مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اسرائيل و ايجاد توازن بين دغدغه ها و فرصت ها در سوريه گفتگو با دکتر ماكان عيدي پور – کارشناس مسائل اسرائيل

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح- IPSC

در رخدادهاي دو سال اخير سوريه سوريه موجب نگراني ها و بروز اميد هايي براي اسرائیل بوده است. در این حال اکنون پس از گذشت دو سال از آغاز تحولات سوريه و نوع رويكردهاي كنوني تل آويو در قبال سوريه برای بررسی بیشتر نوع نگاه و رابطه اسرائیل به سوريه و چشم انداز رويكردهاي سياست خارجي آن به گفتگویی با دکتر ماكان عيدي پور استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اسرائيل پرداخته ایم:

واژگان كليدي: اسرائیل و سوريه، نگاه اسرائيل به تحولات سوريه، پيامدهاي بحران سوريه بر اسرائيل، حمله اسرائيل به  سوريه

 

مركز بين المللي مطالعات صلح:  بحران سوريه چه تاثیراتی بر سیاست خارجی تل آویو در منطقه و قدرت آن داشته است ؟

بحران سوريه در درجه نخست به ضرر اسرائيل است و من معتقدم كه اسرائيلي ها از اين امر  شناخت كافي داشتند و به همين دليل هم حمايت چنداني از محوري قطر، عربستان و تركيه نكردند. هر چند بسياري معتقدند كه اسرائيلي ها سوريه بدون اسد را  كه رابطه نزديكي با ايران و حزب اله نداشته باشد را مناسب تر مي دانند، اما من بر  اين نظرم كه سوريه بدون اسد ممكن است به  نفع اسرائيلي ها باشد اما به شرطي كه به جاي اسد حكومتي به قدرت نرسد كه تمام معادلات را براي اسرائيل به هم زند. اسرائيل سوريه منفعل را مي خواهد نه سوريه اي كه پايگاه افكار سلفي و ترويج آن باشد.

اسرائيل تا كنون با دو موج مقاومت در سرزمينهاي اشغالي مقاومت كرده است. موج اول جنش هاي چپ و ناسيوناليستي بود كه كه ياسر عرفات علمدار آن بود و اسرائيل توانست آن را مهار كند.  موج دوم جنشبهاي اسلامي و مقاومت اسلامي متاثر از انقلاب ايران بود.. در اين حال اكنون اسرائيل به خوبي جايگاه سوريه را مي شناسد. در دو سال گذشته اسرائيل بايد تصميم ميگرفت كه دست به انتخابي زند. يعني يا با تركيه اي همراهي كند كه تلاش ميكند يكي از متحدان ايران در منطقه را از بين ببرد، در جستجوي سهم خواهي بيشتر در منطقه است و تلاش ميكند موقعيت خود را  مهمتر كند همراهي كند يا اينكه اين همراهي را انجام ندهد. در اين  شرايط تل آيو اگر از سياست هاي تركيه در سوريه حمايت مي كرد و با پيروزي شورشي ها بايد سوريه را تحويل تركيه، قطر و عربستان مي داد. به نظر من در اين انتخاب اسرائيل همراهي با تركيه را انتخاب نكرده است. به عبارت ديگر هر چند ممكن است برخي به كمك اسرائيل به مخالفان اسد اشاره كنند، اما من معتقدم كه همانقدر كه تل آويو از سوريه اسد واهمه دارد از نابساماني و بي ثباتي در مرزهاي شرقي خود واهمه دارد و بلندهاي جولان براي اسرائيل اهميت دارد. در دوران خاندان اسد اسرائيل توانسته  بلنديهاي جولان را حفظ كند. حال اگر  جانشيني براي اسد بيايد آيا اين منافع همچنان حفظ مي شود؟ لذا اسرائيل در نگاه درازمدت سوريه باثباتي را ميخواهد كه حداقل بتواند با آن ارتباط برقرار كرد.  يعني اگر طرف مقابل شما قواعد بازي را رعايت نكند، دولتي تمام عيار نباشد و منافع مشخصي نداشته باشد و يا درگير جنگ داخلي باشد كار براي همسايگان مشكل است. من معتقدم نيستم كه همانقدر كه تركيه بي پروا به مساله نگاه ميكند اسرائيل هم همين نگاه را داشته باشد. در شرايط كنوني تل آويو ترجيح ميدهدكه سوريه داراي دولت باشد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: اگر با اين پیش فرض موافق باشیم که فرایند دمکراسی سازی در سوريه به ضرر اسرائیل است آیا این نوع نگاه اسرائیل با نگاه غرب در مورد دمکراسی سازی در سوريه در تقابل نیست ؟

