سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه
شبهجزیره کره از سال ۱۹۰۵ به تصرف ژاپن درآمد و پنج سال بعد به طور رسمی بخشی از کشور ژاپن شد. با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم قسمت شمالی در بلوک شوروی و قسمت جنوبی در بلوک آمریکا قرار گرفت.. به این ترتیب کره شمالی صاحب حکومتی کمونیستی و کره جنوبی صاحب حکومتی طرفدار غرب شد، در حالی که هر دو مدعی حکومت بر کل شبهجزیره بودند، این اختلاف در سال ۱۹۵۰ به جنگ کره انجامید که در سال ۱۹۵۲ با پیمان آتشبس خاتمه یافت. مناسبات روسيه و شرق آسيا پس از پايان جنگ سرد در سال1991 تنها در حوزههاي اقتصادي محدود شد، و اين كشور پس از فروپاشي شوروي با كاهش حضور خود در اين منطقه گذشته از نگاه راهبردي دهه 50 و 60 ميلادي تنها افزايش حضور آمريكا را نظارهگر بوده است. اما آنچه روسيه را وادار به افزايش تحرك در اين منطقه ميكند، وجود كشوري به نام كره شمالي است چرا كه روسيه بعنوان وامدار سنت سياسي شوروي و كره شمالي در دهههاي گذشته روابط گستردهاي باهم داشتهاند. با اين وجود روابط كنوني روسيه و كره شمالي را بايستي بسيار متفاوت از روابط اتحاد جماهير شوروي و اين كشور دانست، زيرا وضعيت قوا در نظام بين المللي دوران جنگ سرد و پسا جنگ سرد تفاوت گستردهاي با يكديگر كرده است و روسيه امروز، هرچند در تعاملات بين المللي وزنهاي سنگين به شمار ميآيد اما وزن و تاثيرگذاري آن به مانند دوران دو قطبي و حاكميت اتحاد جماهير شوروي نيست. باوجود چنين شرايطي، چه انگيزهاي ميتواند باعث تشويق روسيه براي ايفاي نقش در شبه جزيره كره شود؟
تحلیل مسئله
اگرچه سياست خارجي روسيه در دوران مدوديف داراي رويكرد قالب «آتلانتیکگرا» به معناي توجه به ژئوپلتيك غرب است، اما شرق آسيا نيز به دليل مجاورت جغرافيايي، حضور فراگير آمريكا در شبه جزيره كره و پتانسيلهاي اقتصادي، براي روسيه حائز اهميت فراوان است. بنابراين، وجود پايگاه سنتي به نام كره شمالي، مسكو را در جهت متوازن سازي نيروهاي شكل دهنده روندهاي سياسي و امنيتي اين منطقه کمک ميكند. به طور کلی روابط روسیه و کره شمالی در سالیان اخیر را میتوان به سه مرحله کلی تقسیم نمود:
1- اولین مرحله زمانی است که روابط میان روسیه و کره شمالی به طور قابل ملاحظهای تغییر یافت. در سالهای آغازین بعد از جنگ جهانی دوم که تعاملات بینالمللی زیر سلطه قوانین سخت نظامی و سیاسی قرار داشت و کمترین سطح ارتباطات میان روسیه و کره شمالی وجود داشت، اما این دو کشور در سال 1961 به عقد قرارداد صلح اقدام نموده و بعد از آن روابط میان این دو کشور تغییر یافته و به تدریج بر اساس اصول و قوانین بینالمللی آغاز به همکاری نمودند. بعد از عقد قرارداد صلح هر دو کشور پیش از هرچیز منافع ملی و دولتی خود، به ویژه منافع استراتژیک، سیاسی و اقتصادی خود را در نظر گرفتند.
2- در این مرحله روابط سیاسی بین دو کشور شدت مییابد و منجر به بازدید ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه درست 2 ماه بعد از آغاز ریاست جمهوری میگردد. این اولین ملاقات رسمی یکی از رهبران روسیه( همچنین اتحاد جماهیر شوروی) از کره شمالی بود که در ژانویه 2000 صورت گرفت، بعد از آن نیز دو ملاقات رسمی توسط «کیم جونگ ایل» در سال 2001 و 2002صورت گرفت. در این زمان هرچند که روابط دو کشور هنوز در حالت متناقض، بیثباتی و نا پیوسته بود، اما روند رشد تعاملات اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی به سرعت رو افزایش بوده است.
