سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
مقدمه
تحول در ژئواستراتژی آسیای مرکزی و قفقاز و خلاء قدرت در سالهای اولیه پس از فروپاشی، برای برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای این ادراک را ایجاد کرد که یک خلاء ژئوپلیتیکی در این منطقه به وجود آمده است. از همین رو، این قدرتها در پی آن بر آمدند تا با به دست آوردن نفوذ و جایگاه مناسب در منطقه و با اتخاذ راهبردها و توسل به ابزارهای مختلف، در ساختار قدرت منطقه سهمی برای خود بیابند. از این رو، در سال های اولیه پس از استقلال با توجه به معطوف شدن توجه روسیه به مشکلات داخلی، فرصتی برای قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای بهوجود آمد تا با توجه به عواملی همچون ارزش ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک آسیای مرکزی و قفقاز، منابع و ذخایر فراوان نفت و گاز خزر، موقعیت گذرگاهی – ارتباطی و ارزش استراتژیک دریای خزر و دریای سیاه، کنترل تولید منابع و خطوط لوله انرژی، توان تأثیرگذاری بر بحرانهای منطقه و علایق مشترک فرهنگی، تاریخی و اقتصادی میان کشورهای منطقه و برخی همسایگان، برای تحقق اهداف خود و پر کردن خلاء قدرت در آسیای مرکزی و قفقاز به رقابت با یکدیگر بپردازند. قدرتهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا که منطقه آسیای مرکزی را در سیاستهای خود بسیار مهم و استراتژیک تلقی مینمودند، با ایجاد شرایط جدید و با حضور و نفوذ در آسیای مرکزی و همچنین قفقاز به تلاشهایی دست زدند. در مقابل، روسیه که این مناطق را جزء حریم امنیتی خود تلقی میکرد، در تلاشاست تا دست سایر رقبا را از این منطقه کوتاه کند. تحول در ژئوپلیتیک منطقه، پیوندهای تاریخی ایران را با کشورهای آسیای مرکزی احیا نمود، ضمن این که شرایط جدید در منطقه ایجاب میکند که ایران دیپلماسی جدیدی را با روسیه از یک سو و کشورهای همسایه در آسیای مرکزی از سوی دیگر اتخاذ نماید و نسبت به آینده منطقه راهبردی مشخص داشته باشد. توجه ایران به آسیای مرکزی با توجه به پیوستگی این مناطق با فلات ایران، همپوشانی حوزه فرهنگ ایرانی – اسلامی، فرصتهای مناسبی را پیش روی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده است.[i]
در نوشتار پیش رو تلاش میشود تا تعاملات سه کشور آمریکا، روسیه و ایران در رابطه با تاجیکستان مورد بررسی قرار گیرد و با ترسیم بعضی از جنبههای سیاست این کشورها، درک روشنتری از نوع روابط آنها با تاجیکستان حاصل گردد.
1- تعاملات روسیه با تاجیکستان
چندی پیش روزنامه «فکت – کامنتاری»[ii] اظهار داشت که روسیه شروع به تهیه یک نسخه از عوامل نفوذ خارجی برای تغییر جریان رهبری در تاجیکستان که به مسکو هم وفادارتر باشد نموده است. آخرین اظهارات و اقدامات تند و جدی که از سوی مقامات رسمی مسکو در قبال تاجیکستان صورت گرفته است، گویای عدم رضایت کرملین از اقدامات رییس جمهور تاجیکستان است. مناسبترین زمان برای انجام این دسته اقدامات که در راستای نفوذ در سیستم حکومتی یک کشور است زمان انتخابات است چراکه در این زمان کل موقعیت سیاسی کشور اندکی ضعیف شده است و این آمادگی را دارد تا به جهات مختلف متمایل شود، سیاست جهانی نیز چندین مرتبه شاهد چنین وقایعی بوده است و به عنوان نمونه میتوان به جریان انتخابات اکراین اشاره کرد. سهراب شریفف، مدیر مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری تاجیکستان و کارشناس مسائل سیاسی این کشور معتقد است که موقعیت رئیس جمهور تاجیکستان پایدار و با ثبات به نظر میرسد، اما علیرغم آن، این اندیشه در او وجود دارد که یک جانشین بالقوه برای خود تعین کند و پیشاپیش برای اتفاق قریبالوقوع که در سال 2013 رخ خواهد داد، آماده گردد.[iii] اکنون مدتی است که روابط مسکو و دوشنبه از مجرای معمولی خارج و درگیر مشکلات متعددی شده است. این امر در پی حمایتهای آشکار روسیه از موضع ازبکستان در بحث بهرهبرداری از منابع هیدروانرژی آسیای مرکزی شکل گرفت و بی تفاوتیهای کرملین در قبال عملکرد مغایر با عرف و موازین بینالمللی تاشکند در توقیف واگنهای حامل کالاهای مختلف به تاجیکستان، به روند سردی روابط دو کشور روسیه و تاجیکستان سرعت بیشتری بخشید. به سبب این نوع سیاست روسیه در قبال تاجیکستان، در نتیجه دوشنبه در راستای مساعدت به حل مشکلات اقتصادی خود که بحران مالی جهانی بر ابعاد آن افزوده است، همکاری با دیگر کشورها در شرق و غرب را گسترش داد.
