مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

وزیرستان پاکستان، بهشت افراطی ها و معادله امنیت گفتگو با پیر محمد ملازهی کارشناس پاکستان

اشتراک

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


 

مقدمه: وزیرستان شمالی و جنوبی با هم منطقه وزیرستان را تشکیل می‌دهند. در این بین در طول سالهای گذشته این منطقه همواره به پایگاه مهمی برای جریان افراط، گروه ها و احزاب مخالف امریکا، ناتو و دولت افغانستان بوده است و همچنین به محل مناقشه ای بین دولت های پاکستان، افغانستان، امریکا و متحدان این کشور بدل شده است. در این بین برای شناخت بیشتری از این منطقه و نگاه بازیگران به نیروها و جریانهای حاضر در وزیرستان به گفتگویی با جناب آقای پیر محمد ملازهی کارشناس مسائل شبه قاره هند پرداختیم:

مرکز بین المللی مطالعات صلح: علل اهمیت و جایگاه وزیرستان شمالی و به طور کلی وزیرستان برای گروه ها و سازمانهای افراطی و مخالف غرب چیست؟

وزیرستان یکی از مناطق هفت گانه مشهور به مناطق قبایلی آزاد و هم مرز با ایالت خوست افغانستان است. این منطقه از نظر جغرافیایی منطقه ای بسیار سخت، دارای دره هایی عمیق و کوه هایی بلند و از این جهت هم جایی بسیار مناسب برای گروه های گریز از مرکزی است که ناتو و امریکایی ها آنها را تروریست می دانند . در این حال در واقع وزیرستان شمالی جایی است که می توان گفت بهشت گروه های افراطی است. چرا که دولتهای و نیروهای بیرون از منطقه وزیرستان عملا نمی توانند به آنجا دسترسی داشته باشند. در واقع می توان گفت وزیرستان شمالی با جنوبی منطقه جغرافیای واحدی هستند، اما دسترسی نیروهای خارج از منطقه به وزیرستان جنوبی کم و بیش امکان پذیر است و شدت حضور گروه های گریز از مرکز یا تروریست هم در آنجا کمتر است، اما در وزیرستان شمالی حضور این نیرو ها شدید است چرا که کشور یا نیرویی دسترسی به این منطقه ندارد .

گذشته از این اساسا هفت منطقه قبیله نشین پاکستان به گونه ای تحت تاثیر گروه ها ی افراطی قراردارند. در این حال این مناطق از نظر اداری زیر نظر ایالتهایی همانند پختونخواه و.. نیستند. در این بین به رغم آنکه این مناطق زیر نظر دولت مرکزی پاکستان هستند و حالت نیمه استقلالی هم دارند، اما حقیقت آن است که اسلام آباد نفوذ خاصی در این مناطق ندارد و بیشتر سران قبایل و اشراف قدرت دارند و از گذشته هم به این شکل اداره می شده است. در این حال وزیرستان شمالی هم از این شیوه اداری پیروی میکند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: ترکیب، پتانسیل و شمار گروه های افراطی و به نگاهی تروریستی در وزیرستان شمالی چگونه است ؟

بیشتر گروههایی که اکنون با امریکا، ناتو و دولتهای پاکستان و افغانستان درگیر هستند در این منطقه حضور دارند. عمده ترین نیروهایی که در این منطقه حضور دارند سازمان القاعده است. گروه های زیر مجموعه ای که با القاعده کار میکنند اما فقط تحت عنوان زیر مجموعه هستند شامل گروه طالبان  پاکستان، گروه طالبان افغانستان، شبکه حقانی،  گروه حزب التحریرازبکستان، جبهه آزادی بخش چچن، گروه هایی از ایغورها و مسلمانان چین، جماعت اسلامی اندونزی و مالزی و بنگلادش نیز در این منطقه حضور دارند. در مجموع می توان گفت که القاعده، طالبان و گروه های وابسته به القاعده و طالبان در وزیرستان شمالی حضور دارند. اینکه تعداد این نیروها چه مقدار است آمار دقیقی وجود ندارد، ولی حتی گفته میشود که گروهی همانند ابوسیاف که در فیلیپین نیز می جنگد به آموزش نیرو در این منطقه می پردازد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: سراج الدین حقانی گفته است گروه حقانی با داشتن بیش از ده هزار نیروی مسلح در کنار مردم افغانستان است. در این حال حضور این گروه در وزیرستان چگونه است ؟

