مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آيا سازمان همکاری شانگهای همان ناتوي شرق است؟ گفتگو با دكتر محمود شوري

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

سازمان همکاری شانگهای از سال ۱۳۷۵ به عنوان شانگهای پنج شکل گرفته بود و در سال ۹۰ بعد از پیوستن ازبکستان رسما تشکیل شد. روسیه، چين، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و تاجیکستان از اعضای رسمی آن هستند و ایران، هند، پاکستان و مغولستان از اعضای به عنوان عضو ناظر و افغانستان و ترکیه نیز شریک گفت و گوها هستند. در اين بين با توجه به برگزراي سيزدهمين اجلاس سران شانگهاي طي روزهاي 12 و 13 سپتامبر 2013، با حضور رهبران اعضاي اصلي و ناظر براي بررسي بيشتر دستاوردهاي اين اجلاس و بررسي نقش كنوني شانگهاي در جهان گفتگويي با دكتر محمود شوري كارشناس مسائل اوراسيا انجام داده ايم:

واژگان كليدي: شانگهاي و آسیای مركزي، راهبرد های سازمان شانگهاي، جايگاه شانگهاي در جهان ، نفوذ شانگهاي در آسیای مركزي، ناتوي شرق، شانگهاي و يكجانبه‌گرايي‌هاي ايالات متحده

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: ابعاد اهميت سازمان شانگهاي در مناسبات قدرت و بعد سياسي و اقتصادي كنوني جهان چيست؟

سازمان همكاري شانگهاي به عنوان سازماني كه در دوره بعد از جنگ سرد شكل گرفته و با توجه به اينكه دو كشور مهم و بسيار تاثيرگذار عضو شوراي امنيت يعني چين و روسيه در آن عضو هستند و موضع گيري هايي كه اين دو كشور در سطح بين المللي دارند و نسبت به غرب و امريكا تفاوت هايي دارد سازماني با اهميت ديده مي شود. از نظر من سازمان شانگهاي در يك منطقه كاملا  حساس و ژئوپلتيك نقش آفريني ميكند و جدا از ابعاد اقتصادي همكاري هاي براي اعضا دارد شايد آنچه به اين سازمان اهميت بيشتري مي دهد تبادل نظر و جمع شدن كشورهايي است كه نگاه متفاوتي نسبت به جريان هاي سطح بين المللي است. البته نميتوان همكاري هاي منطقه اي اين سازمان در اين سالها را ناديده گرفت. شانگهاي توانسته است نقش آفريني زيادي داشته باشد و هم اختلافات بين كشورهاي منطقه را كاهش داده و هم فرصتي براي بحث و تبادل نظر در بين كشورهاي و عضو عضو قرار داده است. البته در پاسخ به اينكه اين سازمان به اهداف خود رسيده است يا نه بايد گفت هنوز فاصله زيادي براي رسيدن به اهداف وجود دارد و اين انتظار وجود دارد كه شانگهاي با توجه به تركيب اعضا در مسائل منطقه اي نقش آفريني كند.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: آيا در شرايط جديد شانگهاي مي تواند نويد بخش جبهه‌اي مخالف در مقابل يكجانبه‌گرايي‌هاي ايالات متحده نيز به شمار‌ آيد؟

 رهبران كشورهاي عضو سازمان تاكنون از اينكه خود را جبهه اي در مقابل جبهه غربي تعريف كنند شديدا دوري كرده اند. همچنين برخي از تعابيري كه در مورد سازمان همكاري شانگهاي صورت مي گيرد و آنرا ناتوي شرق تشبيه مي كند امري نيست كه از سوي رهبران كشورهاي عضو شانگهاي مورد تاييد باشد و خود آنان به دنبال چنين اهدافي باشند. هر چند در سازمان همكاري شانگهاي دو كشور نقش اصلي را در آن سازمان دارند و دو كشور هم جهت گيريهايي همسو را در بعد بين المللي دنبال ميكنند و اين جهت گيري ها عمدتا در مقابل جهت گيري هاي غربي به رهبري امريكا قرار دارد، اما ساير اعضاي سازمان يعني كشورهاي آسياي مركزي كشورهايي هستند كه الزاما نمي خواهند خود را در تقابل با قدرت هاي بزرگ قرار دهند و هميشه تلاش كرده اند تا به نحوي روابط خود را با قدرت هاي مختلف متعادل كنند. به همين دليل است سازمان همكاري شانگهاي در اجلاس هاي خود در مورد مسائل مختلف بين المللي مواضعي را اعلام كرده است و برخي مواقع متفاوت از آنچه غرب در نظر دارد است، اما اين موضع گيري ها آنقدر تند نبوده است كه شانگهاي را در جبهه مقابل كشورهاي غربي قرار دهد. لذا شانگهاي بيشتر از جهت  گسترش همكاري هاي منطقه اي و خلا همكاري هاي سياسي، امنيتي و  اقتصادي و پركردن خلا پسا شوروي اهميت دارد.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: در شرايط كنوني آيا عضويت كامل و گسترش همكاري‌هاي ايران با شانگهاي و روسيه در چارچوب سازمان همكاري شانگهاي مد نظر دو قطب اصلي شانگهاي يعني روسيه و چين است؟

