مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اهمیت عربستان در محیط پیرامونی ایران

اشتراک

کامران کرمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد
عربستان از جایگاه و وزن خاصی در منطقه خاورمیانه برخوردار است. وجود منابع نفتی، دسترسی به تنگههای هرمز و باب المندب، قرار گرفتن اماکن مذهبی، و جاذبههای عربی در میان کشورهای عرب زبان و … به این کشور اهمیت و نفوذ خاصی بخشیده است. از آنجا که عربستان جزء حلقههای مهم پیرامونی ایران است، لازم است تا اهمیت کانونهای مشترک محیطی و پیرامونی شناخته شود و با تنظیم اولویتها، هزینه های اتلاف منابع کاهش یافته و در راستای افزایش قدرت چانهزنی و همگرایی منطقهای و ائتلاف سازی منطقهای هدایت شود. که البته این مهم نیازمند ارتباط تنگاتنگ با این کشور خواهد بود. ایران و عربستان دو کشور مهم منطقه هستند که با همکاری یکدیگر می توانند مشکلات منطقه و جهان اسلام را برطرف کنند. با توجه به اینکه عربستان همواره به عنوان کشوری مهم در منطقه، جهان عرب و جهان اسلام دارای وزن و جایگاه ویژه ای است، اهمیت این کشور را در محیط پیرامونی ایران روشن می کند. عربستان به دليل ساختار خاص اجتماعي و فرهنگي خود از ديگر كشورهاي خاورميانه و حتي كشورهاي همسايه آن در حوزه جنوبي خليج فارس متمايز مي باشد. ايران و عربستان همواره به عنوان دو كشور و دو قدرت تاثير گذار جهان اسلام در منطقه خاورميانه و خليج فارس مطرح بودهاند. از این رو پرسش اصلی نوشتار کنونی این است که اهمیت عربستان در چیست؟ و چه عواملی باعث میگردد تا عربستان در حلقهی نخست پیرامونی ایران دارای جایگاه و اهمیت باشد.
تحلیل رخداد
هنگامی که از محیط پیرامونی یک کشور سخن میگوییم، منظور پایه هایی است که بر اساس آن یک کشور میتواند بر مبنای موقعیت خود، تهدیدها و فرصتهای محیطی را تعریف کرده و بر مبنای آن سیاستهای خود را تنظیم کند. عربستان به عنوان کشوری مهم و استراتژیک در منطقه خاورمیانه بخصوص حوزهی خلیج فارس شناخته میشود. این کشور با دارا بودن منابع نفتی فراوان که به این کشور قابلیتهای زیادی داده، توانسته است نقش خود را در این منطقه نمایان سازد. جايگاه و تاثيرگذاري این کشور در منظومه كشورهاي عرب عضو شوراي همكاري خليج فارس و جايگاه اين كشور در جهان اسلام و اقتصاد جهاني، به ويژه در تامين درصد بالايي از انرژي جهان صنعتي قابل تشخیص است. به عنوان مثال هيچ‌كس نمي‌تواند روي ميزان تاثيرگذاري عربستان سعودي در قالب شوراي همكاري خليج فارس (تاثيرگذاري منطقه‌اي) و قالب گروه اقتصادي 20 (تاثيرگذاري جهاني) ترديد داشته باشد. قرار گرفتن عربستان در میان دو آبراه مهم جهان- خلیج فارس و دریای سرخ- به این کشور موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی بخشیده است. به لحاظ فرهنگی نیز عربستان اهمیت شایانی دارد، برخاستن دین اسلام از شبه جزیره عربستان و قرار داشتن خانه کعبه در مکه و حرم پیامبر اسلام، کشور فعلی عربستان را، از نظر تاریخی، در موقعیتی ویژهای قرار داده است. ریاض نشینان ضمن این که سالانه مبالغ زیادی از این بابت به دست می آورند، نقش میزبان مسلمانان و نگهبانان امین حرمین شریفین را نیز بازی کرده، از این طریق اعتبار و امتیاز تحصیل می کنند. این کشور می تواند از این بزرگترین عامل ژئوپولیتیکی، به عنوان یک منبع تمام نشدنیِ تبلیغی، به هر شکلی که بخواهد بهره برداری نماید و با بهره گیری از تبلیغات گسترده در میان مسلمانان، از پرستیژ بین المللی مناسبی برخوردار گردد.
به علاوه، دسترسی به درآمدهای کلان نفتی، این امکان را به عربستان می دهد تا با گشاده دستی، به کشورهای فقیر، به ویژه کشورهای اسلامی و عرب کمک کند. این قدرت عظیم مالی، امکانات اقتصادی گستردهای در اختیار رژیم عربستان قرار داده است. این گونه گشاده دستی ها از سوی حاکمان سعودی، از یکسو پیروی کشورهای فقیر منطقه را از سیاست های عربستان سعودی در پی دارد و از سوی دیگر، به نوعی حکومت پادشاهی سعودی را تثبیت و تضمین میکند. اگر به تاثير عربستان در محيط پيراموني‌اش به ويژه كشورهاي عرب عضو شوراي همكاري خليج فارس توجه كنيم، متوجه خواهیم شد که كشوري مثل بحرين يا كويت و حتي امارات متحده عربي به‌رغم داشتن روابط همه‌جانبه با امريكا تا مرز اعطاي تسهيلات نظامي در شكل پايگاه‌هاي زميني و دريايي، به كشور عربستان سعودي و روابط آن با ايران از يك سو و سطح همسويي آن با ايالات متحده امريكا در چالش با ايران به صورت الگو مي‌نگرند. از اینرو و بر این مبنا سیاست خارجی ایران در سی سال گذشته فراز و فرودها و تغییرات زیادی در محیط پیرامونی خود داشته است، اما گفتمان عدالت خواهی مرکز ثقل این محور در سالهای متمادی بوده است. در عین حال برخی از اصول بنیادی و ماهوی سیاست خارجی ایران مانند سلطه ستیزی، مبارزه با استکبار، حمایت از مسلمانان و مستضعفان همواره ثابت بوده و تداوم داشته است. در چارچوب این محیط، جمهوری اسلامی ایران رفتارهای متفاوت و مختلفی از خود نشان داده است. بطوری که الگوهای رفتاری ایران بر مبنای شرایط محیطی در همه حوزه ها همسان و یکسان نبوده است. از سوی دیگر، علی رغم تغییر و تحولات در سطوح مختلف فردی، ساختاری و نهادی، منطقه ای و بین المللی، بعضی از رفتارهای ایران استمرار یافته است.