البته این امر به هیچ وجه برای مسکو قابل قبول نبوده و روسیه نارضایتیهای خود را در قبال نزدیک شدن بیش از حد تاجیکستان به کشورهای غربی، به ویژه آمریکا از هر طریقی بروز میداد. موضع انفعالی مسکو در مورد نقض قوانین حمل و نقل نهادهای فعال در قلمرو شوروی سابق توسط ازبکستان که محاصره اقتصادی تاجیکستان نمونه بارز این موضوع میباشد ، از همین زاویه قابل ارزیابی است.
اکنون به نظرمیرسد که روسیه در حال بازنگری سیاستهای خود در قبال تاجیکستان است و این موضوع هرگز در راستای مساعدت به حل مشکلات موجود دربخش های مختلف اقتصاد تاجیکستان نبوده، بلکه تلاشی از طرف مسکو درجهت دفاع از منافع خود درتاجیکستان وکلا در آسیای مرکزی میباشد. این موضوع اکنون در شرایط کنونی منطقه مذکور و عموما جهان، علاوه بر تسلط بر منابع انرژی، بلکه فراتر از آن به مسائل امنیتی برمیگردد، زیرا ثبات و امنیت در منطقه استراتژیکی آسیای مرکزی، تضمین ثبات و امنیت در کشور پهناور روسیه نیز میباشد.
شریفف معتقد است که امروز تاجیکستان از نظر ثبات سیاسی در حالت نسبتا پایداری قرار دارد، و هیچ تهدید جدی از نظر وقوع کودتا و انقلاب وجود ندارد، ولی از طرفی هم ما باید با خود صادق باشیم، چراکه کشور ما در محیط بینالملل به عنوان کشوری که در آن درگیریهای مسلحانه رخ میدهد، پایگاههای تروریستی در آن وجود دارد و برای انجام حملات تروریستی نیرو تربیت میکند، شناخته شده است. تمام این عوامل یک کشور را ناآرام و بیثبات نشان میدهد و به محض اینکه کشوری در محیط خارج اینگونه نمایان شود بستر مناسبی برای اعمال نفوذ و بهرهبری قدرتها خواهد شد. اما او اعلام کرد که امروز این کشور بهطور جدی با این تهدیدات مبارزه میکند و لحظهای از آنها غافل نیست، و تحلیلگران خارجی که اعتقاد به بیثباتی تاجیکستان دارند، تنها تلاش میکنند تا بر اساس اطلاعات ضعیف و اندکی که در اختیار دارند آهنگ بیثباتی در این کشور بنوازند، ولی این عمل گویای آن است که نظارت جدی بر روند سیاسی و مکانیسمی که وزن ثبات سیاسی تاجیکستان بر آن استوار است ندارند و از این پس ما نسبت به پیشبینیهایی مشابه واکنش نشان خواهیم داد و ماهیت و مکان اصلی آنها را شناسایی میکنیم.
کرملین احساس میکند که تاجیکستان به خاطر جنگ داخلی که در آغاز سالهای استقلال تجربه کرد و همچنین به دلیل برخی جریانهای مخالف که هنوز در این کشور وجود دارد، ذاتا آسیبپذیر است و مسکو میتواند هرچه سریعتر کنترل خود را بر آن اعمال کند، اما تصور نمیکرد که این کشور از روسیه روی برگرداند و متمایل به کشورهای اروپایی و آمریکا گردد.