سازمان شانگهاي در ابتدا براي خود اصولي را تعريف كرده است و علاقمند است در چارچوب اين اصول اهداف خود را پيگيري كند. يكي از اين اهداف آن است كه شانگهاي تلاش نمي كند كه در مسائل بين المللي خود را به يك طرف از دعوا بدل كند. از سوي ديگر هم يكي از اهداف سازمان همكاري شانگهاي حل و فصل اختلافات منطقه اي است. اين دو جنبه باعث شده است تا كشورهايي همچون ايران، هند و پاكستان همچنان به عنوان عضو ناظر باقي مانند و تاكنون عملا فرصتي براي عضويت كامل آنها  فراهم نشده باشد. با توجه به اينكه ايران در مورد موضوع هسته اي مشكلاتي را با  كشورهاي غربي دارد، اختلاف نظرها بين ايران و غرب جدي است، پرونده ايران در شوراي امنيت سازمان ملل متحد قرار دارد و كشورهايي چون چين و روسيه هم به برخي از قطعنامه اي شوراي امنيت بر ضد ايران راي مثبت داده اند شايد يكي از مهمترين نگراني هاي اعضاي شانگهاي از پذيرش عضويت كامل ايران آن باشد كه مسئله ايران با عضويت كامل آن به مسئله سازمان شانگهاي بدل گردد و شانگهاي مجبور گردد كه در اين مناقشه بين المللي يك طرف دعوا باشد. اين در حالي است كه اعضاي شانگهاي علاقه اي به اين موضع ندارند. به عبارت ديگر شانگهاي هر چند از حق غني سازي ايران دفاع كرده ولي نمي خواهد خود را درگير پرونده هسته اي ايران كند. در اين حال با آمدن دكتر روحاني اراده اي به حل و فصل موضوع در دو سو پيدا شده است. اگر اين مساله به توافق نزديك گردد اين احتمال وجود دارد كه موضوع عضويت ايران در شانگهاي دوباره و به گونه جدي مطرح گردد و با برطرف شدن موضع هسته اي اين كشورها هم با عضويت كامل ايران موافقت كنند.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: سازمان همکاری‌ شانگهای با تاکید بر لزوم توقف هر چه سریعتر خشونت در سوریه آغاز مذاکرات ملی بر پایه اصول توافقنامه ژنو یک را خواستار شد. نگاه اين سازمان به بحران سوربه و تاثير اين نگاه در آينده سوريه چيست؟      

سازمان شانگهاي همچنان كه در مواضع دو كشور اصلي اين سازمان يعني چين و روسيه بارها تكرار شده است بيشتر به دنبال حل و فصل موضع سوريه است و اعتقاد آنها بر اين است كه مساله سوريه در چارچوب هاي ديپلماتيك حل گردد و اگر قرار است  مداخله اي در سوريه صورت گيرد با راي شوراي امنيت باشد. مواضع سازمان همكاري شانگهاي بيشتر از موضع سوريه متاثر از مواضع چين و روسيه به عنوان دو عضو اصلي  شوراي امنيت است.

 

مركز مطالعات بين المللي صلح: مسئولیت ریاست شورای کاری کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای بر عهده تاجیگستان گذاشته شد. با توجه به رابطه خوب ايران با تاجيكستان اين امر چه فرصت هايي را در اختيار ايران قرار ميدهد؟

جمهوري اسلامي ايران بعد از فروپاشي شوي با بيشتر كشورهاي منطقه روابط خوبي را برقرار كرده است. در اين حال هر چند در سالهاي اخير اين روابط تا حدي فروكش كرده و كم رنگ شده، اما با توجه به سياست هاي دولت جديد كه به دنبال گسترش همكاري هاي منطقه اي است (همچنان كه در ديدار دكتر روحاني و آقاي رحمان مطرح شد) روابط دو جانبه تقويت خواهد شد و ايران و كشورهاي منطقه بويژه تاجيكستان و منطقه آسياي مركزي گسترش پيدا خواهد كرد. البته به نظر مي رسد كه در چارچوب شانگهاي دولت جديد بايد همت مضاعفي را براي همكاري با اعضاي شانگهاي انجام دهد و از فرصت هاي موجود براي همكاري اقتصادي و شكست سد تحريم ها بهره گيرد. در واقع كشورهاي آسياي مركزي و عضو شانگهاي از فضاهاي مانور ما در حوزه سياسي و اقتصادي هستند كه مي توان با  ديپلماسي مناسب و كارآمد از آن بهره گيريم.

گفتگو از فرزاد رمضاني بونش

 

مطالب مرتبط