مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اخوان المسلمين مصر و سناريوهاي محتمل و غير محتمل تر فرارو

اشتراک

فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

بيان رخداد:

اخوان المسلمين مصر از سال 1928 ميلادي با هدف تشکيل يک خلافت فراگير اسلامي بنيان نهاده شد و در طول 85 سال گذشته همواره تلاش هايي در به دست گرفتن قدرت انجام داد تا اينكه در انتخابات گذشته رياست جمهوري مصر محمد مرسي نامزد اخوان‌المسلمين به پيروزي رسيد. محمد مرسي پس از پيروزي در دوره يك ساله تا بركناري هر چند تلاش هايي را براي  كاستن از چالش هاي فراوري مصر و اخوان انجام داد اما در ابعاد اقتصادي سياسي و امنيتي ناتوان ماند و بدون توجه بنيادين به حل مشکلات اقتصادي مصر گرايش هايي به سلفيها  و حذف رقباي سياسي ليبرال ملي گرا  چپ و … را مد نظر قرار داد. به گونه اي كه جدا از مسيحيان قبطي و اقليت‌هاي مذهبي تشديد نارضايتي طيف‌هاي سياسي مصر و همچنين ارتش از خود را دامن زد. با رويكرد ارتش کودتاي نرمي رخ داد و اكنون نيز پس از هفته ها نزاع و درگيري اخوان با مخالفان عملا جنبش اخوان در شرايط نويني قرار گرفته است. در اين راستا در اين نوشتار تلاش مي شود تا با واكاوي فرصتها و چالش هاي پيش رو اخوان به سناريوهايي آينده پيش روي اين جنبش پرداخته شود.

واژگان كليدي: پذیرش شرایط نوين و دوره گذار اخوان المسلمين مصر و سناريوهاي موجود فرارو اخوان، سناريوهاي نامحتمل تر آينده اخوان، تجزيه و انشعاب اخوان، بازگشت به قدرت و تلاش ديپلماتيك و رايزني هاي خارجي اخوان، زير زميني شدن و ممنوعيت اخوان

 

 

تحليل رخداد:

سناريوهاي محتمل:

الف. پذیرش شرایط نوين و دوره گذار

در شرايط كنوني ساختار سياسي مصر دو قطبي است. در یک قطب نیروهای اسلامگرا و در نیمه دیگر آن نیروهای ناسیونالیست، لیبرال، لاییک و سکولار و…. مخالف قرار دارند. هر چند ممكن است وزن اسلامگرایان بیشتر باشد، اما در شرايط موجود اسلامگرایان اخواني جدا از تركيه از پشتیبانی خارجی نیرومندي برخوردار نیستند، اما در جبهه روبرو نیروهای لیبرال سکولار و هوادار غرب، از پشتیبانی نیرومند جبهه اعراب، غرب و اسراییل برخوردار می باشند. همچنين مسیحیان قبطي و حتي شيعيان مصر از حاکمیت اسلامگرایان سنی ناخشنود اند. در اين شرايط اخوان ممكن است با درك تنگناها و شرايط سخت نظامي و امنيتي فراوري خود به نوعی به ایفای نقش اپوزیسون ضعیف و کنترل شده راضي شده و با پذيرش حداقلي شرايط موجود خود را براي تشکیل دولت ائتلافی و برگزاری زود هنگام انتخابات پارلمانی و سهم خواهی از دولت نوين و در قالب كنشگری ادامه دهد. در اين سناريو از آنجا كه اخوان جریاني دعوتی است و جریان جهادی نیست پایبند روش های مسالمت آمیز و دعوتی خواهد و با پذيرش وضعيت موجود پسا مرسي مي تواند به دنبال رقابت مسالمت آمیز با دیگر احزاب و جریانهای سیاسی مصر در انتخابات هاي آينده و اميد به كسب دوباره قدرت باشد.

 

ب. انجام اصلاحاتی كلي در اخوان و عدم پذيرش تجزيه

اخوان مي تواند با  پذيرش نسبي وضعيت موجود و تلاش براي به قدرت رسيدن دوباره در شش تا نه ماه آینده انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری دست به بازسازي دوباره و انجام اصلاحات كلي در ساختار خود و  به روز كردن خود زند. در اين شرايط اخوان با رايزني هاي داخلي و بين المللي و اصلاحات در داخل خود و جلوگيري از انشعاب اخوان با یک حزب سیاسی قدرتمند تر در مقابل  طيف جبهه ملی قرار خواهد گرفت.

