مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
بهرغم گذشت حدود یک سال از ریاستجمهوری مرسی و خواست وی برای آنکه نشان دهد دوره جدیدی از حیات سیاسی مصر آغاز شده است، شكافهاي سياسي، مذهبي و فرقهاي در مصر همچنان وجود دارد و حتي گسترش يافته است. در اين بين براي بررسي بيشتر نوع شكافهاي گوناگون سياسي، مذهبي و … مصر و رويكرد دولت در مقابل اين شكافها گفتگويي با سیدعبدالامیر نبوی، پژوهشگر ارشد مسائل مصر، داشته ايم:
واژگان كليدي: سياست اخوانیزه كردن مصر، شكافهاي سياسي و مذهبي، قبطيان مصر، شيعيان مصر، دولت مرسي، دوقطبيشدن مصر، ائتلاف اخواني – سلفي، گسترش شكافهاي سياسي و مذهبي در مصر
مركز بين المللي مطالعات صلح: در چند ماه گذشته همچنان درگيريهايي بين مسلمانان و مسيحيان قبطي در مصر و جود داشته است و همچنين اعتراضهايي از سوي نهادهاي مذهبي و سياسي قبطي نسبت به دولت وجود داشته است. در شرايط كنوني، نگاه جامعه قبطي و رهبران مسيحي به دولت مرسي چيست؟
اختلاف و درگيري ميان مسلمانان و قبطيها در مصر، اتفاقی جدید محسوب نمیشود و همواره نسبت به هويت و عملكرد قبطيها در جامعه مصر حساسیت وجود داشته است. البته تبلیغات و عملكرد سلفيها همواره به اين حساسیتها دامن مي زد. در واقع، آنان گاه به عنوان جاسوسان و نماينده منافع خارجيها و گاه به عنوان كساني كه جامعه اسلامي مصر را به انحراف ميكشانند تلقي ميشدند. در خلال انقلاب 25 ژانويه و حضور همزمان و گسترده قبطيها و مسلمانان علیه حکومت مبارک، اختلافات و درگيريها رنگ باخت. با اين وجود و با گذشت مدت كوتاهي بار ديگر درگيري بين قبطيها و مسلمانان سلفي همچون دوره قبل از انقلاب آغاز شد؛ درگيريهايي كه گاه صبغه مذهبي و گاه صبغه قومي و حساسيتهاي محلي داشت. انتظار آن بود كه عملكرد دولت مرسي به كاهش تنشها كمك كند. به صورت مشخص، قبطيها اميد داشتند كه در جريان تدوين قانون اساسي جدید نقش موثر و و پررنگي داشته و بتوانند حقوق و هويت خود را تثبيت كنند، اما دو مساله باعث شد كه جامعه قبطي و رهبران آن نسبت به دولت اسلامگراي مرسي بدبين شوند: نخستين نكته ائتلاف دولت مرسي با سلفيهاي اين كشور بود. در واقع، سلفيها با بهرهگيري از اين ائتلاف فشار ديرين خود را به جامعه قبطي افزايش دادهاند؛ يعني اين ائتلاف فضايي را براي فعالان سلفي جهت تبليغ بیشتر بر ضد جامعه قبطي فراهم کرده است چنانکه در ماههاي اخير درگيري بين سلفيها و قبطيها در روستا و شهرها افزايش يافته است. دومين نكته هم عدم وفای رئيسجمهور مصر به وعدههایش به موتلفان سابق از جمله قبطيها بود. به عبارت دیگر، فرايند تدوين قانون اساسي و همچنين انتخاباتهاي مختلفي كه در يك سال گذشته صورت گرفت، رهبران جامعه قبطي را به اين نتيجه رساند كه دولت اسلامگراي اين كشور نیازي به اجراي وعدههاي سابق خود احساس نميكند. به عبارت روشنتر، قبطيها احساس كردند حقوق و هويت آنها نه تنها در قانون اساسي جديد مورد تاييد و تثبيت قرار نگرفته است، بلكه قانون اساسي جديد تاكيد بسياري بر نقش شريعت در قانونگذاري دارد. بنابراين مجموعه اين مسائل و انتظارات، فارغ از آنکه واقعبینانه تلقی شود یا خیر، سبب شده است جامعه قبطي مصر نسبت به دولت اسلامگرا و شخص مرسي احساس بياعتمادي كند و در اختلافات ماههاي اخير نيز به شدت برضد مرسي و ائتلاف اخواني- سلفي موضعگيري نماید.
