مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

منطقه و اثرات زیستی ـ محیطی احداث سد در مناطق جغرافیایی

اشتراک

محسن آرمش

 دکتری اقلیم شناسی در برنامه ریزی محیطی

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

رودخانه ها در بستر حوضه های آبریز جریان دارند که این حوضه ها بسته یا باز هستند حوضه های بسته به تالابها و دریاچه ها منتهی می شوند و حوضه های باز به دریاهای آزاد ختم می شوند. احداث سد بر روی حوضه های باز تأثیرات زیست محیطی کمتری نسبت به حوضه های بسته دارد.

زیرا حوضه های بسته که به دریاچه ها و تالابها ختم می شوند منبع اصلی تغذیه آنها همین رودخانه ها هستند. البته در این بین فاصله بین سد و دریاچه یا دریا نیز اهمیت فراوانی دارد. ولی در مجموع هر چه مساحت بیشتری از حوضه آبریز از آب رودخانه محروم شود اثرات زیست محیطی عمیق تری برجای می گذارد. در زمان حاضر با رشد تکنولوژی و افزایش بی سابقه جمعیت جهان، سدها نقش مهمی در کنترل سیلابها، تامین آب شرب، کشاورزی و صنعتی، تولید انرژی پاک آبی و … دارند. با این وجود احداث سدهای غیر کارشناسی در برخی نواحی مشکلات جدی زیست محیطی پیش روی ساکنین مناطق مختلف قرار داده است. برای احداث سد مسائل زیست محیطی بایستی به دقت بررسی شود. برای مثال وجود سازندهای نمکی، رادیواکتیو و … در محدوده دریاچه سد که با بالا آمدن آب در دریاچه سد در معرض آب گرفتگی قرار می گیرند می تواند آب شیرین را غیر قابل استفاده نماید و نمک را در سطح اراضی کشاورزی از طریق آبیاری پخش کند (سد گتوند).یا مواد رادیواکتیو حل شده در آب سبب بروز انواع سرطانها و بیماریهای دیگر شود.

در مجموع وقتی سدی ساخته می شود اثرات شگرفی در میکروکلیمای منطقه ایجاد می کند. این تاثیر با افزایش رطوبت در محدوده دریاچه سد و رطوبت کمتر در پایین دست حوضه آبریز همراه است. افزایش رطوبت منطقه بویژه در تابستان می تواند سبب از بین رفتن برخی محصولات کشاورزی شود اتفاقی که در سراوان سبب از بین رفتن بخش زیادی از محصول خرمای کشاورزان منطقه می شود. از طرفی کاهش رطوبت در محدوده پایین دست حوضه سبب کاهش رطوبت خاک و در نتیجه افزایش توفانهای گرد و غباری می شود. اتفاقی که در جنوب غرب ایران به سبب احداث سد بر روی دجله و فرات افتاده است و نیمه غربی ایران را تحت تاثیر قرار داده است. یا خشکاندن هامون سیستان که سبب تشدید توفان شن در این منطقه شد.

در مطالعات اقلیمی از دو نوع تبخیر پتانسیل و واقعی یاد می شود. تبخیر پتانسیل مقدار ارتفاع آبی است که در صورت در دسترس بودن آب در یک سال از یک سطح تبخیر می شود. ولی تبخیر واقعی مقدار تبخیر منطقه در صورت وجود یا عدم وجود منابع رطوبتی در یک سال است. بنابراین مقدار آن کمتر از تبخیر پتانسیل است. احداث سد از یک طرف تبخیر واقعی را برابر با تبخیر پتانسیل می کند و از سوی دیگر تغذیه سفره های آب زیرزمینی را مختل می کند. مطمئنا اگر آب در سطح بیشتری پخش شود مقدار تغذیه آبهای زیرزمینی بیشتر می شود. چون اوج جریان رودخانه ها غالبا در دوره سرد سال است که تبخیر کمتری در آن رخ می دهد، لذا سد، تغذیه سفره آب زیرزمینی را از طریق متمرکز آب در یک محدوده معین مختل می کند.