 

ج. تجزيه و انشعاب اخوان

اخوان پس از حسن البنا  به سه شاخه تقسیم شد. گروه نخست به دنبال تحقق آرمانهایی چون برقراری اتحاد و یكپارچگی میان فرق گوناگون اسلامی از جمله شیعیان با اهل تسنن بود كه جریاني معتدل در بدنه اخوان المسلمین بود. جدا از اين دسته دوم توجهي بنيادين به رویكردهای سلفی و تكفیری داشته و تحت تاثیر نگرشهای وهابی و تكفیری اند (چه تندرو و  چه معتدل) قرار گرفته است. دسته سوم را غربزده ها و طرفداران سكولاریسم  تشكیل داده اند. در اين حال با توجه به شرايط كنوني و بحران هاي يك دهه گذشته و وضعيت مصر پس از مبارك اكنون نگرش هاي مجموعه اي اخوان  و زير شاخه هاي آن ممكن است با اختلافات بيشتري نمود يابند و مجموعه اخوان المسلمین سیاستهای گوناگونی را برای شرایط فعلی تجویز كنند. به عبارتي رهبران مختلف و طيف هاي گوناگون ممكن است رويكردهايي چون پذيرش وضعيت موجود و سازش، مبارزه مسلحانه تا تحقق همه اهداف، تدوام اعتراضات مدنی را برگزينند در اين بين هرگونه چرخش در مواضع اخوان المسلمین در قبال شرایط فعلی از يك سو تحت تاثير شرايط منطقه اي و بين المللي و از سويي تحت تاثیر نگرش و اختلافات پيشين رهبران شكل خواهد گرفت. به عبارت ديگر هر چند ممكن است شاکله اصلی اخوان هنوز هم براعتدال و مکتب ارشاد پایبند باشند، اما بحران كنوني فراوري اخوان مي تواند موجب تجزيه اخوان به طيف هاي گوناگوني از سنتي تا ميانه و تندرو سلفی گردد. در اين شرايط بايد توجه داشت كه بازيگران داخلي و خارجي  بسياري نيز  بسترهايي را براي تجزيه در راس و هرم جريان اخوان را فراهم مي كنند. مثلا در دو ماه گذشته از يك سو ارتش تلاش کرده قبل از سرکوب بست نشینان طرفدار مرسی با تهدید و تطمیع برخی از جریانها میانه رو اخوان و جوانان اخوانی را فراهم و شرایط را برای شکاف اخوان فراهم سازد. چنانچه برخی گزارش ها از دعوت اخوان المسلمین برای ادامه تظاهرات و مخالفت ها با دولت موقت مصر و حتي تهديد به جنگ و خون ريزي و تشكيل ارتش آزاد و… حکایت می کرد ، و خبرهایی از دعوت اعضای ارشد این گروه برای همکاری و تعامل با دولت و عقب نشینی و تعامل منتشر شده ميشد. در اين راستا بايد گفت در شرايط كنوني اخوان ممكن است در بدنه خود با سه تحول عمده روبر باشد.

نخست: تداوم وضعيت كنوني رهبران ميانه و اهل تمامل را در انديشه مدل تركيه اي حزب رفاه – حزب عدالت و توسعه بياندازد. يعني اگر حزب رفاه اربكان را با اخوان مقايسه كنيم پس از دوران كودتا و در دوران گذار رهبران نوگراتر و ميانه رو تر و اهل تعامل دست به تشكيل حزب عدالت و توسعه در قالبي نوين در تركيه زدند. همين امر هم ممكن است فراوري اخوان مصر باشد و رهبران نوگراي اخوان بدان دست يازند.

دوم. رهبران اخوان با تاكيد بر نگرش دعوتی و نه جهادی خود اخوان را براي پذيرش وضعيت موجود و روش های مسالمت آمیز و دعوتی آماده كنند و عملا رويكردهاي تندروانه را محكوم و مانع از افتادن بهانه براي سركوب بيشتر و ممنوعيت اخوان گردند.

