عزیز آریانفر
رییس پیشین مرکز مطالعات استراتژیک وزارت خارجه افغانستان
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
جایگاه چین
چين، در سال هاي دهه نود سده بيستم هفتصد برابر رشد داشته است. امروزه چين از ديد درآمد انباشته ملي، پس از اتحادیه اورپا و ايالات متحده، سومین اقتصاد مقتدر جهان و در یک ارزیابی دیگر، پس از امریکا دومین کشور بزرگ جهان است. چين از ديدگاه ذخاير ارزي با داشتن نزديک به دو و نیم هزار ميليارد (دو و نیم تريليون) دلار، پولدارترين کشور جهان است.
چين به سرعت در حال مبدل شدن به يک ابر قدرت اقتصادي است. بر پايه پيشگويي ها و پيش بيني هايي که از سوي موسسات علمي- سياسي غربي ارايه گرديده است، چين تا سال 2040 از نگاه توليد ناخالص يا انباشته ملي امريکا را پشت سر گذاشته و در سال 2050 ميزان GDP آن کشور ده هزار ميليارد (ده تريليون) دلار از امريکا بيشتر خواهد گرديد. در سال هاي اخير، مصرف انرژي در چين بسيار بالا رفته است. به گونه يي که جایگاه امريکا را گرفته است. همچنان چين به بزرگترين خريدار فلزات در جهان مبدل گرديده است. چين با توجه به نيروي ارزان کار، به سرعت بازار هاي جهان را يکي پي ديگري تسخير مي نمايد. براي مثال، در دهه نود سده بيستم، چين به عربستان اصلا صادراتي نداشت. در حالي که در دهه نخست سده بيست و يکم يعني پس از سال2000 ، صادرات آن کشور به عربستان و ديگر کشورهاي عربي سر به ده ها ميليارد دلار مي زند. امروزه چين به دومين شريک اقتصادي جامعه اروپايي پس از امريکا مبدل گرديده است. همین گونه، حجم مبادلات بازرگانی چین با ایران کنون به 50 میلیارد دلار می رسد که در برنامه است در آینده نزدیک سر به 100 میلیارد دلار در سال بزند. تراز بازرگانی چین با ترکیه نیز به مرز 20 میلیارد دلار رسیده است.
چين با پویایی به عنوان يک قطب در رقابت هاي منطقه يي و جهاني پا به صحنه گذاشته است. فعاليت هاي چين در گذشته بيشتر جنبه اقتصادي دروني داشت. ولي اکنون در دو عرصه متبارز گرديده است:
- در عرصه رقابت هاي انرژي
- در عرصه رقابت هاي سياسي
در همین راستا چين که مخالف حضور بلند مدت امريکا در افغانستان نيز است، براي تحت فشار گذاشتن امريکا از سه اهرم کار مي گيرد:
- حمايت از کورياي شمالي که به کمک روسيه و چين به تسليحات هسته يي دست يافته است و در آستانه دستيابي به تکنولوژي موشکي پيشرفته است.
- حمايت غير مستقيم از برنامه هاي هسته يي ايران
- نفوذ در پاکستان که بنا به ارزيابي برخي از کارشناسان مسايل منطقه، از طريق نفوذ در پاکستان و تقويت پنهاني نيروهاي تندرو آن کشور، نيروهاي امريکايي را در افغانستان زير فشار گرفته است و انتظار مي رود اين فشار با گذشت زمان بيشتر و بيشتر گردد. در اين اواخر، روابط چين با پاكستان در همه عرصه ها به سرعت رو به گسترش دارد. چين، روشن است با توجه به چالشهايي كه با هند دارد، متمايل است با پاكستان كه با هند همچشميهاي ديرينه دارد، نزديك تر گردد. همچنین پاکستان به همکاري چين به بمب هسته يي دست يافت و اکنون هم نيروگاه هاي هسته يي پاکستان به همکاري چين در دست احداث است. همه کارخانه هاي تانک سازي، هواپيما سازي و موشک سازي پاکستان و در يک سخن تقريبا همه کمپلکس نظامي- صنعتي پاکستان به همکاري کارشناسان چيني ساخته شده و اين عرصه تقريبا در انحصار چين درآمده است. چین چندی پیش 50 فروند هواپیمای پیشرفته به پاکستان تحویل داد. این در حالی است که در گذشته نیز 80 فروند هواپیما در دسترس این کشور گذاشته بود.از سوي ديگر، چين متمايل است از راه پاكستان كريدوري به سوي خليج فارس بگشايد و اين امر از اولويت هاي سياست خارجي چين به شمار مي رود. ساختن بندر گوادر با هزينه چهار- شش ميليارد دلاري به ياري چين از طرح هاي استراتيژيکي است که رقابتي را ميان امريکا و چين بر سر پاكستان به راه انداخته است كه مناسبات سنتي امريکا و پاكستان را به چالش مي کشد و زير سايه مي برد. همچنين چين در برنامه دارد تا در آينده گاز ايران را از راه پاکستان با لوله هاي بزرگ رسانايي به خاک خود ببرد.