با توجه به نکات مثبت و منفی سد می توان نتیجه گرفت که مطالعات پایه ای احداث سد همچون مطالعات جغرافیایی و زمین شناسی بسیار مهم و حساس است. اتفاقی که در غالب کشورهای در حال توسعه رخ نمی دهد و احداث سازه های بتنی مظهر توسعه در این کشورها محسوب می شود. برای مثال طی دهه های اخیر حدود 647 سد بزرگ و کوچک در ایران بدون کارشناسی ساخته شده است. 146 سد در حال ساخت و 537 سد در حال بررسی است. یعنی کشوری که کمتر از یک سوم بارش جهانی باران دریافت می کند 1330 سد را قرار است برای کنترل رودخانه بکار بگیرد. این در حالی است که مقدار تبخیر به سبب قرارگیری ایران در کمربند بیابانی کره زمین بسیار بالاست. این آمار عمق فاجعه را بخوبی نشان میدهد که مسئولین برنامه ریز در این زمینه به هیچ وجه معنی توسعه پایدار را درک نکرده اند. خشک شدن فصلی یا دائمی بسیاری از تالابها و دریاچه های داخلی، آسیب دیدگی شدید آبهای ساحلی دریاها، سیلابهای اخیر، کاهش مساحت جنگلها، افزایش توفانهای گردو غباری و … از مهمترین خسارتهای زیست محیطی سدهاست. از طرفی در صورت خشک شدن دریاچه ارومیه به سبب املاح سنگین کف دریاچه بایستی منتظر فاجعه زیست محیطی در شمالغرب ایران بود که همراه با سونامی سرطان خواهد بود. زیرا این املاح به سبب باد غالبا غربی ابتدا شهر تبریز و سپس زنجان، همدان، اردبیل، قزوین و … را به شدت تهدید می کند. متاسفانه مشکلات در رابطه با سدها به قدر زیاد است که خارج از حوصله این مقاله است لیکن در ادامه رویکرد مناسب برای بهبود شرایط زیستی در حوضه های دارای سد بطور مختصر ارائه خواهد شد.

  • در پیش گرفتن سیاست کاهش جمعیت، زیرا بواسطه افزایش جمعیت و متعاقب آن افزایش نیاز انسان است که دست درازی به منابع زیستی از جمله منابع آب بیشتر می شود؛
  • کاهش سطح زیر کشت اراضی کشاورزی، استفاده از روشهای جدید آبیاری و واردات محصولات کشاورزی (واردات نامرئی آب)؛
  • در صورت ضرورت احداث سد بکارگیری نخبگان رشته های زمین شناسی و جغرافیا در مطالعات پایه ای احداث سد؛
  • در دنیا روز 14 مارچ به عنوان روز حمایت از رودخانه ها و اکوسیستمهای رودخانه ای ثبت شده است بدین منظور در صورت احداث سد، بطور معمول 20 درصد جریان و حداکثر 40 درصد آن بایستی توسط سدها مهار شود و بقیه تحت عنوان حقابه محیط زیست در رودخانه جریان یابد، متاسفانه در ایران گاها 100 درصد جریان رودخانه در دریاچه سد ذخیره می شود؛
  • بکارگیری روشهای مناسب تغذیه آبهای زیرزمینی و همچنین اجرای طرحهای آبخیزداری در بالادست حوضه های آبریز جهت تغذیه سفره های آب زیرزمینی و جلوگیری از بروز هر چه بیشتر پدیده فروچاله ها؛
  • جلوگیری از احداث سد بر روی رودخانه هایی که به تالابها و دریاچه ها می ریزند. ارزش زیست محیطی هر متر مکعب تالاب معادل هزاران یورو است که از طریق کنترل توفان گرد وغباری، تعدیل دما، زیستگاه جانداران و … این ارزش قابل درک است؛
  • در دراز مدت بایستی به سمت برچیدن سدها رفت. اثرات منفي سدها بر روي محيط زيست فيزيكي، بيولوژيكي و اجتماعي به قدری زياد است كه غالب كشورهاي توسعه يافته از دهه 70 به بعد ساخت سدها را متوقف کرده اند و با صرف هزینه های بالا در حال برچيدن سدهاي خود هستند. در عوض رودخانه ها و سفره هاي آب زيرزميني خود را احياء می كنند.

 

واژگان کلیدی: منطقه ، اثرات زیستی ، محیطی، احداث سد ، مناطق جغرافیایی،

محسن آرمش، اقلیم شناسی ، برنامه ریزی محیطی

مطالب مرتبط