مریم خالقی نژاد
پژوهشگر مسائل خاورميانه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
عربستان و امریکا از دیرباز یکی از همکاران و متحدان یکدیگر به خصوص در مسائل استراتژیک در خاورمیانه بوده اند. نفت و امنیت همواره دو عامل تاثیرگذار بر روابط میان امریکا و عربستان بوده و هست.
امریکا به دلیل منابع نفتی و ثروت عظیم عربستان از یکسو و از سوی دیگر قدرت گرفتن و افزایش نقش عربستان در سالهای اخیر و همسویی سیاست خارجی آن با تهدیدات نفوذ روسیه و ایران، به ادامه روابط چند بعدی خود با عربستان پرداخته است. در طول سالیان گذشته عربستان مقر پایگاه های نظامی امریکا بوده است. از سوی دیگر عربستان نیز که تمام درآمد نفتی خود را صرف خرید تسلیحات نظامی از غرب به ویژه امریکا می کند اکنون به عنوان مهمترین خریدار تسلیحاتی امریکا قرار دارد و همچنین عامل مهم دیگر در گرایش به امریکا قدرت رقبای عربستان در منطقه به خصوص ایران می باشد که این کشور را به روابط هرچه بیشتر با امریکا ترغیب می کند. در کل یکی از ارکان مهم سیاست خارجی عربستان ارتباط با کشورهای غربی و سرمایه داری به خصوص امریکا می باشد و لذا بیشتر مذاکرات مابین دو کشور نیز در قالب امنیت و تسلیحاتی و سپس اقتصادی می باشد. همچنین مورد دیگر آن است که با این کار عربستان به وسیله پرداخت پول زیاد به امریکا توانسته است بسیاری از سیاستمداران امریکا را در حوزه منافع خود وارد کند و حتی برخی سیاست های امریکا را تحت تاثیر خود قرار دهد.
خرید بالای تسلیحات نظامی عربستان از امریکا سود اقتصادی زیادی را نصیب شرکت های امریکایی می کند. این در حالی است که از گذشته تا کنون دمکرات ها حامیان اصلی عربستان در سنا بوده اند و خواهان هرچه روابط بیشتر با عربستان هستند. برای مثال کمک تسلیحاتی به حضور نظامی عربستان در یمن یکی از مهمترین کمک های امریکا به عربستان است.
اما در یکی دو سال اخیر همکاری های هسته ای امریکا و عربستان بسیار مورد توجه جامعه جهانی بوده است. با روی کار آمدن ترامپ و رابطه نزدیک به عربستان زمینه درخواست بیشتر و جدی تر برای کمک به برخی تسلیحات هسته ای و دانش هسته ای برای عربستان فراهم شد و در سال کنونی شاهد اقدامات جدی دولت امریکا برای این امر هستیم. با توجه به درآمدهای هنگفت ناشی از راه اندازی و تاسیس تسلیحات و مراکز هسته ای در عربستان بسیاری از شرکت های امریکایی خواهان انتقال هرچه سریعتر این فناوری و تجهیزات به عربستان هستند و تا حدودی به دلیل فشار زیاد و ارتباط نزدیک برخی از آنان با ریاست جمهوری امریکا و دولتمردان این امر در حال انجام است. بسیاری از خبرها حاکی از آن است که رئیس جمهور امریکا ترامپ، تلاش زیادی را برای انتقال فناوری هسته ای مورد نیاز عربستان انجام می دهد که این امر با مخالفت بسیاری از دولتمردان امریکا روبه رو شده است. این در حالی است که معاون وزیر انرژی امریکا اظهار داشته است که امریکا بدون دریافت تضمین برای استفاده از این فناوری فقط برای اهداف غیرنظامی، هیچ کمکی را به عربستان نخواهد کرد. اما مقامات عربستان نیز در مقابل اظهار کرده اند که امریکا تنها گزینه آنها نیست و آنها گزینه های دیگری مانند روسیه و چین و پاکستان را دارند.
به نظر می رسد بنابر دلایل مختلف ذیل امریکا همانند نیاز تسلیحاتی عربستان پاسخ مثبت به این امر می دهد.
