داود احمدزاده
كارشناس مصر
مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc
پس از گذشت بیش از سه ماه از 7 نوامبر، جنگ در نوار غزه با شدت تمام و به شکل ویران کننده همچنان ادامه دارد؛ جنگی که به یک رویارویی تمام عیار میان محور مقاومت به رهبری ایران و اسرائیل و حامیان آن بدل گشته است. این در حالی است که طرح های مختلفی از سوی برخی کشورهای عربی و نهادهای بین المللی برای پایان مخاصمه و برقراری آتش بس میان طرفین درگیر ارائه شده، اما به دلیل خواسته های یک طرفه ونیز بازی حاصل جمع صفر در منطقه با ناکامی و شکست مواجه گشته است.
نقش مصر همانند گذشته در پی ریزی مذاکرات صلح همچنان پر رنگ تر است گرچه مصر رقبای چون قطر وعربستان در نقش میانجی کنار می بینند. طرح مشترک مصر قطر و فرانسه با مساعدت آمریکایی با مذاکرات فشرده در پاریس به دنبال تحقق آتش بس موقت قبل از فرارسیدن ماه مبارک رمضان است. این در حالی است که با تشدید حملات فراگیر اسرائیل به نوار غزه و خوف از حمله به رفح و آوارگی بیشتر مردم غزه و کوچ اجباری به داخل صحرای سینا نگرانی های امنیتی مقامات نظامی مصر را دو چندان کرده است. مصر با توجه به تجربه تاریخی در کوچاندن مردم آواره فلسطینی به کشورهای همسایه نگران عملی شدن طرح نتانیاهو به صحرای سینا است با توجه به ناامنی های قبلی و حضور برخی گروههای تکفیری در صحرای سینا و احتمال ارتباط گیری برخی از هواداران حماس با این گروهها می تواند خطرات امنیتی مصر را دوچندان سازد .
در پاسخ به سناریوهای احتمالی تمایل نخست وزیر افراطی اسرائیل نتانیاهو وتیم جنگ طلب وی مبنی بر حمله نظامی به رفح برای نیل به اهداف اعلانی نظامی ( نابودی توان نظامی) باعث شد که مصریها با استقرار نیروی نظامی در مرزهای مشترک ونیز تهدید به خروج از قرارداد کمپ دیوید به نوعی از خود واکنش نشان بدهند.
در مورد اقدامات مصریها نکات ذیل حائز اهمیت است :
1- مصر اولین کشور در دنیای عرب بود در دوره انور سادات با عدول از آرمان ناصریسم در رهبری مبارزات علیه اسرائیل گام هایی اساسی برای نزدیک به این رژیم وآمریکا برداشت از سال 1980 اساس سیاست خارجی مصر حفظ توازن منطقه ای و جلوگیری از فروپاشی رژیم های محافظه کار جهان عرب شکل گرفته بود. به هر حال مصر در گذشته برای برقراری صلح میان اعراب و اسرائیل نقش درخشانی ایفا کرده است. مصر از زمان توافق صلحی که در سال ۱۹۷۹ با اسرائیل امضا کرد، نشان داده که در هر شرایطی به دنبال حفظ و توسعه روابط با رژیم صهیونیستی است. این کشور در دوره ریاست جمهوری سادات توافق نظامی و امنیتی امضا و در پی آن همکاری های گسترده اقتصادی داشته است . خصوصاً در فاصله سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۳ بحث نخست آن مشتمل بر توافق انتقال گاز از اسرائیل به مصر است و بحث دوم که از سال ۲۰۲۲ پیگیری و عملیاتی شد، موضوع توسعه و گسترش توریستی شبهجزیره سینا بود که در نهایت در اوایل سال ۲۰۲۳ منجر به امضای توافق توسعه گردشگری در این شبهجزیره شد.
