دکتر علیبمان اقبالی زارچ
کارشناس مسائل اروپا
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
دریای سیاه بهعنوان یکی از مهمتریا منابع ابی اوراسیا از دیر باز مورد توجه کشورهای ساحلی دریا بوده است در عین حال که در بین کشورهای حاشیه ردیای سیاه همواره ترکیه و روسیه بیشترین نقش را در تعیین وضعیت و سرنوشت دریا داشتهاند. این دریا بعد از 11 سپتامبر اهمیت فوقالعادهای یافت و آمریکایی ها به گونه جدی مذاکرات و گفتگوهای متنوعی با کشورهای حاشیه دریای سیاه برای همکاریهای امنیت شروع کردهاند که در این بین رومانی ، بلغارستان، ترکیه و آلبانی به عنوان اعضای ناتو بیشتر مورد توجه امریکایی ها هستند ولی روسیه نقش مهمی در دریای سیاه دارد این کشور دارای ظرفیت اقتصادی و نظامی برتر است و قویترین نیروی دریایی سیاه از آن این کشور است و برنامه جدی و گسترده برای مقابله با توسعه ناتو به سمت شرق دارد و بهشدت نگران است دیگر کشورهای ساحلی دریای سیاه عضو این سازمان شوند چرا که مسکواعتقاد دارد توسعه ناتو به سمت شرق بیشازپیش امنیت این کشور را مورد مخاطره قرار میدهد.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم دریای سیاه توسعه همکاریها در توریسم است و شهرهای ساحلی ماند استانبول و وارنا، ترابوزان، باتومی ، سوچی و.. نقش مهمی در توریسم بین الملی دارند و هرسال میلیون ها توریست از این مناطق بازدیذ دارند و این مؤلفه بر اهمیت قابل توجه دریای سیاه در سالهای اخیر افزوده است.موضوع مهم دیگر مربوط به منابع انرژی دریا است که اگرچه تاکنون کار گسترده چندانی در این حوزه انجام نشده است اما بررسیها حکایت از آن دارد که منابع قابلتوجهی در این دریای سیاه وجود داد و برخی کشورهای مانند رومانی کارهای مهمی در حوزه اکتشاف نفت و در دریا را شروع کردهاند.
یکی از مولفه های مهم دیگر اهمیت حمل و نقل در دریای سیاه است ، این دریا که نیم میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد نقش حیاتی در واردات و صادرت کشورهای سیای اس و ترکیه و.. دارد و تقریبا 50 درصد صادرا ت و یک چهارم کشورهای سی ای اس از راه دریای سیاه انجام میشود و مهمترین مسیر ترانزیت و مبادله کالا ، نفت ، ذغال سنگ و… بین کشورهای ساحلی و کشورهای همسو می باشد.در این بین تنوع قومی و فرهنگی ملل ساکن در دریای سیاه نقش و اهمیت قابلتوجهی در شکل گیری و شکوفایی ملل مختلف منطقه داشته است و همواره محل مواجهه و تعامل و رفتار متقابل کاتولیکها غربی، ارتدکسهای شرقی و مسلمانها بوده است و یکی از آوردگاههای تمدنهای جهانی محسوب میشود.
دریای سیاه را میتوان مربعی فرض کرد که در چهار ضلع مربع چهار قدرت تعیینکننده در حال رقابت هستند. ازیکطرف روسیه است و طرف دیگر ترکیه است. ترکیه مبتکر و طراح اصلی همکاری در سازمان همکاری دریای سیاه نقش مهمی را دارد ساختارها و نهادهای اصلی همکاری سازمان در ترکیه است و ترکها نقش جدی و فعالی ر این حوزه مدنظر دارند و بهخوبی توانستهاند با آمیختن عناصر مختلف ملیگرایی، دین، دمکراسی، تلاش مضاعف ، همت زیاد، الگوبرداری از کشورهای اروپایی و بهرهگیری از مهاجرین خود در اروپا نقش بارزی در سازمان همکاریهای دریای سیاه ایفا کنند و همکاریهای خود را با کشورهای عضو دریای سیاه بویژه در بخش دانشگاهی و انرزی توسعه دهند.
ضلع دیگر قدرت در دریای سیاه روسیه است. کشورهای ساحلی دریای بیش از سیصد و چهل میلیون نفر جمعیت دارند و یکی از بزرگترین این کشورهای روسیه با 140 میلیون جمعیت است. این کشور از بزرگترین ظرفیتهای اقتصادی حاشیه دریای سیاه است و ازنظر نظامی و توان و ظرفیت بسیار بالای برخوردار است و جمعیت بسیاری از کشورهای ساحلی دریای سیاه مانند اوکراین، گرجستان، مولداوی، رومانی، صربستان و بلغارستان عمدتاً ارتدکس هستند و این امر نقطه قرابت بین روسیه و کشورهای است. بنابراین روسها از دیرباز نقش و سهم کلیدی در دریای سیاه داشتهاند و هموراه میخواهند روزبهروز این نقش را توسعه دهد اما این نقش در تعارض با اهداف و نیات آمریکاییها باشد.