در  واقع زمانی که حقانی اعلام میکند ده هزار نیروی مسلح در اختیار دارد به این معنی نیست که ده هزار نیرو همیشه در خدمت این گروه هستند. ولی حقیقتی که وجود دارد آن است که قبایلی که در وزیرستان زندگی میکنند از گروه حقانی حمایت میکنند. در این بین زمانی که گروه حقانی تحت فشار قرار گیرد (از آنجایی که قبایل این منطقه کاملا مسلح هستند) به پشتیبانی از هر گروهی که در این منطقه وجود دارد از جمله حقانی برمی خیزند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح:اسلام آباد، به ویژه سازمان اطلاعاتی پاکستان (آی اس آی) بارها متهم شده است که از شبکه حقانی که در وزیرستان شمالی پناه گرفته است، حمایت و با تجهیز افراد این گروه، آنان را برای هدف قرار دادن نیروهای بین المللی و افغان به داخل افغانستان می فرستند. اما اسلام آباد این اتهام ها را رد کرده است. در این حال به نگاه شما چه نوعی ارتباطی بین دولت پاکستان با گروه های شوروشی در وزیرستان می توان متصور شد ؟

حقیقت آن است که اکنون ارتش پاکستان و یا آی اس آی پاکستان کلا هر گونه ارتباطی با این گروه ها را انکار و رد میکنند. به نظر من شبکه حقانی در این بین استثنا است و می توان گفت که حقانی ارتباطات قویتری با ارتش و یا آی اس آی پاکستان نسبت به بقیه گروه ها دارد. علت این امر هم این است که شبکه حقانی گروهی است که آی اس آی آنرا به وجود آورده است و ارتش پاکستان کارهایی را که نمی خواهد به نام ارتش تمام شود بوسیله این گروه انجام می دهد. آنگونه که گفته میشود شبکه حقانی از امکانات آموزشی و تسلیحاتی ارتش پاکستان استفاده میکند، اما ارتش در مقابل این ادعا را انکار میکند و شبکه حقانی نیز اعلام میکند که مستقل است، نیروهایش افغانی است و در داخل افغانستان تا منطقه وزیرستان حضور دارد.

 مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه نوعی از رابطه بین گروه های زیر شمولیت طالبان برقرار است و آیا می توان اختلاف نظرهایی بین شبکه حقانی با سایر گروه های طالبان در نظر گرفت؟

حقیقت آن است که هیچ گونه اختلاف و تفاوتی بین طالبان و شبکه حقانی تصور نمیشود. علت هم آن است که نخست شبکه حقانی از گروه های زیر مجموعه سازمان القاعده است و دوم اینکه شبکه ای است که سران آن با گروه طالبان مرتبط هستند و قبلا نیز عضو گروه طالبان بوده اند. یعنی گروه طالبان که تحت عنوان گروه طالبان افغانستان یا پاکستان شهرت دارند به حمایت از گروه حقانی می پردازند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به تنشهای چند ماه گذشته بین امریکا و پاکستان علل اصلی ای که دولت امریکا تلاش میکند تا دولت پاکستان به این منطقه حمله کند چیست؟

امریکایی ها می دانند که تا زمانی که وزیرستان شمالی و جنوبی در اختیار کامل گروه هایی است( که خودشان را جهادی می دانند و از دید غرب تروریست هستند )و در عین حال ارتش و دولت پاکستان در این منطقه حضور جدی ندارند و نمی توانند مسئولیت اداره این منطقه را به عهده گیرند صلح در افغانستان اساسا امکان پذیر نیست. در این شرایط گروه طالبان می توانند از شبکه حقانی به عنوان گروهی وابسته به خود استفاده کنند و امنیت افغانستان را بهم زنند. اکنون تلاش امریکا این است که چون خودش نمی تواند این منطقه را کنترل کند (هر چند امریکایی ها عملیات هایی هوایی انجام می دهند) انتظار دارد که ارتش پاکستان این ماموریت را انجام دهد و ارتش به منطقه وزیرستان شمالی وارد شود و با گروه های افراطی این منطقه برخورد کند و آنان را خنثی کند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد پاکستان در مقابل خواسته امریکا برای حمله به وزیرستان چگونه مورد ارزیابی شما قرار میگیرد؟

ارتش پاکستان تمایل حمله به وزیرستان را ندارد. چرا که ارتش پاکستان هم می میداند ورود به وزیرستان همراه با تلفات است و حفظ آن هم در بلند مدت( با توجه به مخالفت جمعیت پشتون با حضور ارتش) سخت تر، لذا این انتظار امریکا را به سادگی برآورده نمی کند. چرا که در صورت ورود به وزیرستان جنگی تمام عیار را با نیروهایی اسلام گرا خواهند داشت و ممکن است جنگ از وزیرستان به  مناطقی مانند کراچی، اسلام آباد، لاهور و … کشیده شود. در این حال با توجه به تجربه قبلی حمله به دره سوات( که نیرو های چریکی طالبان در قالب آوارگان به کراچی آمدند و اکنون نیز بخشی از   مشکلاتی که در کراچی وجود دارد مربوط به حضور همین نیروها است) میتوان پیش بینی کرد که اگر ارتش پاکستان وارد وزیرستان شود ، درگیر نوعی جنگ داخلی با نیروهای افراطی اسلام گرا شود. در این شرایط هم معلوم نیست که دولت متزلزل این کشور چگونه حفظ شود. بر این اساس ارتش پاکستان تمایل به حضور در وزیرستان ندارد، چرا که خطرات بعدی را کاملا درک میکند، لذا در مقابل خواسته های امریکا مقاومت میکند. در این حال اگر شرایطی پیش آید که پاکستان احساس کند که ارتش امریکا حتما به صورت زمینی وارد پاکستان می شود، در این صورت تحت فشارها به وزیرستان حمله میکند ولی باید گفت این حمله ساده نخواهد بود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا چه حدی ممکن است ارتش امریکا دست به حمله گسترده و زمینی به وزیرستان بزند ؟

