مریم خالقی نژاد
پژوهشگر روابط بینالملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
ائتلاف کشورهای غربی- عربی بر سر لیبی منجر به نقش آفرینی هرکدام از بازیگران در این کشور شده است.
از آنجایی که امارات با حضور نظامی در خلیج عدن، تنگه باب المندب و دریای سرخ یه یک بازیگر مداخله گر در منطقه شاخ آفريقا تبدیل شده است، لذا در ائتلاف غربی- عربی به حمایت از ژنرال حفتر و دولت نظامی وی و مخالفت با دولت وفاق ملی پرداخته است.
از آنجایی که این ائتلاف به دور از نقش آفرینی و منافع کشورها نمیباشد در این مطلب بر آنیم تا حداکثر اهداف خرد و کلان امارات برای حضور پررنگ در این اوضاع سیاسی و امنیتی لیبی را بیان کنیم.
قبل از بیان اهداف و نیت امارات در کشور لیبی باید از برخی اقدامات امارات و در مقابل نارضایتی مردمان لیبی از حضور و دخالت در امور کشورشان نام برد. برای مثال پس از آزاد سازی شهر غریان دولت وفاق ملی سخن از برخی سلاحهایی برده است که بر روی آن نام کشور امارات حک شده است. علی رغم صدور بیانیه در نشستی با حضور نماینده سازمان ملل برای سامان دادن به عدم دخالت در لیبی، اما همچنان شاهد برخی کمک رسانیهایی از قبیل نظامی، تسلیحاتی و کمک مالیبه خصوص از سوی امارات و عربستان و مابقیِ حامیان ژنرال حفتر هستیم. این امر منجر به دامن زدن به مشکلات داخلی لیبی میشود. حتی برخی از مقامات لیبی در خصوص نقش امارات در لیبی و یا کشورهای عربی دیگر معتقد به تلاش برای عدم شکل گیری دموکراسی در این کشورها هستند. اگرچه مقامات اماراتی معتقد هستند که نیت امارات برای ریشه کن کردن تروریسم در این کشور است اما نیت اصلی امارات بر حسب منافع ملی و جهانی آن شکل گرفته است.
اهداف:
- همسایگان لیبی و موقعیت جغرافیای آن در آفريقا و دسترسی بیشتر به تنگه ها و ابراهه های مهم مانند تنگه باب المندب : امارات بخاطر توانایی های حمل و نقلی تلاش زیادی را برای سیطره بر این منطقه استراتژیکی و تلاش برای ساختن پایگاهی نظامی در باب المندب، به لیبی نیز توجه دارد . خبرها حاکی از آن است که پس از تصرف و اشغال قسمتی از این منطقه ،امارات یک پایگاه هوایی بزرگی را در این منطقه تاسیس کرده است. باب المندب بعد از کانال سوئز نقش مهمی را در اقتصاد نفتی و سایر انرژی ها و پل ارتباطی با قاره های مختلف را دارد. همچنین از نظر نقل و انتقالات این تنگه قابلیت عبور و مرور راحت و آسانتر کشتی ها را دارد به همین دلیل با عطف به توانایی های چند ساله اخیر امارات در حمل و نقل و عبور و مرور این منطقه و سایر مناطق تاثیرگذار بر این منطقه برای امارات به مانند موقعیت های طلایی تاثیر گذار قلمداد می شود.
- حمایت از شکل گیری دولت نظامی و عدم شکل گیری دموکراسی در لیبی : این امر از این جهت مورد توجه است که هم سو شدن و تشابه در نوع نظام عملکرد آن در هر کشور بخصوص لیبی منجر به نزدیکی بیشتر امارات با لیبی و سپس هم محور شدن در منطقه می شود. بایست که این تشابهات نظام حکومتی منجر به یک صف بندی در مقابل رقبای آن به حساب می آید.
- پایان دادن به نفوذ قطر و ترکیه در لیبی و مقابله با آنها: ترکیه و قطر که به حمایت از دولت وفاق ملی پرداخته اند درست نقطه مقابل امارات و متحدانش در لیبی قرار دارد. تا جایی که تحلیل برخی کارشناسان از رقابت دو کشور ترکیه و امارات در مقابل هم در لیبی به طور جدی بوده است و نبرد اصلی نیروهای خارجی در لیبی را میان ترکیه و امارات می دانند. بر همین اساس اعلام توقف سفرهای هوایی و دریایی توسط حفتر و ارتش ملی علیه ترکیه اگر بدون حمایت امارت و متحدانش باشد هیچگاه عملی نخواهد شد.
- رویکرد دیگر در پاسخ به شکل گیری بهار عربی در جهان عرب است که منجر به تلاش برای عدم رشد و یا حمایت کشورها از نفوذ اخوان المسلمین در لیبی و به طبع تحت تاثیر قرار گرفتن امارات و شکل گیری بهار عربی در امارات شده است. بزرگترین هراس امارات در موفقیت جریان هایی مثل بهار عربی و سپس نفوذ و اشاعه آن به امارات می باشد که این امر منجر به انقلابی بزرگ در درون امارات می شود.
- همچنین شکست امارات و همپیمانانش مانند عربستان در یمن و یا سوریه و عراق منجر به روی آوردن به کشورهای شمال آفريقا چون لیبی شده است و از سوی دیگر بیش از هرچیز دخالت امارات ناشی از گسترش تقابل و رقابت کشورهای حاشیه خلیج فارس برای افزایش جایگاه و قدرت خود در منطقه است.
- مورد مهم دیگر بهره بردن از منابع نفتی و گازی و سایر انرژی هایی لیبی است که هر کشوری به آن دست یابد به مثابه گنجی پنهان در اقتصاد آن تاثیرگذار است.
در تمامی موارد گفته شده علاوه بر تاثیر خرد در رویه و اهداف امارات منجر به تغییر وضع منطقه می شود. چرا که در منطقه نه تنها امارات بلکه سایر کشورها نیز در پی افزایش جایگاه خود می باشند که هرچقدر نظام حاکم بر کشورها همسو و مشابه با امارات و یا کنشگران دیگر باشد منجر به هموارتر شدن مسیر برای قدرت یابی آنها می شود. در کل از موارد نام برده شده می توان به این نتیجه رسید که مهمترین هدف امارات نه کنترل و نابودی تروریسم بلکه منافع نام برده آن در منطقه و اقدامات توسعه طلبانه می باشد که نمود بارز آن ایجاد پایگاههای است که این پایگاه های نظامی به ویژه در شاخ آفريقا برای امنیت تجارت بین المللی بسیار حیاتی است و همپنین عامل مهم دیگر از این سیاست خارجی امارات مقابله با رقبای خود یعنی ترکیه، قطر و ایران است.
اگر بخواهیم به صورت تیتروار اهداف امارات را نام ببریم:
افزایش قدرت منطقه ای
مقابله با تهدیدات از سوی رقبا علیه خود
افزایش و تضمین تجارت امن بین المللی انرژی به سایر نقاط جهان و دستیابی امارات به امکانات بیشتر
همسویی با متحدان خود در منطقه
واژگان كليدي: اهداف، امارات، لیبی، مریم خالقی نژاد