مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آثار و پیامدهای پاسخ بی سابقه جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل

اشتراک

 

 

 دکتر علی قلی جوکار

   جامعه شناس و پژوهشگر بین الملل 

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

 

 

مقدمه 

از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران،یکی از اهداف مهم جمهوری اسلامی ایران حمایت سیاسی و دیپلماسی از مردم فلسطین که به ناحق سرزمین شان توسط رژیم اشغالگر اسرائیل مورد تجاوز و اشغال قرار گرفته، و مابقی سرزمین و خانه های شان نیز به طور مستمر در معرض اشغال، تخریب، شهرک سازی بوده است. این سیاست جمهوری اسلامی مورد خشم رژیم اسرائیل و متحد اصلی آن یعنی ایالات متحده آمریکا و سایر دولت های مهم غربی قرار گرفته است. حمایت سیاسی و دیپلماتیک ایران همواره باعث کنشگری های دشمنانه آشکار و پنهان سیاسی، دیپلماسی، و اقدامات تخریب گرانه و حتی ترور شخصیت های علمی، امنیتی دانشمندان ایران توسط عوامل این رژیم در داخل و خارج از مرزهای ایران شده است.در مقابل این رژیم و متحدان غربی و منطقه ای اش نیز دائما ایران را متهم به حمایت های مالی و تسلیحاتی از نیروهای طرفدارش در منطقه که از آن ها تحت عنوان نیروهای نیابتی یاد می کنند.

این کنشگری های مخاصمه آمیز میان طرفین به صورت پنهان و آشکار ادامه داشته است تا اینکه پس از حمله حماس در غزه به رژیم اسرائیل، این رژیم با محاسبه ناشیانه و پشتگرمی از قدرت های غربی چون ایالات متحده آمریکا، اقدام به حمله به کنسولگری ایران در دمشق کرد که در اثر آن یکی از فرماندهان بلند مرتبه نظامی و چند نفر از مستشاران امنیتی ایران در سوریه به شهادت رسیدند. پس از این حمله که یک مکان دیپلماتیک است و حمله مراکز دیپلماتیک و سفارتخانه های دولت ها از دیدگاه حقوق و روابط بین الملل به مثابه حمله به خاک آن کشور محسوب می شود . لذا جمهوری اسلامی ایران از حقوق ایجاد شده بر اثر این حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق استفاده و اعلام کرد که این حمله را به مثابه حمله به خاک کشور تلقی کرده و به خاطر ایجاد بازدارندگی نظامی و امنیتی و محاسبه و بازنگری و تجدید نظر اسرائیل نسبت به کنش های خصمانه اش علیه منافع،اشخاص، امنیت ملی ایران و سایر کنشگری های ستیزه جویانه اش علیه ایران در آینده، به این حمله اسرائیل پاسخ لازم را خواهد داد. بعد از آن ، نماینده  جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد از این شورا خواست که این تجاوز اسرائیل را محکوم کند و اعلام کرد ایران به این تجاوز که به مثابه حمله به خاک ایران است پاسخ لازم را خواهد داد .لذا جمهوری اسلامی ایران  پس از حدود ده روز از تجاوز اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه ، و اعلام پاسخ قطعی ایران به این تجاوز، ایران با حدود سیصد پهپاد و موشک ها مختلف مستقیما به خاک اسرائیل حمله کرد. حمله ای که در نوع خود از لحاظ تاریخی و در نیم قرن اخیر در خاورمیانه بی سابقه بوده، و حتما در حافظه ی تاریخ خواهد ماند . 

