مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
«ایمن محمد ربیع الظواهری» 31 ژوئیه2022 در حالی که روی بالکن مخفیگاه خود در کابل افغانستان ایستاده بود، با موشک شلیک شده از سوی یک هواپیمای بدون سرنشین کشته شد. طبق گفته مقامات ایالات متحده امریکا قتل الظواهری بزرگترین ضربه به شبکه «القاعده» از زمان کشته شدن «اسامه بن لادن»، بنیانگذار آن در بیش از 10 سال پیش بوده است(1). الظواهری از می 2011، زمانی که نیروهای عملیات ویژه ایالات متحده امریکا اسامه بن لادن را در «ابوت آباد» پاکستان کشتند، القاعده را رهبری می کرد.
در حالی که القاعده در 20 سال گذشته به طور قابل توجهی تضعیف شده است، قتل الظواهری با توجه به میراث او در مهندسی حملات 11 سپتامبر 2001 و رهبری شایسته او به عنوان یک مغز متفکر تروریستی، از نظر نمادین مهم تلقی می شود. البته مرگ او القاعده را به دوراهی بزرگی می کشاند، زیرا باید رهبر یا امیر جدیدی را انتخاب کنند. رهبران این گروه باید تصمیم بگیرند که آیا یک چهره برجسته شناخته شده و مورد اعتماد، یا یک شخصیت جدید که ممکن است برای نسل بعدی استخدامکنندگان جذابتر باشد، را انتخاب نمایند و چنین تصمیمی می تواند بازگو کننده این باشد که القاعده در حرکت رو به جلو چگونه عمل خواهد کرد.
بنابراین اکنون مرگ الظواهری، القاعده را در موقعیتی نامطمئن قرار می دهد که آیا امیر بعدی می تواند نسل جدیدی از جهادی ها را متحد کند که مانند پیشینیان خود مشتاق سفر به خارج از کشور برای جنگیدن در جنگ ها و شورش ها باشند. البته اگر معلوم شود که القاعده قادر به حل و فصل یک رهبر جدید نیست، ممکن است شکاف هایی پدید آید که سازمان القاعده را در یک لحظه حساس محدودتر کند. در این راستا القاعده تنها با چند گزینه باقی میماند که میتواند مورد استقبال گسترده قرار گیرد که برخی از آنها اخیراً در گزارش سازمان ملل فهرست شده اند، از جمله«عبدالرحمن المغربی»- داماد الظواهری -، «یزید مبارک الجزایری» -رهبر القاعده در مغرب اسلامی-، «احمد دیریه سومالیایی»،- رهبر فعلی الشباب- و «ابوعبدالکریم المصری»، -از اعضای بلندپایه القاعده، شاخه سوریه، حراس الدین-. البته هیچ نامی از رهبران شاخه یمن – شاخه القاعده در شبه جزیره عربستان – که زمانی مورد افتخار القاعده بودند در لیست دیده نمی شود. ضمن اینکه این احتمال وجود دارد که بحث جانشینی منجر به انشعاب شود.
به هر حال، باقی مانده سال 2022 دوره مهمی برای القاعده خواهد بود. ایالات متحده امریکا و متحدانش به دنبال خروج از جنگ جهانی علیه تروریسم هستند و به رقابت با قدرت های بزرگ مانند چین و روسیه می پردازند. با توجه به ادامه جنگ در اوکراین و افزایش تنش ها در سراسر تنگه تایوان، به جرات می توان گفت که ایالات متحده امریکا(دولت بایدن) بیشتر بر اولویت های امنیت ملی منهای مواجه با تروریسم متمرکز شده است(2).
از سوی دیگر چالش اصلی القاعده در سال های پیش رو، ترویج و تضمین دوام آن به عنوان یک ایدئولوژی با ماندن در تیتر خبرها، از طریق دور کردن رقبای احتمالی تروریستی از کانون توجه است که این موضوع را از طریق حملات جدیدی که ارتباط مستمر با امور مسلمانان دارد و خشونت، به ویژه بر علیه اهداف نرم ادامه می دهند. بدین ترتیب این احتمال وجود دارد که تمرکز حملات القاعده بر نیروها و منافع آمریکا در عراق و سراسر خاورمیانه بزرگ باشد. اگر 6 ماه آینده شاهد تحقق و گسترش حملات تروریستی قابل توجه از جانب اعضاء شبکه القاعده در هیچ کجا نباشیم، ممکن است نشانه آن باشد که توانایی این شبکه برای اجرای اهدافش به شدت آسیب دیده یا نابود شده است(3).
از سوی دیگر حمله هواپیمای بدون سرنشین که منجر به کشته شدن ایمن الظواهری رهبر القاعده شد، طالبان را در یک بحران داخلی فرو برد، چرا که نزدیک به یک سال است طالبان اخراج نیروهای نظامی خارجی را جشن گرفته و تعهد کرده که هرگز اجازه بازگشت به آنها را نخواهند داد. به همین دلیل است که حمله هواپیماهای بدون سرنشین به کابل برای رهبری طالبان و همچنین برای فرماندهان میدان نبرد و جنگجویان که نزدیک به 20 سال با نیروهای آمریکایی می جنگیدند شرم آور بود و اگر موضع سختی در قبال ایالات متحده اتخاذ نکنند با تهدیدات جدیدی از سوی دولت اسلامی «داعش خراسان»، مواجه می شوند. البته داعش خراسان از کشتن الظواهری سود برده است، زیرا یکی از اصلی ترین دشمنانش حذف شده است.
