مركز بين المللي مطالعات صلح- IPSC
به رغم گذشت حدود یک سال از ریاست جمهوری مرسی وي به وسيله ارتش برکنار شد. بركناري اي كه از نگاهي كودتا و از نگاهي انقلاب خوانده شد. بعد از اين بركناري اخوان المسلمین با صدور بیانیه ای اعلام کرد که «به مقاومت مسالمت آمیز در برابر کودتای نظامی خونین علیه مشروعیت مبتنی بر قانون اساسی» ادامه می دهد. در مقابل دادستانی کل مصر هم حکم بازداشت محمد بدیع، رهبر اخوان المسلمین، و شماری از اعضای ارشد این گروه را صادر کرد. در اين حال با توجه به رخدادهاي اخير مصر پرسشي كه فراروي ماست آينده تحولات مصر و نوع بازي اخوان و بازيگران مصري است. براي پاسخ به اين پرسش گفتگويي با حجت اله جودكي پژوهشگر ارشد مسائل مصر داشته ايم:
واژگان كليدي: رخدادهاي پس از كودتا در مصر، گسترش شكاف در مصر، رويكرد آينده اخوان، سناريوهاي پيش رو در مصر، افزايش بازيگران در مصر، الگوي الجزايري تحولات مصر ، رويكرد آينده اخوان در مصر
مركز بين المللي مطالعات صلح: در نگاهي آسيب شناسانه آيا اخوان بازنده تحولات يك سال گذشته مصر بود؟
آنچه در مصر گذشت را برخي كودتا دانستند و برخي نيز بدان كودتا نام ندادند. از نگاه من اين امر كودتا بود. يعني اعتراض هاي زيادي بر ضد مرسي وجود داشت، ولي ارتش هم از اين شرايط بهره برد و همسو با خواست مخالفان مرسي شد و كودتا كرد. اكنون نيز ارتش ادعا ميكند همسو با جبهه نجات و مردم است و اينگونه موضع ميگيرد. در واقع جبهه نجات و عده ي زيادي از مردم كه از سياست هاي اخوان ناراضي بودند در چندماه گذشته نتوانستند اخوان را متقاعد به همكاري كنند و اخوان بنا به دلايلي از همكاري شانه خالي ميكرد. مخالفان موفق شدند تظاهرات گسترده اي در سراسر مصر بر ضد اخوان راه اندازند و عرصه را بر اخوان تنگ كنند. به گونه اي كه اخوان قبول كرد كه در مقابل مخالفان قدرت كمتري دارد. به همين دليل هم برگزاري همه پرسي و انتخابات را نپذيرفت. چرا كه اگر مي پذيرفت شكست ميخورد و يا در انتخابات جديد راي نمي آورد. در واقع مقاومت اخوان براي از دست ندادن قدرت بود. چون مي دانست اگر قدرت را از دست دهد نمي تواند بدست آورد. اما اشتباه اخوان آن بودكه شيوه حفظ قدرت اينگونه نيست و بايد با مخالفان وارد مذاكره ممشد و تا اندازه اي به خواسته هاي آنان تن ميداد تا بتواند بماند. در واقع اين رويكرد مرسي موجب شد كه اخوان براي مدتي در مصر به محاق رود و از قدرت فاصله گيرد. يعني مرسي ديگر به قدرت باز نخواند گشت و زمينه اي هاي آن نيز وجود ندارد. آنچه اخواني اكنون انجام مي دهند براي جلوگيري از تنزل بيش از حد جايگاه است تا حداقل هايي براي آنها باقي ماند.