دورنمای رخداد
عربستان به لحاظ جغرافيايي در حلقه نخست پيراموني ايران قرار دارد، ايمن‌سازي روابط ايران با حلقه نخست منطقه پيراموني ضرورتي حياتي است. سیاست خارجی ایران با تبيين اهميت تحكيم روابط با حلقه اول پيراموني‌اش به ويژه در قطب منطقه‌اي يعني عربستان به خوبي از تاثير اين قطب منطقه‌اي در مقياس جهاني و منطقه‌اي آگاهي داشته است. سیاست خارجی و منطقه ای ایران هميشه بر پايه تقويت روابط و همكاريها با كشورهای منطقه بويژه كشورهای همجوار مؤثر، از جمله عربستان سعودی بوده و هست و تهران به تقويت همكاری با ریاض به عنوان عاملی كه به مصلحت جهان اسلام است نگاه می كند. گرايش عربستان به ثبات منطقه اي كه بخش عمده اي از آن در جريان تعامل و هم فكري با ساير بازيگران اصلي منطقه اي از جمله ايران محقق مي شود، از بي ثباتي ها و تحولات متغير سالهاي گذشته در منطقه نيز تاثيرپذير است. در سطح منطقه اي، عربستان نسبت به افزايش نقش ايران در افغانستان، لبنان، فلسطين و به ويژه عراق نگران است. تحولات چند سال گذشته در منطقه كه موجب افزايش نفوذ جمهوري اسلامي و شيعيان شد، اسباب نگراني پادشاهي سعودي در مورد كاهش نقش و نفوذ خود در منطقه را فراهم آورده است.
لذا عربستان تلاش مي كند كه از عراق به عنوان ابزاري براي ارتقاي نقش خود در منطقه استفاده نمايد. حساسيت عربستان نسبت به افزايش نقش ايران و شيعيان در عراق از اين زاويه اهميت مي يابد. مسئلهی بحرین نیز یکی دیگر از مسائلی است که دو کشور با آن درگیر هستند، که اگر چه بر کسی پوشیده نیست که عربستان در این کشور مداخله نطامی نمود، اما راه برای گفتگوهای دوطرف همچنان باز است. مسئلهی جزایر ایرانی خلیج فارس یکی دیگر از مسائلی است که متغیر عربستان در آن دخیل است. کشور امارات به نوعی با دلگرمیای که از جانب عربستان دارد، گاه و بیگاه مسئلهی جزایر را مطرح میکند. از دیگر مسائل بحث سهمیهی نفتی اوپک است که به دلیل نبود سیاست واحد بین عربستان و ایران، منافع نفتی مشترک همیشه تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار میگیرد. شورای همکاری خلیج فارس یکی دیگر از مسائلی است که میتواند برای ایران حائز اهمیت باشد. بخصوص که تلاش سعودي ها براي تقويت همگرايي دروني شوراي همكاري خليج فارس و در اولويت قرار دادن روابط گروهي با ساير بازيگران نسبت به روابط دو جانبه بيشتر آشكار است. از اینرو همگرایی با این مجموعه میتواند راهگشا باشد. موضوع حمايت از مقاومت در فلسطين و لبنان و مساله شيعيان در عربستان و رفتار با زائران ايراني، از دیگر مسائل بین دو طرف است. مسائل برشمرده شده به نوعی است که هم میتواند منافع مشترک باشد و هم میتواند نشانگر اختلافات فیمابین باشد، از اینرو اتخاذ سیاستهای راهبردی درست میتواند منافع متضاد را به منافع مشترک تبدیل کند. بنابراین می توان گفت که عربستان به دلیل اهمیت عنصر عربی- اسلامی و وزن و نقش غیر قابل تردید در منطقهی پیرامونی ایران، دارای جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی ایران است، از اینرو مقامات جمهوری اسلامی به درستی این اهمیت را دریافته اند و درصددند تا تعاملات آتی حول این محور به گردش درآید. همچنين روابط مستحكم فيمابين به حل بسياری از مسائل حل نشده جهان اسلام من جمله مشكلات فلسطينيها با اسرائيل و پرونده های منطقه ای ديگر مانند عراق و افغانستان كمك می كند. از اینرو تحقق این امر مستلزم اینست كه نگرش به مسائل منطقه تحت تأثير مواضعی كه به نفع منطقه و آرامش آن نيست قرار نگيرد، بلكه با مسائل جهان اسلام به شكلی واقعگرايانه روبرو شود. از اینرو نیاز به متحدانی مانند عربستان در این موقعیت زمانی ضروری است و گسترش یک رابطه ی پایدار حول منافع متقابل و به دور از تنش و سوءظن میتواند عربستان را در این شرایط به سمت ایران جذب کند و از قدرت چانه زنی این کشور در مسائل منطقه ای استفاده کرد و سیاستهای راهبردی ایران را با کارایی بهتری در محیط پیرامونیاش همراه سازد.

مطالب مرتبط