ضلع دیگر اهداف در دریای سیاه را باید اهداف و نیات آمریکاییها دانست. امریکای ها از 20 سال پیش اهداف و برنامهای جدی در این دریا شروع کردهاند و از سال 2000 میلادی در اجلاس های مهم دریای سیاه در هیئت آمریکایی هیئتی بسیار گسترده و چشمگیر بوده و برنامه ها و نیات خود را تشریح کرده و آنها تلاش گستردهای دارند تا از راه بلغارستان ، رومانی ، آلبانی ، گرجستان و اکراین و حتی ترکیه اهداف و نیات خود را در دریای سیاه دنبال کنند مهمترین هدف امریکای در مقابله با توسعه نفوذ روسیه در این منطقه و پیشگیری و مقابله با تروریسم و موضوع انرژی است.
ضلع دیگر دریای سیاه را باید اتحادیه اروپا بدانیم که در بین کشورهای عضو بیشترین نقش را آلمان بازی میکند. چراکه المان دارای یکی از بزرگترین صنایع اروپا است و از مصرفکنندههای عمده انرژی بویژه نفت و گاز است و دریای سیاه را از گزینههای جدی برای تنوع بخشیدن به منابع انرژی واردات میدانند و اروپایی بهغیراز انرژی به مسائل مهم تروریسم ، مقابله با مهاجرت ، از طریق دریای سیاه نگاه اصلی و توجه جدی دارند. اروپا کشورهای همکاری مهمی با کشورهای رومانی، بلغارستان در قالب اتحادیه دارند و ترکیه هم سالها است در حال تلاش برای عضویت است. دیگر کشورها چون آلبانی و.. در حال تلاش برای عضویت در حال ورود به اتحادیه است. دراین بین اوکراین که نقش تعیینکننده در انتقال انرژی دارد در سال های اخیر بعد از تحولات الحاق کریمه به روسیه ، اکراین مورد توجه و حمایت جدی قرار گرفته است . در حال حاضر عمده همکاریهای کشورهای دریای سیاه گردشگری سرمایهگذاری مقابل مبارزه با تروریسم همکاری دانشگاه و مواجهه با جنایات سازمان یافته و قاچاق و.. است.
با توجه به روند تحولات در خاورمیانه ، اوضاع سوریه و رویکرد جدید روسیه در سالهای جدید و نوع رویکرد مسکو با کشورهای اروپایی و ناتو بعید به نظر میرسد همکاریها در قالب همکاری دریای سیاه در آینده نزدیک گسترش پیدا کند. ترکها تلاش خواهند کرد در موضوعات اقتصادی ، انرژی و انتقال آن و دانشگاهی کار جدی انجام دهند هم اکنون ترکیه با صد دانشگاه در کشورهای دریای سایه همکاری نزدیک دارد و اهداف و نیات خود را دنبال می نماید ، اما بعید است همکاری تمامعیار و قابلتوجهی در سالهای آینده و حتی دهههای آینده بین همه کشورهای عضو شکل گیرد چراکه اهداف و منافع کشورهای منطقه مختلف است و مسیرهای همسویی را دنبال نمیکند. در رابطه با کشورهای دریای سیاه مهمترین موضع همکاری روسیه در مورد انرژی است روسها برنامه تمامعیاری از سالهای ا 2000 شروع کرده و تلاش تمامعیار در بخش انرژی اروپا دارند تا نقش مونوپولی خود را در قاره سبز حفظ کنند و میدانند در حفظ این نقش دریای سیاه نقش مهمی دارد و به شکل های مختلف از اهرمهای مهمی استفاده کردهاند که این نقش و تأثیرگذاری را در حوزه انرژی از راه دریایی سیاه حفظ کند و همان نگاهی که ترکها در خزر دنبال میکنند و به انتقال انرژی به اروپا نقش کلیدی بر عهده داشته باشند.
در شرایط جدید که شاهد بروز و شکوفایی نشانههای جنگ سرد جدید بین روسیه و غرب هستیم دریای سیاه بهعنوان کانون مهمی موردتوجه طرفین است و روسها تلاش میکنند که نقش و توانمندی خود را در دریای سیاه افزایش دهند و بعد از کریمه استقرار و توان نیروهای خود را در دریای سیاه بیشتر کردهاند و بهگونهای تمامعیار تحرکات کشورهای همسایه در این دریا را که عضو ناتو شدهاند زیر نظر دارند. این کشورها و بازیگران متقابل مانورهای نظامی پیوسته و مکرر آر در این دریا برگزار کردهاند. دراین حال هر کدام اهداف خود را تأمین امنیت و مقابله با تروریسم و مهاجرت و.. اعلام میکنند . خلاصه اینکه از طرفی روس ها به گونه کلی اعتقاد دارند که نباید دریای سیاه به کانونی اساسی و مرکز تحرکات ناتو تبدیل شود و از طرف د یگر ناتو و کشورهای غربی هم معتقدند اگر دریای سیاه به منطقه وارد نشوند ، روسها با بهرهگیری از اهرمهای اساسی خود مانند بحرانهای فریز شده در کشورهای حاشیه دریای سیاه و ظرفیتها و توانمندی های اقتصادی و انرژی به این کشورها فشار بیشتری آورده و نفوذ خود را در این کشورها توسعه دهند.
واژگان کلیدی: اضلاع قدرت، دریای سیاه، تركيه، سوريه، ناتو