مركز بين المللي مطالعات صلح: پس از بركناري مرسي ارتش مصر رئیس جمهور جدید را مکلف کرد که گروهی را برای تنظیم قانون اساسی تعیین کند. دولت مصر نيز با تعيين نخست وزير و معاون رئيس جمهور تغيير يافته است. در اين شرايط نگاه كنوني جبهه نجات به رخدادهاي مصر چيست؟
طرح جبهه نجات اين است كه بدون درگيري وارد گردد تا قدرت ارتش افزايش يابد. يعني تلاش كند تا قدرت مدني خود را با اتكا به تظاهرات ها افزايش دهد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: رويكرد احزاب و جريان هاي سلفي چون حزب النور به رخدادهاي كنوني در مصر چگونه مورد تحليل شما قرار ميگيرد؟
جريان ها و گروه هاي سلفي متحد اخوان نبودند بلكه به اخوان چسبيدند تا حداكثر بهره را از اخوان ببرند. سلفي هايي كه در مصر فعال هستند با پول عربستان و امارات به اينجا رسيده اند. با توجه به اينكه رابطه مرسي و اخوان با امارات و عربستان تيره شده بود، آنها كمك هاي مالي خود را به مصر انجام ندادند. اما از فرداي كودتا تاكنون حدود 12 ميليارد دلار را در اختيار مصر قرار دادند. چرا كه نيروهاي اخوان به قدرت نرسند. اخوان خطري براي اين كشورها است و اخوان مي توانست سلفي ها را اندك اندك به نيروهاي اخواني بدل سازد و به نهادهاي ضد قدرت در عربستان و امارات تبديل كند. يعني رويكرد سلفي ها در مصر تابعي از متغير عربستان هست و به نوعي روي حرف اينها در مصر نمي توان حسابي باز كرد. يعني تعيين كننده اصلي سياست سلفي ها در مصر از بيرون مصر است و به ادامه تحولات مصر نيز اينگونه نگاه ميكنند.
مركز بين المللي مطالعات صلح: برخي نشريات عربي چون نشریه النهار الجدید الجزایر اعلام کرده، محمد بدیع رهبر جماعت اخوان المسلمین مصر، شورای عالی نیروهای مسلح مصر و احزاب مخالف هوادار انقلاب 30 ژوئن را به تاسیس ارتش آزاد در این کشور تهدید کرده است.آيا ممكن است اخوان دست به اسلحه براي رسيدن به قدرت زند؟
اخوان دست به اسلحه نخواهد برد. چرا كه مي داند در چند دهه اخير تلاش كرده است از حالت زير زميني بيرون بيايد و اگر دست به اسلحه برد به معني بازگشت به عقب است و عملا تمام نهادهاي مدني را از دست خواهد داد. همچنين دوران جنگ چريكي تمام شده است و بيشتر جنبش ها به جاي كار مسلحانه به بسيج توده اي و تغيير افكار عمومي فكر مي كنند. چرا هم هزينه كمتري و هم مسير هموار تري دارد. خبرهاي در مورد تشكيل ارتش آزاد اخوان دروغ است. يعني ممكن است برخي مسئولان اخوان ناخواسته چنين سخنان بزنند، اما اخوان وارد فاز مسلحانه نمي شود.