امروز در تقابل نيست چرا كه امروز غرب فهميده است كه دمكراسي در كشورهاي عربي و خاورميانه كاملا به ضرر غرب است.  حتي  هر چه نهادهاي مدني بيشتر گردد امكان روي كارآمدن دشمنان غرب و اسرائيل بيشتر است. در اين حال تجربه ليبي، تونس، بحرين و… نشان ميدهد كه بهترين متحدان غرب همواره كشورهاي با رهبري ديكتاتورهاي دست نشانده  غربي است.  اين كشورها كمترين نوع مشاركت مردمي را سركوب ميكنند. يعني با باز شدن فضا سياست خارجي اين كشور ها در امان نبوده و عملا موضع ضد اسرائيلي برجسته ميشود و مخالفت ها آغاز مي گردد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح:  مهمترین نگرانی کنونی اسرائیل در تحولات سوريه چیست ؟

نگراني اين است كه سوريه تبديل به كشوري كه رنگ ثبات نبيند بدل گردد. در اين كشور افراط گران سلفي روي كار بيايند و سوريه به حوزه نفوذ وهابيت تبديل گردد و در شبكه جهاني القاعده اي همچون افغانستان و پاكستان قرار گيرد. اسرائيلي ها دوست ندارند كه نفس تازه اي در مخالفان آنها دميده شود و در منطقه خاورميانه مخالف جديدي داشته باشند. معتقدند كه سالها با سوريه درگير بوده اند، اما بين آنها توازن وجود داشته است و اين نوع از دشمن را بيشتر مي شناسند تا دشمني ناشناخته از جنس افراطي، بدون سازمان دهي كه با ترسيم معدلات جديد دردسر هاي تازه اي ايجاد كند و با حاميان جديد نوعي از  تلاشهاي  ضد اسرائيلي را موب گردد. 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: اولویت های امروزي سیاست خارجی اسرائیل در مورد تحولات سوريه چیست؟

به نظر من اولويت اسرائيل ضعيف نگه داشتن هر دو طرف جنگ و بحران در سوريه است. حتي اسرائيلي ها بدشان نمي آيد كه  چنين موازنه اي وجود داشته باشد و چنين مبارزه اي با حالت كنترل شده خود باشد.  همچنين دوست دارند موقعيت سوريه بيش از پيش تضعيف شود. حتي اگر نيروهاي خارجي هم دخالتي در اين كشور  انجام دهند براي اسرائيل فرصتي فراهم گردد تا  هميشه سوريه را خلع سلاح يا تضعيف كنند. اولويت ديگر آن است كه اسرائيل مطمئن گرددكه هيچ گروهي در سوريه بر گروه ديگر پيروز نمي گردد. يعني درگيري در حد كنترل شده اي ادامه يابد. همچنين تركيه نفوذ زيادي نيابد و سلفيها به گونه كنترل شده و در حد ضربه به دولت سوريه وارد سوريه گردند. در اين بين هر چه موقعيت سوريه در  محور حمايت از مقاومت اسلامي در لبنان تضعيف گردد ، مسيرهاي ارتباطي به لبنان تحت كنترل بيشتر باشد به نفع اسرائيل است. در اين حال من فكر نمي كنم اسرائيل به برنده شدن و چيرگي يك طرف در بحران سوريه نظر داشته باشد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا اسرائیل در راستای اهداف و منافع ملی خود ابزارهایی برای پیشبرد و تاثیرگذاری بر عدم تغییر کامل و یا تغییر مطلوب مورد نظر خود در سوريه دارد؟