مركز بين المللي مطالعات صلح: اخيرا”طاهر الهاشمي” با رد آمار رسانههاي امريكا از تعداد شيعيان مصر، تاكيد كرد تعداد شيعيان مصر چندين ميليون نفر است. در اين بين شما آمار واقعي اقليتهاي فرقهاي و ديني مصر چون قبطيها و شيعيان را چه مقدار و نگاهشان به دولت مرسی را چگونه ميدانيد؟
تعداد شيعيان مصر بين هفتصد هزار تا دو ميليون نفر برآورد ميشود، اما به دليل آنكه در سرشماريها مساله مذهب مورد توجه نبوده است، برآورد تعداد اقليتها نه تنها در مورد شيعيان بلكه در مورد قبطيها هم مورد اختلاف بوده است. گذشته از اين، جامعه شيعه هم در يك سال اخير پس از قدرتگيري ائتلاف اخواني – سلفي نوعي بدبيني به دولت مرسي پيدا كرده است. يعني جدا از تبليغات ضدشيعي ماههاي اخير سلفيها، حمله به مجامع و مكانهای مقدس شيعي در مصر افزايش يافته است. اخيرا هم با کشتهشدن يكي از رهبران جامعه شيعي مصر و همراهانش در روستاي زاويه ابومسلم (استان جيزه)، اين رويكردها نه تنها شيعيان بلكه جامعه فرهنگي مصر را به شوك فرو برده است. اكنون شيعيان نيز نسبت به دولت مرسي و موتلفان سلفي وي بدبين و منتقد هستند.
مركز بين المللي مطالعات صلح: محمد حسنین هیکل” روزنامهنگار نامدار مصری با بررسی مشکلات امروز مصر معتقد است مصر با توجه به درگیری میان دو جناح مذهبی و غیرمذهبی، به دستهبندی و شکاف عمیقی دچار شده است. جدا از شکاف مذهبی– سکولار در مصر آيا ميتوان گفت شكافهاي گوناگون مسلمان مسيحي ، شيعه سني، سلفي، سكولار و… در حال افزايش است؟
بايد دانست كه برخی از اين اختلافات و شكافها از گذشته در مصر وجود داشته و برخي غيرفعال و برخي هم نيمهفعال بودند. اتفاقي كه در يك سال اخير رخ داده است آن است كه برخي از شكافهاي غير فعال يا نيمهفعال در اين دوره به شدت فعال شده و گروه ها و احزاب سياسي حول اين شكافها شروع به موضعگيري و عمل نمودهاند. يكي از مهمترين اين شكافها كه در جريانهاي اخير فعال شده اختلاف شيعي – سني است كه به نظر میرسد به دليل وضعیت خاص منطقه در دو سال اخیر و استفاده سلفيها از فضاي باز پس از انقلاب فعال شده است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به نقش نهادهای مختلف بهویژه نهادهای مردمی و دینی در هر گونه شكاف مذهبي وديني در مصر، نقش الازهر و نهادهاي رسمي مذهبي در مديريت شكافهاي كنوني مذهبي و فرقهاي مصر را چگونه مورد بررسي قرار ميدهيد؟
اينكه الازهر نقش مهمي در حيات مذهبي و فرهنگي مصر داشته است قابل انكار نيست، اما بايد دانست كه شايد اين نقش مانند گذشته برجسته نباشد؛ چه آنكه در ماهها و سالهاي اخير هم مورد انتقادهاي جدي و فراوانی قرار گرفته است. الازهر اكنون تمام تلاشش معطوف به آن است كه ضمن حفظ جايگاه ممتاز خود در جهتدهي مذهبي مصر و حتي اهل سنت منطقه براي كاهش تنشها در اين كشور تلاش كند. به همين خاطر در يك سال گذشته رهبران جامعه الازهر بارها تلاش كردهاند گروههاي مختلف سياسي و مذهبي را گردهم آورند و به توافق رسانند. در واقع، بخشي از اين نقشآفريني الازهر معطوف به حفظ جايگاه ممتاز الازهر در برابر رقبايي مانند رهبران و واعظان سلفي و يا گروههاي روشنفکري بوده و