مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آذربایجان و ارمنستان, وضعیت نظامی و قره باغ – گفتگو با دکتر افشار سلیمانی کارشناس مسائل قفقاز

اشتراک

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC


دردو  سال گذشته و همزمان با بی نتیجه ماندن روند مذاکرات ارمنستان و جمهوری  آذربایجان بر سر مساله قره باغ مقامات باکو همواره به استفاده از اهرم نظامی برای باز پس گیری قره باغ توسل جسته اند در این بین از نگاه شما اگر نگاهی به وضعیت نظامی کنونی دولت آذربایجان داشته باشیم این کشور  با چه تحولاتی در سالهای اخیر روبرو بوده است ؟

این امر بدیهی است  که کشوری که 20درصد خاکش توسط کشور دیگری  اشغال شده است  و پس از گذشت 20 سال  هنوز موفق به باز  پس گرفتن اراضی  خود وبازگردندان 1میلیون آواره جنگی به محل  زندگی شان نشده است ،سخن از توسل به اهرم نظامی بمنظور آزاد سازی ازاضی خود  از تصرف اشغال کننده  بزند و افزایش توانمندیهای  نظامی خودرا به رخ طرف مقابل و  بازیگران منطقه ای وبین المللی بکشد .در این حال در پاسخ به بخش دیگر پرسش باید گفت که به موازات تحقق عملی پروژه نفتی در آذربایجان بویژه تولید نفت از اولین کنسرسیوم نفتی موسوم به قرارداد قرن از معادن آذری ،چراغ وگونشلی در بخش مورد ادعای آذربایجان در دریای خزرو افزایش درآمد این کشور ،مقامات آذری نسبت به افزایش درآمدها وهزینه های بودجه سالانه در طول 10 سال گذشته اقدام نمودند ودراین رهگذر نسبت به افزایش بودجه نظامی در سنوات بودجه مبادرت نموده واز این محل درراستای تقویت بنیه نظامی کشور خود گامهائی برداشتند.درهمین زمینه پس از دیدار رسمی الهام علیف رئیس جمهور آذربایجان از ایران  در زمستان 1383 وبازدید از نمایشگاه توانمندیهای نظامی ایران ،وی دستور تاسیس وزارت صنایع دفاعی کشورش را صادر نمود.این اقدام درجهت تلاش برای تولید ادوات نظامی صورت گرفت و ظرف 5سال گذشته این کشور به پیشرفتهائی دراین خصوص نائل شده است. مزید براین اقدام ،باکو نسبت به ارتقاء سطح نظامی خود از حیث آموزش افسران ،درجه داران وسربازان براساس استانداردهای ناتو نیز همت گمارده است. باکو برای سال 2011 قریب یک ونیم میلیارد دلار بودجه نظامی درنظر گرفته است.تحول درپتانسیل نظامی جمهوری آذربایجان و احتمال توسل به نیروی نظامی توسط این کشور بمنظور آزادسازی اراضی اشغالی خود دو مقوله متفاوت است .هرچند که در بدو امر و ظاهر بسیار هم سنخ ومرتبط با یکدیگر هستند.مضاف براینکه برغم تلاش باکو درجهت افزایش بنیه نظامی ،این کشور با محدودیتهائی دراین زمینه مواجه است .این درحالیست که این کشور در چارچوب مبارزه با تروریسم با آمریکا ونیروهای ائتلاف وناتو همکاری میکند وهمچنین درقالب طرح مشارکت برای صلح ناتو فعال است و قرارداد با این سازمان نظامی –سیاسی درمورد همکاریهای انفرادی دارد و از مشورتهای کارشناسان این نهاد بهره مند می شود.در این حال کشورهای غربی وروسیه علاقمند به تقویت بنیه نظامی آذربایجان نیستند و اصولا قصدندارند این کشور در مقابل ارمنستان تقویت شود .علیرغم عدم تمایل اینجانب به دخالت فاکتور دین ومذهب در فرایند حل مناقشه قره باغ کوهستانی ،متاسفانه باید بگویم که کشورهای گروه مینسک قصدندارند این بحران به نفع آذربایجان حل وفصل نمایند.روسیه نیز که خود موجد اصلی این بحران است همواره درکنار ارمنی ها بوده است و درتصرف اراضی آذربایجان از ابتدای شروع مناقشه نقش اساسی داشته است.دریک دوماه گذشته تمدید قراداد حضور پایگاه نظامی روسیه در خاک ارمنستان تا سقف 49 سال و برعهده گرفتن امنیت ملی این کشور پیام بسیار منفی از سوی مسکو به باکو بود.اصولا مسکو با چنین رفتاری نباید در ترکیب گروه مینسک باشد که ماموریت حل بحران را برعهده دارد.گذشته از این در پاسخ به این سوال که آیا اقدامات باکو برای تقویت بنیه نظامی خود ازیک سو و تهدید به اقدام نظامی برای آزاد سازی اراضی اشغالی خود از سوی دیگر جدی است یا نه ؟ باید بگویم که به نظر اینجانب باکو در جهت افزایش توان نظامی خود اقدماتی نسبی انجام میدهد ،اما از حیث عملیاتی نمودن پتانسیل خود تحرک قابل وصفی مشاهده نمی شود یعنی شاهد مانورهای نظامی پی درپی در سطوح مختلف و تقویت روحیه نظامی گری در میان ملت آذربایجان از طریق رسانه های گروهی و کانالهای تلویزیونی نیستیم.