3- در این مرحله هر دو کشور تلاش مینمودند تا افکار عمومی شهروندان را در جهت مثبت سوق دهند، در رسانههای کره شمالی اخبار و برنامههای تند و جهتدار نسبت به سیاستهای داخلی و خارجی روسیه و سیاستهای کرملین را متوقف کردند. روسیه نیز به نوبه خود، در رسانهها و مطبوعات رسمی، همچنین در رسانههای الکترونیکی انتقاد نسبت به کره شمالی و مواضع آن را به شدت کاهش داد. همزمان، یک مکانیسم همکاری بینالمللی سه جانبه میان روسیه، کره شمالی و کره جنوبی به ویژه در حوزه اقتصاد به وجود آمد.
در این رابطه به صورت کلی این سوال ایجاد میگردد که سیاست تغیر نوع روابط میان روسیه در کره شمالی از اهداف خاص کرملین بود و یا اینکه منحصرا از برنامههای ویژه ولادیمیر پوتین در سیاست خارجی به شمار میآمد. از آنجا که توسعه و بهبود روابط بین دو کشور یک فرآیند دو طرفه است که در آن منافع هر دو باید در نظر گرفته شود، لذا شناسایی اهداف استراتژیک میان هر دو کشور مطرح میگردد. شاید بتوان گفت که بهبود روابط میان روسیه و کره شمالی نتیجه عملکرد کارآمد مدیریت و دیپلماسی ولادیمیر پوتین بود.
در ارزیابی روابط اصولی و حائز اهمیت بین دو کشور، روند توسعه استراتژیک در بالاترین سطح اهمیت قرار دارد، و ضرورت تعین حد و مرز و دامنه فعالیتهای دوجانبه میان روسیه و کره شمالی و تدوین استراتژی چگونگی همکاری بلند مدت میان این دو کشور از مهمترین مسائل موجود به شمار میآید. بنابراین، پیگیری هر دو کشور به منظور گسترش و تحکیم روابط امنیتی و نظامی که شامل فروش تسلیحات نظامی و قطعات یدکی هواپیما و همچنین مسئله تسلیحات هستهای در کره شمالی است را به همراه دارد.
روسیه نقش سازندهای در حل و فصل مسائل هستهای کره شمالی دارد و این کشور به حمایت گستره روسیه به خصوص در مذاکرات شش جانبه نیاز دارد، مدتی پیش از مرگ «کیم یونگ ایل» رهبر کره شمالی نیز، رهبران سیاسی دو کشور بر ضرورت همکاری دوجانبه و از سرگیری مذاکرات هستهای شش جانبه تاکید کردند. گفتنی است مذاکرات شش جانبه کره شمالی از سال 2008 متوقف شده و تلاشها برای از سرگیری آن تا کنون بی نتیجه بوده است. اما مهم آن است که کره نیز باید در جهت توسعه و تعمیق روابط خود با روسیه درصدد یافتن راهحل و اقداماتی واقعی و قابل اجرا باشد، لذا پیش از هرچیزی جمهوری کره باید روابط چند جانبه خود و بهویژه روابط دوجانبه خود با فدراسیون روسیه را در حوزه امنیتی تقویت نماید، و اقدامات عملگرایانهای را در جهت تعمیق و توسعه روابط با روسیه بیابد و به مرحله اجرا درآورد.
علاوه بر آن بسیار ضروری است تا روسیه با نقش برجستهتری به عنوان میانجی در عادی سازی روابط میان کره شمالی و آمریکا و همچنین کره شمالی و ژاپن حضور یابد، و از طریق کانالهای مستقیم و غیر مستقیم گفتگو و طرح پیشنهادات معقول و منطقی به کره شمالی و آمریکا، به منظور برقراری امنیت در منطقه اقدام به عمل آورد. اکنون چند سالی است که روسیه به صورت کاملا فعالانه پیگیر مذاکرات سیستم تامین و برقراری صلح و امنیت در شبه جزیره کره است، و قطعا خود کره نیز باید به صورت فعالانه در این مورد مشارکت داشته باشد. برای دستیابی به موفقیت در این زمینه و ایجاد یک محیط مناسب برای وحدت دو کره نیاز به توسعه و تعمیق روابط سه جانبه اقتصادی میان روسیه و کره شمالی و جنوبی است.
