مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
در سالهای گذشته ائتلاف ضد به رهبری عربستان در منطقه تلاش کرده است رویکردهای گوناگونی را بر ضد منافع جمهوری اسلامی ایران در نظر داشته باشد. گفتگوی زیر برای بررسی نفوذ و قدرت ائتلاف ضد ایرانی منطقه است.
واژگان کلیدی: نفوذ ، قدرت، ائتلاف ضد ایرانی، ایران، خاورمیانه، خلیج فارس ، سیاست خارجی
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا ائتلاف های ضد ایرانی در منطقه در یک سال گذشته با افزایش همبستگی همراه بوده است؟
در رابطه با موضوع اول باید گفت بحث نظم منطقه ای در نظریات مطالعات منطقه ای، به عنوان مجموعه امنیت منطقه ای شناخته می شود. در واقع هر یک از مناطق دارای ساختارها، پویش ها و الگوهایی هست و باعث می شود که این مناطق از یکدیگر تفکیک شوند. مثلا ما نمی توانیم منطقه خاورمیانه را با منطقه اروپا و یا جنوب شرق آسیا یکی بدانیم. در منطقه خاورمیانه، ما با مجموعه ای شدیدا واگرا و مستعد بی ثباتی روبروییم و از لحاظ نظم با مشکل رو به رو است. در مکتب انگلیسی برخی این مسئله را مطرح می کردند که در روابط بین الملل، ما بایستی بر مفهوم نظم تاکید کنیم و نظم چه عناصری می تواند داشته باشد؟ نظم با امنیت در ارتباط است و با پیش بینی پذیری نیز ارتباط دارد. اما یکی از بزرگترین مولفه های نظم، پیش بینی پذیری امور است. لذا نمی توان گفت که در خاورمیانه نظم وجود دارد، می توان گفت که پویش ها و روندهایی وجود دارد، که در این صورت به بحث ساختار وارد می شویم. در واقع در سطح منطقه خاورمیانه، توازن قدرت به هم خورده است. ایالات متحده آمریکا سعی می کند به تدریج از خاورمیانه نیروهای خود را کاهش دهد و در این صورت خلا قدرت ایجاد می شود. از سال 2001 نیز ما با مسئله عراق و خلایی ایجاد شده روبروییم. در واقع اتفاقات به طور کلی توازن قدرت را به هم ریخته و آرایش جدید در حال شکل گیری است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی منطقه غرب آسیا ائتلاف های ضد ایرانی در منطقه چه نسبتی با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟
ما شاهد هستیم که عربستان سعودی با جناح محافظه کار، شکل دهنده مهم ترین ائتلاف در مقابل ایران بوده اند و نشانه های آن را در گذشته نیز می توانید ببینید . این ائتلاف ائتلاف مهمی بود. به جز این، ما شاهد هستیم که در برهه ای از زمان کشورهایی مانند ترکیه به این ائتلاف نزدیک می شوند و باز هم افزایش قدرت این جناح باعث وارد شدن عناصر جدید می شود. در موضع پشتیبانی کننده از جناح کشورهای غربی مخصوصا آمریکا به دلیل منافعی در منطقه سعی می کند به نوعی از این ائتلاف حمایت کند. این ائتلاف به نوعی تحت حمایت جناح غربی است. از سوی دیگر اسرائیل در برهه ای به دلیل منافع خود به جناح محافظه کار عرب می تواند بزرگترین ائتلاف را در مقابل این ها نیز در نظر گرفت. در واقع ائتلاف ها در سطح منطقه عمدتا بر مبنای تهدیدی که از ایران به نمایش درآمده است هست. متاسفانه در طول یک دهه دولت آقای احمدی نژاد، روابط خارجی مخصوصا با کشورهای منطقه دچار اختلافات و مشکلاتی تاثیر گذار بود و آنها به تدریج ایران را به عنوان یک تهدید بزرگ نمایش دادند. لذا ائتلاف های منطقه ای در مقابل تهدید آن ها شکل گرفت. متاسفانه خیلی وقت ما در خیلی جاها ما در حال ریختن آب در آسیاب دشمن هستیم که بیشتر باعث می شود که ایران را به عنوان یک تهدید بزرگ مطرح کند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: سایر بازیگران عربی منطقه چه نوع نگاهی به این ائتلاف ضد ایرانی دارند؟