این کشور پس از حمایت از قرارداد اسلو در ۱۹۹۰ از تمام طرحهای صلح میان اعراب و اسرائیل حمایت کرده و برای آزادسازی اسرا، پایان دادن به خشونتها و برقراری آتشبس در درگیریها نقش اساسی داشته است. در درگیری گذشته فلسطین و اسرائیل که سیفالقدس نام داشت، با میانجیگری مصر، درگیری در ۱۱ روز به پایان رسید.
در وضعیت فعلی مصر تلاش دارد با کنترل شرایط ناپایدار نوار غزه از گسترش جنگ جلوگیری کند باید گفت: مصر همچنان به کمک های سالانه دو میلیارد دلاری آمریکا (پاداش عقد قرارداد کمپ دیوید )وابسته است از سوی دیگر، با افول قدرت منطقه ای در فردای بازگشت مجدد نظامیان قدرت در ژانویه 2013 به دلیل وابستگی های اقتصادی مصر به عربستان و امارات قدرت نفوذ خود را از دست داده است. بنابراین مصر در موقعیت جدید به دنبال بازآرایی نیروهای منطقه ای و نفوذ مجدد از طریق حفظ جایگاه سنتی خود به عنوان نقش میانجی میان اعراب و اسرائیل برآمده است. مصر مسئله نوار غزه را برای خود همچنان به عنوان پرونده امنیتی نگاه می کند در چنین شرایطی ورد جدی مصر به مذاکرات صلح می تواند، به افزایش نفوذ و جایگاه مصر بیفزاید :
2-مصر همچنان بعد از دوره دوم حکمرانی سیاسی ژنرال به دلیل شکاف های سیاسی واجتماعی بدلیل جدال نابرابر جریانات اسلام گرا و غیر اسلامگرا همچنان با بحران و کاهش درآمدهای مالی روبروست . خطر گسترش و تداوم جنگ غزه می تواند بنیان های سست اقتصادی را مصر با لرزشی بیشتری مواجه سازد. این در حالی است که حملات حوثی های یمنی به کشتی باری و تجاری به مقصد سرزمین اشغالی فلسطین در دریای سرخ منافع اقتصادی مصر بشدت آسیب زده است. بطوریکه عواید حاصله عبور کشتیها از کانال سوئز پس از گسترش جنگ به یک سوم کاهش یافته و مصر را ناتوان از گذشته نموده است. بنابراین مصر گزینه جز تشدید تلاش های دیپلماتیک و مذاکرات پیوسته چند جانبه منجر به برقراری آتش بس فوری در نوار غزه و بازگشت آرامش به منطقه پیشرو نمی بینند
3- اولویت مصر برای جلوگیری از تسری بحران به منطقه اولویت را به تشکیل دولت فلسطینی بر اساس قطعنامه های سازمان بر اساس معیارهای 1967 می بینند تقویت تشکیلات خودگردان و گسترش حاکمیت آن در نوار غزه در دوره پسا جنگ در دستور کار دولت السیسی است . از دیگر سو ،همکاری های امنیتی و اطلاعاتی میان قاهره و تل آویو همچنان برقرار است . در حوزه اقتصادی نیز مصر و اسرائیل به ویژه در حوزه انرژی و بهره برداری از میادین گازی مدیترانه شرقی همکاری های نزدیکی دارند . لذا به نظر می رسد دولت صهیونیستی ترجیح می دهد در صورت حذف حماس از صحنه سیاسی نوار غزه اداره حاکمیت این باریکه به شکل موقت هم شده به مصر بسپارد مصری که تجربه اداره تاریخی این منطقه را دارد. با این وجود بعید است بدون تشکیل دولت مستقل فلسطینی مصر حاضر به پذیرش چنین سناریوی گردد. با توجه به نزدیکی حماس به قطر و حمایت های مالی آن از این جنبش وحضور کادر سیاسی آن در دوحه، تلاویو بشدت از اقدامات قطر ناراضی است و تهدید کرده در فردای جنگ از قطر انتقام خواهد گرفت . بنابراین به نظر میرسد این رژیم از پر رنگتر شدن نقش قاهره در معادلات منطقه ای وحل وفصل اختلافات اعراب با اسرائیل حمایت می کند با این وجود مصرف توان بازیگری خود را به دلیل ضعف اقتصادی و مشکلات سیاسی داخلی از دست رفته می بینند .