- رابطه نزدیک دولت ترامپ و عربستان
- درآمد اقتصادی بالایِ ناشی از تاسیسات فناروی هسته ای و ایجاد نیروگاه ها در عربستان که نصیب شرکت های امریکایی می گردد
- افزایش قدرت عربستان در منطقه و رقابت با قدرت های منطقه ای مخالف با امریکا به خصوص ایران
- یکی از دلایل مهم وابستگی بیشتر عربستان به امریکا است. تا کنون وابستگی بیشتر در زمینه تسلیحاتی بوده است از این به بعد در صورت انتقال فناوری هسته ای به عربستان در زمینه فناوری هسته ای هم این وابستگی اضافه خواهد شد. چرا که به نظر می رسد دولت امریکا همچون در اختیار قرار دادن انواع تسلیحات نظامی پیشرفته برای فروش به عربستان و خودداری از انتقال دانش آن در زمینه فناوری هسته ای نیز، دانش آن را هیچگاه به طور کامل در اختیار عربستان نخواهد گزاشت. بر همین اساس دولت ترامپ با سنجش سود و زیان حاصل از این امر تا هنگامی که منافع خود را در زمینه دوستی و روابط با عربستان ببیند به خواسته های عربستان و تقویت رابطه با آن پاسخ مثبت خواهد داد. این در حالی است که امریکا هیچگاه خواسته های عربستان را به صورتی که مد نظر خود عربستان باشد پاسخ نمی دهد. برای مثال همانطور که ذکر رفت در زمینه تسلیحات نظامی و یا فناوری هسته ای هیچگاه دانش آن را در اختیار عربستان نخواهد گزاشت.
در خصوص دامنه و نوع این همکاری هسته ای همانطور که ذکر شد امریکا شاید در صورت تاثیر مثبت این امر بر منافع آن در خاورمیانه، فناوری مورد نیاز را به صورت بالایی از قبیل ساخت نیروگاه تا راکتورها و سانتریفیوژها را در اختیار عربستان بگذارد، اما علت این امر اولا درآمد اقتصادی و دوم بکارگیری مهندسان و متخصصان امریکایی در این مراکز است. چرا که در صورت بروز مشکل و یا برخی استفاده های تخصصی نیاز به متخصصان و دانشمندانی می باشد که دانش آن را در اختیار دارند و این در حالی است که عربستان فاقد همچین امکاناتی می باشد. همچنين سوم اينكه وابستگی بیشتر عربستان به امریکا در زمینه تاسیسات و تشکیلات هسته ای و کنترل امریکا بر فعالیت و تاسیسات هسته ای عربستان است.
در یک جمعبندی اگرچه تاریخچه همکاری های این دو کشور به خصوص روابط نظامی امریکا و عربستان از زمان جنگ سرد تا موضوعاتی همچون حمله شوروی به افغانستان، ماجرای جمال عبدالناصر، بحران عراق و یمن و مواردی از این قبیل جریان داشته است، اما اشکار است که امریکا از همکاری نظامی و هسته ای با عربستان یک استفاده چندجانبه بسیار مهمی را دارد و آن اینکه هم درآمدهای نفتی را به کشورش باز میگرداند و قیمت نفت را کنترل می کند و گاهی هم افزایش تولید نفت عربستان را خواستارند و از همه مهمتر کنترل و نظارت بر مراکز هسته ای عربستان را دارند. در مقابل از آنجایی که بودجه نظامی عربستان بعد از امریکا و چین سومین رتبه را در جهان دارا می باشد این امر باعث نزدیکی بیشتر برخی سیاستمداران امریکا و سپس سیاست های امریکا به عربستان می شود. نکته مهم دیگر آن است که عربستان به دلیل تلاش برای افزایش کمی قدرت تسلیحاتی و هسته ای نیز نتوانسته است و تاز زمانی که بیشتر به جنبه کمی بنگرند نمی توانند رشد پایداری در قدرت نظامی و هسته ای داشته باشد و صرفا از نظر کمی این دو بُعد از قدرت خود را افزایش داده است و اگر این روند ادامه داشته باشد باعث ایجاد قدرت نظامی و هسته ای ناموزون دراین کشور می گردد.
واژگان کلیدی: همکاری، نظامی ، هسته ای، امریکا ،عربستان، مریم خالقی نژاد