در شرایط کنونی وضعیت نظامی جمهوری  آذربایجان را در مقایسه با ارمنستان چگونه مورد بررسی قرار می دهید و در این بین تا چه حدی توازن قوا بین دو کشور  و جود دارد ؟

بسیار روشن ومبرهن است که آذربایجان از لحاظ مولفه های قدرت(مساحت  ،جمعیت ،درآمد ملی  ،منابع نفت وگاز ،موقعیت |ژئو  پولیتیک و…) برتر از ارمنستان است .وهمانگونه  که پیشتر نیز اشاره  نمودم بودجه نظامی  آذربایجان بسیار  بیشتر از بودجه  نظامی ارمنستان است .به نحوی که می توان گفت  بودجه نظامی آذربایجان  چند برابر یا اندکی بیش از کل بودجه ارمنستان است.لذا از این منظر کفه ترازو به نفع آذربایجان است.در این میان آنچه که سبب سنگینی کفه به سوی ارمنستان می شود حضور نظامی روسیه در ارمنستان و حمایت قاطع این کشور از ارامنه است. این حضور وحمایت در شرایطی صورت می گیرد که کشورهای غربی به این اقدام کرملین اعتراضی نمی کند و به لحاظ سیاسی بیشتر در کنار ارمنستان است هرچندکه شعارهای عامه پسند رفتار عادلانه درموضوع حل مناقشه قره باغ سردهند.


سرژ سارکسیان رییس جمهوری ارمنستان مان طی سخنرانی خود در اجلاس سازمان امنیت و همکاری اروپا با اشاره به سخنان رهبر آذربایجان و استفاده ار اهرم نظامی اعلام داشته که در صورت خطر شروع مجدد جنگ از سوی آذربایجان ، ارمنستان استقلال قره باغ را به رسمیت خواهد شناخت در این حال با وجود اینکه چندی پیش نیز شناسایی استقلال  قره باغ در پارلمان ارمنستان رای نیاورد  نگاه ایروان به مساله شناسایی استقلال قره باغ چیست ؟آیا ارمنستان از این امر به عنوان اهرم فشاری بر ضد ایروان استفاده می کند ؟

پر  واضح است که تهدید  سرژ سرکیسیان مبنی بر شناسائی استقلا قره باغ در صورت حمله نظامی آذربایجان  ،صرفا نمایشی است  و قصد استفاده  ابزاری از این اقدام  احتمالی را دارد.البته  درصورتی که روزی مسکو منافع خودرا در شناسائی استقلال  قره باغ ببیند  چنین اقدامی غیر محتمل  نیست .اما از آنجا شناسائی اوستیای  جنوبی و آبخازیا  از سوی روسیه با اقبال منطقه ای وبین المللی مواجه  نشد این احتمال ضعیف به نظر می رسد. مزید براینکه مسکو نگران اعلام استقلال  جمهوریهای قفقاز  شمالی در درون فدراسیون روسیه است و شناسائی سرزمینهای مذکور در گرجستان از سوی روسیه به ظن بنده اشتباه استراتژیک کرملین نشینان است.روند تحولات قفقاز شمالی و داخل فدراسیون روسیه به سمت باز شدن طی مسیر می کند و دردهه های آینده تحولات شگفتی را محتملا در این منطقه می توان شاهد بود.