من فکر میکنم که میتوان فکر کرد که امریکایی ها در شرایط خاصی تصمیم بگیرند از راه زمینی وارد پاکستان شود. یعنی اگر واشنگتن احساس کند که بین شکست نظامی در افغانستان و حمله به وزیرستان گزینه سومی وجود نخواهد داشت در این صورت ریسک حمله را انجام خواهد داد.  ولی باید گفت ورود ارتش ناتو و امریکا به وزیرستان در واقع به معنای جنگ با ارتش پاکستان هم خواهد بود. چرا که ارتش پاکستان هم مسئول حفظ تمامیت ارضی کشور است. در این حال اگر امریکا وارد وزیرستان و مناطق قبایلی شود به این معنی است که امریکایی ها تصمیم گرفته اند که پاکستان را تجزیه کنند و منطقه پشتون نشین را از سایر مناطق جدا کنند.

اکنون سخت است که بگوییم امریکایی ها به این جمع بندی رسیده اند که از راه زمینی وارد وزیرستان شوند . در شرایطی میتوان تصور کرد که این امر صورت پذیرد که راهی وجود نداشته باشد و ارتش پاکستان یا حاضر نشود و یا اینکه نتواند عملا کاری در وزیرستان انجام دهد. امریکا نیز در حال شکست در افغانستان و تجربه شکست شوروی باشد. در این اگر امریکایی ها و ناتو بدون هماهنگی با ارتش پاکستان وارد این منطقه شوند، در این صورت ما باید جنگی تمام عیار در منطقه را شاهد باشیم که در نهایت این جنگ به زیان پاکستان تمام میشود و ممکن است پاکستان را به سوی تجزیه بکشاند. در این حال من فکر میکنم در این شرایط ممکن است پاکستان برای مقابله با عدم حمله امریکا تحت فشار امریکایی ها و ناتو هیچ راهی نداشته و داروی تلخ را بپذیرد. یعنی ارتش پاکستان وارد مناطق قبایلی شود و از حمایت های ناتو و امریکا هم برخوردار شود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه دولت کابل به حمله به وزیرستان چیست؟

باید گفت ورود ارتش امریکا به وزیرستان تا حدی خواسته گروه های پشتون در دولت کابل هم هست . چرا که پشتون هایی در افغانستان به دنبال این هستند که خط دیوراند را به نفع افغانستان و به زیان پاکستان حل و فصل کنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در صورت حمله ارتش پاکستان به وزیرستان شمالی تا چه حدی گروه افراطی در این منطقه ( بنابه برخی برآوردها حدود 20  گروه )  به سایر مناطق روانه خواهند شد ؟

یکی از مناطق هفت گانه قبیله ای وزیرستان است. در این حال در شش منطقه دیگر هم این امکان وجود دارد که گروه های مسلح وزیرستان به آنجا وارد شوند. در این حال اگر تجربه حمله به سوات را هم در نظر بگیریم در آن زمان نیروهای چریکی  نیروهای خود را از سوات به مناطق کوهستانی و خارج از دسترس ارتش بردند و به محض عقب نشینی ارتش از سوات دوباره سوات را تحت کنترل درآوردند. این تجربه هم در وزیرستان قابل تصور است و اگر ارتش پاکستان به وزیرستان حمله کند سازمان ها و گروه های این منطقه خود را در گروه های کوچکتر سازماندهی می کنند و به مناطق روستایی میروند و شهرها را تخلیه می کنند، اما تا زمانی که ارتش پاکستان بتواند در این منطقه باقی ماند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط هر گونه حمله به وزیرستان القاعده و سازمان های دیگر چه واکنشی نشان می دهند؟

برداشت من این است که سازمان القاعده از قبل پیش بینی هایی انجام داده است. به این معنا که این سازمان بخشی از نیروهای اصلی و در سطح بالاتر خود را از این مناطق خارج کرده و حتی گفته میشود که به یمن و سومالی و..برده است. در این حال ممکن است القاعده بقیه نیروهای خود را به جای دیگری منتقل کند. اما جدا از القاعده گروه های دیگر (مثل شبکه حقانی، طالبان، ایغورها و..)تا آخر مقاومت میکنند. چرا که جای بهتری برای استقرار ندارند.

مطالب مرتبط