اردشیر پشنگ
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
اقلیم کردستان عراق در سالی که گذشت روزها و بعضاً لحظات بسیار حساسی را سپری نمود در برهه ای از زمان که عملاً این کشور با ظهور داعش به سه بخش تقسیم شده بود مقامات کرد از رسیدن زمان تعیین حق سرنوشت خود در این کشور صحبت می کردند و در برهه ای دیگر از زمان با حمله داعش به همین منطقه شاهد تلاش ها برای دفاع و عدم سقوط اربیل مرکز آن بودیم. در بخش نخست از نوشتار پیش رو مهمترین تحولات سیاسی و امنیتی در شمال عراق در سال 2014 مورد بررسی قرار می گیرد و در بخش دوم و پایانی مهمترین تحولات دیپلماتیک و اقتصادی در کنار چشم انداز تحولات و رخدادهای آتی در سال 2015 مورد توجه قرار می گیرد.
واژگان کلیدی: عراق، حکومت اقلیم کردستان عراق، احزاب کردستان عراق، حزب اتحادیه میهنی، استقلال کردستان عراق، داعش.
تحلیل رخداد
الف- مهمترین تحولات سیاسی اقلیم کردستان عراق در سال 2014
- احیای دوباره حزب اتحادیه میهنی: در عرصه مسائل سیاست داخلی در سال مذکور شاهد تکاپوی دوباره حزب اتحادیه میهنی برای احیای جایگاه از دست رفته اش پس از انتخابات پارلمان محلی 2013 بودیم. انتخابات پارلمانی عراق و بخصوص عملکرد مناسب حزب مذکور در استان کرکوک باعث شد تا یکبار دیگر حزب مذکور که همچنان دچار بحران جانشینی در داخل خود است بطور موقت به تحکیم خود دست زند. اما این مهم نیز مانع از اجماع لازم درون حزبی در تعیین رئیس جمهور جدید عراق نشد و در زمانی که همگان انتظار رسیدن «برهم صالح» به کرسی ریاست جمهوری را داشتند در نهایت «فواد معصوم» یکی دیگر از چهره های کهنه کار اتحادیه میهنی به این مهم دست یافت.
- تحکیم روابط حزب دموکرات و گوران: ادامه روند رو به رشد روابط میان جنبش گوران به رهبری «نوشیروان مصطفی» به حزب دموکرات تحت امر «مسعود بارزانی» در سال 2014 یکی دیگر از شاخصه های این سال به شمار می رود که عملاً اتحاد استراتژیک سابق میان اتحادیه میهنی و حزب دموکرات را بیش از پیش تحت الشعاع خود قرار داد.
- اختلاف بر سر مساله حق تعیین سرنوشت: یکی دیگر از مسائل مهم در عرصه داخلی کردها در عراق، ادامه اختلافات و رقابت های حزبی بر سر مسائل مختلف از جمله مطرح شدن مساله حق تعیین سرنوشت بود. در این خصوص در میان طیف های مختلف حزب اتحادیه میهنی آرای متفاوتی مطرح شد حتی برخی به صراحت برخلاف نظر اعضای احزاب دموکرات و گوران خواهان تبدیل شدن کرکوک به یک منطقه فدرالی متمایز با اقلیم کردستان شده و هستند چنین اختلافاتی با در نظر گرفتن این واقعیت که حزب مذکور در استان کرکوک کرسی های پارلمانی بیشتری دارد قابل تامل تر خواهد بود. همچنین اختلافات دیگری بر سرچگونگی دفاع و یا تقسیم تسلیحات وارده از خارج به پیشمرگان، مدت زمان رهبری بارزانی در اربیل و … نیز مطرح بود. در کل باید گفت در سال 2014 همچنان علقه ها و وابستگی های حزبی چربش بیشتری بر منافع عمومی حکومت اقلیم کردستان داشت و دارد.
- طرح جدی تر حق تعیین سرنوشت کُردها: درست چند روز پس از ظهور نسخه جدید و نیرومند داعش در عراق که توام با شکست های فاجعه بار ارتش و تسخیر موصل، تکریت و بخش های گسترده ای از خاک عراق بدست این گروه رادیکال –تروریست، مسعود بارزانی بطور رسمی در کنفرانسی مطبوعاتی ضمن ابراز انتقادهای گسترده به نحوه مدیریت مالکی و فرار ارتش عراق بجای دفاع از مردم، از رسیدن موعد حق تعیین سرنوشت کُردها در عراق خبر داد. وی چندی بعد در پارلمان محلی کردستان حضور یافت و پارلمان نیز کمیسیونی را بدین منظور تعیین و مامور کرد.
