مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
امارات در سالهای گذشته با مشارکت در جنگ ها و بحران هایی چون لببی و یمن تلاش کرده حضور نظامی خارج از مرزهایش را تقویت کند. امارات با درآمد سرانه بالا، یکی از بزرگترين بودجههاي دفاعي در جهان عرب، از واردكنندگان مهم تسليحات و پای ثابت ائتلاف و جنگ های نظامی آمریکا در نقاط مختلف جهان است. گفتگوی زیر برای بررسی وضعیت و حضور نظامی و امنیتی امارات در خارج از مرزهای خود است.
واژگان کلیدی: آینده، حضور نظامی، امارات ، بحرانهای منطقهای، چشم انداز
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در گذشته امارات در چه سطوحی حضور نظامی در بحرانهای منطقهای را مد نظر داشته است؟
اصولا کشور امارات تا جایی که تاریخ نشان داده فاقد توان نظامی خارج از مرزها بوده است. این کشور در ائتلافهای مختلفی شرکت کرده است، از سال ۱۹۹۱ که بحران حمله عراق به کویت مطرح بود، امارات در آن شرکت داشت، اما به عنوان یک نیروی نظامی تأثیرگذار در عرصه منطقهای و بین المللی نیروی نظامی تأثیرگذار چندان نمیتواند حضور داشته باشد. البته از نظر کیفی از سطح تسلیحاتی بسیار بالایی برخوردارند، اما مسأله حضور نظامی فقط کیفیت نیست و مسأله کمیت و جمعیت و تاریخ هم دخیل است. بنابراین امارات در هیچ جنگی شرکت مستقیم نداشته است تا وارد یک جنگ تمام عیار شود ولی در ائتلافهای مختلف به خصوص به رهبری آمریکا تشکیل شده، حضور داشته است و آخرین ائتلاف هم ائتلاف به رهبری عربستان است که در یمن عمل میکند حضور دارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: سطح حضور و نفوذ امارات بعد از بحران لیبی در کشورهایی مثل یمن با چند هدف در ابعاد سیاسی،امنیتی، ژئوپلتیک همراه بوده است؟
امارات در سطحی پیرو سیاستهای عربستان است و در سطح کلانتر پیرو سیاستهای آمریکا است. کشوری تازه از سال ۱۹۷۱ تشکیل شده است و فاقد مفهومی (که ما به عنوان دولت میشناسیم) است. اما برای این که خود را نشان دهد طبیعتاً وارد عرصههای دیگر هم خواهد شد. از این امیرنشینها طبیعتا ابوظبی حرف اول را میزند و از نظر سیاسی و نظامی و دوبی هم اقتصادی برتری دارد. دلیل انسجام اینها از طریق دشمن خارجی است و تا کنون ایران ( به عنوان دشمن خارجی) باعث شده تا انسجام خود را حفظ کنند. امارات به دلیل ثروتی فروش نفت و دالان اقتصادیای مثل دبی از درآمد سرشاری برخوردار است. این درآمد باعث خرید تسلیحاتی شده و برای این که خود را نشان دهد پیرو سیاستهای عربستان و در سطح کلانتر، پیروی سیاستهای آمریکاست. آنها در سطح سیاسی میخواهند انسجام ایجاد کنند. در سطح اقتصادی طبیعی است که خرید یکی از وظایف اینهاست. دولتهای غربی اینها را به عنوان کشورهایی که نفت میفروشند و باید سلاح بخرند میشناسند. به علاوه امارات از سطح نظامی خیلی قدرتمندی برخوردار نیست، اگر چه کیفیت سلاحهایشان فوقالعاده است، اما فقط با کیفیت سلاح نمیتوانید وارد عرصههای نظامی شوید. یعنی از نظر اقتصادی هم باید بخرند تا بخشی از منافع تسلیحاتی غرب را تأمین کنند. همچنین حضور نظامی حضور نظامی تأثیرگذار و قدرتمندانه نیست، بلکه پیرو سیاستهای کلی ایالات متحده در خلیج فارس است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: حضور نظامی امارات در یمن در سال گذشته با طرح اجاره برخی جزایر یمن ، طرح ایجاد پایگاه نظامی امارات در بخشهایی از سومالی و حضور در دریای سرخ و همسایگی یمن بسیار برجستهتر شده است. امارات در جستجوی چه اهدافی از حضور در اطراف یمن و دریای سرخ است؟
