کامران کرمی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
در حالی كه علاقه به انرژی هسته ای در سطح جهانی رو به افزایش است، این اشتیاق در برخی مناطق مانند خاورمیانه که در کانون امنیت بین المللی قرار دارد، به طور غیرمعمولی تقویت شده است. کشورهای واقع در خاورمیانه هم رقابت های پیدا و پنهانی را با یکدیگر بر سر مسائل ارضی و توازن قدرت دارند، که این امر اشتیاق این کشورها را به سمت دستیابی به تکنولوژی هسته ای برای امور نظامی و دفاعی خود تقویت می کند. در این میان عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که به دلیل موقعیت امنیتی و نظامی، رقابت با قدرت های منطقه ای و واقع شدن در مناقشات و بحران های منطقه ای، در صدد است تا با دستیابی به این تکنولوژی، ضمن تحقق نیازهای علمی و برنامه های تحقیقاتی خود، نگرانی های امنیتی – نظامی خود را نیز پاسخگو باشد. در این میان اظهارات مقامات سعودی و عملکردهای دولت این کشور حاکی از گرایش روزافزون عربستان به سمت دستیابی به تکنولوژی هسته ای است. برای نمونه امیر ترکی فیصل، رئیس سابق سازمان امنیت عربستان که هنوز یکی از چهرههای اثرگذار در عرصه سیاسی عربستان سعودی محسوب میشود، به طور صریح صحبت از لزوم دستیابی عربستان به سلاح هستهای زده است. وی در توجیه این صحبت خود اذعان داردکه باید به بمب هستهای برسیم، چرا که تلاشهای جامعه جهانی برای قانع ساختن اسرائیل و ایران برای دست کشیدن از برنامههای هستهایشان به شکست انجامیده است. از اینرو در این نوشتار به این سوال پاسخ داده می شود که آیا عربستان هسته ای خواهد شد؟ و در صورت تحقق این امر انگیزه ها و اهداف عربستان از دستیابی به این تکنولوژی چیست؟
تحلیل رخداد
عربستان به عنوان بزرگترین کشور صادر کننده نفت در جهان از تصمیم خود برای ساخت 16 نیروگاه اتمی تا سال 2030 میلادی با هزینه بیش از 100 میلیارد دلاری خبر داده است. در دسامبر سال ۲۰۰۶، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، عبدالرحمان عطیه تصمیم مشترک دولت های شورای همکاری را برای تأسیس برنامه تحقیقات هسته ای اعلام کرد. بلافاصله دبیرخانه شورای همکاری خلیج فارس مذاکراتی را با آژانس بین المللی انرژی اتمی در جهت کسب تأیید و حمایت از این طرح آغاز کرد. در بهمن1390 و همزمان با سفر نخست وزير چين به عربستان سعودي، خبري در رسانههاي اين كشور منتشر شد كه از همكاري هستهاي رياض با پكن حكايت داشت. چينيها ظاهرا براي عقد قرارداد نفتي به اين كشور سفر كرده بودند، اما در حاشيه اين ديدار، نخستوزير چين اعلام كرد كه با عربستان سعودي بر سر تاسيس دو نيروگاه هستهاي به توافق رسيده است. پس از گذشت يك ماه از سفر چینی ها به منطقه، در رياض نشستي بين كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس برگزار شد كه محوريت آن همكاري هاي هستهاي بين اين شش كشور بود. در اين نشست درباره نحوه استفاده از انرژي هستهاي و بررسي طرحي براي افزايش همكاري بين كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس با آژانس بينالمللي انرژي اتمي بحث و مذاكره شد. گفتني است عربستان سعودي به غير از چين، از فرانسه هم براي مشاركت در راهاندازي نيروگاههاي اين كشور دعوت به عمل آورده است.