در اين ميان، نزديکي چين با نيروهاي مذهبي پاکستان از اهميت ويژه يي برخوردار مي باشد. آوازه هايي شنيده مي شود که محافل و حلقات ويژه يي در چين در پي بهره گيري ابزاري از تندروي اسلامي در برابر حضور درازمدت امريکا در منطقه بر آمده اند و از برخي از گروه هاي تندرو را در نوار مرزي پشتيباني مي نمايند.اين گونه، پاکستان ديگر نمي تواند مانند سال هاي دهه هاي شصت و هفتاد سده بيستم دربست در راستاي سياست هاي واشنگتن باشد، بل ناگزير است در ميان سه نيرو: امريکا، اعراب و چين عمل کند و پيوسته ميان اين سه عامل مانور نمايد که اين وضع از پيامدهاي جهاد افغانستان در سال هاي دهه هشتاد سده بيستم است که دست اعراب و چين را زير چتر مبارزه باهمي با خطر شوروي در پاکستان باز نمود. روشن است همه اين مسايل بايد در تحولات سياسي و امنيتي منطقه از جمله در بازي با کارت طالبان به سنجش گرفته شود.
سیاست چین در افغانستان:
سیاست چین در محور افغانستان+پاکستان (افپاک) در اولویت سیاست خارجی آن قرار دارد و متوجه بیرون راندن امریکایی ها و تثبیت کنترل خود شان بر افغانستان است. چین با توجه به داشته های بزرگ ارزی، سیاست خرید زمین را در خارج پیش گرفته است که پاکستان در صدر خریدهای آن قرار دارد. در آینده راهبرد چین چنین است که با خرید کامل پاکستان، خرید نیروهای تندرو مذهبی پشتون پاکستان و افغانستان، سراسر گستره افغانستان را زیر کنترل درآورد و با ساختن کنفدراسیون افپاک (افغانستان+پاکستان) به مرزهای ایران و آسیای میانه دست بیابد. در واقع، کشاکش اصلی ژئوپولیتیکی و ژئواستراتیژیکی در آینده میان چین و روسیه خواهد بود و به گونه یی که شگفت نیست، در این کشاکش، امریکا، اروپا، هند و ایران در کنار روسیه قرار خواهند گرفت. همين اکنون، پاکستان بندر گوادر را به کمک چين ساخته است. گفته مي شود که هزينه ساختن اين بندر به 4-6 ميليارد دلار مي رسد که از وام چين فراهم شده است. بر اساس قرار داد، قرار است چين اداره بندر را در دست داشته باشد. همچنان بنا به گزارش برخي از منابع، چين در نظر دارد پايگاهي براي زير دريايي هاي اتمي خود براي کنترل خليج فارس در گوادر بسازد. قرار بود اين بندر در سال 2005 راه اندازي گردد. اما بنا به دلايل نامعلومي به تعويق افتاد. در بعد دیگری چين بر اساس قرار دادهاي چند ميليارد دلاريي با پاکستان بسته است، ساخت و ساز تاسيسات اتمي، کارخانه هاي موشک سازي(موشک هاي شاهين و غوري)، هواپيماسازي و ديگر تاسيسات مهم پاکستان را در دست دارد و بخش بزرگ وام هاي 30- 60 ميليارد دلاري پاکستان (از جمله وام چند ميليارد دلاريي که به بخش خصوصي اين واگزار گرديده است)، را داده است. اين گونه، مي خواهد از طريق پاکستان به خليج فارس راه پيدا نمايد. مگر در اين اواخر، نشانه هايي از کمرنگ شدن روابط دو کشور به چشم مي خورد و چند پروژه چيني به ميزان ميلياردها دلار بنا به دلايلي در حال تعليق قرار گرفته است. آگاهان دليل اين امر را فشارهاي امريکا و نيز هراس عربستان سعودي و امارات و ديگر کشورهاي خليج پارس از راهيابي چين به آب های گرم مي دانند.
بنابراین روشن است، سياست هاي چين در قبال پاکستان براي امريکا خوشايند نيست. از همين رو، برخي از محافل پاکستاني، امريکا را متهم مي نمايند که به کمک هند و برخي از محافل افغاني در پي پرتنش ساختن اوضاع در بلوچستان پاکستان است.کار حتا به جايي کشيده شده است که پاکستان، افغانستان را متهم به خرابکاري در ايالت بلوچستان نموده است. همچنان برخي از محافل بر آن اند که امريکا در صدد تحت فشار آوردن پاکستان است تا در سياست هاي خود در قبال افغانستان و چين بازنگري نمايد.
واژگان کلیدی: استراتژی چین در قبال افغانستان؛ استراتژی چین در قبال پاکستان، چین ؛ پاکستان ، افغانستان