مركز بين المللي مطالعات صلح: در اين شرايط وضعيت القاعده در مصر به چه گونه اي است ؟
بازيگر مهم در مصر كه در حال افزايش فعاليت است القاعده و نيروهاي جهاي وابسته به آن است. آنان هيچ كسي را تحمل نمي كنند. پيام الظواهري در مصر ، درگيري هايي كه در سينا رخ داد و حمله به كارگران در مصر و .. نشان از حضور القاعده در مصر است. حتي برخي بر اين باورند كه حادثه جلو كاخ وزارت دفاع مصر و حمله به نمازگزاران با تحريكات القاعده انجام گرفته است. در واقع القاعده تلاش مي كند تا جريان هاي مصر را راديكاليزه كند. القاعده هر چند نفوذ توده اي در مصر ندارند اما تشكيلات مخفي اي در مصر دارد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا ارتش مصر در كوتاه مدت به اخوان اجازه حضور دوباره در سياست را خواهد داد؟
ارتش مصر بايد چنين كاري را انجام دهد. چرا كه اگر چنين نكند به معني بازگست به دروان مبارك است. يعني در واقع اعتراض هاي مدني كه باعث تضعيف اخوان شد و ارتش از آن بهره برد تحولي مدني بود. حال اگر ارتش اگر بخواهد وجهه ملي خود را حفظ كند بايد به همه جريان هاي اجازه فعاليت دهد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آينده تحولات مصر را به چه سمت و سويي پيش بين مي كنيد و از ميان سناريوهاي الجزايري شدن و لبناني شدن رخدادها در مصر كدام يك ممكن است براي مصر نيز رخ دهد؟
طرح غربي ها در مورد خاورميانه جديد عملا در حال اجرا است. وضعيت سوريه نشانه ي خوبي است. غربي ها در تحولات در جهت رسيدن به اهداف بلند مدت خود هستند. حال نيروهاي ملي، مذهبي، شيعه و سني در كشورهاي مختلف بايد تحليل درستي از رخدادها داشته باشند و همسو با امريكايي ها و غربي در منطقه قرار نگيرند و ناخواسته به تنش ها در منطقه و كشورها دامن نزنند. آنچه در سوريه رخ داد عملا دمشق را شير بي يال و دم كرد. حال گر هم مصري ضعيف هم وجود داشته باشد عملا اسرائيل براي هميشه احساس امنيت ميكند. همچنين افزايش درگيري ها در لبنان و افزايش جنگ فرقه اي و مذهبي در منطقه موجب افزايش هيزم آن از سوي غرب ميشود. اكنون غرب به خوبي ميداند كه سلفي ها چون خوشنام نيستند اگر قدرت را به دست هم گيرند به چالش با مردم منطقه خود كشيده ميشوند. چنانچه در ميدان عمل هم هر چه از سلفيها كشته گردد به نفع غرب است. همچنين اكنون در سوريه هر كسي كشته شود عملا سودش به نفع غرب است. در اين حال بايد گفت اگر مصري ها موفق گردند مرحله كنوني را پشت سر گذارند و دولتي سكولار و غير ديني تشكيل دهند خيلي از بحران هاي مصر حل ميگردد و مي توانند نقش گذشته منطقه اي خود را بازيابند. اين امر هم به نفع همه مصري ها است. با اين وجود تندرو ها عملا چنين معادله اي را نمي پذيرند.
من فكر ميكنم اصلي ترين مشكل كنوني مصر فقر و مسائل اقتصادي است. چنانچه امروزه تعداد بازيگران در مصر بسيار زياد شده است. در دوران مبارك تعداد بازيگران داخلي هم كم بود. چرا كه فضايي امنيتي وجود داشت و بازيگران داخلي خود را مطرح نمي كردند. اما با توجه به وضعيت اقتصاد متلاشي شده كنوني مصر همه بازيگران خارجي در مصر حاضر هستند. چناچه اكنون جدا از اتيوپي كه با مصر بر سر آب نيل بازي ميكند،امريكا، اروپا، اسرائيل، عربستان، امارات، قطر و…. همه در مصر حاضر هستند. در اين بين چون تعداد بازيگران در صحنه ي بازي مصر زياد است و تحليل اوضاع همه به مراتب پيچيده تر شده است. همچنين نقش بسياري از بازيگران به روشني نيست . مثلا امريكايي ها در تحولات اخير دوگانه برخورد مي كنند. آنها هر چند اخوان را دوست ندارند، اما قبلا با اخوان زد و بند داشتند. حتي اخوان از امريكا خواست در مصر دخالت كنند. امريكا اكنون به دنبال نيروهاي مطمئن تر از اخوان ميگردد و اگر نيروهايي باشند كه به امريكايي ها نزديك تر باشد و با غرب راحت تر كنار بيايند غرب روي آنها سرمايه گذاري مي كند.
گفتگو از فرزاد رمضاني بونش