می توان گفت که احساس نياز عربستان براي دستيابي به تجهيزات مدرن نظامي و دفاعي به ويژگي هاي جغرافياي سياسي (ژئوپليتيك)، سرزميني و جمعيتي، ايدئولوژيك و … باز مي گردد. می توان گفت که عربستان سعودی از بهم خوردن توازن منطقه ای بیمناک است و خود را در نگرانی جهان غرب از هدف برنامههای هستهای ایران شریک میداند. کشورهای غربی به رغم تکذیبهای مکرر ایران معتقدند که تهران در حاشیه فعالیتهای هستهای خود در صدد دستیابی به فنآوری تولید تسلیحات هستهای است. از سوی دیگر افزایش تنشها بین ایران و امریکا و بالاگرفتن صحبت هایی مبنی بر احتمال حمله نظامی امریکا یا اسرائیل به ایران که با تهدیدهای تهران به مسدود کردن تنگه هرمز همراه بوده است بر نگرانیهای ریاض افزوده است. بخش قابل توجهی از صادرات نفت عربستان سعودی از این تنگه عبور میکند. در گذشته اتهاماتی درخصوص عربستان سعودی مبنی بر همکاری هسته ای بالقوه با پاکستان وجود داشته است، اما امروزه شواهد چندانی برای حمایت از این ادعا وجود ندارد. مقامات غربی معتقدند که عربستان سعودی و پاکستان توافقی دارند که در صورت به خطر افتادن امنیت عربستان، پاکستان به آن کلاهک هستهای تحویل دهد. امری که در اظهار نظر مقامات سعودی هم به نوعی تاکید شده است که در صورتی که ایران نخستین آزمایش هستهای خود را انجام دهد، ظرف مدت چند هفته، عربستان سعودی سلاح هستهای به دست خواهد آورد. این سلاح هستهای از سوی یک کشور منطقهای در اختیار عربستان قرار خواهد گرفت تا توازن در منطقه برقرار شود.
دلایل هسته ای شدن عربستان
با درنظر گرفتن شرایط پیرامونی عربستان، مهمترین دلایل حرکت این کشور بسوی دستیابی به سلاح هسته ای را این گونه می توان برشمرد:
1. کاستی های عمق استراتژیک
به جز پایتخت عربستان، ریاض، که در مرکز قرار گرفته است، اکثر مراکز جمعیتی و زیرساخت های اقتصادی این کشور در حاشیه خلیج فارس و دریای سرخ قرار دارند. عربستان با در دست داشتن 20 درصد ذخایر اثبات شده نفت دنیا، اولین تولیدکننده این ماده حیاتی اقتصاد بین المللی است. نکته حائز اهمیت این است که اکثر میدان های نفتی این کشور در حاشیه خلیج فارس و در نواحی مرزی است که به آنها می توان تأسیسات حیاتی تصفیه و شیرین ساز آب را نیز اضافه کرد. تمام این تأسیسات و میدان ها اهداف آسانی برای حمله هستند و به راحتی با حمله ای هوایی می توانند نابود شوند. ازسوی دیگر کاستی های عمق استراتژیک بر کارایی نظامی عربستان نیز تأثیر بسیاری دارد و نیروها و مردم این کشور نمی توانند درصورت حمله به مناطق داخلی که کویری و فاقد امکانات زیستی است عقب نشینی کنند؛ دور شدن از ساحل یعنی بدون آب و غذا ماندن و قطع شدن هرگونه امدادرسانی از راه دریا. چنانچه مشاهده می شود این ضعف استراتژیک را می توان بزرگ ترین آسیب پذیری عربستان نامید.
2. توازن منطقه ای با ایران و اسرائیل
درسال های اخیر تلاش بسیاری شده که برنامه صلح آمیز هسته ای ایران برنامه ای نظامی عنوان و از آن به عنوان نیروی محرکه رقابت هسته ای در منطقه خاورمیانه یاد شود. هرچند ایران بسیار کوشیده تا از طریق رایزنی های دیپلماتیک و سیاسی سران کشورهای منطقه از جمله عربستان را نسبت به ابعاد صلح آمیز برنامه هسته ای خود و تهدیدآمیز نبودن آن برای منطقه متقاعد سازد اما شواهد نشان می دهد که آنها با انتقاد از فقدان شفافیت در برنامه هسته ای ایران هنوز نسبت به پیامدهای چنین برنامه ای نگران هستند. این نگرانی به واسطه پیشرفت برنامه هسته ای ایران و پیامدهای استراتژیک آن برای توازن قدرت منطقه ای با تحولات سال های اخیر در محیط پیرامونی تشدید شده است. ازجمله این تحولات سقوط رژیم بعثی به عنوان نیروی متوازن کننده ایران، قدرت گیری حزب الله در لبنان، تقویت روابط حماس با ایران و در نتیجه افزایش چشمگیر نفوذ منطقه ای ایران است. طرح مواردی چون هلال شیعی و ترس مقامات سعودی از افزایش قدرت شیعیان منطقه از لبنان گرفته تا عراق، بحرین و کویت و خود عربستان را نیز می توان به مجموعه نگرانی های خاندان سعودی از ناحیه ایران اضافه کرد.