چند ماه پیش از مرگ رهبر کره شمالی یک هیئت نظامی روسی به ریاست دریادار “کنستانتین سیدینکو” فرمانده نیروهای شرق دور ارتش فدراسیون روسیه برای انجام مذاکراتی به پیونگ یانگ سفر کردند، و طرفین در مذاکرات خود به بررسی امکان از سرگیری همکاریهای نظامی ارتشهای دو کشور و حتی برگزاری مانورهای مشترک با «اهداف انسان دوستانه» پرداختند، و این مقام بلندپایه نظامی روس، اصلیترین هدف این سفر را تقویت روابط دوستانه بین نیروهای مسلح دو کشور دانست. به عقیده کارشناسان، فعال شدن تماسها با مقامات کره شمالی از یک سو میتواند به تقویت امنیت مرزهای شرقی روسیه کمک کند و از سوی دیگر مواضع روسیه در حل و فصل مشکلات شبه جزیره کره را تقویت نماید. به گفته آنان، تقویت روابط روسیه با کره شمالی باید مورد استقبال چین هم قرار بگیرد که از یک سو شریک راهبردی پیونگ یانگ محسوب میشود و از طرف دیگر به روسیه به چشم یک رقیب در این راستا نگاه نمیکند. همکاری نیروههای مسلح دو کشور، همکاریهای اقتصادی به ویژه در زمینه ماهیگیری و همچنین جنگلداری، و علاوه بر آن افزایش سطح همکاریهای هنری به تدریج به ایجاد روابط حسنه بین روسیه و کره شمالی منجر شد.
تجزیه و تحلیل دقیق روابط روسیه و کره شمالی، اجازه میدهد تا ما به درک درستی از رخدادها و تحولاتی که در خارج از منطقه رخ میدهد، برسیم. پس از به قدرت رسیدن کیم جونگ ایل پایههای سیاست خارجی روسیه و کره شمالی بر اساس عناصر عملگرایانه توسعه اقتصادی تحکیم شد. چیزی که در حال حاضر بر اساس مطالعه وضعیت موجود روشن است، اینکه روسیه اصلا تمایلی به فروپاشی رژیم کنونی کره شمالی ندارد، و رخ دادن این اتفاق مشکلات عمده ژئوپلتیکی و اجتماعی در سراسر شبه جزیره کره ایجاد خواهد کرد.
برای تعین چشم اندازهای استراتژیک روابط بین روسیه و کره شمالی نیاز به تجزیه و تحلیل جامع روند تغییرات و روابطی که در بالا بدان اشاره شد و همچنین درک عمیقی از سیاست خارجی کلیدی هر دو کشور است. با توجه به تغییرات خارجی معاصر، در روابط میان روسیه و کره ظاهرا در مقایسه با زمان شوروی ویژگیهای جدیدی به چشم نمیخورد، اما در عمل میتوان تفاوتهای بسیار مهمی قائل شد. پیش از هرچیزی اینگونه که به نظر میرسد استراتژی و سیاست روسیه در ارتباط با کره شمالی از روابط الزاما قراردادی تبدیل به روابط میان ذینفعان شده است، و از روابط ایدئولوژیک قدیمی تبدیل به روابط عملگرایانه و خاص با هدف دستیابی طرفین به منافع ملی شد.
«کیم جونگ ایل» چند ماه پیش از مرگ، پس از 9 سال که از آخرین دیدار رسمی رئیس جمهوری روسیه و کره شمالی میگذشت، به دعوت مدودیف برای دیداری یک هفتهای رهسپار روسیه شد. این دیدار در یک پایگاه نظامی در شهر اولان اودا واقع در سیبری شرقی انجام گرفت، و گفتوگوهایی دربارهی از سرگیری مذاکرات شش جانبه بر سر برنامهی اتمی کره شمالی انجام گرفت. افزون بر آن، شرکت عظیم روسی گازپروم که قصد داشت یک خط لوله گاز از روسیه به کره شمالی و کره جنوبی بکشد، قرارداد خود را به امضا رساند. این خط لوله گازی برای هر دو کشور سودمند خواهد بود، و به عبارتی از یک طرف موجب افزایش قدرت حوزه انرژی روسیه و افزایش وابستگی گازی شبه جزیره کره به این کشور میشود، و از طرف دیگر هم شاید به گونهای حس برتری جویی کره شمالی نسبت به کره جنوبی را پاسخ خواهد داد.