ضمن اینکه حمله به الظواهری خطر روی برگرداندن دیگر متحدان تندرو طالبان حاضر در افغانستان، از «طالبان پاکستان» گرفته تا «لشکر طیبه» را در پی دارد، که همگی با القاعده همسو می باشند. این گروه ها در نفرت خود از نیروهای نظامی آمریکا، به ویژه زمانی که در خاک کشورهای مسلمان مستقر می شوند، متحد هستند. از قضا، تنشهای جدید طالبان با جنگجویان میتواند به فاصله گرفتن از تروریستها بیانجامد و این خطر را نیز افزایش میدهد که این گروهها اسلحههای خود را به سمت طالبان بچرخانند. از این رو بود که بسیاری از رهبران طالبان از پناه گرفتن الظواهری در کابل خوشحال نبودند و احتمالاً خشمگین هستند که حضور او طالبان را در معرض تحقیر عمیق و بحران مشروعیت داخلی بالقوه قرار داده است و البته بعضی از رهبران طالبان نیز می ترسند که شخصی در صفوف این گروه مکان الظواهری را با «سیا» به اشتراک گذاشته باشد. بر اساس گزارش ها، الظواهری یک بار به اسامه بن لادن، گفته بود که او به رهبران طالبان اعتماد ندارد و آنها نیز به او بی اعتماد هستند(4).
لازم به ذکر است سازمان جهانی القاعده از برترین و کارآمدترین سازمانهای تروریستی برای اجرای سیاست های غرب و ایالات متحده امریکا طی سی سال اخیر در خاور نزدیک بزرگ محسوب می شود که از هسته های اصلی افراط گرایی اسلامی در کشورهای عراق، هند، ترکیه، سوریه، اردن، پاکستان، افغانستان، یمن، عربستان سعودی،کشورهای حوزه خلیج فارس،کشورهای حوزه درّه فرغانه و شمال آفریقا، به نفع مقاصد خود بهره وری می کند، که صد البته با اسامی مختلف به فعالیت خود ادامه داده و خواهد داد. بدین ترتیب غرب به سرکردگی ایالات متحده امریکا با استفاده از شبکه غیرقانونی القاعده حضور خود در فضای پیرامونی قدرتهای نوظهور جهان در قاره آسیا را تثبیت می کند. شکی نیست منظومه های قدرتمند در نهادهای نظامی-اقتصادی کشورهای مداخله گر غربی که متحد استراتژیک گروههای تروریستی و آشوبگر هستند به عنوان بازوی توانمند از گروههای نظیر القاعده پشتیبانی لجستیکی و مالی می کنند تا فضای عملیاتی را بازگشایی و حملات را گسترش دهند. افکار طراحان القاعده همان گونه که با برنامه ریزی و شیوه های ماهرانه؛ امکانات و فرصت مناسب را برای عادی سازی خشونت و بحران به نفع توسعه نفوذ و تحکیم نهادهای استعماری بوجود آورند؛ در تلاش اند تا با ایجاد اختلال در روند تغییرات بنیادین اقتصادی-تجاری قدرت های شرقی از به سرانجام رسیدن ثبات و امنیت داخلی در کشورهای منطقه ممانعت به عمل آورند(5).
جمع بندی
به نظر می رسد شبکه القاعده در سال های پیش رو با عدم همبستگی و ثبات داخلی میان اعضاء خود روبه رو شود که بدین ترتیب در تلاش برای برقراری مداوم ارتباطات استراتژیک عمیق و ایجاد علائق مشترک با سایر گروه های همسو با مانیفست رهبران قدیم و جدید باشد. با توجه به تغییر خط مشی سیاست های قدرت های جهانی که هم اینک مبتنی بر مراودات اقتصادی-تجاری در چارچوب ژئواکونومی است، پیشبرد برنامه کاری ارتقا یافته امنیتی این قدرت ها تدریجا تهدیدات شبکه القاعده را تضعیف می نماید و می تواند آنها را در سایر گروه های تروریستی ادغام نماید که این موضوع هم وظایف، اختیارات و سیاستهای جمعی این گروه ها را با چالش های بزرگ مواجه می سازد و هم اینکه مسیر را برای نفوذ رقبا-چه دولت ها، سازمان ها،گروه ها- برای اجرای دستورالعمل های اتاق فکر غربی ها در منطقه هموار می کند.
کلید واژگان: القاعده, ایمن الظواهری, امریکا,طالبان, افغانستان, مریم وریج کاظمی
1-https://www.aljazeera.com/news/2022/8/4/taliban-investigating-us-claim-of-killing-al-qaeda-chief
2-https://www.npr.org/2022/08/02/1115154930/opinion-zawahiri-death-al-qaida-succession
3-https://www.ojp.gov/ncjrs/virtual-library/abstracts/al-qaeda-trends-terrorism-and-future-potentialities-assessment
4-https://www.aljazeera.com/opinions/2022/8/5/ayman-al-zawahiri-assassination-the-talibans-biggest-crisis
5- مریم وریج کاظمی، 1399، جنگ سوم جهانی و رستاخیز القاعده، مرکز بین المللی مطالعات صلح. https://peace-ipsc.org/fa/