 

آثار و پیامدهای حمله ایران به خاک اسرائیل 

الف لزوم بازبینی مجدد اسرائیل در کنشگری  

حمله مستقیم ایران به اسرائیل در پاسخ به تجاوز اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، آن هم پس از ده روز جنگ روانی و اعلام قبلی ، نشان داد که علیرغم حمایت گسترده قدرت های غربی از جمله ایالات متحده آمریکا، بریتانیا،و فرانسه و همکاری و حمایت برخی از کشورهای عربی منطقه همچون اردن ، اسرائیل باید در رهگیری پهپادها و موشک هایی که به سمت اسرائیل شلیک شده بودند، اسرائیل باید در استراتژی های کنشگری اش علیه ایران به تجدید نظر اساسی بپردازد چرا که ادامه استراتژی های قبلی اسرائیل احتمالا آن را تبدیل به جنگی فراگیر و منطقه ای خواهد کرد که در نهایت به نفع این رژیم و دولت های متحد غربی اش نخواهد بود. این بدان مفهوم است که بر اساس گفته مقامات نظامی و امنیتی و دیپلماسی ایران در صورت ادامه ی استراتژی خصمانه اسرائیل و حمله یا تجاوز علیه اشخاص، منافع و قلمرو  ایران، پاسخ ایران بسیار شدیدتر و ویرانگرتر خواهد بود .در آن صورت اگر همان طور که ایالات متحده اعلام کرده در حمایت از اسرائیل وارد مقابله با ایران خواهد شد که در آن صورت کل منطقه خاورمیانه وارد جنگی همه جانبه و ویرانگر شده، و در این صورت می توان گفت تقریبا اکثریت زیرساخت های انرژی نفت خیز و دارای انرژی های فسیلی خاورمیانه که اقتصاد جهانی به خصوص اقتصاد جهان غرب به آن وابسته است نابود شده ، احتمالا اقتصاد و تجارت جهانی برای مدت طولانی مختل خواهد شد و احتمالا اگر موجودیت ایران مورد تهدید جهان غرب قرار گیرد ،احتمالا اولین و اصلی ترین بازنده چنین جنگ ویرانگری در منطقه ، اسرائیل به علت جغرافیای محدود و کوچک خواهد بود. مطمئنا به همین خاطر بوده است که قدرت های غربی مانع از پاسخ نتانیاهو نخست وزیر افراطی اسرائیل نسبت به پاسخ به حمله ایران به خاک آن کشور گردیده اند . 

 ب کنشگری های عاقلانه تر کشورهای عرب منطقه خلیج فارس 

اگرچه اکثر کشورهای منطقه خلیج فارس دلخوشی از سیاست های نظام جمهوری اسلامی ایران ندارند و همواره مواضعی بر خلاف منافع ملی و سرزمینی ایران داشته اند، اما پس از حمله مستقیم و بی سابقه ایران به خاک اسرائیل ، متوجه  آثار و پیامدهای خطرناک یک جنگ فراگیر منطقه ای ناشی از جنگ ایران و اسرائیل شدند .لذا بجز کشورهایی چون اردن و برخی دیگر که به حمایت و رهگیری موشک ها و پهباد های شلیک شده ایران به سمت اسرائیل شدند، بر اساس برخی شنیده ها اکثریت آن ها  از در اختیار گذاشتن آسمان و خاک خود به ایالات متحده آمریکا و اسرائیل مخالفت و خودداری ورزیده اند .البته مقامات سیاسی و نظامی ایران میز در این خصوص قبلا هشدار لازم را به همه کشورهای منطقه داده بوده اند . 

پ- دریافت پیام توازن جدید کشورهای همسایه و منطقه 

صبر و تحمل ایران در مقابل حملات مستمرّ اسرائیل به مستشاران نظامی امنیتی خود در سوریه، ترور دانشمندان هسته ای و ایجاد خرابکاری های زیاد آن در برخی از صنایع نظامی و هسته ای ایران، برخی از کشورهای عربی و غیر عربی همسایه ایران را بر آن داشته بود که کنش های صبورانه ایران را به حساب ضعف استراتژیک و عدم توانایی در پاسخگویی به رژیم اشغالگر سرزمین های اشغالی، گذاشته ، و در برخی مواقع پا را فراتر نهاده ، برای رسیدن به اهداف جاه طلبانه خود، به اندیشه همکاری با اسرائیل در مرزهای خود با ایران افتاده ، یا بر خلاف منافع ملی و طویل المدت ایران و بر خلاف قاعده حسن همجواری و همسایگی، به همکاری های غیرقابل قبول و غیر دوستانه در طرح ها پروژه های پنهانی خلاف منافع ملی ایران روی بیاورند. اما پاسخ قاطع و مستقیم و بی سابقه نیروهای مسلح ایران به خاک اسرائیل این پیام قاطع نیز به چنین کشورهایی فرستاد تا در سیاست ها و کنشگری های خود با ایران به بازبینی و تامل بیشتری کننند . 

