دکتر علی بمان اقبالی زارچ
کارشناس ارشد اورآسیا
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
بدون شک یکی از مهم ترين عوامل بحران کنوني اوکراين، موضوع توسعه ناتو به شرق ويژه محيط پيراموني روسيه است؛ فرايندي که از دهه پاياني قرن بيستم شروع شده و همچنان ادامه دارد. البته شروع جنگ در حوزه پيراموني درياي سياه اگرچه خسارات زيادي به طرفين بهويژه اروپا و اوکراين وارد کرده است، نه اين که نتوانست گسترش ناتو را متوقف کند، بلکه دو کشور بسيار مهم و بيطرف نورديک که يکي بيش از هزار کيلومتر مرز با روسيه دارد را ناخواسته وارد ناتو کرد.
در دهه دوم هزاره سوم گسترش ناتو به شرق به یکی از چالش های تعیین کننده در روابط روسیه و غرب تبدیل شد و یکی از دلایل اعلامی عملیات ویژه ارتش روسیه در اوکراین جلوگیری از عضویت این کشور همسایه در ساختارهای یورو آتلانتیک بود ولی بحران اوکراین موجب درخواست عضویت غیر منتظره دو کشور نوردیک یعنی فنلاند و نروژ در پیمان آتلانتیک شمالی شده و بخش عمده فرایند تصمیم گیری آن در کوتاه مدت عملیاتی شده و صرفا” تایید دو کشور ترکیه و مجارستان کامل کننده این فرایند خواهد بود. و در حالی که بیش از ماه از نزاع اوکراین می گذشت نشست وزرای خارجه اتحادیه آتلانتیک شمالی به ریاست ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو با حضور آنتونی جی. بلینکن، وزیر امور خارجه در روزهای 8تا 10 آذر 1401 در رومانی برگزار شد و وزرای خارجه فنلاند و سوئد نیز به عنوان کشورهای دعوت شده برای پیوستن به این سازمان در این نشست شرکت نمودند. در اجلاس بخارست علاوه بر جنگ روسیه و اوکراین، اجرایی نمودن مفاهیم استراتژیک جدید ناتو، امنیت انرژی، حفاظت از زیرساخت های حیاتی و تلاش های ناتو برای ایجاد ظرفیت و تقویت انعطاف پذیری در جمهوری مولداوی، گرجستان و بوسنی و هرزگوین بررسی و ابعاد مختلف آن مورد تبادل نظر قرار گرفته است.
بر کسی پوشیده نیست که جنگ روسیه و اوکراین به انسجام ناتو کمک شایان نموده و جناح شرقی ناتو را بیش از هر زمان دیگر امنیت خود را وابسته به نقش آفرینی آمریکا با محوریت ناتو می دانند و اجلاس بخارست فرصتی مجدد برای ارزیابی آخرین وضعیت اوکراین و ضرورت تقویت نیروهای این سازمان در منطقه پیرامونی دریای سیاه می دانند لذا وزرای خارجه کشورهای ناتو در این اجلاس بر اتحاد کشورهای پیمان برای انطباق ائتلاف با واقعیت های جدید همانطور که در مفهوم استراتژیک جدید تصویب شده در مادرید تعریف شده بود، که در آن روسیه مهم ترین خطر برای امنیت یورو آتلانتیک است، تاکید کرده و بار دیگر بر اولویت سیاسی، امنیتی و اهمیت استراتژیک دریای سیاه توجه خاص نمودند. بنظر می رسد عملیات ویژه روسیه در اوکراین به اهداف پیچیده امریکا در اروپا در ابعاد توسعه ناتو به شرق؛ وابستگی بیشتر دفاعی و امنیتی قاره سبز به آمریکا و بویژه تقویت نظامی گرایی با توسعه صنایع نظامی غرب کمک شایان نموده است و لذا جنگ اوکراین با حمایت تمام عیار غرب از کیف تا تثبیت اهداف توسعه طلبانه محور واشنگتن – لندن ادامه خواهد یافت .
