مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امکان حضور نظامی و سناریوهای آینده حضور روسیه در لیبی

اشتراک

جعفر قنادباشی

کارشناس مسائل لیبی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

گذشته حضور روسیه در لیبی

روسیه قبل از سقوط قذافی بیشترین پیوند ها را با لیبی داشت، اما با سقوط، روسیه هم یکی از متحدان خود را در شمال آفریقا از دست داد و از سوی دیگر در جهان عرب، با سلسله انتقادات زیادی مبنی بر این که از رژیمی که همکار و دوستش بوده است، دفاع نکرده است؛ مواجه شد. لذا اگر در یک سال گذشته کارنامه روسیه را نگاه کنیم، روسیه تلاش کرد روابط گذشته خود را تا حد امکان در لیبی احیا کند. ( با توجه به این که دو دولت سر کار بودند و هنوز هم دولت مقتدری وجود ندارد، امکان برقراری رابطه یا ایجاد زیرساخت هایی برای روابط جدید هنوز فراهم نشده است) لذا روسیه کوشش کرد تا با برخی از طرف های لیبیایی، گفتگوهای غیر رسمی داشته باشد و به نوعی به برخی از جریان هایی در لیبی توجه کند تا زمینه هایی برای حضور مجدد روسیه در لیبی فراهم گردد. در تمام قضایای مرتبط با لیبی روس ها سعی کرده اند فعال بوده و تمام فعالیت خود را در چارچوب پیوند با گروه های لیبیایی، برقرار و فعالیت خود را در این زمینه ادامه دهند.

جریان هایی لیبیایی و  افزایش نقش روسیه

در بین جریان های افراطی، مذهبی و گروه هایی با نگاه مذهبی کمتر خواستار برقراری رابطه با روسیه هستند، به خصوص منتقدان آقای قذافی ، حتی در بین ملی گراها و گروه های لیبرالی مرتبط با غرب معتقدند که رژیم قذافی به دلیل وابستگی به روسیه سابق، لیبی را در مرحله عقب ماندگی نگه داشته است، مخالف روسیه هستند. اما دو گروه، در شرایط کنونی موافق برقراری رابطه با روسیه هستند و نگاه مثبتی به برقراری رابطه با روسیه دارند. از یک سو  گروه های سکولار غیر مذهبی چندان دل خوشی از پیوند با کشورهای اسلامی و عربی ندارند. گروه دیگری یا دوستان و همکاران آقای قذافی علاقمند هستند که مجددا روابط برقرار شود، به خصوص این که برخی از آن ها با مستشاران روسیه در ادوار گذشته ارتباط داشته و نظامیانی که در عرصه عمل هم همکاری هایی داشته اند. در واقع آن ها علاقمند هستند که مجددا مناسبات سابق احیا و روسیه مجددا روابط خود را با لیبی برقرار کند. در این میان ژنرال حفتر با این که ایشان بیست سال از عمر خود را در آمریکا گذرانده است و مدتی از مخالفین آقای قذافی بوده است، ولیکن همسویی با آقای ژنرال السیسی در مصر، ایشان را در مسیر همکاری با روسیه قرار داده است. البته برای این گونه محاسبه باید معادلات کشورهای دیگر عربی را نیز لحاظ کرد.

احتمال حضور نظامی روسیه در لیبی

همان گونه که کشورهای غربی در مورد مصر، این سیاست را دنبال کردند و اجازه دادند که آقای السیسی روابط خود را با روسیه گسترش دهد تا بتواند از قبل همین روابط و به نام روابط، گروه های اسلامی را محدود کند، امکان دارد چنین موردی را در لیبی نیز انجام دهند. این شرایط منوط به این است که گروه های لیبیایی، حرکت های ضد غربی از خود نشان دهند و سرکوب روسیه را به دنبال داشته باشد. در واقع غربی ها علاقمند نیستند که خود حرکت های ضد غربی را در لیبی سرکوب کنند و ترجیح می دهند که حرکت های ضد غربی در لیبی توسط روسیه سرکوب شود.