ت- لزوم مدیریت رفتار افراطی دولت اسرائیل توسط ایالات متحده آمریکا در منطقه 

پاسخ قاطعانه و بی سابقه پهبادی و موشکی ایران به اسرائیل علی رغم حمایت مهمترین قدرت های غربی شامل ایالات متحده آمریکا ، بریتانیا و فرانسه و برخی کشورهای منطقه در رهگیری پهپادها و موشک های ایران به سمت خاک اسرائیل با آخرین و جدیدترین و مدرن ترین سامانه های نظامی ضد هوایی آنها ، و عبور بسیاری از این پهپادها و موشک ها از این سامانه ها،و اصابت و هدف قرار دادن مراکز نظامی و امنیتی مهم اسرائیل، اولا ؛ نشان از دست توانای ایران در دفاع از خود دارد ، ثانیا؛ ایران توانایی سرکوب هر کشور متخاصمی در منطقه و فراتر آن را دارد. همچنین این پاسخ قاطعانه و قدرتمند، این پیام را به قدرت های فرامنطقه ای به خصوص به ایالات متحده آمریکا ارسال کرد که در طرح ها و برنامه های کوتاه ، میان و بلند مدت نظامی و امنیتی و اقتصادی و سایر برنامه های خود در آینده ، از فکر هرگونه حمله و تجاوز احتمالی خود و متحدانش به ایران تجدید نظر کامل کرده، و منبعد  ایران را به عنوان یک قدرت منطقه ای غیر قابل شکست، بدون هزینه سنگین به رسمیت بشناسند و قبول نمایند که در صورت اشتباهی خطرناک ، تمام نیروها و پایگاه های خود در منطقه تا آفریقای شرقی و اروپای جنوبی را در معرض نابودی قرار خواهد داد. در صورت چنین جنگ خطرناک و فراگیری، علاوه بر خطرات احتمالی پیش گفته ، باید نظاره گر اضمحلال اقتصاد منطقه ای و جهانی بود . نتیجه چنین جنگ فراگیر خطرناکی چیزی جز اختلال در اقتصاد و تجارت جهانی که وابستگی شدیدی به انرژی منطقه خاورمیانه و خلیج فارس دارد، و احتمالا حذف اسرائیل از منطقه خاورمیانه، نخواهد بود. اما براساس همه قرائن و کنشگری های دو ماه اخیر قدرت های فرامنطقه ای غرب و ایالات متحده آمریکا و دولت های عرب حاشیه خلیج فارس، به نظر نمی رسد ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا و ناتو تا این قدر  بخاطر اسرائیل حاضر به چنین ریسک و خطر گزافی باشند. لذا به همین خاطر بود که اکثر قدرت های غربی سعی در مهار کنشگری های نتانیاهو نخست وزیر افراطی اسرائیل با فشار آوردن بر او ، مانع از پاسخ به حمله مستقیم ایران به خاک اسرائیل گردیدند و توانستند وضعیت بحرانی پیش آمده میان ایران و اسرائیل را به نوعی مدیریت کنند. 