2- نفوذ آمریکا در تاجیکستان
کشور تاجيکستان پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، هدف اطماع سيري ناپذير واشنگتن در بخشهاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي، نظامي و امنيتي قرار گرفت و اکنون شاهد گسترش روزافزون نفوذ آمريکا در اين کشور فارسي زبان آسياي ميانه هستيم. تاجيکستان به تبع نيازهاي مختلف امنيتي و اقتصادي، تعامل با امريکا را راهکاري براي تقليل مشکلات خود دانسته و بر اين اساس در مقاطع مختلف به روابط نزديک با واشنگتن ابراز تمايل کرده است، هرچند که با واکنش روسیه نیز مواجه شده است.
حادثه 11 سپتامبر نقطه عطفی در تاریخ حضور آمریکا در تاجیکستان و کلا منطقه آسیای مرکزی بود، و موجب شد تا آمريکا به بهانه مبارزه با تروريسم که مرکز آن در افغانستان بود، نيروهاي بسياري به منطقه آسياي مرکزي اعزام کند و بخش اعظم حمله نظامي عليه افغانستان را از اين منطقه انجام دهد. آمريکا با رضايت ازبکستان و قرقيزستان در اين دو کشور پايگاههاي نظامي تأسيس کرد و اجازه عبور از حريم هوايي کشورهايي همچون روسيه، قزاقستان و تاجيکستان را به دست آورد که آغاز نفوذ بيشتر در آينده منطقه بود، بعد از آن به انجام مطالعاتی در زمینه احداث پایگاه نظامی در تاجیکستان اقدام کرد.
آمريکا از نخستين کشورهايي است که پس از فروپاشي شوروي استقلال تاجیکستان را به رسميت شناخت، و پس از قراردادهاي آتش بس، صلح بين نيروهاي اپوزیسیون و دولت و برگزاري کمسیون آتشي ملي روابط خود را با این کشور برقرار کرد. همکاری آمریکا با تاجیکستان در تمامی ابعاد صورت گرفت و شامل کمکهای بشردوستانه به دلیل مشکلات اقتصادی، فعالیت در بخشهای فرهنگی و مخصوصا جذب دانشجویان تاجیک در دانشگاههای آمریکا و همچنین برگزار کردن دورههای فراگیری سبک زندگی آمریکایی[iv]، نفوذ در رسانههای گروهی و اصحاب مطبوعات، نفوذ سیاسی، نظامی و اقتصادی بود. آمریکا در عوض قول مساعد گرفتن از تاجیکستان مبنی بر استفاده از حریم هوایی تاجیکستان در زمان حملات نظامی به افغانستان، تعمیر فرودگاه شهر دوشنبه، کمکهای نظامی به ارزش ارزش 1345000 دلار وکمک به نیروهای مرزبانی تاجیکستان و …را در دستور کار خود قرار داد.
تاجيکستان جذابيتي غير از اهميت استراتژيکي و امنيتي براي امريکا ندارد.[v] امريکا تمايل دارد تا در آسياي مرکزي بماند ودر فضاي نظامي، استراتژِیکي، و ژئوپليتيکي آن به دنبال تحقق آسياي مرکزي بزرگ بدون روسيه و چين و ايران و الحاق آن به خاورميانه بزرگ باشد. افزايش ميزان بازديد نمايندگان بلند پايه ناتو و امريکا درمنطقه و افزايش سرمايهگذاري و اجراي طرحهايي که سخن از آن رفت قابل تامل است. بهتر است دولت تاجيکستان در مسيري گام بردارد که مبتني بر واقعيات است، و تاجيکستان بايد همچنان همکاريهاي امنيتي و سياسي خود با شرکاي سنتي و کشورهاي منطقه را دنبال کند و بداند که غرب قابل اعتماد نيست. امریکا به دنبال ایجاد بستر مناسب برای وقع انقلاب رنگی در تاجیکستان و بیثبات کردن این کشوراست، ولی هدف اصلی فعال شدن دیپلماسی آمریکایی در این کشور فقیر منطقه نیست، بلکه هدف اصلی ذخایر انرژی و موقعیت ژئوپلتیک ترکمنستان و ازبکستان میباشد.