بله. اسرائيل اگر بخواهد مي تواند به هر طرف از طرف هاي متخاصم در بحران سوريه كمك تسليحاتي، استراتژيك و.. رساند. اسرائيل ميتواند موازنه را در سوريه را تغيير دهد. حركت اسرائيل مي تواند به روش هاي گوناگون ترجمه گردد. چنانچه مي تواند با حركتي كوچك محبوبيت دولت سوريه را در بين مردم سوريه بالا برد و يا با حركتي كوچك گروه هاي شورشي را تقويت كند. چنانچه بمباران اخير اسرائيل در خاك سوريه موجب افزايش حمايت مردم سوريه از دولت شد. در اين حال اسرائيل چون احساس كرد اين به ضررش است اعلام كرد حمله به هدف خاص و ارسال اسلحه به مقاومت در لبنان بوده و اسرائيل به هيچ وجه قصد دخالت در سوريه را ندارند. در واقع به دليل نفوذ سنتي و قدرت مانور اسرائيل عملا توان انجام بسياري از كارها در سوريه را دارد و ابزارهاي مختلفي براي انجام اين رفتار دارد. همچنين مي تواند به غرب در حمله نظامي به سوريه فشار وارد كند و يا جلو حمله نظامي به سوريه را بگيرد.  به عبارتي اسرائيل بازيگري تاثيرگذاري در بحران سوريه فراتر از آنچه تركيه مي پندارد است. تركيه در واقع نقش خرابگري در سوريه داشته و به دليل رقابت با ايران مايل است همپيمان ايران را از ميدان بيرون كند ولي ابزار آنچناني ندارد و در تهديدها و پاسخ هاي با دولت سوريه نتوانست موضع خود را حفظ كند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به حملات اخير  اسرائيل به سوريه آيا مي توان انتظار درگيري يا بروز جنگ عمده اي بين  اسرائيل و سوريه را مد نظر قرار داد؟

نه . براي اينكه از نظر نظامي دو طرف قابل مقايسه نيستند. اسرائيل از نظر نظامي و كلاسيك در منطقه قدرتي هسته اي و بلامنازع است. يعني در مصاف سوريه با اسرائيل قطعا اسرائيل موقيعت بهتري دارد و با داشتن تجهيرات از حمايت كامل غرب هم برخوردار است. همچنين اگر اسرائيل دست به حمله نظامي در سوريه زند معادله در داخل سوريه تغيير ميكند و مردم سوريه  حمايت جدي تري از اسد ميكنند و شورشيان همدستان بيگانه  به نظر مي آيند. همچنين تنشها در منطقه جولان هميشگي بوده  و موقعيت نظامي سوريه به اين كشور اجازه درگيري در يك جنگ عمده با اسرائيل را نميدهد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آینده رويكرد اسرائیل در بحران سوريه را چگونه مورد بررسی و تحلیل قرار می دهید ؟

اسرائيل همچون بقيه بازيگران به برنامه ريزي و نظاره گري در بحران سوريه ادامه مي دهد. آنها موقعيت خود را بهتر از ديروز مي بينند. چرا كه احساس مي كنند دولت سوريه ضعيف تر شده است، اما در ميان مدت و دراز مدت دغدغه ها و نگراني هاي جدي پيدا كرده اند. وضعيت مصر، رفع و غزه هم نگراني هايي را ايجاد كرده است. تحركات تركيه و شدت گرفتن نيروهاي سلفي در منطقه تهديدهايي براي آينده سوريه است. اسرائيل در انديشه نوعي توازن بين دغدغه ها و فرصت هايي خود است. اسرائيل به دنبال توازني است تا هم دشمنان خود را تضعيف كند و هم از ايجاد دشمنان جديد جلوگيري كند.

 

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش

 

 

 

 

مطالب مرتبط