مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چالشهای روابط آمریکا و روسیه در سال 2020 میلادی

اشتراک

چالشهای روابط آمریکا و روسیه در سال 2020 میلادی 

سحر کریمی 

تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیر مسئول مجله بین المللی پژوهش ملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC 

در طول تاریخ روابط دو کشور آمریکا و روسیه روندی را طی کرده که ادامه‌ آن، می‌تواند تضعیف نظم کنونی را در بسیاری از حوزه‌های بین‌المللی در پی داشته باشد. با آنکه گمان می‌رفت با آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات ‌متحده، این روند متوقف و یا حداقل کند شود، نه‌ تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه پیش‌بینی‌ناپذیری و عقلانیت غیرمعمول کاخ سفید در این دوره، عملاً چشم‌انداز روشنی را در برابر روابط دو کشور قرار نمی‌دهد.

 بعد از ورود ترامپ به کاخ سفید روابط روسیه و آمریکا وارد یکی از بدترین دوره‌های خود بعد از جنگ سرد شد. روابط این دو کشور در حالی به کمترین حد خود رسیده است که پوتین با انتخاب شدن ترامپ بعنوان رئیس جمهور آمریکا امید به گرم‌تر شدن این روابط داشت.

روابط روسیه و آمریکا طی دهه‌ اخیر این دوره که با مشخصاتی نظیر رقابت‌های تسلیحاتی، رقابت‌های ژئوپلتیک و جنگ فرهنگی و رسانه‌ای شناخته می‌شود، پس از فروپاشی شوروی تا مدتی متوقف شد؛ با این‌حال، با گذشت زمانی نه‌ چندان طولانی، واقعیت‌های ژئوپلیتیک بار دیگر خود را بر مناسبات دو کشور حاکم کرد. در حال حاضر روسیه و آمریکا در حوزه‌هایی نظیر قراردادهای دوجانبه کنترل تسلیحات، اتهامات متقابل دخالت در امور داخلی یکدیگر، الحاق کریمه و تحریم‌های آمریکا علیه روسیه با یکدیگر اختلاف داشته و بلکه در برخی از این حوزه‌ها در حال نزاع‌اند. سطح اختلاف میان دو کشور به حدی است که برخی، آن را با منازعات جنگ سرد مقایسه کرده‌اند. ارزيابيها نشان ميداد که بعد از آمدن دونالد ترامپ به کاخ سفيد، روابط واشنگتن – مسکو يک فصل استثنايي از نزديکي کم سابقهاي را در خود پديد خواهد آورد که نه تنها مشکلات هر دو کشور حل خواهد شد که بسياري از مشکلات منطقه و جهان در سايه اين روابط  هم حل خواهد شد، اما چنين گمانهاي تحقق نيافت، بلکه روابط هر دو قدرت هستهای جهان بيش از حد انتظار به سردي گرائيد و احتمال دارد که به تقابل دوران جنگ سرد و شديدتر از آن برگردند. بررسی و تبیین اسناد راهبردی دو کشور نیز، بیانگر آن است که هریک از طرفین، سطح بالایی از تهدید برای طرف مقابل قائل‌اند. این تهدید برای ایالات ‌متحده به حدی است که روسیه را در کنار چین، بزرگترین تهدید در سطح بین‌المللی برای خود به شمار آورده است. 

اما روسیه در سال ۲۰۱۹ با وجود برخی مشکلات در روابط با اروپا و آمریکا، سیاست خارجی فعال و موفقی را در جهتگیری‌های مختلف روابط بین‌الملل به اجرا گذاشته و در سال 2020 نیز باید گام‌های عملی برای ایجاد ساختار نظم نوین جهانی بردارد.

 به نظر می‌رسد، در سال 2020 بی ثباتی در روابط بین الملل همچنان ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی ممکن است محدودیت‌هایی برای مشارکت روسیه در امور بین الملل ایجاد شود و این کشور از جهان خارجی خطرناک و غیرقابل پیشبینی فاصله بگیرد و به روی حل و فصل وظایف داخلی متمرکز شود. عدم تمایل برای واردات بی‌ثباتی و بطور غیرارادی درگیر شدن در روند منفی و تمایلات سیاست جامعه جهانی که ما قدرت هدایت آن را نداشته و کسی نمیتواند آن را کنترل کند، کاملا قابل درک است. متاسفانه درخواست جامعه از رهبران کشور که باید روی مشکلات داخلی متمرکز شوند هم هنوز بسیار زیاد و قابل درک است.

