مهاجرت کرده اند. همچون مهاجران ایرانی در سایر کشورهای دیگر، مهاجران بلوچی در عمان به دلیل روحیه جنگ آوری به خدمت سلاطین عمانی درآمده اند اما کم کم به کارهای تجاری و اقتصادی و کشاورزی روی آورده اند.
این نقل و انتقالات در طول دوران های مختلف باعث شد تا برخی از آموزه های فرهنگی ایرانی به عمان منتقل شود. از نظر مذهبی ایرانیان مهاجر به عمان، بیشتر اهل سنت هستند. از نظر زبانی نیز آنها سعی کرده اند که زبان فارسی خود را حفظ کنند و این امر منجر به وارد شدن برخی لغات و اصطلاحات زبان فارسی به زبان گویش های عمان شده است.
در برخی شهرها تعداد قابل توجهی حتی اکثریت جمعیت را قوم بلوچ تشکیل میدهند. گفته شده است که برخی از مسئولین آنها هم بلوچ هستند. اکنون بسیاری از بلوچ ها به صورت پراکنده در اکثر شهرهای مسقط، مطرح، باطنه ، شهر ساحلی صور و یا مسندم زندگی می کنند. بزرگان بلوچ و برخی مسئولان این منطقه به دو زبان عربی و فارسی سخن می گویند. سفر قبلي مقامات اهل سنت در سیستان و بلوچستان ايران به این کشور نیز نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و قومیتی بلوچ ها می باشد.
به طور کلی از قرن نوزدهم، نقش بلوچ ها، در کشورهای عربی خلیج فارس در حال رشد و تعدیل است. در طول قرن بیستم ، هویت فرهنگی بلوچ و بیشتر از همه حضور تعداد زیادی از بلوچ ها در مورد اتباع عرب خلیج فارس ، به یک واقعیت مهم و همچنین یک واقعیت فرهنگی تبدیل شده است. امروزه بسیاری از مشکلات ادغام بین اتباع و غیر ملی ها در اکثر کشورهای عربی خلیج فارس وجود دارد و سهم بلوچ در غنای فرهنگ و جامعه خلیج فارس می تواند گامی مهم در جهت همکاری و ادغام آینده از طریق پروژه های دولتی و اصلاحات باشد. در نتیجه ، هنگام صحبت از جهانی شدن ، باید در نظر داشت که این مفهوم برای این منطقه خاص چیز جدیدی نیست. جامعه منطقه خلیج فارس در حقیقت از گذشته های دور جامعه ای “جهانی شده” بوده و هست . نکته مهم آن است که بتوان از این امر در جهت روابط بیشتر با منطقه بهره برد و توسط اشتراکات موجود تهدیدها را به فرصت ها تبدیل کرد.
کلمات کلیدی :بلوچ, ایران, عمان, خلیج فارس,ایرانی تبار ,بلوچستان , عمان
منابع : عرب احمدی، امیر بهرام(1396). ردپای هویت بلوچ در زنگبار، مجله پژوهش های تاریخی ایران و اسلام شماره 20، بهار و تابستان.
Beatrice nicolini (2007). The Baluch Role in the Persian Gulf during the Nineteenth and Twentieth Centuries.
https://www.atheer.om/en/7162/brief-history-of-the-relationship-between-oman-and-baluchistan/