اصولا اعتقاد ندارم که امارات بتواند در دریای سرخ و یمن عمل کند. آنها در خلیج فارس نمی توانند عمل کنند. لذا باید نیروی دریایی فوقالعاده کارآمد داشته باشد ( که کار دشواری است و کشورهایی با توان بسیار بسیار بالا و سابقه تاریخی از این کار بسیار بالا عاجزند) در واقع امارات در حدی نیست که چنین کاری کند، این که چند قایق توپدار خریده باشد دلیل نمیشود که فرامرزی بتواند عمل کند. اینان هر چند شعار میدهند ولی اینها این کار را برای حضور آمریکا میکنند. همین که که آقای ترامپ در مورد عربستان گفته است آمریکاییها میخواهند هزینه نیروی نظامی خود را در منطقه خاورمیانه به گردن کشورهای منطقه بیندازند. به معنای این که دارند از اینها دفاع میکنند اما امارات نمی تواند خود چنین کاری کند و این کشور را در چنین اندازهای نمیبینم.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه حضور نیابتی نظامی امارات در کشورهای بحرانی منطقه و توانایی ارتشهایی مثل امارات در چه وضعیتی اماراتیها میتوانند حضور نیابتی نظامی خود را در منطقه حتی سوریه یا بحرانهای دیگر افزایش دهند؟
ارتش امارات نمیتواند به سی یا چهل هزار نفر برسد. لذا نمیتوانند ارتش بزرگی بسیج کنند تا بتوانند وارد عرصههایی خارجی شوند.آنها در این حد نیستند حتی عربستان هم توان این کار را ندارد. عربستان هم برای ائتلاف ناچار شده از پاکستان فرمانده وارد کند. چون نمیدانند جنگ چیست. چنانچه اخیرا آتشبار امارات هلیکوپتر عربستان را در یمن سرنگون کرد و نتوانستند زبان مشترک فرماندهی بین خود ایجاد کنند. چه اینکه بخواهند در جاهایی که بسیار دشوارتر است عمل کنند. من احساس میکنم که در این حد و اندازهها نیستند و بیشتر شعار میدهند و اگر بخواهند در جایی ورود کنند فکر نمیکنم تجربه داشته باشند تا موفق عمل کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی چه چالشهایی فراروی افزایش حضور نظامی و امنیتی امارات در سطح منطقه و جهان عرب وجود دارد؟
امارات را باید دید در چه عرصههایی ورود میکند. اگر امارات در یمن وارد شود طبیعتاً با ایران رویارو خواهد بود. یمن حوزه نفوذ ایران است و اگر بخواهد در عراق، سوریه و یمن ورود کنند طبیعتا با ایران روبرو خواهند بود. اگر هم بخواهند در حوزههایی ومثل سومالی وارد شوند با حوزههای تروریستی مواجه خواهند شد و بعداً همین بحران را در کف خیابانهای ابوظبی و دبی خواهند داشت. بنابراین این کشورها هنوز آمادگی و توان ورود ندارند تا با چنین تهدیدات عظیمی مقابله کنند. همچنین کل نیروهای نظامی امارات کم است تا بخواهند وارد جنگ با ایران یا جنگ نیابتی با ایران شوند. اینها دنباله رو امریکا هستند. مثال کوچکی بزنم، لهستان دویست نفر در افغانستان نیرو دارد اما صرف این که عضو ناتو است مرتب فریاد میکشد که ما در افغانستان نیرو داریم. ولی دویست نفر در افغانستان چه کار میتواند بکند؟ امارات هم همین طور است و اگر بخواهند در یمن یا سوریه ورود کنند، به غیر از پولی که هزینه یک سری گروه تروریستی یا مخالف کنند چه کار می توانند بکنند؟ حتی من شنیده ام بعضی از این کشورها خلبان ندارند که ساعت پرواز هواپیما را پر کنند و خلبانهای آمریکایی ساعت پرواز هواپیماهایشان را پر میکنند. لذا در حدی نیستند که بتوانند در این بحرانها وارد شوند. در بعد دیگری من فکر میکنم امریکاییها اینها را وارد عرصههایی میکنند تا هزینه دخالت ها را بدهند ولی چالش مهمتر این است که اگر با کشورهای بزرگ منطقه به چالش بپردازند باید هزینههای بسیار بسیار زیادی بپردازند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به این وضعیت آیا ممکن است امارات در کوتاه مدت در بحرانهایی مثل عراق، سوریه در منطقه حضور نظامی پیداکند؟
شاید ولی به صورت بسیار بسیار محدود و تحت لوای ائتلافهایی که عربستان مثل شورای همکاری خلیج فارس و شورای همکاری یمن تشکیل میدهد،خواهد بود.