به  نگاه شما  مهمترین  عواملی که سبب هر گونه تغییر در وضعیت  کنونی(نه جنگ ونه  صلح ) و آغاز یک در گیری  بین دو کشور همسایه در قفقاز جنوبی  خواهدشد چه عواملی هستند ؟

تغییر وضعیت نه جنگ ونه  صلح در قفقاز جنوبی  و دراتباط با مناقشه قره باغ کوهستانی بیش از آنکه به تصمیمات  دولتهای دو کشور درگیر  و نقش ایران  وترکیه مربوط باشد به نقش روسیه و  بازیگران فرا منطقه  ای وابسته است.ارمنستان از سوی لابی ارمنی  در آمریکا ،اروپا (بویژه  فرانسه )  و روسیه  و کشورهای غربی مورد حمایت است .آذربایجان  صرفا از سوی ترکیه  مورد حمایت است .حمایت  آنکارا هم بیشتر جنبه سیاسی ونرم افزاری دارد نه جنبه نظامی  و سخت افزاری . البته تحولات داخلی این کشورها نیز در این موضوع تاثیر گذار است .درارمنستان احتمال بروز تغییرات در عرصه سیاسی بیشتر از آذربایجان است. بعنوان مثال در صورتی که نیروهای مخالف سرکیسیان به قدرت برسند در رویکرد ایروان نسبت به حل بحران قره باغ تغییراتی بوجود خواهد آمد.برغم حمایتهای موجود از از ارمنستان ،اوضاع اقتصادی این کشور مساعد نیست و کماکان مهاجرت ارامنه از این کشور به کشورهای غربی ادامه دارد.در این حال در صورت پیروزی جناح تر پتروسیان در ارمنستان ،ایروان موضع نرمتری در راستای حل بحران قره باغ نشان خواهد داد. نزدیکترین راه برای حل این بحران از دید باکو اصول تجدید نظر شده موسوم به سند مادرید است که ایروان هنوز موافقت خودرا با آن اعلام نکرده است.ظرف دوسه گذشته نیز نشستهای سران آذربایجان وارمنستان در آستراخان با حضور رئیس جمهور روسیه و متعاقبا نشستهای وزرای خارجه سه کشور مذکور و نشست اخیر سران سازماان امنیت وهمکاری اروپا در آستانه به نتیجه ای ملموس در راستای حل بحران منجر نشد.ودر صورت ادامه وضع موجود بعید است در آینده نزدیک این بحران حل وفصل شود.


به  نظر شما در  صورت  وقوع در گیری  محتمل آینده بین  ایروان و باکو چه سناریو هایی را  برای پیامد های آن می توان متصور شد  ؟در این بین  موضع قدرت های منطقه  ای (نظیر ایران و  ترکیه )و کشور های  سران گروه مینسک (روسیه, فرانسه و امریکا) واتحادیه ارو پا چه خواهد بود ؟

به  نظر بنده درحال  حاضر دولتهای درگیر  و کشورهای منطقه  و خارج از منطقه  هیچ یک تمایلی به شروع جنگ میان این  دوکشور ندارند.ظاهرا  ادامه وضع موجود  در شرایط کنونی  با درجات متفاوت منافع  همه این کشورها وبازیگران را تامین  میکند.البته دراین  میان بیشترین زیان را ارمنستان می بیند و پس آز آن آذربایجان. اما به فرض تقریبا محال ،درصورت آغاز جنگ میان این دوکشور سناریو های ذیل از سوی بازیگران مختلف محتول است :

-حمایت  نرم افزاری و  سخت افزاری روسیه  از ارمنستان

-اتخاذ  موضع بینا بینی  و دعوت از دو  کشور برای خاتمه  جنگ و حل مشکل  از طریق مذاکره  ازسوی ایران

-اعلام  مخالفت نهادهاوکشورهای  اروپائی و آمریکائی  و سازمان ملل  متحد با شروع  جنگ و تاکید  بر بازگشت به  شرایط قبل از  آغاز جنگ مجدد  و حل وفصل مناقشه  از طریق مذاکرات  مسالمت آمیزدوجانبه  و استفاده از  پتانسیل گروه مینسک

-حمایت  ضمنی و پنهانی  نرم افزاری کشورهای  غربی از ارمنستان

گامهای  ضروری برای حل مناقشه از نگاه اینجانب :

توافق باکو –مسکو در خصوص حل مسائل خود

توافق مسکو با کشورهای غربی در خصوص منافع منطقه  ای

توافق آنکارا با ایروان و  باکو درخصوص مسائل  دوجانبه ای و سه جانبه ای

توافق بازیگران منطقه ای وفرا منطقه ای پیرامون  مسائل امنیتی و  اقتصادی منطقه  قفقاز جنوبی

توافق باکو –ایروان در خصوص مسائل دو جانبه ای ومنطقه ای

توافق پیرامون وضعیت  حقوقی قره باغ  ،کریدور لاچین  ،سایر اراضی اشغالی آذربایجان و تعیین  تقدم وتاخر تخلیه  اراضی مناطق متصرفه و باز گشت آوارگان  جنگی به موظن اصلی و  تبادل اسرا

مطالب مرتبط