 

ث- پیامدهای یک جنگ احتمالی فراگیر بر ایران 

اما پاسخ پهپاد و موشکی بی سابقه ایران به اسراییل غیر این که قدرت منطقه ای و بازدارندگی ایران را  ثبت تاریخی کرد و به رخ منطقه و جهان کشاند، نشان داد چنانچه جنگی فراگیر و منطقه ای میان ایران و اسرائیل یا میان ایران و ایالات متحده آمریکا صورت بگیرد، طبیعی است علاوه بر خسارات زیانبار بر طرف های مقابل، منطقه و حتی جهان، ایران نیز به شدت متحمل پیامدهای خطرناکی خواهد شد که می توان مهمترین این پیامدهای احتمالی را عبارت از موارد زیر دانست ؛ 

– نابودی و تخریب زیرساخت های مهم کشور شامل پل ها،جاده های مواصلاتی، سدها ، نیروگاه های برقی و آبی ، مراکز صنعتی و تولیدی ، کارخانجات صنعتی و …. ،  

– تحریم های شدید اقتصادی و تجاری ، و ورشکسته شدن احتمالی بیش از پیش اقتصاد ضعیف کشور و در نتیجه مستاصل شدن مردم در امور معیشتی ، رفاهی و اقتصادی و … ، 

  – نابودی نیروگاه ها و مراکز هسته ای و تحقیقات هسته ای صلح آمیز ، 

–  نابودی مراکز صنعت نظامی، پادگان ها و مراکز نظامی و امنیتی ، 

– افزایش وتوسعه نفوذی های بیگانه و جاسوسان آنها و فروش اطلاعات مراکز حیاتی کشور توسط نفوذی ها و جاسوس های داخلی به بیگانگان ، 

– افزایش گسترده تر فساد و رانت خواری و آسیب های اجتماعی در چنین موقعیت های بی سامان اجتماعی، 

– احتمال از هم گسیختگی اجتماعی و افزایش نارضایتی مردم و احتمال قیام گرسنگان ، 

– ضعف و تحلیل قوای نظامی، انتظامی و امنیتی کشور و در نتیجه احتمال چشم طمع برخی از همسایگان به قلمروهای مرزی کشور ، 

– افزایش احتمال توطئه بیگانگان و برخی از همسایگان و حتی برخی از اپوزیسیون های طرفدار واگرایی اجتماعی و جدایی طلب  برای واگرایی های قومی، مذهبی و اقلیتی، و تحریک اقلیت های قومی و مذهبی در استان های مرزی و گوشه های مختلف کشور، 

– سایر موارد 

 

د- سناریوها و راهبردهای حفظ بازدارندگی جدید و تقویت آن 

برای اولین بار ایران در تلافی حمله اسرائیل به کنسولگری خود در دمشق ، با اعلام قبلی، با بیش از سیصد پهپاد و موشک های مختلف خاک اسرائیل را هدف حمله ی مستقیم خود قرار داد . برخی از تحلیلگران با توجه به آگاهی ایران از توان و حجم زرادخانه هسته ای اعلام نشده ی اسرائیل و توان بالای نظامی آن به خصوص توان نظامی هوایی آن، این اقدام بی سابقه جمهوری اسلامی ایران را نشانه ای از تمایل ایران برای تبدیل شدن به «یک قدرت هسته ای شده» می دانند. از طرفی دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران را متهم کرده است که ایران اورانیم غنی شده ی لازم حداقل برای ساخت سه بمب اتمی را در اختیار دارد که می تواند ظرف یک هفته اقدام به تولید آن کند. برخی منابع هم معتقدند که ایران دارای توان ساخت هفت بمب اتمی با غنی کردن اورانیم های ذخیره؛ 5/3 درصد،20 درصد و 60 درصد در حد غنای لازم برای ساخت بمب اتمی،است. ایران ضمن تایید دارا بودن دانش و فن آوری ساخت بمب ، گفته است که تمایلی به ساخت بمب اتمی ندارد چرا که براساس فتوای رهبر جمهوری اسلامی ایران و دکترین هسته ای اش،فعلا چنین تمایلی ندارد.اما برخی از مقامات و مسئولین مرتبط کشور اعلام کرده اند اگر نیروگاه ها و مراکز هسته ای و یا موجودیت ایران مورد تهدید قرار گیرد، امکان تغییر این دکترین وجود دارد.