در شرایط جدید با جهش فوق العاده اژدهای زرد و تقویت نواهای ملی گرایی و هویت اسلاو در روسیه و بویژه نوع تعاملات پکن و مسکو تسلط بر اورآسیا بیش از هر زمان دیگر اهمیت یافته است و امریکاییها به هر طریق ممکن راهبرد گسترش ناتو به سمت شرق را برای استیلای تمام عیار بر منطقه یورآسیا ، محاصره تمام عیار روسیه و گسترش حضور خود در جغرافیای مرزی ایران را با دو هدف مهار روسیه و کاهش نقش روزافزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه و تعاملات بین المللی ادامه خواهند داد تا ضمن ارسال هشدارهای لازم به پکن؛ ایده خطرناک ناتو جهانی برای تداوم هژمون غرب و مقابله با جنبش قدرتمند جهان چند قطبی را عملیاتی نمایند.
البته رصد تحرکات نظامی متقابل روسیه و ناتو تشدید شده است و جت های جنگنده ناتو در 570 اقدام برای رهگیری پروازهای نظامی روسیه در حریم هوایی بین المللی در سال 2022 شرکت کردند. سخنگوی ائتلاف آتلانتیک شمالی پس از گزارش گروه رسانه ای آلمانی (RND) تأیید کرد که تعداد چنین رهگیری ها تقریباً دو برابر سال 2021 بوده است. با این حال، منابع ناتو بیان می کنند که افزایش مذکور نه تنها نتیجه فعالیت شدیدتر نیروی هوایی روسیه است، بلکه نتیجه حضور مستحکم تر ناتو در جناح شرقی پس از شروع جنگ در اوکراین بوده و بیشتر ماموریت ها بر فراز دریای بالتیک انجام شده است. در این رابطه سخنگوی ناتو نیز می گوید که در چندین نوبت، هوانوردی نظامی روسیه مانورهای خطرناکی را در نزدیکی هواپیماهای شناسایی غیرمسلح متحدان که در حریم هوایی بینالمللی پرواز میکردند، انجام داد. رهگیری ها شامل پروازهایی توسط جت های جنگنده ناتو می شود که در طی آن آنها بررسی می کنند که آیا یک هواپیمای خاص یک تهدید است یا خیر. در صورت لزوم می توان آن هواپیما را به زور متوقف کرد.
جمع بندی: روابط دو سوی آتلانتیک همواره نقش مهمی در معادلات بین المللی داشته است و همواره کارشناسان از تعابیری چون همکاری، مشارکت راهبردی، ائتلاف ضروری، اختلاف، رقابت و تضاد منافع میان ایالات متحده امریکا و اتحادیه در تبیین نوع رابطه این قدرت ها در دو سوی آتلانتیک به کار می برند. و بهطور کلي اشتياق امريکا براي حضور در شرق اروپا و خصوصا منطقه بالکان، راهبردي حساب شده در راستاي جهاني شدن و تسلط بر شاهراه مواصلاتي و ترانزيتي انرژي و کالا ارزيابي ميشود؛ چرا که يک نظريه سياسي از ديرباز مطرح بود که اروپاي شرقي قلب مهمترين نقطه حساس جهان است و کشوري که بر آن حاکم شود، بر جهان نيز تسلط خواهد يافت.
البته که روند گسترش ناتو به شرق به زودي متوقف نخواهد شد و اهداف مهمتري چون توسعه ناتو تا قلب آسياي ميانه، از سويي براي محاصره تمام عيار روسيه نئوتزاري و از سوي ديگر رسيدن به مرزهاي شمالي ايران حتي تا حوزه خزر را در بر ميگيرد. اين فرايند نشانه مهمي از وجود بحرانهاي امنيتي بسيار فعال است که تلاشهاي بين المللي براي خلع سلاح عمومي را کند يا متوقف ميکند و همچنان اکسيژن به مسابقات تسليحاتي تزريق ميکند. به هر حال دو کشوری که نقش مهمی در بی طرفی بین المللی داشته و دارای رویکردی متعادل در حل وفصل منازعات بین المللی بوده و از ظرفیت بالای فنی و نظامی بویژه در بخش های هوا فضا و دیجیتال ناخواسته وارد بزرگترین پیمان نظامی شده و بدون شک شرایط را برای تنگ تر کردن حلقه محاصره روسیه توسط ناتو تسهیل می نمایند.
واژگان کلیدی: اروپا 1401 ,ناتو , حصر, روسیه ,