سوم. تجربه تاریخی اخوان دو گرایش اصلی محافظه کاری و رادیکالیزه شدن را در نگرش اخوان نشان مي دهد. اخوان تنها در دهه های 40 و 50 و با ظهور سید قطب به سوی مبارزه همه جانبه پیش رفته است. در اين شرايط در شرايط كنوني از نظر فكري و عملي برخي از بسترها براي بازگشت دوباره به به سید قطب و مبارزه نظامي وجود دارد. مبارزه اي كه هم مي تواند با انشعاب از بدنه اخوان صورت گيرد و هم در وجه ديگر با همكاري و ائتلاف با ساير گروه هاي سلفي و تكفيري و حتي القاعده به آينده بيانديشد.

در واقع گرايش به نظامي گري و مبارزه نظامي در  بين برخي از رهبران و بدنه اخوان هر چند انكار ناپذير است، اما توسط برخي از  بازيگران داخلي و خارجي نيز حمايت مي گردد. به عبارت ديگر اگر به اخبار و گزارش هاي دو ماه گذشته نگاهي داشته باشيم. از يك سو رسانه ها و منابع مصری اعلام کرده اند طرفداران اخوان المسلمین در چندين مورد به سوی نیروهای امنیتی مصر شروع به تیراندازی کرده اند. از سوي ديگر جدا از پخش ویدیویی را در یوتیوب و کشتار شماری از افسران و ماموران وظیفه با استفاده از اسلحه گرم توسط هواداران اخوان المسلمين مي توان به كشف سلاح از اعضای اخوان المسلمین و… اشاره كرد كه از نگاه برخي كارشناسان تمايل اخوان به بهرگيري از مقابله نظامي ياد شود. در واقع  اين نگرش و تمايل در شرايط كنوني از چند منبع حمايت مي شود و مي تواند به قدرت بيشتر اين شاخه منجر شود:

اولا: در واقع مي توان گفت برخي از مخالفان و حتي ارتش مصر تمايل دارند با وانمود كردن و بزرگنمايي ايفاي نقش نظامي اخوان يا بهره گيري برخي از اعضاي اخوان اي غير اخواني از اين امر براي سركوب كامل و منحل كردن اخوان بهره برند. چرا كه در موازنه قدرت ارتش یک سازمان دارای نظم است در حالی که اخوان با بازداشت بیش از 80 تن از رهبران آن عملا از نظم خارج شده و ارتش توان مهار كامل آن را دارد. در همين راستا است كه ارتش و مخالفان به خبرها و گزارش هايي چون اخوان المسلمين در حال جمع آوري سلاح براي مبارزه مسلحانه اي و…  است توجه كرده و به بزرگ نمايي مي پردازند. در همين راستا تحرك جنگجويان سلفي ، تقابل خونين ارتش و سلفي‌ها و پيام ايمن الظواهري، رهبرالقاعده ورود القاعده به مصر به نام اخوان نوشته مي شود و حتي در حالی که خبر کوتاه آمدن اخوانی‌ها برای مذاکره قوت گرفته بود، ارتش به کمپ‌های تحصن‌کنندگان حمله مي شود.

ثانيا. جريان هاي سلفي تندرو و القاعده اي عملا از گرايش بخشي از اخوان به مبارزه مسلحانه حمايت مي كنند.در واقع در اين سناريو  در كنار گرايش برخي از اعضا اخوان به رويكرد نظامي عملا ميتوان اين جريان ها را با بخشي از بدنه اخوان هماهنگ تر و در يك رساات قرار دهد. جدا از اين فتواهای برخی از مفتیان سلفی همچون محمد العریفی مي تواند اخوان را به رادیکالیزه شدن سوق دهد.

ثالثا: بايد توجه داشت كه بی تردید خشونت  خشونت به بار می آورد و اقدامات پلیسی و قهریه موجب تقويت جايگاه و طرفداران اين نگرش در بين اخوان مي گردد.