3- گسترش روابط میان ایران و تاجیکستان
زمانی که هیات متشکل از شورای امور خارجه ایران و امامعلی رحمان در دوشنبه با یکدیگر دیدار کردند به طیف گستردهای از همکاری میان این دو کشور پرداخته شد و به مسائلی مانند تقویت توان نظامی، همکاریهای علمی و فرهنگی… توجه خاص نشان دادند. رییس جمهور تاجیکستان معتقد است که روابط این کشور با ایران در فصل جدیدی از مناسبات قرار دارد و توسعه همکاریهای سه جانبه بین ایران، تاجیکستان و افغانستان باید در درجه اول اهمیت قرار گیرد.
ابرقدرتهای جهانی برای تقویت خود در منطقه آسیای مرکزی دست به هر اقدامی میزنند و سعی میکنند که اوضاع را در منطقه ناآرام و بی ثبات نگه دارند، و بر اساس اصول «تفرقه بیانداز و حکومت کن» کار میکنند، ولی ما در منطقه نیازمند آرامش هرچه بیشتر هستیم. زیرا توسعه کشورهای منطقه تنها در سایه آرامش میسر است و سیاستها باید به گونهای باشند که نهایت آرامش در منطقه باشد، لذا نه فقط ایران و تاجیکستان بلکه سیاست همه کشورهای منطقه باید به سمت دوستی گام بردارد.
جمهوری اسلامی ایران برای حل مشکلات میان تاجیکستان و ازبکستان یکسری مذاکرات به انجام رساند، و علیرغم تمام این مذاکرات ضمن اینکه ازبکستان خواهان برقراری ارتباط با ایران است، ولی برای حل اختلاف خود با تاجیکستان خیلی تمایل نشان نداده است. ایران برای حل مشکل ترانزیت کالاهای تاجیکستانی از خاک ازبکستان از کانالهای دیپلماتیک استفاده کرده است و با ازبکستان قراردادی منعقد کرد و مقامات ایرانی اعلام کردند که در صورت لزوم ناچار هستند که به اقدامات دیگری متوسل شوند. مشکل متوقف شدن واگنهای تاجیکی در ازبکستان باعث شد تا مواد و مصالح جهت ساخت و ساز نیروگاه برق «سنگ توده 2 »که توسط ایرانیها انجام میشود به این منطقه نرسد که در نتیجه آن راهاندازی و اتمام فاز اول این ایستگاه به مدت حداقل 6 ماه به تعویق بیافتد. تاجیکستان به عنوان کشور فقیر از لحاظ انرژی فسیلی و غنی از لحاظ منابع آبی توجه ویژهای برای تولید برق و رفع نقضان ها از طریق ساخت نیروگاههای برق آبی دارد. از اینرو سرمایه گذاری ایران در ساخت نیروگاههای برق آبی اهمیت دارد. اما اهمیت دوچندان این موضوع در این است که به اذعان خود مقامات تاجیکستان اگر سرمایهگذاری ایران برای احداث نیروگاه سنگ توده ۲ نبود هیچ گاه روسیه نیروگاه سنگ توده ۱ را که سال گذشته به بهره برداری رسید، تمام نمیکرد.