از سوی دیگر اسرائیل به عنوان رقیب منطقه ای عربستان و برخوردار از توان هسته ای و موشکی از دلایل مهم حرکت احتمالی ریاض به سوی دستیابی به سلاح هسته ای است. اگرچه عربستان به شکل مستقیم وارد جنگ با اسرائیل نشده اما از کلیه جنگ های کشورهای عربی علیه رژیم صهیونیستی حمایت و تاکنون از پذیرش آن به عنوان یک کشور امتناع کرده است. این امر باعث شده تا ریاض همواره ازسوی اسرائیل در معرض تهدید باشد. عربستان پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور را منوط به عقب نشینی رژیم صهیونیستی از سرزمین های اشغال شده پس از جنگ شش روزه و تأسیس کشور فلسطین نموده است. علاوه بر مسائل فوق، عربستان ایجاد منطقه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای را هدف غایی سیاست هسته ای خود اعلام کرده که مخاطب این سیاست به شکل مشخص رژیم اسرائیل است که با هیچ فشاری از سوی آمریکا و جامعه بین المللی برای نابود کردن زرادخانه هسته ای اش روبه رو نیست. این عدم فشار دلیل موجهی برای عربستان است که با گام برداشتن در مسیر دستیابی به سلاح هسته ای توجه بیشتری را به سمت ایجاد منطقه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای جلب کند.
3. فقدان نیروهای نظامی کارآمد
اگرچه عربستان هر ساله میلیاردها دلار خرج خرید ادوات و تسلیحات نظامی می کند، اما ارتش این کشور به لحاظ کمبود پرسنل و تجربه از کارایی موثر برخوردار نیست و نمی تواند از عربستان در مقابل یک حمله گسترده دفاع نماید. کاستی های عمق استراتژیک نیز بیش از پیش به این ناکارآمدی کمک می کند. نشانه هایی از نگرانی مقامات سعودی از چنین ناکارآمدی ای را می توان در خرید ادوات نظامی سیار و متحرک بسیار توسط ریاض بعد از اشغال کویت مشاهده کرد، به امید اینکه هرچه بیشتر از ضعف های نظامی متعارف آن کاسته شود.
دورنمای رخداد
از اواسط دهه 1990 میلادی گزارش های متعدد از تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح هسته ای خبر می دهند. هر چند که تاکنون هیچ سند رسمی ای که نشان دهد عربستان به دنبال ساخت تسلیحات هسته ای است به دست نیامده است. ثروت نفتی در کنار روابط گسترده و رو به رشد با پاکستان و چین از یکسو و ضعف استراتژیک عربستان و ترس از هسته ای شدن ایران از سوی دیگر از دلایل اصلی روی آوردن عربستان به پیشبرد برنامه هسته ای می توان نام برد. از اینرو آنچه از فعالیت ها و آزمایشات هسته ای عربستان برداشت می شود، صرفاً تلاش هایی است برای رقابت با دیگر کشورهای منطقه مانند ایران، عراق و پاکستان. با درنظر گرفتن پیرامون و شرایط امنیتی عربستان آنچه که می تواند محاسبات عربستان را از عدم دستیابی به سلاح هسته ای به سمت دستیابی به تسلیحات مذکور برهم زند یکی بد شدن روابط با آمریکا و ناامیدی از تضمین های امنیتی آن و دیگری احتمال دستیابی تهران به بازدارندگی هسته ای و اعلام آن به صورت آشکار است، که در آن صورت با برهم خوردن توازن قدرت به ضرر عربستان می توان گفت که دستیابی ریاض به توان هسته ای امری محتمل خواهد بود. بنابراین تحقق این امر می تواند شکل بندی قدرت و امنیت را در این منطقه در طول سال های آتی تغییر دهد و رقابت های منطقه ای را وارد مرحله نوینی سازد.