عاملی که مصر را ناگزیر به دخالت میانجیگرانه در جنگ غزه میکند، تصمیم اسرائیل برای انتقال ساکنان شمال غزه به شبهجزیره سینا بود که از سوی مصر رد شد. حتی این کشور به اصرار امریکا در این زمینه ترتیب اثر نداد. تلاش مصر برای برقراری آتشبس و رهایی گروگانها در همین راستا ست. چون با فروکشکردن جنگ بحث انتقال آوارهگان منتفی میشود. اما تلآویو در این تصمیم خود جدی به نظر میخورد. برای نمونه، وزارت خارجه فلسطین روز چهارشنبه، ۶ دسامبر، اعلام کرد که اسرائیل قصد انتقال آوارهگان به شبهجزیره سینا را دارد؛ چون به ادعای وی این کشور میخواهد غزه را بهگونه کامل ویران کند.
همچنان ریاض منصور، نماینده تشکیلات خودگردان فلسطین در سازمان ملل، مدعی شد که اسرائیل میخواهد غزه را به منطقه غیرقابل زندهگی تبدیل کرده و همه را آواره سازد. در این صورت ساکنان غزه چارهای ندارند جز پناهگرفتن به شبهجزیره سینا؛ چون غزه از غرب به دریا و از شرق و شمال به اسراییل وصل است که هر دو مسیر مسدود است
مصر به چند دلیل از ساکنان غزه میزبانی نمیکند.
الف: این کشور میداند که اسرائیل در پی ویرانی کامل غزه است تا آن را به منطقه غیرقابل سکونت تبدیل کند. گسترش جنگ از شمال به جنوب غزه این مدعا را تایید میکند. در این صورت در نظر قاهره تقلا برای ماندن در غزه شاید اسرائیل را از کشتار غیرنظامیان و نابودی کامل این منطقه دور نگه دارد.
ب. قاهره میداند که اگر ساکنان غزه با ویرانی این منطقه وارد شبهجزیره سینا شوند، امکان برگشتشان وجود ندارد. چون فلسطینیها وقتی به کشورهای اردن، لبنان و سوریه پناه بردند، برنگشتند. در این صورت، رسیدهگی به چند میلیون پناهنده دشواریهای ویژه خود را دارد.
ج.- مصر هراس از این دارد که مبادا جوانان آواره فلسطینی به نیروهای تندرو بپیوندند و امنیت این کشور را به خطر اندازند. این نگرانی را وضعیت آوارهگان فلسطینی در سایر کشورهای عرب تایید میکند. فلسطینیها به هر کشوری که پناه گرفتهاند، آرام ننشستهاند و به تحرکاتی دست زدهاند که کشور میزبان نمیخواسته است
4-مصر تهدید کرده که گویا در صورت عملی شدن نیت نتانیاهو در یورش ورفح امکان ورود آوارگان فلسطینی از نوار غزه به داخل قلمرو مصر (صحرای سینا ) قرارداد صلح کمپ دیوید به حالت تعلیق درمی آورد و مواضع تند تری در ارتباط با این موضع اتخاذ می کند. با این وجود مصر شاید در سیاست اعلانی و آرام نگه داشتن فضای متشنج داخلی ( ترس از گسترش مخالفت ها از سوی اخوانی ها) ولی در سیاست اعلامی هرگونه برداشتن گام در دورشدن از پیمان صلح کمپ دیوید می تواند هزینه های امنیتی مصر را دوچندان سازد و همچنین تعلیق کمک های غرب به ویژه آمریکا سرزمین فراعنه با آشوب های بیشتری در حوزه های اقتصادی و سیاسی روبرو سازد. بنابراین اولویت نخست مصر تلاش های بیشتر برای ایجاد آتش بس نظامی و برقراری صلح در باریکه نوار غزه هست.