در هر صورت تهاجم تلافی جویانه ایران به خاک اسرائیل، و کارنامه حملات قبلی ایران به دو کشور اتمی جهان دیگر از جمله؛ ایالات متحده آمریکا و پاکستان ، به نظر می رسد «در آستانه توانایی تولید بمب ها و سلاح های هسته ای» قرار گرفته است . این گزاره ؛ با اذعان و تایید دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی ( IAEA) قدرت های نظامی جهان چون ایالات متحده آمریکا بر این موضوع،تایید گردیده، و  نشان از نیل ایران به «وضعیت بازدارندگی نظامی» دارد. یکی از ویژگی های مهم این بازدارندگی نظامی، باید کاهش سطح درگیری ها و چالش های نظامی، و در نتیجه آغاز ثبات در منطقه باشد. اما به نظر می رسد که قدرت های منطقه ای چون اسرائیل و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس نتوانند بازدارندگی نظامی ایران را تحمل نمایند. لذا سعی خواهند کرد یا خود به چنین وضعیتی برسند که در این صورت یک رقابت پنهانی میان قدرت های منطقه شکل خواهد گرفت؛ یا سعی خواهند کرد خللی در جهت کاهش توان بازدارندگی نظامی ایران از طریق ایجاد اخلال و اقدامات خرابکارانه در مراکز حساس نظامی، امنیتی و هسته ای، نمایند، و یا از طریق حمایت و تحریک به واگرایی اقلیت های قومی و مذهبی برای بی ثبات سازی و خدشه در اتحاد و انسجام اجتماعی و ملی، نیات خود را به اجرا بگذارند. حال این سوال مطرح می شود که برای حفظ توان بازدارندگی نظامی امنیتی و تقویت آن و ثبات در کشور، به چه راهکارهای بایسته ای باید اندیشید؟ 

اولین عامل مهم برای حفظ بازدارندگی نظامی و امنیتی یک کشور همگامی و حمایت اکثریت مطلق مردم و جامعه از حاکمیت و دولت حاکم به مفهوم اعم است. چنانچه چنین حمایتی از جانب مردم و جامعه از حاکمیت و نظام حاکم بر جامعه ای صورت نگیرد، هیچ بازدارندگی نظامی و امنیتی تضمینی ایجاد نمی کند همان طور بازدارندگی نظامی و امنیتی اتحاد جماهیر شوروی سابق ، برای آن کشور تضمینی ایجاد نکرد. لذا در اینجا به علت عدم ارتباط موضوع و عدم اطاله کلام، از آن می گذریم.

 از جانب دیگر فرض بر این است که استراتژیست ها، کارشناسان و اندیشمندان امنیتی- نظامی کشور که برای ایجاد بازدارندگی نظامی امنیتی کشور تلاش و زحمت فراوانی کشیده اند قطعاً برای حفظ ، ثبات و تقویت این بازدارندگی، پس از این مرحله هم چاره ای اندیشیده و سناریوهای مهمی را روی میز قرار داده اند. با این فرض اخیر به نظر می رسد برخی از مهمترین راهبردها و راهکارهای حفظ بازدارندگی نظامی امنیتی کشور برای حفظ ثبات و منافع ملی و سرزمینی کشور، به شرح زیر باشد ؛

– اصلاح وضعیت اقتصادی کشور که در وضعیت مطلوبی قرار ندارد ،  

– حفظ محیط زیست و سرمایه های کشور از جمله منابع آب های سطحی و زیر سطحی ، منابع معدنی و منابع و انرژی های فسیلی ، …. 

– گسترش و تکثیر منابع درآمدی کشور مثل توسعه منابع انرژی های پاک و ارزان قیمت داخلی و خارجی مثل توسعه بهره برداری از انرژی های بادی ، خورشیدی ، و …. 