- پیروزی قابل توجه در کرکوک: یکی از مهمترین نتایج انتخابات پارلمانی که نتایج نهایی آن در بهار 2014 اعلام شد پیروزی قابل توجه کردها در استان کرکوک و کسب 8 کرسی از 12 کرسی رقابتی در این منطقه مورد مناقشه بود. (کرسی سیزدهم بطور خودکار به اقلیت ترکمن در آن داده می شود) این امر در سمت و سوگیریهای پارلمانی در مباحث مربوط به تعیین سرنوشت این استان مطمئناً موثر خواهد بود.
- تسخیر مناطق مورد مناقشه: در سال 2014 و پس از ظهور داعش و عقب نشینی های ارتش عراق از مناطق مختلف باعث شد تا پیشمرگان کُرد بلافاصله کنترل این مناطق خالی شده که در معرض تهاجم داعش قرار داشتند را بدست آورند و در کنار دفاع از ساکنین آن، ماده 140 قانون اساسی را عملی شده بخوانند. طبق ماده 140 قانون اساسی دولت عراق موظف می بود در سال 2007 زمینه های برگزاری همه پرسی در مناطق مورد ادعای کردها در چهار استان دیالی (خانقین)، کرکوک، صلاح الدین (دوزخورماتو) و نینوا (شنگال و …) را فراهم سازد؛ اما دولت مالکی عملاً اقدامی برای برگزاری چنین رفراندومی انجام نداد و همین امر به یکی از اختلافات جدی کُردها با بغداد تبدیل شد چرا که آنان معتقد بودند سیاستهای دولت جدید ادامه سیاستهای ضد کُردی نظام بعث در عراق است. اینک اکثریت مناطق مورد مناقشه در دست کردها است و در آنسوی این مناطق نه ارتش عراق بلکه شبه نظامیان سیاه پوش داعشی قرار دارند. مطمئناَ تعیین سرنوشت این مناطق همچنان یکی از مسائل حساس و اختلاف انگیز میان طرفین در سال 2015 و سالهای بعد باقی خواهد ماند.
- کنار گذاشته شدن نوری مالکی: یکی از مهمترین چالش های موجود در روابط اربیل و بغداد از سال 2011 به بعد به روابط پرمناقشه و پرتنش میان بارزانی و مالکی باز می گردد. مسعود بارزانی در این دوره حتی در صدر ائتلافی شامل شیعیان، سنی ها و کُردها قرار گرف که طرح استیضاح نوری مالکی را به پارلمان این کشور بردند و اگر حمایت ناگهانی و قابل تامل جلال طالبانی از مالکی نبود مالکی پیش از انتخابات جدید از قدرت کنار گذاشته می شد. همین مسائل باعث افزایش تنش میان کردها و دولت مرکزی شد و نخست وزیر در این زمان با بکار گیری «استراتژی فرار رو به جلو» عمدتاً بدنبال ایجاد بحرانهای جدید از جمله «بحران بودجه» برای عدم حل بحرانها و تعهدات سابق در خصوص ماده 140 قانون اساسی، مساله پیشمرگان، نفت و … بود. سرانجام ماراتن تنش های میان مالکی و بارزانی در فردای پس از انتخابات کنار گذاشته شدن مالکی بود البته در این اقدام مخالفت جدی دیگر گروههای سنی و شیعه در عراق، متحدان منطقه ای از جمله ایران و فرامنطقه ای از جمله آمریکا را بایستی بسیار موثر ارزیابی کرد چرا که مالکی حتی با اعلام طرح وضعیت فوق العاده امنیتی در بغداد در روز اعلام حمایت نخست وزیری حیدرالعبادی توسط دیگر گروهها نشان داد پتانسیل اقدامات هرچه تنگ تر کردن فضای سیاسی عراق را نیز دارد.
- مشارکت در دولت جدید: مساله مهم دیگر اعلام حمایت از دولت جدید عبادی توسط کردها بود. البته این حمایت با کش و قوسهای فراوانی همراه بود و هنوز تردیدها و اما و اگرهایی در میان کردها در این خصوص دیده می شود. اما به نظر می رسد عبادی با مشی میانه روانه تر و نیز با توجه به آسیب پذیری بیشتر دولت در شرایط فعلی، توان نزدیک شدن به کردها و یا دادن وعده های عملی تر به آنان را دارد.
- تلاش برای کاستن اختلافات: اعلام دستیابی به توافقاتی با دولت مرکزی در باب مسائل مختلف از جمله بودجه و فروش نفت در سال 2014 چندبار از سوی رسانه ها مطرح گردید اما هربار پس از چندی طرفین از عدم عملیاتی شدن این توافقات سخن به میان می آوردند اما در کل روند طرفین تلاش برای کاستن از اختلافات بود هرچند هنوز راه دشوار و طولانی در این خصوص وجود دارد.
