اباذر براری
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
میدان التحریر به عنوان نماد و مرکزی برای جوانان مصری که جنبش25 ژانویه 2011 را به راه انداختند شناخته می شود و حضور در آن سمبلی برای تحقق و پیگیری اهداف مردم مصر محسوب می شود. در طی قریب به یکسال و اندی گذشته میدان التحریر در سه مقطع شاهد حضور چشم گیر و گسترده ایی از سوی مردم بوده است که می توان از آن تحت عنوان امواج سه گانه جنبش مردمی در مصر نام برد که هر کدام از آن ها مطالبات و خواسته های مختلفی را پیگیری می کردند که اجمالا به آن ها اشاره می گردد. موج اول حضور مردم در میدان التحریر یا آزادی قاهره در اواخر سال 2010میلادی آغاز شد که این حضور ابتدا با هدف اصلاح در نظام دیکتاتوری سی ساله حسنی مبارک و به تبعیت از جریانی که در تونس آغاز شده بود و به سرنگونی زین العابدین بن علی دیکتاتور این کشور منجر شده بود، رقم خورد. اما از آن جا که مبارک به شدت با خواسته مردم مخالفت کرده و با سرکوب و برخورد شدید با تظاهر کنندگان برخورد نموده بود مردم با تغییر در راهبرد خود سرنگونی و براندازی رژیم مبارک را وجهه همت خود قرار داده تا در نهایت وی را به کنار رفتن از قدرت مجبور کردند. بنابراین موج اول جنبش مردمی در مصر را می توان تلاش برای براندازی دیکتاتور در مصر نامید که به این ترتیب موفقیت، ماحصل آن بود.
پس از کنار رفتن مبارک شورای عالی نظامی به رهبری ژنرال طنطاوی مسئولیت اداره کشور در دوران گذار را برعهده گرفت تا زمینه های استقرار حکومت قانون در کشور فراهم شود. علاوه بر تامین امنیت و بهبود شرایط زندگی شورای عالی نظامی باید شرایطی را تمهید می نمود تا سه امر در حوزه مسائل سیاسی محقق شود؛ انتخابات پارلمانی، تدوین قانون اساسی جدید و در نهایت با انتخابات ریاست جمهوری شورای نظامی باید قدرت را به سیاستمدران واگذار می نمودند و خود به عرصه اصلی فعالیت خود و پادگان ها بر می گشتند اما طعم قدرت و حضور سالیان متمادی نظامیان به عنوان گروه نفوذ و نیروی اثر گذار در مصر گویی رها کردن سیاست را برای نظامیان دشوار می کرد و مردم مصر اینک خود را با استبداد نظامی روبرو می دیدند. لذا در اواخر سال 2011 و در آستانه اولین سالگرد جنبش مردمی در مصر موج دوم حضور مردم در میدان التحریر ایجاد شد. حضوری که با برگزاری مرحله اول از مراحل سه گانه انتخابات پارلمانی همزمان شده بود و گمانه زنی ها مبنی بر تاخیر وتعویق انتخابات بر سر زبان ها انداخته بود. در این مرحله مطالبه مردم گوشزد کردن اهداف اصلی جنبش به سران نظامی مصر، وادار کردن آنان به تسریع روند محاکمه مبارک، تلاش بیشتر در جهت بهبود اوضاع بد اقتصادی و تسریع در جهت استقرار دموکراسی و کنار رفتن از قدرت بود. این موج حضور در میدان التحریر که باید آن را موج مقابله با ظهور دوباره دیکتاتوری این بار توسط شورای نظامی در مصر نامید با حضور چند روزه جوانان و برخورد با نیروهای نظامی و امنیتی در چند روز فروکش نمود و ماحصل آن انتخابات پارلمانی آزاد و پیروزی اسلامگرایان بویژه اخوان المسلمین در انتخابات بود و شرایط در جهت تشکیل کمیسیون تدوین قانون اساسی در مصر فراهم می شد و نام نویسی کاندیداهای ریاست جمهوری در مصر هم انجام شد.
اما موج سوم جنبش مردمی در مصر که در جمعه 20 آوریل با حضور میلیونی در میدان التحریر رقم خورد را باید به یک معنا مهمتر و اساسی تر از دو جنبش قبل به حساب آورد چرا که حفظ و حراست از دستاوردهای یک حرکت و جلوگیری از منحرف شدن از شعارهای اولیه بسیار مهم و جدی است. این امر به ویژه در آستانه دو رویداد بزرگ یعنی تدوین قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری بیش از پیش رخ می نماید چرا که هر دوی این موارد با ابهام روبروست. از یک طرف دادگاه، کار کمیسیون تدوین قانون اساسی را به دلیل شکایت احزاب لیبرال و چپ که ادعا کرده بودند وجود اکثریت اسلامگریان در کمیسیون بدلیل سواستفاده ای است که اسلامگریان از قدرت خود کرده اند و این در حالی بود که نتایج انتخات پارلمانی و اساسا یکی از مهمترین مطالبات مردم مسلمان مصر حضور دین در سپهر سیاست بوده است. از سوی دیگر در زمینه انتخابات ریاست جمهوری کنار هم قرار دادن عمر سلیمان معاون اول مبارک و رئیس دستگاه امنیت مصر با خیرت شاطر کاندیدای مورد حمایت اخوان المسلمین که سوابق مبارزاتی علیه رژیم های دیکتاتور در مصر داشته و حذف هردو از صحنه رقابت ریاست جمهوری نیز باعث خشمگین شدن مردم گردید و زمینه ساز حضور مجدد مردم و به خصوص جوانان در میدان التحریر شد. اگرچه باید علاوه بر مسائل فوق تشدید مشکلات اقتصادی و افزایش فقر و بیکاری و گسترش نا امنی در مصر را هم افزود که مردم مصر خواستار فکر اساسی در این زمینه ها شدند. در واقع موج سوم جنبش مردمی در مصر را باید تلاش برای یادآوری اهداف جنبش و تلاش در جهت دموکراسی واقعی در مصر دانست که با توجه به برهه حساسی که مصر درآن قرار دارد حائز اهمیت بسیار است. مقطعی که بسیار در ادامه جهت گیری های این کشور در تحقق اهداف مردم و بسط و گسترش مردمسالاری حائز اهمیت است. در مجموع باید گفت سه موج مختلف حضور در میدان التحریر از یک سو دارای مشابهت هایی با یکدیگر است و از سوی دیگر نقاط افتراقی هم با یکدیگر دارند. مهمترین وجه اشتراک این حضورها، مشارکت گسترده و عظیم مردم با سلایق و دیدگاههای مختلف در عرصه بود که تلاش داشتند هدفی واحد را گوشزد کنند و متاثر از آن همدلی و همراهی که با یکدیگر در این خصوص به نمایش گذاشتند. از سوی دیگر وجه تفاوت آن به تفاوت در اهدافی بر می گردد که زمینه ساز این حضور شد که در سطور بالا به آن اشاره گردید. در ادامه حرکت مردم مصر باید دید آیا میدان التحریر همچنان ایفاگر نقش در عرصه سیاسی مصر خواهد بود و باز نیز حضور مردم در خود را نظاره گر خواهد شد.