– جلوگیری از خام فروشی منابع کشور ،

– توسعه و حمایت از ساخت زیر ساخت ها و تبلیغ صنعت گردشگری تاریخی ، میراث فرهنگی ، تاریخی و طبیعی کشور، 

– توسعه صنعت ساخت و ساز و عمران و رفاه و توسعه شهرسازی با حفظ هویت ملی و فرهنگی و معماری ایرانی اسلامی ، 

– توسعه صنعت دریایی شامل؛ توسعه صنعت ساخت کشتی های سبک ، نیمه سبک و کشتی های سنگین در سواحل بی شمار و طولانی کشور با دعوت از سرمایه گذاران خارجی که هم تولید سرمایه و هم تولید اشتغال به کار جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی را به دنبال خواهد داشت ، 

– توسعه صنعت کشتی سازی نظامی و ناوهای سنگین جنگی،باربری، لجستیک و پشتیبانی به خصوص کشتی های عظیم الجثه و سنگین همچون ناوهای هواپیمابر و هلیکوپتر بر و مشابه که با انرژی ها و سوخت های هسته ای کار می کنند؛ چرا که احتمالا ما دارای ظرفیت بالایی از توان تولید سوخت های هسته ای صلح آمیز برای اینگونه مصارف صنعتی و اقتصادی در این صنعت خواهیم بود ، 

– توسعه حفاظت از منابع و محیط زیست دریایی در دریا و سواحل دریای مازندران در شمال و سواحل خلیج فارس در جنوب کشور ، 

– اتخاذ سیاست های همگرایانه، مسالمت و متعادل با همه کشورهای همسایه با حفظ منافع ملی و حفظ مرزها و قلمرو ها و سرحدات کشور و حمایت از مرزنشینان کشور ،

– اتخاذ سیاست ها و استراتژی ها با کلیه کنشگران جهانی متعادل به نفع منافع ملی و ثبات زا ،بجز رژیم صهیونیستی ،

– ایجاد روابط اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و هنری با کلیه کنشگران جهانی بجز رژیم اسرائیل در جهت گسترش منافع ملی و مردم ایران ، 

– برقراری اقتصاد شبکه ای با کلیه همسایگان صرف نظر از مواضع سیاسی آنها با حفظ منافع ملی، امنیتی و …. در کوتاه ، میان و بلند مدت ، 

– فعالیت در جهت همگرایی با کشورها و دولت های هم فرهنگ ، هم زبان ، دارای تاریخ و فرهنگ و سرنوشت مشترک به خصوص کشورهای حوزه فرهنگ ایران یا ایرانشهری چون تاجیکستان، افغانستان،ازبکستان، ارمنستان، آذربایجان، پاکستان، عراق و…. ،و ایجاد اتحادیه کشورهای دارای مثلا زبان مشترک ، فرهنگ مشترک ،….. 

– اتخاذ سیاست روابط خارجی متعادل و منعطف و غیرتهاجمی ، انعقاد قراردادها و معاهدات دو یا چند جانبه بر اساس منافع ملی کوتاه ، میان و بلند مدت با کنشگران جهانی، منطقه ای و همسایگان ،

بدیهی است چنین راهکارها و راهبردهایی بدون داشتن یک اقتصادی پویا، پیشرفته با حداقل دخالت دولت در آن ،برای پشتیبانی و پیشبرندگی بازدارندگی نظامی و امنیتی پایدار، بسیار سخت خواهد بود. در وضعیت فعلی ، کشور ما به وضعیت بازدارندگی نظامی و امنیتی نزدیک گردیده و یا در آستانه آن می باشد اما باید اذعان نمود تا رسیدن به اقتصاد پیشرفته، پویا، با ثبات و پایدار، میزان مطلوبی از رفاه اقتصادی جامعه،و میزانی از رشد و پیشرفت پایدار، فاصله زیادی داریم که ضرورت دارد منبعد نظر، نگاه و رویکرد ها وسیاست های تصمیم سازان و تصمیم گیران اصلی جامعه معطوف به این موضوع باشد. با شناختی که نسبت به ظرفیت ها و پتانسیل ها و منابع موجود در کشور به خصوص ظرفیت نیروهای انسانی ،جوانان مستعد و با هوش بی نظیر، نخبگان به همراه دانشمندان و دانشگاهیان و موقعیت عالی کشور در منطقه ، وجود دارد، امید می رود حتما این امر عظیم و واجب، رسیدنی و قابل تحقق خواهد بود. به امید آن روز . 

 

 

مطالب مرتبط