سناريوهاي نامحتمل تر:

الف.بازگشت به قدرت با حضور ميداني و تلاش ديپلماتيك و رايزني هاي خارجي

اگر نگاهي به رخدادهاي پس از بركناري مرسي از قدرت در مصر داشته باشيم در واقع كشتار صدها تن از اخواني ها توسط ارتش از يك سو مي تواند اخوان را در طرف مظلوم بحران دهد. چرا كه با هر کشته‌ در جریان سرکوب اخیر درصدی از مشروعیت ارتش کاسته شده و موجب ميشود بازيگران داخلي و خارجي بسياري اقدام ارتش را محکوم کنند. اين امر به نوعي مي تواند موجب بازسازي فرصت از دست رفته اخوان و تقويت پشتوانه مردمی و حضور در خیابان تا بازگشت مجدد محمد مرسی به قدرت با تثبیت جایگاه خود و ایجاد بسترهای لازم برای استمرار بقای خود در صحنه سیاسی مصر باشد.  چنانچه رهبران ارشد اخوان المسلمین در هفته هاي اخير پس از بركناري مرسي از دو رويكرد داخلی و بین المللی، یعنی ادامه اعتراض ها و تظاهرات مردمی در سطح داخل و استفاده از فشار بین المللی برای فشار به ارتش و بازگردادن محمد مرسی به قدرت در سطح خارج استفاده كرده اند. به عبارتي ضمن ادامه اعتراض ها داخلي، از ابزارهای بین المللی مانند چانه زنی با برخی کشورها و تلاش برای اعمال فشار بین المللی بر دولت نوين تا زمان بازگشت محمد مرسی به قدرت استفاده كرده اند. چه اينكه در صورت تداوم اين رويكرد با توجه به سفرهای پيشين برخی مقامات کشورهای خارجی چون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و چند مقام امریکایی و اروپایی دیگر اين امر ميتواند ابزارهاي دیپلماتیک و فشار بيشتري به دولت نوين مصر برای بازگشت مرسی به قدرت فراهم كند. در بعد داخل هم اخوان با وجود چالش هاي گوناگون مي تواند براين اميد باشد که تا زمان بازگشت مرسي به قدرت و آغاز به کار مجدد دولت و دیگر نهادهای رسمی مطابق با قانون اساسی مصوب به اعتراض های خیابانی ادامه دهد. در اين سناريو اگر اخوان بتواند بار ديگر به قدرت رسد مي تواند با تقابل همه جانبه با ارتش و تصفیه كادر رهبری ارتش آینده سیاسی خود را در مقابل آن تضمين مي كند.

ب. زير زميني شدن و ممنوعيت اخوان

با توجه به نشانه هاي موجود چون تلاش براي معرفي اخوان المسلمين به عنوان دست راست گروه القاعده، آتش زدن کليساهاي قبطيان در مصر، دست داشتن اخوان در کشتار مخالفان ، در اختیار داشتن اسلحه و برهم زدن امنیت عمومی، حکم بازداشت رهبران اخوان المسلمین به اتهام تحریک کشتار معترضان ضد مرسی و همچنين تلاش دولت حازم الببلاوی نخست وزیر موقت مصر برای بررسی خشونتهای طرفداران اخوان المسلمین امکان انحلال جمعیت اخوان به گونه رسمي مورد توجه قرار گرفته است. در صورت تحقق اين سناريو بدنه اصلي رهبران و يا همه رهبران در شرايط كنوني و با توجه به محدوديتهاي داخلي و جغرافيايي مصر (عملا جدا از مرزهاي مصر با ليبي و غزه كه ميتوان از آن سلاح وارد كرد مرزهاي دريايي شمالي و شرقي و اسرائيل نمي تواند محل مناسبي براي گذر سلاح باشد) ممكن است دست به زير زميني زدن فعاليت هاي خود و رويكردهايي چون ترور زنند. در اين حال بايد دانست كه انحلال جنبش اخوان المسلمین مصر مسبوق به سابقه بوده و از مان ناصر تا مبارک چند بار انجام شده است. چنانچه پس از سو قصد نافرجام به جان ناصر حرکت اخوان زیرزمینی شد و دست به عملیات انتقامجویانه زد و با روی کار آمدن مبارک هم بار دیگر در زیر ساتور سرکوب قرار گرفت.

 

مطالب مرتبط