نمی توانیم بگوییم که همه کشورهای عربی نگاه واحدی داشتند، اما در برهه ای عربستان سعودی توانست بسیاری از کشورهای عربی را با خود همراه کند. اما به طور طبیعی در بین کشورهای عربی اختلافاتی وجود دارد و بسیاری از کشورهای عربی، برادر بزرگی عربستان سعودی را تحمل نمی کنند و نمی پذیرند و این موضوع می تواند یکی از عوامل شکننده بودن این ائتلاف در نظر گرفته شود. اما در جاهایی نیز اشتباهاتی از ما صورت گرفت و باعث شد که این ائتلاف در مقابل ایران همگراتر شود. به طور مثال، باید ما تا حد امکان سعی کنیم که هویت خود را در مقابل هویت جناح عربی قرار ندهیم. این باعث می شود که از این موضوع استفاده و انسجام هویتی خود را علیه ایران شکل دهند. در واقع در میان کشورهای عربی، برخی کاملا با عربستان همراه هستند و امارات متحده عربی، قطر، کویت با عربستان سعودی همراه بودند. برخی از کشورهای عربی چندان تمایلی ندارند که با عربستان سعودی همراه باشند و سعی می کنند که از هویت مستقل خود دفاع کنند. اما در آخرین اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی را در ترکیه داشتیم که متاسفانه شاهد اجماع بزرگی از کشورهای عربی علیه کشور ایران بود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: توان یارگیری این ائتلاف نسبت به گذشته چه تفاوتی نسبت به وضعیت کنونی کرده است؟
با توجه به تحولات در منطقه به خصوص اتفاقات در ترکیه به نظر می رسد که تا حدود زیادی آن جناح را تضعیف کرد. ترکیه به طور ژئوپلیتیکی نمی تواند در بلندمدت در کنار کشورهای عربی قرار گیرد. زیرا کشورهای عربی در ذهنیت تاریخی، ترکیه را با امپراطوری عثمانی می شناسند و ترکیه نیز در ذهنیت تاریخی ، همیشه ادعاهایی نسبت به این مجموعه دارد. ترک ها هیچ وقت یادشان نمی رود که زمانی این کشورها در چارچوب امپراطوری عثمانی قرار داشتند و ترک ها به وضعیتی صورت گرفته، ناراحتند و منافع و حوزه نفوذ آن ها به تدریج کمرنگ تر و محدود تر شده است. لذا ترکیه به نظر می رسد که تا حدودی از این جناح جدا شود. این موضوع بر جناح عربی تاثیر منفی می گذارد. از سوی دیگر برخی کشورها مانند قطر منافع محورتر عمل می کنند. قطر آمادگی جدا شدن نسبت به این جناح را بیشتر دارد. عمان همواره موضع بسیار محتاطانه ای را اتخاذ می کند. عمان در طول دهه های اخیر همواره نگاه مثبتی نسبت به ایران داشته است. عمان در میان کشورهای حوزه خلیج فارس همواره می تواند عنصری قابل اعتماد برای ایران باشد و این که جناح عربی نمی تواند بر روی عمان حساب کند. از سوی دیگر برخی کشورها خیلی نمی توانند در بلند مدت به این ائتلاف پایبند باشند. یعنی عربستان سعودی نمی تواند به قطر ، عمان و حتی به کشورهای کویت و امارات متحده عربی در بلند مدت اتکا داشته باشد. کشور اردن هم در خیلی جاها نگاهش بیشتر به سمت مدیترانه شرقی است و خیلی علاقمند نیست که در مسائل این سوی خاورمیانه مشارکت داشته باشد. اردن هم در بهترین وضعیت، سعی می کند که از حکومت خود حراست کند. دولتمردان اردن نیز با زیرکی تلاش می کنند که نوعی توازن داشته و حداقل موضع منفعلانه تر و بی طرفانه تری اتخاذ کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد کنونی ائتلاف ضد ایرانی به رهبری عربستان در منطقه تا چه حدی می تواند به امنیت ملی ایران در مناطقی مانند بلوچستان و … ضربه بزند؟
به نظر می رسد ایران در زمینه سیاست های قومی سیاست های سنجیده تری اتخاذ کرده است و در مناطقی مانند خوزستان، وفاداری قوی نسبت به مرکز دارند و اگر این ائتلاف بخواهد پروسه ای را آغاز کند که مسائل کنونی را در ایران تهدید کند، خود آنها بیشتر ضرر خواهند دید. در واقع نهایتا آسیب بیشتری به خودشان وارد می شود. اتفاقا ابزارهای تاثیرگذاری ایران در آن سوی خلیج فارس بیشتر است. اگر آنها بخواهم ناسیونالیسم قومی را تحریک کنند، بیشترین خطر برای خود ایجاد خواهد کرد. ما به دلیل تاریخی یادمان نرفته است که آن سوی خلیج فارس همواره در حوزه ایران بزرگ قرار داشته است و ما هم در آن جا دارای منافعی هستیم.