- مهمترین مسائل امنیتی اقلیم کردستان عراق در سال 2014
- ظهور داعش: مطمئناً ظهور داعش مهمترین فاکتور موثر بر تحولات و روندها در کل عراق و نیز اقلیم کردستان بود. تسخیر سریع و غافلگیرانه موصل و پیشروی تا آستانه مرزهای بغداد باعث شد تا کُردها از ورود عراق به عصر جدیدی سخن به میان آورند و تاریخ جدید این کشور را به «عراق قبل و پس از سقوط موصل» تقسیم کنند. همانطور که اشاره شد نخست کردها از این وضعیت به مثابه فرصتی برای تحقق آرمان بزرگ خود یعنی استقلال یاد کردند و در نتیجه مسعود بارزانی سخن از حق تعیین سرنوشت کردها به میان آورد اما حمله غافلگیرانه داعش به مناطقی از اقلیم کردستان از جمله شنگال (سنجار)، زومار، سعدیه، جلولا و … و تسخیر آنها به مثابه پاشیدن آب سردی بر آتش در حال شعله کشیدن استقلال خواهی کردها بود. آسیب پذیری پیشمرگان در شنگال و عقب نشینی سریع و اجباری آنان، حتی منجر به مخدوش شدن توان و چهره پیشمرگان چه در عرصه داخلی و چه خارجی شد. تلاش داعش برای حمله به اربیل و رسیدن به مرز 42 کیلومتری پایتخت کُردهای عراق، این آسیب پذیری را بیش از پیش عیان ساخت و شاید اگر حمایت های منطقه ای (از جمله ایران) و بین المللی (آمریکا و برخی کشورهای اروپایی) نبود عمق بحران در کردستان عراق بیش از پیش می شد!
- خرید و دریافت تسلیحات نظامی: می توان گفت کردهای عراق از پس از ظهور داعش و حمله آنان به کردستان سعی کردند به مثابه یک فرصت استفاده کنند. فقدان تسلیحات و تجهیزات مدرن سنگین و نیمه سنگین یکی از دلایل اصلی شکست پیشمرگان در برخی از جبهه ها از داعش اعلام گردید و همین امر باعث شد تا کُردها مانوری جدی برای جلب رضایت کشورهای غربی از جمله آمریکا، آلمان، انگلیس، ایتالیا و … برای ارسال اسلحه به اربیل انجام دهند. پس از مدت کوتاهی محموله های تسلیحاتی از کشورهای مختلف راهی کردستان عراق شد و همچنان می شود اما هنوز این امر کردها را راضی نکرده است چرا که آنان عمدتاَ بدنبال تسلیحات سنگین از جمله تانک و هلی کوپترهای جنگنده هستند اما قدرتهای بین المللی با توجه به سیاستهای کلانشان در قبال عراق و نیز تحت فشار دولت بغداد از دادن چنین تجهیزاتی به کردها خودداری می کنند. اما با اینحال باید گفت عملکرد دولت اقلیم کردستان در باز کردن رسمی کانالهای دریافت تسلیحات مثبت بوده است. امری که می تواند علاوه بر جنگ با داعش در توازن موجود با بغداد کفه کردها را سنگین تر کند.
- طرح ارتش مشترک پیشمرگه: یکی از پیامدهای ظهور داعش، نمایان شدن ضعف دفاعی نیروهای پیشمرگ و بخصوص عدم سازماندهی و هماهنگی موثر میان آنان بود که تا به امروز نیز ادامه داشته است. وضعیت عمومی این نیروها به اینگونه است که هر حزب نیروهای مسلح خاص خود را دارد و عملاً در درگیری با داعش در شهرها و مناطق مختلف نیز عملکردها عمدتاً تحت تاثیر روابط و پرچم حزبی بوده است و هنوز هم رقابتهای حزبی حتی در زمان بودن دشمن بسیار خطرناک و مشترکی بنام داعش بر مصالح عالی و استراتژیک کُردها چربش دارد. همه اینها دست به دست هم داده است تا رهبر اقلیم کردستان عراق رسماً از وزارت پیشمرگه بخواهد زمینه های تشکیل نیروهای فراحزبی پیشمرگه را فراهم سازد. امری که برای کردها بسیار حیاتی به نظر می رسد اما با توجه به واقعیات موجود عملی شدن آن کاری سخت، پرمانع و طولانی خواهد بود.
ادامه دارد …