مریم خالقی نژاد
پژوهشگر مسائل بين الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC-
پس از عادی سازی روابط با امارات دومین کشور عربی یعنی بحرین قراردادی را مبنی بر عادی سازی روابط خود با اسرائیل امضا کرده است و مقامات این کشور بیان کرده اند که بر ابتکار عمل صلح عربی پایدار و پایبند هستند که از جمله اقدامات این کشور اجازه برای پرواز از مرزهای هوایی خود می باشد. این امر در تضاد با برخی سخنان مقامات بحرین در خصوص به رسمیت شناختن اسرائیل برای بازپس گرفتن حق فلسطینیان است. هدف اصلی دست اندرکاران این معاملات برای همسو کردن کشورهای بیشتر خلیج فارس در پیش روی طرح خاورمیانه جدید و معامله قرن است.
بحرین با توافق خود با اسرائیل ، به عنوان پیشران و پیش قراول دوم در میان کشورهای عربی بعد از امارات قرار گرفته است. تک به تک کشورهای عربی سالهای زیادی است که در میان آشوب ها و تنش های خاورمیانه به دنبال افزایش قدرت منطقه ای و جهانی هستند و از هر فرصتی برای افزایش قدرت خود در منطقه استفاده خواهند کرد. اما اینکه آیا این توافقات با اسرائیل موجب افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهایی سازش کننده همچون بحرین خواهد شد یا نه ؟ باید به دو محور تاکید کرد یکی نتیجه تاریخی سازش کشورهای دوست با اسرائیل و دومین گذر زمان و اعتراضات مختلف به خصوص داخلی است.
بحرین که در قدرت کمتری نسبت به برخی از کشورهای عربی قرار دارد همانند امارات از دهه های قبل با اسرائیل دارای روابط بوده است که اکنون با انعقاد این توافقنامه، روابط مابین آنها محکم تر و آشکار تر شد. ارتباطات اولیه امارات و اسرائیل به گفتگوهای رسمی مقامات دو کشور در سالهای 200 و 2003 در جریان های اجلاس مجمع جهانی اقتصاد بر میگردد اما اولین قدم اشکارتر شدن روابط طرفین در سال 2016 و ارائه اعلامیه برای مرگ شیمون پرز و ستودن آن بوده است. به طور کلی کشورهای عربی دارای روابط پنهان و نیمه پنهان خود با اسرائیل بوده اند و اکنون با ایجاد این موقعیت یکی یکی به پای توافقات متعدد با اسرائیل و عادی سازی روابط می روند. خبرها ناشی از آن است که عمان از این توافق استقبال کرده است بنابراین دور از ذهن نیست که بعد از بحرین نوبت کشورهای دیگری همچون عربستان و عمان باشد . اگرچه در میان کشورهای عربی بحرین به مانند دیگر کشورها بسیار قوی به نظر نمی رسد و در مناطقی که با اکثریت شیعه نشین در بحرین هستند با این توافق مخالف بوده اند اما به نظر می رسد عوامل زیادی در این سازش دخیل هستند که یکی از آنها تاثیرگذاری روابط بحرین با عربستان در این توافق و سازش است. اکنون بحرین با عربستان دارای روابطی مناسب است بی تردید تشویق و رایزنی های عربستان در این توافق و سازش بی تاثیر نبوده است چرا که عربستان به کرات از طرح ابتکار عمل صلح عربی سخن گفته و بر آن تاکید کرده است که این طرح اقداماتی برای عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است.
قبل از بیان اهداف و نیات مهم این توافق میان بحرین و اسرائیل باید نکته مهمی ذکر شود که ترامپ و نتانیاهو برای پیش روی معامله قرن و طرح خاورمیانه جدید باید چهره های خود را در میان رجال سیاسی و مردم، لابی ها و کشورهای منطقه تقویت و بازسازی کنند با عطف به موقعیت حساس ترامپ در انتخابات در مقابل رقیب قدرتمندش و همچنین خراب شدن چهره نتانیاهو و آشکار شدن پرونده فساد وی، بی تردید انجام چنین توافقاتی و کسب دستاوردهای مهم در سیاست خارجی یکی از نیازهای اصلی برای این بازسازی است.