از سال 2014 به اين طرف اختلافات میان روسیه و آمریکا ابعاد وسيعتر به خود گرفته است. اوکراين در شرق اروپا يکي از مسائل جنجالي ميان هر دو کشور تلقي ميگردد. پوتين رئيس جمهور روسيه، تحول در اوکراين را نوعي کودتا از سوي ايالات متحده آمريکا و متحدان غربیش قلمداد مي کند و به اين باور است که آمريکا مسئول خلق بحران در اين منطقه است به ويژه با گسترش ناتو به سوي شرق و استقرار سامانه های ضدموشکی در اروپا، مرزهاي روسيه را با چالش هاي غير قابل مهار روبرو ساخته است. بحران سوريه و رويارويي هر دو کشور در اين بحران از مسائل ديگري است که بر روابط مسکو و واشنگتن سايه افکنده است. ايالات متحده آمريکا از حضور مسکو در تحولات سوريه به شدت ناراحت است و روسيه را يکي از حاميان اصلي بشار اسد رئيس جمهور سوريه مي داند و باورمند است که با موجوديت بشار اسد در قدرت، مشکلات سوريه حل نخواهد شد، اما مسکو، آمريکا را مسئول اصلي دوام جنگ در سوريه مي داند و ميگويد که واشنگتن با حمايت سياسي و تسليحاتي خود از مخالفان حکومت دمشق باعث دوام جنگ و گسترش بحران در اين منطقه اي از خاورميانه شده است.

آمریکایی ها از دخالت روسيه در سرنوشت انتخابات رياست جمهوري اين کشور بسيار برافروخته و ناراحت اند و آن را یک خيانت بزرگ از سوي مسکو ميدانند. با اينکه مسکو اين اتهام را رد کرده است، اما آمريکا رسما دولت روسيه را به هدايت حملات سايبري عليه سازمانهاي سياسي آمريکا متهم و اعلام کرد هدف از اين حملات سايبري ايجاد اختلال در روند انتخابات ریاست جمهوري آمريکا بوده است. براساس همين نوع اظهارات بود که حدس و گمانه زني هايي مبني بر نزديکي واشنگتن و مسکو شکل گرفت و پيش بيني ميشد که ترامپ تلاش خواهد کرد تا تقابل ميان روسيه و آمريکا را به يک تعامل پايدار تبديل کند، اما به نظر ميرسد که ترامپ عليرغم تمايلات احتمالي قلبي خود نتوانست فضاي حاکم بر آمريکا را بشکند و با نزديکياش به مسکو، بار اتهامات را بر خود سنگین تر نمايد.

در نهایت اینکه، یکی از مهم‌ترین خواسته‌های پوتین این است که آمریکا بپذیرد که روسیه هم در قرن بیست و یکم در عرصه‌هایی که پای منافع حیاتی‌اش در میان باشد، به ‌اندازه آمریکا قدرتمند است. روسیه می‌خواهد مانند آمریکا بتواند بدون ترس از عواقب، گاهی فراتر از قوانین بین‌المللی دست به اقدامات و ابتکاراتی در عرصه جهانی بزند به همین دلیل تحریم‌های آمریکا بعد از حمله کرملین به اوکراین را نوعی گستاخی آمریکا در برابر خودش در نظر می‌گیرد و بیشتر به دلایل سیاسی و نه اقتصادی به دنبال لغو این تحریم‌ها است. پوتین به دنبال این است تا ناتو را به عقب براند نه به ‌این‌ علت که معتقد است نزدیک شدن ناتو به روسیه تهدید حیاتی است برای این کشور، بلکه به این دلیل که تلاش ناتو برای نزدیک شدن به حوزه نفوذ روسیه را نوعی تلاش غرب برای مرعوب و تحقیر کردن این کشور و جسارت دخالت غرب در حوزه نفوذ خود به عنوان قدرتی جهانی می‌داند.

واژگان كليدي: چالش. روابط ،آمریکا ، روسیه ، سال، 2020 میلادی.سحر کریمی 

مطالب مرتبط