به نقل از روزنامه «بیزنس- پلتیکا»، روند موجود در سیاست خارجی تاجیکستان در این سالهای اخیر حاکی از آن است که ج.ا.ایران به تدریج در نقش شریک اصلی تجاری این کشور در حال ظهور است و در این رابطه با روسیه و آمریکا در حال رقابت است.[vi] مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران وتاجیکستان نه تنها طی سالهای گذشته دارای نفع دوجانبه بلکه دارای منافع منطقهای و در راستای کمک به صلح و ثبات آسیای مرکزی که بیگانگان چشم طمع به آن دوختهاند، بوده است. سرمایهگذاریهای ایران در تاجیکستان بهعنوان فقیرترین کشور آسیای مرکزی قابل توجه و در زمینههای زیربنایی بوده است. مهمترین این سرمایه گذاریها در زمینه احداث تونل پنج کیلومتری انزاب بوده است و با احداث این تونل ارتباط شمال و جنوب کشور کوهستانی تاجیکستان را که معمولاً در طول سال، شش ماه بسته بود، فراهم کرد، ساخت این تونل از دوره شوروی مطرح بوده اما روسها بعد از استقلال به دلایل سیاسی آن را رها کرده و متخصصان آلمانی نیز کاری نکردند و متخصصان تاجیک نیز تلاششان نتیجه نداشت و نهایتا به دست متخصصان توانمند ایرانی این تونل که بگفته امام علی رحمان رئیس جمهوری تاجیکستان رویای هزار ساله تاجیک بود، احداث شد. اکنون ایران و تاجیکستان آماده انجام پروژه های مشترک هستند و اینک زمینه مناسب جهت گسترش همکاریهای اقتصادی دو کشور در زمینه نیروگاه برق آبی جدید، خطوط انتقال برق از تاجیکستان به دیگر کشورها و سایر زمینه تجاری ، صنعتی و کشاورزی محیا است تا سطح مبادلات تجاری دوکشور مطابق با پتانسیل های دو کشورافزایش یابد.
ایران در پایان دادن به جنگ ویران کننده داخلی تاجیکستان سهم بسزایی داشته است و این مسئله نه از دید مردم تاجیک و نه از دید مردم این منطقه پنهان نیست. با میانجیگری ایران میان نهضت اسلامی و ملی گرایان تاجیکستان و مساعدت سازمان ملل و برخی از کشورهای منطقه دوازده سال پیش توافقنامه آشتی و وحدت ملی در تاجیکستان به امضاءرسید و تاکنون پرباجا بوده است.
سخن آخر اینکه دیگر زمان آن رسیده است که تاجیکستان نهتنها در منطقه بلکه در میان کل کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق به عنوان یک کشور با ثبات، منسجم با سیستم امنیتی بالا حضور یابد. باید بداند که ایالات متحده تنها به بهانه مبارزه با تروریسم، اما با هدف تضعیف و نفوذ در جبهه استراتژیک جنوب غرب آسیا به این کشور نزدیک شده است، ودلسوز این کشور نیست. روسیه نیز در طول تاریخ نشان داده است که هرکز در روابط خود با متحدانش پایبند اصول اخلاقی نبوده است و هرگاه که منافع خود را در جای دیگر بیابد به سادگی ارزشهای اخلاقی را زیر پا مینهد. سیاست روسیه در مسئله بین ازبکستان و تاجیکستان و یا مسئله عدم واردات میوه خشک به بهانه بیماری فلج اطفال از تاجیکستان که ضرر اقتصادی بسیار زیادی به تاجیکستان زد، به سادگی گویای این مسئله است. بر خلاف برخی از کشورها، حضوراقتصادی ایران در تاجیکستان وسرمایه گذاری در این کشور ناشی از انگیزه های سیاسی نیست بلکه برای کمک به توسعه این کشور ، ثبات در منطقه و ناشی از پیوندهای عمیق تمدنی است. سفر رئیس جمهوری ایران به تاجیکستان میتواند همکاریهای مشترک دو کشور در زمینه مسایل مهم سیاسی وامنیتی منطقه را افزایش دهد، و حسن نیت ایران به تاجیکستان را ثابت کند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که آسیای مرکزی به عنوان هارتلند برخی از جغرفیدانان به علت همسایگی با سه حوره تمدنی روسیه ، چین و ایران و حوزه خزر از اهمیت بسیار استراتژیک برخوردار است. تاجیکستان آرام وبدون جنگ و درگیری خواست ج.ا. ایران است وتامین امنیت و ثبات این همسایه فارسی زبان ایران به مثابه حفظ آرامش و امنیت در مرزهای ایران است.
[i] – http://caspiansea.mihanblog.com/extrapage/article4
[ii] – http://fakty.ua/categories/politics
[iii] – http://www.asiaplus.tj/area/21.html
[iv] – WWW.ADYANNEWS.COM (10/6/1389 , 28 MAY 2008
[v] – Кеннет Ю. Гросс, Становление таджикско-американских отношений, http://russian.dushanbe.usembassy.gov/history.html
[vi] – http://www.toptj.com/ShowNews.aspx?news_id=BCDDE6BA-CEAE-4A08-8BF9-2335A5EE6FF9