نه تنها از جانب بحرین بلکه هر کشوری که در میدان صلح و سازش ساخته شده از سوی امریکا و اسرائیل وارد شود در افزایش مشروعیت اسرائیل در منطقه و فراهم کردن زمینه تسلط بیشتر بر فلسطین تاثیری مهم خواهد داشت و در مقابل با پیوستن و گسترده تر شدن این دایره عرصه را بر محورهای مقاومت و گروه های مخالف تنگ خواهند کرد که این یکی از اهداف سیاسی بزرگ این توافقات محسوب می شود. با این کار بحرین امید دارد که در صورت کمتر شدن محور مقاومت قدرت بیشتری را نصیب خود کند چرا که طبق اخبار اعلام شد از سوی مقامات این کشور ، معتقدند که” رابطه با اسرائیل منجر به قوی تر کردن همکاری های راهبردی با امریکا برای آنان خواهد شد و این توافقات را در راستای منافع منامه و تقویت اقتصادی آن خوانده اند و اعلام داشته اند که این توافق به معنای دست کشیدن از مساله فلسطین نیست” با این اوصاف به نظر می رسد بحرین برای افزایش ارتباطات خود با ابرقدرتی همچون امریکا به باج دهی پرداخته است نگاه بحرین بیشتر متوجه بهبود و تقویت روابط با امریکا است تا اسرائیل.
بعد دیگر اهداف اعلام شده از سوی طرفین در زمینه اقتصادی و سرمایه گذاری است بحرین که از اقتصاد ضعیف تری نسبت به امارات برخوردار است نیاز به برخی سرمایه گذاری ها در جهت رشد و توسعه دارد و این سازش و توافقنامه را قدم خوبی در این مسیر می دانند اما عده ای معتقد هستند که بیشترین منفعت نصیب اسرائیل خواهد شد. چرا که بحرین علاوه بر موقعیت منابع و ذخایر آن می تواند مکان مناسبی برای بازارهای تسلیحاتی اسرائیل و امریکا باشد . با عطف به منابع موجود در بحرین این کشور گزینه مناسبی برای امریکا و اسرائیل برای نفوذ نرم و پله به پله بر برخی از منابع و بازار آن می باشد همانطور که نتانیاهو اعلام کرده است که توافق با بحرین به خاطر برخی پروژه های اقتصادی و سرمایه گذاری ها میلیاردها دلار سود برای اسرائیل را به ارمغان خواهد آورد.
چراغ سبز بحرین بجز سود و منفعت برای امریکا و اسرائیل سود بیشتری را نصیب عربستان و ارتباطاتش با امریکا خواهد کرد چرا که اکنون بحرین و عربستان هرچند با قدرتهای متفاوت روابط مناسبی را دارا هستند.
ال خلیفه که اعلام کرده اند برای پس گرفتن حق فلسطینی ها ، اسرائیل را به رسمیت شناخته ایم با این کار اعتراضات و جوشش های جدیدی را در میان ملت خود برای مخالفت با این سیاست بر انگیخته اند و آنچه داخل جامعه بحرین این روزها اتفاق افتاده است نشان از عدم موافقت مردم بحرین و به خصوص شیعیان بحرینی است که می تواند آثار وخیمی را در این کشور داشته باشد. چرا که بحرین از دیرباز درگیر بحران های داخلی و نفاق های داخلی بوده است و اگر حکومت آل خلیفه نتواند آن را مدیریت کند در صورت بیشتر شدن اعتراضات و مخالفت ها با این توافق و سازش، بی تردید بر ماندگاری و مشروعیت آن نیز تاثیر خواهد گذاشت.
واژگان كليدي: پیشران , معامله قرن, سازش, بحرین , اسرائیل, دومین چراغ سبز, اعراب,مریم خالقی نژاد