موانع و تاثیرات حضور بیشتر روسیه در لیبی

هنوز سرنوشت حکومت در لیبی مشخص نیست. چنانچه اخیرا شاهد بودیم که گروه ها ژنرال حفتر و ارتش ملی سه وزارتخانه را در پایتخت لیبی از دست دولت وحدت ملی خارج کرده اند، این بدان معناست که زمانی که هنوز در پایتخت وزارتخانه ها از طریق نظامی دست به دست می شود و در برخورد و درگیری های فیزیکی این اتفاق می افتد، نشان دهنده این است که لیبی هنوز آمادگی برپایی یک دولت مقتدر و سراسری را ندارد و فاصله زیادی تا آن زمان دارد، لذا می توان گفت که روابط جدی روسیه و لیبی بعد از آقای قذافی هنوز کلید نخورده است. به علاوه نبود یک دولت مقتدر و طرف مطمئن برای گفتگو و برقراری رابطه مانع سیاست احیای روابط روسیه با لیبی بود. همچنین برخی از کشورهای استعمارگر سابق عقاید خاصی را در مورد این منطقه از جهان اسلام دارند و معتقدند که تنها جناح های متمایل به چپ می توانند کشورها را اداره کنند. یعنی نیروهای سکولار با سرکوب نیروهای مذهبی می توانند زمام امور را در دست داشته باشند و به طور پنهانی باید با غرب روابط گسترده و پنهانی داشته باشند، ولیکن در ظاهر و در صحنه علنی وابسته به روسیه باشند تا امکان سرکوب گروه های مذهبی فراهم شود. در گذشته، انگلستان حتی در خود لیبی چنین سیاستی را اعمال کرده است و شرایطی را فراهم کرده است که به هیچ وجه مذهبیون اجازه پیدا نکنند که به حکومت وارد شوند.

سناریوهای افزایش حضور روسیه در لیبی

سناریو نخست محتمل تر به نظر می رسد، این است که لیبی به تدریج به سمت برپایی یک دولت مقتدر پیش خواهد رفت و این دولت طبیعتا سعی خواهد کرد که با همه طرف ها و قدرت های جهانی روابط برقرار کند، چرا که چرخش آن به هر سو، طبیعتا مورد انتقادات فراوانی خواهد بود. لذا به طور عادی و در وهله اول، این فرضیه بیشتر محتمل است و با برپایی یک دولت مقتدر و سراسری در لیبی، این کشور به سمت روابط با روسیه به عنوان یکی از طرف های خود در جوامع بین المللی مراجعه کرده و روسیه و لیبی روابطی در کنار روابط دیگر کشورها خواهند داشت. اما سناریوی دیگر این است که جناح طرفدار آقای قذافی و جناح سکولار (که در حال حاضر قدرتمند شده است و به کارهای نظامی می پردازد) که با برخی از نظامیان زمان آقای قذافی هم پیوندهایی پیدا کرده است، بر لیبی تسلط پیدا کند. به خصوص این که غربی ها هم از جناحی که گروه های مذهبی را سرکوب کند، و اجازه ندهد که در جنوب مدیترانه و نزدیک اروپا گروه های مذهبی روی کار بیاید. استقبال می کنند. لذا اگر این گروه به طور انحصاری زمام امور را در دست بگیرد و روابط خود را با شرق برقرار می کند. این امر مورد استقبال خواهد بود و غربی ها هم از آن استقبال خواهند کرد. سناریوی دیگر این است که لیبی به سمت یک دموکراسی مردم سالارانه و قابل قبول پیش برود که در آن جا با توجه به سوابق روسیه در لیبی و به تلافی اجحافاتی که در زمان قذافی به مردم لیبی شده است، روابط خود را مسکو کاهش دهد و روسیه در آن جا قدرت زیادی پیدا نکند. این ها سه سناریویی ممکن است اتفاق بیفتد.

آنچه مشخص است طبیعتا حضور روسیه در لیبی، به معنی ایجاد تعادل و به عنوان رقیبی برای قدرت های غربی است که اشتهای استفاده از منابع بسیار غنی نفت لیبی (که نیمی از منابع نفت آفریقا را دار) هست. در حال حاضر نیز کشورهای غربی مانند انگلستان، آمریکا و فرانسه بر سر نفت لیبی و بازارهایی که از درآمدهای نفتی حاصل می شود، درگیری ها و مناقشاتی دارند. لذا روسیه هیچ گاه نخواهد توانست به تنهایی چنین امکانی را برای خود به دست بیاورد.

واژگان کلیدی: حضور نظامی ، سناریوهای، آینده،  روسیه، لیبی

مطالب مرتبط