بخشي هم براي حفظ انسجام مذهبي و فرهنگي جامعه مصر بوده است. اينكه الازهر تا چه حدي بتواند اين نقش خود را به خوبي ايفا كند بحث جداگانه اي است. طبيعتا در اين زمينه نوع رابطه با دولت مستقر در مصر همواره مهم بوده و بر موضعگيري هاي آن اثر گذاشته است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به تحولات اخير سياسي در مصر و درگيريها و تظاهراتهاي موافقان و مخالفان مرسي در مصر نقش اين رويكردها در تشديد شكاف سياسي در مصر تا چه ميزاني است؟
در اينكه حالت دو قطبي بر جامعه مصر حكمفرما شده و هيچگونه اعتمادي بين بازيگران بين دو سر طيف وجود ندارد ترديد نيست. در واقع عدم وجود اعتماد باعث شده است تلاش گروههاي ميانجي مانند الازهر به نتيجه نرسد و هيچيك طرف مقابل را براي چانهزني جدي به رسميت نشناسد. اكنون مخالفان مرسي به چيزي كمتر از استعفاي وي و همچنين كناررفتن كامل دولت اسلامگراي مصر قانع نيستند، كما اينكه در كلمات و واژگان طرفداران دولت نيز مخالفان به عنوان اراذل و اوباش و يا عامل خارجي و وابسته توصيف ميشوند. طبيعي است كه پيامدهاي چنين عدماعتمادي و دو قطبيشدن جامعه براي كشور مصر و جايگاه آن در منطقه بسيار خطرناك باشد.اين رويكرد كشور مصر را اگر نه به سمت جنگ داخلي به سوي بيثباتي و ناآراميهاي بيشتر سوق ميدهد. با تداوم اين رويكرد به گونهای روشن رشد، پيشرفت اقتصادي و امنيت اجتماعي به بار نخواهد آورد. براي خروج مصر از اين بحران ابتدا بايستی درجهاي از امنيت در زمينه مسائل سياسي و اجتماعي وجود داشته باشد. لذا ميتوان حدس زد نقش گروهها و نهادهاي ممتاز و اثربخشي مانند ارتش پررنگ خواهد شد. به عبارت ديگر، ارتش با توجه به آنكه نقشآفريني و میانجیگری نهادهايي مانند الازهر به نتيجه نرسیده است، در گام نخست سعي خواهد كرد بازيگران سياسي موجود را به نوعي مذاكره نتيجهبخش و مصالحه وادار كند، اما اگر ناآراميها تداوم يابد و بازيگران كنوني از انجام مذاكره و مصالحهاي جدي و اثربخش ناتوان مانند، احتمال دخالت جدي ارتش براي حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور پررنگ خواهد شد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: چه متغيرها و عوامل داخلي و خارجي ميتواند در تشديد شكافهاي مذهبي و فرقهاي در مصر اثر گذار باشد؟
به نظر ميرسد استفاده سلفيها از فضاي باز پس از انقلاب به تشديد اختلافات و درگيريها در جامعه مصر كمك كرده است و جهت حل اين مساله چارهاي جز كنترل واعظان سلفي نيست. از سوي ديگر، روشن است كه بازيگران خارجي (منطقهاي و بينالمللي) نيز نسبت به تحولات مصر بيتفاوت نميمانند، هرچند بايد اذعان كرد كه با توجه به وضعیت کشورهایی چون سوریه و لیبی، ناآراميهاي بيشتر در مصر به نفع آنان نيست. در اين حال مشكلات اقتصادي و وضعيت نامناسب عملكرد بخش دولتی هم كه بعد از انقلاب مصر بیشتر شده است، در تشديد شكافها نقش دارد. در اين شرايط طبيعي است كه هر دولتي با هر گرايشي در مصر حاكم باشد چارهاي ندارد جز آنكه براي وضعيت نامناسب اقتصادي و بهبود عملكرد بخش دولتي چارهاي بيانديشد.
گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش