مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آینده تقابل ایران و غرب

اشتراک

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

در سال های اخیر، مسئله ی هسته ای ایران سبب تشدید تنش و بحران میان جمهوری اسلامی ایران و دولت های غربی و مشخصاً ایالات متحده شده است. دولت های غربی با اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی خواهان این هستند که جمهوری اسلامی ایران از مسیری که آن را صلح آمیز نمی دانند، صرف نظر کند و از طرفی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر این که فعالیت های هسته ای اش دارای ماهیت مسالمت آمیز می باشد، مصر به تداوم فعالیت های هسته ای خود می باشد. این دو خواست متناقض، خود سبب تشدید بی اعتمادی و بحران میان طرفین شده است. بدین معنی که جمهوری اسلامی ایران، فشارهای غرب را خصمانه و خواسته های آن را سلطه طلبانه می داند. از طرفی، اصرار جمهوری اسلامی ایران بر ادامه ی مسیر فعالیت های هسته ای خود و نیز پیشرفت در این مسیر، سبب نگرانی بیشتر دولت های غربی و ایالات متحده شده است. در این شرایط، در کنار وجود تحریم ها و فشارهای اقتصادی و سیاسی، به طور همزمان صحبت از مذاکره و نیز توسل به نیروی نظامی برای حل مسئله ی هسته ای ایران مطرح است. در این شرایط سؤالی که برای ناظران مسئله ی هسته ای بین ایران و غرب مطرح است، این است که به راستی آینده ی مسئله ی هسته ای ایران و غرب به کدامین سو در حال حرکت می باشد. در پاسخ به این سؤال نگارنده 5 سناریوی احتمالی را مطرح می کند و استدلال می کند که لازمه ی تحقق هر کدام از این سناریوها چه شرایطی می باشد.

کلید واژگان: مسئله ی هسته ای ایران، تقابل ایران و غرب، بحران هسته ای در روابط ایران و غرب.

تحلیل رخداد

  1. سناریوی انصراف: در این سناریو یکی از طرفین اختلاف به صورت کاملاً داوطلبانه از مواضع خود عقب نشینی می کند و تلاش می کند که از این طریق اقداماتی که سبب تشدید مخاصمه و بحران می شود را کنار بگذارد. در این شرایط دولتی که به صورت داوطلبانه تصمیم به انصراف از خواسته های خود گرفته است، تداوم روابط با طرف مقابل را بر تخاصم و درگیری با آن ترجیح می دهد. طبیعتاً این سناریو در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران کمتر احتمال تحقق دارد. زیرا یکی از اصول اساسی سیاست خارجی ایران، استقلال در همه ی حوزه ها می باشد و همچنین تجربه ی شرایط پس از انقلاب تا به امروز نشان داده است که جمهوری اسلامی ایران اهمیت چندانی برای تعامل و روابط با کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده قائل نیست. علاوه بر این، مسئله ی هسته ای ایران در داخل کاملاً رنگ و بوی مردمی به خود گرفته است که این وضعیت اجازه ی انصراف داوطلبانه به صورت بلند مدت را به جمهوری اسلامی ایران نمی دهد. صرفاً این احتمال وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران به صورت داوطلبانه و کوتاه مدت از بخشی از خواسته های خود، مانند تعلیق داوطلبانه ی غنی سازی اورانیوم در دولت محمد خاتمی، کوتاه بیاید. ولی این که از تمامی خواسته های خود و برای همیشه، مانند دولت قذافی صرف نظر بکند، بسیار بعید به نظر می رسد.
  2. سناریوی سازش: سازش میان ایران و غرب زمانی صورت خواهد گرفت که دو طرف بر سر تعدیل خواسته های اولیه ی خود به توافق برسند. لازمه ی تحقق این سناریو، زیر پا گذاشتن مواضع اولیه توسط دو طرف اختلاف می باشد. همچنین این سناریو زمانی قابل تحقق است که توان و ظرفیت دو طرف به یک اندازه باشد و نیز طرفین تمایلی به استفاده از گزینه ی نظامی نداشته باشند. بر این مبنا، باید گفت که سازش در روابط ایران و غرب زمانی امکان پذیر است که اولاً توان غلبه و یا تسلیم کردن دیگری برای هیچ کدام از طرفین اختلاف وجود نداشته باشد و دوم این که طرفین تمایلی به برخورد نظامی نداشته باشند. یکی از دلایلی که باعث شده است کشورهای غربی تا کنون به تعدیل خواسته ها و مواضع اولیه ی خود نپردازند این است که آنها خود را توانمندتر و قدرتمند تر از جمهوری اسلامی ایران می دانند. دولت های غربی در سه نشست استامبول، بغداد و مسکو سه خواسته اصلی داشته اند که از تعدیل آن خود داری کردند. این سه خواسته عبارت بودند از؛ 1. توقف کامل فعالیت های مرتبط با  اورانیوم 2. انتقال اورانیوم های غنی شده به خارج از ایران 3. تعطیلی تأسیسات هسته ای فردو.

هر زمان که دولت های غربی در جهت تعدیل این سه خواسته اصلی خود حرکت کردند و نیز جمهوری اسلامی ایران نیز در جهت تعدیل خواسته های اصلی خود حرکت کرد، می توان پیش بینی کرد که تحقق سناریوی سازش میان طرفین امکان پذیر است. مهمترین مانع تحقق این سناریو در شرایط فعلی این است که هر چند دو طرف در اجتناب از وقوع جنگ اشتراک نظر دارند، اما دولت های غربی خود را در موضع قدرت می بینند و جمهوری اسلامی ایران را به دلیل تحمل فشارهای اقتصادی در موضع ضعف می بینند. لذا دولت های غربی انتظار دارند که جمهوری اسلامی ایران بسیار بیشتر در خواسته های خود تجدید نظر کند.

  1. سناریو تسلیم شدن: در این سناریو یکی از طرفین به دلیل تهدید طرف دیگر مبنی بر توسل به زور، به صورت اجباری تسلیم می شود و از اهداف و مواضع خود چشم پوشی می کند. این سناریو معمولاً زمانی اتفاق می افتد که خطر جنگ جدی است و کشوری که شانس پیروزی در جنگ احتمالی را برای خود متصور نیست، ترجیح می دهد که از مواضع خود عدول کند و تسلیم خواست های طرف مقابل شود. این وضعیت در ارتباط با لیبی در زمان قذافی اتفاق افتاد. به نظر می رسد در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران نیز برخی از دولت ها مانند اسرائیل خواهان این هستند که جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با مسائل هسته ای خود کاملاً تسلیم شود. تحقق این سناریو در کوتاه مدت برای جمهوری اسلامی ایران بعید به نظر می رسد. زیرا هر چند جمهوری اسلامی ایران به واسطه تحریم های اقتصادی، در معرض فشار قرار گرفته است، اما این فشارها در حدی نیست که جمهوری اسلامی ایران را مجبور به تسلیم شدن بکند. از طرفی احتمال وقوع جنگ علیه ایران در کوتاه مدت نیز وجود ندارد. به این خاطر به نظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد با تحمل فشارهای اقتصادی، اجازه ی تسلیم شدن خود به خواسته های دولت های غربی را ندهد.
  2. سناریوی غلبه: این سناریو زمانی اتفاق می افتد که یکی از طرفین با استفاده از زور بر طرف دیگر غلبه پیدا می کند. در واقع، زمانی که دیگر راه حل های موجود برای حل اختلاف و تنش با شکست مواجه گردد، تمایل به استفاده از این گزینه بیشتر می شود. غلبه در این سناریو به معنی پیروزی یکی از طرفین اختلاف می باشد. این سناریو در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران بدین معنی است که برای مثال، مسئله ی هسته ای  با پیروزی طرف غربی و با بهره گیری از توانایی نظامی به پایان برسد. این سناریو در ارتباط با عراق تحت امر صدام حسین، اتفاق افتاد. بدین معنی که طرف غربی اختلاف، راه حل نهایی برای حل مسئله ی هسته ای عراق را به طور کامل استفاده از توان نظامی و نیز ساقط کردن نظام سیاسی عراق می دانست. به نظر می رسد که در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران نیز این سناریو به عنوان آخرین گزینه مدنظر ایالات متحده می باشد.
  3. سناریوی راه حل انفعالی: این سناریو زمانی تحقق پیدا می کند که اختلاف و تنش برای مدت طولانی تداوم پیدا کند و دو طرف به هیچ طریقی قائل به حل اختلاف و تنش نباشند. در این شرایط، ممکن است در اثر گذر زمان اختلافات کهنه شود و انفعال طرفین در حل آن سبب حل مسئله شود. این سناریو در ارتباط با کره ی شمالی اتفاق افتاده است. بدین معنی که هسته ای شدن کره ی شمالی سبب شد که این مسئله به هیچ طریقی حل و فصل نشود و لذا این احتمال وجود دارد که در اثر گذر زمان، هسته ای شدن کره ی شمالی مورد پذیرش غرب قرار گیرد و لذا کره ی شمالی از انزوای سیاسی و اقتصادی خارج گردد. در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران باید گفت به هر میزان که در مسیر فعالیت های هسته ای ایران پیشرفت حاصل گردد و نیز از سوی دیگر احتمال به کارگیری توان نظامی و حمله ی نظامی علیه ایران، دشوار شود، این احتمال وجود دارد که وضعیت انفعال در رابطه با مسئله ی هسته ای ایران نیز به وقوع بپیوندد و در نهایت غرب حاضر شود فعالیت های هسته ای ایران را به طور کامل به رسمیت بشناسد.

دورنمای رخداد

سناریوی انصراف داوطلبانه صرفاً در ارتباط با بخشی از فعالیت های هسته ای ایران امکان تحقق دارد. از طرفی سناریوی انفعال، صرفاً در بلند مدت و در صورت عدم تحقق دیگر سناریوهای موجود قابل تحقق است. به نظر می رسد که محتمل ترین سناریویی که در حال وقوع می باشد، سناریوی سازش می باشد که در جهت سناریوی تسلیم کردن جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت می باشد. غرب ممکن است با طرح خواسته های زیاد باعث مقاومت جمهوری اسلامی ایران گردد و لذا سناریوی سازش را به صورت عامدانا یا ناخواسته به شکست بکشاند و به سمت تحقق سناریوی تسلیم کردن جمهوری اسلامی ایران حرکت بکند. 

مطالب مرتبط