دورنمای مسئله
روسیه و کره شمالی در روابط خود یک دوره از بیگانگی سیاسی و ایدئولوژیک را تجربه نمودهاند، اما در دراز مدت با توجه به اهمیت استراتژیک کره شمالی برای روسیه به احتمال زیاد به دنبال تجدید و توسعه روابط خواهند بود. البته با توجه به برخی مشکلات اقتصادی در هر دو کشور، بهویژه در کره شمالی به نظر میرسد که برخی محدودیتها در مسیر توسعه روابط وجود داشته باشد. نزدیک شدن آمریکا به مرزهای روسیه هرگز برای این کشور مطلوب نبوده و نخواهد بود، لذا یکی از دلایل تلاش روسیه برای مهار بحران و نزدیک شدن به کره شمالی به منظور اقناع کردن این کشور برای تداوم مذاکرات این است که آمریکا کره شمالی را اشغال نکند. در اين زمينه، روسها به همراه چين، با ورود به مذاكرات شش جانبه صلح با كره شمالي و ايفاي نقش، تلاش كردهاند تا بحران در اين منطقه را مديريت كنند؛ اما به نظر ميرسد كه براي اين امر به عناصر و شاخصهاي متفاوتتري همچون؛ ايجاد نقش فعالتر براي ايجاد توازن ميان نيروهاي شكل دهنده شبه جزيره و طراحي گامهاي عملياتي براي صلح پايدار در اين منطقه نياز باشد. بر اين اساس روسيه تلاش مي كند تا با ارايه مشوقهاي لازم به كره شمالي نظير كمك50 هزار تني غلات و دعوت از ‘كيم جونگ ايل’، اين كشور را به ادامه مذاكرات براي خروج از بن بست فعلي ترغيب كند. در نهايت به نظر ميرسد كه روابط روسيه و كره شمالي به عنوان نمادي از سنت توازن نيروها در شبه جزيره كره که از زمان جنگ سرد باقي مانده، اما در دهه جديد اين سنت بسيار تحت تاثير افزايش قدرت كشورهاي منطقهاي و حضور مستمر آمريكا پيچيدهتر شده است. در چنين روندي، آنچه روسيه را ميتواند به احياي اين رابطه در نظام جديد بين الملل و بسترسازي براي توازن نيروهاي تاثيرگذار اميدوار بكند، رويكرد رهبران كره شمالي به ادامه همكاري ها و در نتيجه كاهش اثرات فشار آمريكا بر مسكو از جمله در قالب طرحهاي برتري جويانه چون سپر دفاع موشكي ناتو است.
در زمينه نقش روسيه در گفتگوهاي شش جانبه میتوان گفت كه نوعي سیاست بینابینی در رفتار و موضعگيريهاي مسكو در قبال مساله هستهاي كره شمالي وجود دارد. در پي گفتگوهاي راهبردي رهبران روسيه و آمريكا، اعلام حمايت از خلع سلاح اتمي كره شمالي از محورهاي مهم توافقات دو كشور بوده است. اما برخلاف اين گونه رويكردها نوع سياستهاي اعمالي مسكو در قبال تحولات منطقه شرق آسيا نشان ميدهد كه روسيه چندان بيميل نيست كه رقبايي چون آمريكا و ژاپن را درگير چالش هستهاي كره شمالي نگاه دارد و مانند چين به عنوان برگ برنده از مساله اتمي كره شمالي بهره جويي كند.
کره شمالی به دنبال آن است تا از وابستگی سنتی و یک طرفه به چین جدا شود و در نتیجه چنین سیاستی و با توجه به اینکه اقتصاد کره شمالی هنوز تا حد زیادی وابسته به چین است، به دنبال دریافت کمکهای بشردوستانه روسیه است تا بتواند از میزان وابستگی اقتصادی خود بکاهد، اما در عین حال به دنبال حفظ رابطه متعادل هم با چین و هم با فدراسیون روسیه است. در نهایت به عنوان سخن آخر میتوان گفت که روسیه در تلاش است، تا در نقش تامین کننده و متعادل کننده روابط پیچیده میان کره شمالی و کره جنوبی ظاهر گردد، و با این عملکرد نقش ژئوپلتیکی خود را تقویت نماید، و البته منافع اقتصادی خود را نیز تامین نماید. علاوه بر آن روسیه اعلام نموده است که مرگ «کیم جونگ ایل» رهبر کره هیچ تغییری در مناسبات میان دو کشور ایجاد نخواهد کرد.