مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امریکا و چالش پیوند زنجیره جزیره های چین 

اشتراک

 

دکتر مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

 

چین در حال جوانسازی است اما نه در حوزه جوانی جمعیت بلکه در بخش صنعت و اقتصاد. در این راستا تبدیل چین به یک قدرت دریایی بزرگ برای دستیابی به اهداف ژئواکونومیک در اولویت قرار دارد و رشد قابل ملاحضه ای را می توان در تعداد کشتی‌ها، زیردریایی‌ها و هواپیماها و مجموع عملیات آنها در دریا مشاهده نمود. در حالی اواخر سال 2024 را طی می کنیم، چین تحت رهبری «شی جین پینگ» در حال حرکت با سرعت تمام در آب های آزاد است.

با توجه به اینکه پکن در حال غلبه بر توان دریایی ایالات متحده از طریق افزایش  ناوگان دریایی اش می باشد، انتظار می‌رود که روند تولید کشتی‌های جدید چینی که در حال بهره‌برداری هستند، حداقل تا سال 2035 بدون وقفه ادامه یابد(1). از نظر تعداد کشتی‌ها، هر یک از سه نیروی دریایی چین با اختلاف زیادی بزرگترین نیروی دریایی جهان به شمار می آیند. افزایش تعداد کشتی های چین برای سناریوهایی که بیشتر به ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن مربوط می شود بسیار مهم تلقی می شود(2).

افزایش سریع توان نظامی چین باعث شده است که نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق (PLAN) سریعتر از آنچه که تصور می شود، در چندین بخش دریایی از نیروی دریایی ایالات متحده پیشی بگیرد. اگر چین به گسترش ناوگان خود با سرعت فعلی ادامه دهد و ایالات متحده صنعت کشتی سازی خود را احیا نکند، احتمال اینکه چین از جنگ بین دولتی به ویژه جنگ طولانی مدت قدرت های بزرگ پیروز بیرون آید، افزایش می یابد. نتیجه چینی است که با اعتماد به نفس بیشتر، همسایگان کمتر قدرتمند خود را تهدید می کند و تلاش های ایالات متحده برای جلوگیری از چنین رفتاری را نادیده می گیرد.

اما ایالات متحده همچنان می‌تواند با سرمایه‌گذاری بر روی جنگنده‌های سطحی کوچک‌تر مانند ناوها، ناوچه‌ها و سامانه‌های دریایی بدون سرنشین همراه با پلت‌فرم‌های جایگزین مانند هواپیماها یا موشک‌اندازهای زمینی همچنین تعمیق مشارکت خود با کشورهای اقیانوس آرام مانند ژاپن و کره جنوبی و سرمایه گذاری بیشتر در صنعت کشتی سازی داخلی خود به ویژه پایگاه صنعتی بسیار تخصصی زیردریایی برتری خود را حفظ کند. هم ایالات متحده و هم چین به دنبال توسعه سیستم های دریایی مسلح سطحی و زیرآبی هستند که کوچکتر از ناوهای سرنشین دار چین است.کشتی های کوچکتر ممکن است به اندازه کشتی های بزرگتر قدرتمند نباشند، اما می توان آنها را سریعتر و در تعداد بیشتر ساخت(3).

با این حال ایالات متحده همچنان در زمینه رزم ناوها و ناوشکن های موشک هدایت شونده برتری دارد. به ویژه ناوشکن ها به دلیل قابلیت های چند ماموریتی، سرعت و بُرد کروز خود به عنوان ستون فقرات هر ناوگان مدرن عمل می کنند. 73 ناوشکن ایالات متحده به آن اجازه می دهد تا نسبت به 42 ناوشکن چینی کنترل بیشتری را اعمال کند. اما چین نیز در حال کاهش فاصله با امریکا است و ناوگان ناوشکن خود را از 20 ناوشکن در سال 2003 به 42 در سال 2023 دوبرابر کرده است.

کشتی‌های چینی تقریباً منحصراً در به اصطلاح دریاهای نزدیک حرکت می‌کنند و به ندرت از اولین زنجیره جزیره‌ای عبور می‌ نمایند (4). اما از نگاه ایالات متحده امریکا، چین در تلاش است تا حضور نظامی و اقتصادی و نفوذ دیپلماتیک خود را از طریق پیوند زنجیره های دریایی گسترش دهد به طوری که «زنجیره جزیره اول»- که شامل «دریای جنوبی چین» و «دریای شرق چین» است-، به سمت «زنجیره جزیره دوم»- که جزایر «اوگاساوارا»، «گوام» و «پالائو» را به هم متصل می کند گسترش می یابد و حتی می تواند «زنجیره جزیره سوم»- که جزایر «آلیوتی»، «هاوایی» و «تونگا» را به هم متصل می کند- را نیز در بر گیرد.

