امین آور
کارشناس مسائل منطقه
مقدمه:
شکلگیری ” نیرویهای مردمی””متشکل از قشرها و گروههای مختلف مردم، گونهای خاص از تعلق مردمی فراگیر و عمومی به ” امنیت ” و انسجام ملی کشور را در بدنه هر جامعهای جاری مینماید. این مهمّ با تنوع قشری و گستره وسیع حضور بسیج در متن جامعه معنا پیدا میکند و تا حد زیادی دولت و ملت را بهویژه در مشارکت و همراهی در حفظ و تداوم و مشروعیتیابی بهنظام سیاسی و مشارکت در امنیّت ملّی بهعنوان تعلقخاطر عمومی مردم جامعه در یک جبهه قرار میدهد. بهعبارتدیگر بسیج این نیروها اندیشه امنیت ملّی را از سازمانهای رسمی و خاص حاکم، به بدنه جامعه منتقل میکند و از پایگاه مردمی به بازآفرینی ضرورت حضور و نقشآفرینی در عرصه امنیت ملّی بهعنوان حلقه اتصال حاکمان و مردم میپردازد. بنابراین شکلگیری و توسعه “نیروهای مردمی عراق” یا همان “الحشد الشعبی” عراق را که یکی از تأثیرگذارترین نیروهای نظامی علیه داعش در یک سال اخیر محسوب میشوند؛ را باید در همین راستا ارزیابی نمود؛ نوشتار زیر به بررسی این نیرو پرداخته است.
کلید واژگان: الحشد الشعبی، عراق، داعش، کارکرد حشد الشعبی، دولت عراق، امنیت عراق
پیشینه:
الحشد الشعبی یک «حشد» [تجمع گسترده] شعبی [مردمی] است و درواقع الحشد الشعبی نیروهای مردمی هستند که از درون فتوای جهاد کفایی آیتالله سیستانی مرجع شیعه و زمانی که داعش مناطق عمدهای از عراق را عرصه تاختوتاز خود قرار داده بود متولد شد. با این فتوا شمار زیادی رهسپار مراکز نظامی شدند تا پس از فراگیری آموزشهای لازم نظامی به جنگ با داعش بروند. در این راستا نیروهای مردمی بهحکم ضرورت و واکنش به یورش داعش به مساحت زیادی از عراق و باهدف دفع حمله تکفیریها در این کشور تشکیل شد. در این دوره و با فروپاشی نیروهای امنیتی عراق در استانهای سنی نشین و گسترش تحرکات داعش به مناطق مجاور و تهدید بغداد پایتخت عراق و استانهای کربلا و نجف، دولت عراق وادار به ایجاد ارتشی موازی برای مقابله با خطر داعش شد. در این میان باید توجه داشت که پس از تسلط داعش بر یکسوم عراق و تسخیر موصل و مناطق گستردهای از صلاحالدین، دیالی، شمال بابل و الانبار، با اعلام تشکیل الحشد الشعبی صدها هزار نفر آماده جنگ شدند و دولت عراق جنبه رسمی به داوطلبان بخشید و پس از ثبتنام، سازماندهی و تجهیز، این داوطلبان رهسپار جبهههای جنگ شدند.
ترکیب درونی نیروها:
درواقع نیرویهای مردمی عراق شامل بیش از 42 گروه است. برخی از این نیروها قبل از فتوای آیتالله سیستانی موجود بودهاند و برخی دیگر از تشکلهای کوچکی هستند که پس از فتوا شکلگرفتهاند. دراینبین از مهمترین گروههای حشد شعبی میتوان به عصائب اهل الحق، سرایا طلیعة الخراسانی، کتائب سید الشهداء، حرکه حزبالله النجباء، کتائب حزبالله، سرایا الاسلام، منظمة بدر ، الجناح العسکری و.. نام برد. در این میان به نظر میرسد سازمان بدر وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق با بیش از10 هزار نفر از قدرتمندترین گروههای نیروهای مردمی است. در کنار این نیز گردانهای امام علی( شاخه نظامی جنبش العراق الاسلامیه )، حزبالله عراق با رزمندگان 10 هزارنفری و عصائب اهل الحق با حدود 10 هزار نفر نیرو و گردانهای سید الشهداء بالغبر سه تا چهار هزار نفر نیرو حضور دارند. در این میان باید توجه داشت که هرچند عمدتاً ساختار و بدنه نظامی حشد شعبی را شیعیان عراق تشکیل میدهند و این امر با توجه به ترکیب جمعیتی عراق امری گریزناپذیر است، اما بعدها عشایر سنی عراق از استان صلاحالدین، استان نینوا، استان الانبار، کردهای فیلی و مسیحیان عراقی نیز به آن ملحق شدند. چنانچه در صفوف گردانهای امام علی از همه مذاهب و ادیان شامل سنی، شیعی، ترکمن و مسیحی و شبک به چشم میخورد. در همین بین در الانبار، صلاحالدین و موصل حدود 4 تا 5 هزار نفر سنی در الحشد الشعبی وجود دارد و گروهی از ایزدیها هم به الحشد الشعبی پیوستهاند. آنچه مشخص است هرچند برآوردهای مختلفی از نیروهای الحشد الشعبی ارائهشده است، اما شمار این نیروها از صد تا صدوبیست هزار نفر برآورد میشود.
بررسی کارکرد الحشد الشعبی:
پس از شکلگیری آنچه الحشد الشعبی نامیده شد هیئت رسمی ویژه برای نحوه فعالیت آن و امور مربوط به آن شکل گرفت. در طول این دوره نیروهای مردمی مانع از حرکت داعش بهسوی بغداد و دیگر شهرهای شیعی مانند کربلا و نجف (که هدف اصلی تکفیریهای داعش بود) شود. در این دوره آنها در مناطق عملیات بغداد، بابل، دیالی، صلاحالدین، الانبار، الکرمه و.. دست به چندین عملیات زدند و با ترکیبی از سلاح ایرانی و سلاحهای موجود در عراق و سلاح آمریکایی پیروزیهایی را در آزادسازی جرف الصخر ، آمرلی، الضلوعیه، دیالی، ناحیه البغدادی، آزادسازی تکریت و… را به دست آوردند. درواقع این نیروها در اکثر نبردهای مشترک با نیروهای امنیتی خطشکن بوده و نقش مهمّی داشتهاند.
نگاه دولت به عملکرد الحشد الشعبی:
در آغاز به کار الحشد الشعبی در سال گذشته، هیئت وزرا به نخستوزیر اختیار تام داد که تدابیر لازم جهت استفاده از نیروها و جوانانی که میخواهند به ندای مرجعیت لبیک گفته و با داعش بجنگند را به کار ببندد. در همین راستا نخستوزیر سابق (که فرمانده کل نیروهای مسلح محسوب میشد) دستور تشکیل هیئت الحشد الشعبی را صادر کرد. دراینبین در سال 2015 و پس از عملیات تکریت، هیئتوزیران تصویب کرد که هیئت الحشد الشعبی، هیئتی رسمی و مرتبط با نخستوزیر باشد. لذا این نیرو بهصورت رسمی بخشی از ساختار نیروهای مسلح عراق محسوب و وابسته به فرمانده کل نیروهای مسلح شد. درواقع فعالیت این هیئت کاملاً مشروع و قانونی و تحت پوشش دولت و پارلمان است. در همین راستا دولت به وزارتخانهها و مؤسسات دولتی دستور داده است تا تعامل قوی با الحشد الشعبی داشته باشند.
مخالفان الحشد الشعبی:
آنچه مشخص است تبدیل حشد الشعبی به نهادی وابسته به نخستوزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح به آن مشروعیت قانونی بخشیده است و صبغه قانونی به آن داده میشود. در این راستا هرچند تصمیم العبادی برای مرتبط کردن نیروهای مردمی بهعنوان نهادی وابسته به خود مطابق ماده 78 قانون اساسی عراق و الحشد الشعبی مطابق ماده 108 قانون اساسی وابسته و زیرمجموعه وزارت دفاع بوده و مغایرتی با ماده 9 قانون اساسی درباره منع وجود شبهنظامیان ندارد اما مخالفانی نیز دارد. چنانچه برخی این نیروهای مردمی را شبهنظامی میدانند. دراینبین هرچند دولت عراق اعلام کرده که تصمیم کابینه درباره نیروهای مردمی با قانون گارد ملی منافاتی ندارد اما باید دانست که برخی محافل سنی و سیاسی در عراق الحشد الشعبی را مقدمهای برای شکست و تأخیر افتادن قانون گارد ملی میدانند. بنابراین تلاش میکنند تا با مساوی دانستن نیروهای مردمی با شبهنظامیان و هراس افکنی از این نیروها، نیروهای مردمی را صرفاً شامل شیعیان جلوه دهند و ادعاهایی مبنی بر اقدامات ضد حقوق بشر از سوی برخی سیاستمداران و رهبران قبایل و عشایر بدانها نسبت بدهند.
در بعد دیگری برخی کشورهای عربی و رسانههای منطقه که باهدف راهاندازی جنگ طایفهگرایی از شکلگیری داعش در عراق حمایت کردهاند اکنونکه ارتش متشکل از اهل سنت و شیعه دچار ناکامیهایی شده ولی بسیج مردمی همچنان قدرتمند است عملاً الحشد الشعبی را نسخهی عراقی سپاه پاسداران ایران دانسته و برای الحشد الشعبی از میلیشیا [به معنای گروه شبهنظامی] استفاده میکنند. همچنین برخی نیز بر لزوم تشکیل «الحشد المرجعیه» در مقابل الحشد الایرانی [نامی کنایهآمیز به الحشد الشعبی] سخن میگویند. در همین راستا اتهامات زیادی دربارهی مذهبگرایی الحشد الشعبی و ضدیتش با اهل سنت و جنایات در جریان عملیات نظامیاش بر ضد اهل سنت اعلامشده است.
از طرفی هم به دلیل عدم اطمینان از عملکرد نیروهای مردمی، برخی جریانها و مقامات عراقی راهبرد سکوت را در خصوص این نیروی جدید در پیشگرفته، اما اندکاندک بنای ناسازگاری و مخالفت با آن را گذاشتهاند. چنانچه آمریکا پس از شکلگیری ائتلاف علیه داعش، برای حمله به گروهک تکفیری شرط کنار کشیدن نیروهای مردمی از عرصههای نبرد را گذاشت و آزادی مناطق اشغالشده از لوث داعش را نیازمند سه سال وقت میدانست؛ امّا با تحرک نیروهای مردمی در آزادسازی دیالی و تکریت و کمربند بغداد و جرف الصخر و… کوشید آنها را وابسته به ایران معرفی کند و از دخالت ایران دم زند و از پیشرویهای نیروهای مردمی در تکریت و دیالی نگران شد و عملاً تلاشهایی را برای مخدوش کردن وجهه نیروهای داوطلب مردمی و باهدف شعلهور کردن آتش اختلافات مذهبی، الحشد العشبی را شبهنظامیان شیعه خواند و از تشکیل نیروهای مسلح کرد و اهل تسنن حمایت کرد.
جمعبندی و نتیجهگیری:
در پایان، آنچه میتواند بهعنوان جمعبندی و نتیجهگیری بحث اشاره شود، این حقیقت است که با توجه به اینکه “امنیت” از دیدگاههای نوین، ماهیتی متفاوت با دیدگاههای سنتی داشته و معطوف به “مردم” میباشد، که خود تعبیری واضح و روشن از سرمایة اجتماعی هست؛ بنابراین در بررسی کارکرد نیروهای الحشد الشعبی در مقابله و مواجهه با بحران کشور عراق، با تأکید بر رویکرد “مردمی نمودن امنیت” و یا امنیت مشارکتی و قدرت نرم در کانون توجه قرار میگیرد و توجه و توسعه همه جانبه الحشد الشعبی که در واقع یک نیروی جهادی مردمی است و وظیفهاش، وظیفهای دینی و ملی است – جدا از اظهارات بدخواهانه و بد بینانة مخالفان – میتواند از راهکارهای مؤثر و کلیدی در ایجاد و پایداری نظم و امنیت در مواجهه با بحرانهای مختلف و بهویژه بحران امنیتی حال حاضر و نیز آینده کشور عراق قلمداد نمود.