در اواخر ژوئیه 2013، «شی جین پینگ» بر اهمیت برتری دریایی، از جمله تقویت قدرت دریایی، افزایش قابلیت های اجرای قانون دریایی و ایجاد قوانین و مقررات دریایی تاکید کرد. مقامات چینی ضرورت استراتژیک امنیت دریایی را به عنوان منافع اصلی ملی به رسمیت شناخته و توانایی های دریایی این کشور را تقویت کرده اند. از این رو پکن شروع به پیگیری اقدامات فعال سیاسی و نظامی که آشکارترین آنها در دریای جنوبی چین بود، کرده است. علاوه بر اینکه چین ادعاهای خود در مورد جزایر و صخره های مورد مناقشه را در اولویت مسائل استراتژیک قرار داده و درصدد افزایش فعالیت های دریایی خود در دریای جنوبی چین است و در این راستا تاسیسات نظامی را در 3200 هکتار اراضی بازپس گیری شده قلمروهای مورد مناقشه احداث کرد. به طور کلی، چین ادعای حدود 90 درصد از دریای جنوبی چین را بر اساس خط «نه گانه» دارد. البته این ادعاها از سوی دادگاه بین المللی کنوانسیون حقوق دریاها در ژوئیه 2016 رد شده است، اما کماکان دولت چین ادعای مالکیت آن را دارد.

این کشور درصدد تقویت روابط نظامی خود با بعضی از کشورها در منطقه ایندو-پاسیفیک می باشد تا از این طریق قادر باشد فراتر از مرزهای خود نیز بجنگد. در این راستا علاوه بر کشورهای مجمع الجزایری نظیر «تونگا» و «کیریباتی»، چین روابط خود را با «مجمع الجزایر سلیمان» از طریق توافقنامه امنیتی حوزه دریایی تقویت کرد. 

در مجموع می توان گفت تعداد ناوهای هواپیمابر، کشتی‌ها، زیردریایی‌های تهاجمی، هواپیماهای پشتیبانی، سنسورهای رادار و.. نیروی دریایی ایالات متحده همچنان برتر از چین است، اما توانایی‌های دریایی چین در اقیانوس آرام غربی از نیروی دریایی ایالات متحده در این منطقه بیشتر است که با کاهش قدرت بازدارندگی توسط نیروهای ویژه ایالات متحده به چالشی جدید تبدیل شده است.

 

جمع بندی

اگرچه تعداد ناوهای جنگی چین معیار ناکافی برای اندازه گیری قدرت دریایی این کشور محسوب می شود زیرا کیفیت و توانایی یک نیروی دریایی را در نظر نمی گیرد اما پکن مصمم است تا از طریق افزایش ناوگان دریایی و پایگاههای دریایی خود قدرت همه جانبه اش را در منطقه ایندو-پاسیفیک ارتقاء بخشد و به یک تعادل نسبی در این زمینه با ایالات متحده دست یابد. در این خصوص احتمالا در دهه های آینده با تکمیل پیوند زنجیره های دریایی چین در تلفیق با وزن اقتصادی و قدرت نرم این کشور، ایالات متحده با موانعی در منطقه ایندو-پاسیفیک رو به رو خواهد شد که صرفا با تکیه بر مبادلات، تمرینات، عملیات ترکیبی و همکاری های صنعتی-تجاری با کشورهای منطقه خواهد توانست به حفظ حضور و نفوذ خود در ایندو-پاسیفیک کمک نماید.

 

کلید واژگان: چین, امریکا, قدرت دریایی, ایندو-پاسیفیک, جزایر,چین,مریم وریج کاظمی

1-https://www.usni.org/magazines/proceedings/2024/may/another-historic-year-pla-navy

2-https://www.andrewerickson.com/2024/07/modern-chinese-maritime-forces-1-july-2024-ed-order-of-battle-for-worlds-largest-navy-coast-guard-maritime-milit

3-https://www.csis.org/analysis/unpacking-chinas-naval-buildup

4- https://www.defensenews.com/opinion/2024/06/13/are-we-sure-china-views-sea-power-the-same-way-the-west-does

مطالب مرتبط