دکتر بهناز اسدیکیا
کارشناس مسائل بين الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
مقدمه
این واقعیت وجود دارد که هر بازیگر سیاسی در تعامل دائم با محیط سیاسی و بینالمللی قرار دارد و به طور اجتنابناپذیری از آن متاثر میشود و به میزان قدرت، وزن ژئوپلیتیکی و توان بازیگری خود نیز بر آن تاثیرگذار است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقه و تاثیرگذار بر محیط پیرامونی و منطقهای مطرح است و در جهت تامین منافع ملی و حفظ و تقویت نفوذ منطقهای و جهانی خود عمل میکند.
در این راستا، ایران ضمن رصد تحرکات، جریانها و تحولات بیرونی، بایستی به طراحی دقیق استراتژی و سیاستهای کلی خود مبتنی بر واقعیتهای موجود و روند شکلگیری ساختار جدید نظام بینالملل بپردازد.
از آنجا که سیاست خارجی یک تحلیل چندمتغیره با عناصری در حال تغییر و متعدد است و با تحولات محیطی و تغییر مواضع بازیگران متاثر میشود، در عین حال که تنظیم آن دارای اصولی ثابت و مشخص است، مستلزم رویکردی پویا و متناسب با تغییرات و دگرگونیهای محیطی است و در این میان، توجه به واقعیات و ملاحظات ژئوپلیتیکی به عنوان متغیری تاثیرگذار در مطالعات سیاست خارجی دارای اهمیت بیشتری است.
این امر برای ایران که در محاصره پنج منطقه ژئوپلیتیکی قرار دارد، اهمیتی خاص مییابد. تنظیم سیاست خارجی ایران ناگزیر از توجه به فرصتها و تهدیدهای ژئوپلیتیکی است، در حالی که همواره تابع چارچوب نظام ارزشی و در جهت حفظ منافع ملی و رسالت منطقهای ایران تعریف میشود. از این رو درک واقعیات و شناخت عناصر تاثیرگذار قدرت در سیاست خارجی برای جمهوری اسلامی ایران که بیتردید در شکلگیری نظم منطقهای و در ساختار قدرت منطقهای، بازیگری توانمند و مؤثر است، دارای اهمیت میباشد. در زیر به برخی واقعیات موجود که در تحلیل و تنظیم سیاست خارجی ایران، مهم و غیرقابل انکار است، اشاره میشود:
1. توجه به واقعیتهای ژئوپلیتیکی ایران
ایران سرزمینی وسیع با موقعیت جغرافیایی خاص و مورد توجه قدرتهای وقت است که همواره در طول تاریخ با عواقب و پیامدهای ناشی از آن مواجه بوده است. موقعیت چهارراهی ایران در اتصال شرق به غرب و شمال به جنوب، تاریخ تهاجمات و مداخلات متعددی را برای این کشور، حتی تا مرحله تقسیم حوزه نفوذ قدرتهای بیگانه رقم زده است. دارا بودن دو نوار ساحلی مهم در شمال و جنوب کشور و تسلط بر یکی از تنگههای مهم و استراتژیک جهان، به همراه وسعت سرزمینی، منابع غنی هیدروکربنی، معدنی و منابع طبیعی، گذشته از اینکه یک مزیت جغرافیایی و دریایی محسوب میشود، ایران را دارای موقعیتی استراتژیک برای تاثیرگذاری بر معادلات منطقهای و جهانی و همچنین مورد توجه قدرتهای خارجی نموده است.
2. الزامات وضعیت ژئوپلیتیکی تحت فشار
ایران با موقعیت ژئوپلیتیکی تحت فشار، در پیچیدهترین شطرنج ژئوپلیتیکی جهان قرار گرفته است. این کشور در محاصره پنج حوزه ژئوپلیتیکی پر تنش (حوزههای ژئوپلیتیکی شبه قاره، آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه و خلیج فارس) واقع است که عرصه بازیگری هم قدرتهای منطقهای و هم فرامنطقهای است. این واقعیت که همه بازیگران در این منطقه، منافع متفاوت، متداخل و متضادی را دنبال میکنند، ملاحظات و الزاماتی را نسبت به محیط پیرامونی بر ایران تحمیل میکند.
3. دوری از انزوای ژئوپلیتیکی
موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی ایران با دارا بودن نوارهای مرزی طولانی، همسایگان متعدد و مناطق پرتنش پیرامونی؛ برای این کشور، تعاملات گسترده و همهجانبه، ایفای نقش فعال و حضور مؤثر در منطقه را ایجاب و ضروری میکند. هیچ کشوری نمیتواند بدون مشارکت و حضور فعال در اتحادیهها و سازمانهای مهم و موثر منطقهای و تعامل جدی و گسترده با پیرامون خود، ایده نفوذ و بازیگری در صحنه جهانی یا منطقهای داشته باشد. جهان امروز، دنیای تعامل و ارتباطات و همکاری است و پیروی از رویکردهای انزواگرایانه به ویژه در مناطق حساس دیگر قابل اجرا نیست.
4. برآورد محیط پیرامونی به عنوان متغیر خارجی در سیاست خارجی
طراحی سیاستهای کلان هر کشور در حوزه سیاست خارجی تابع دو عنصر داخلی نسبتا ثابت (از جمله موقعیت جغرافیایی، عناصر قدرت، منافع ملی، رویکرد سیاسی و نظام ارزشی) و عنصر بیرونی متغیر (مانند تغییرات سیاسی محیط پیرامونی، بازیگری متفاوت و متغیر کشورها بنا بر منافع و اهدافشان، تغییر رویکردها و مواضع سیاسی کشورهای پیرامون، تغییر نظامهای سیاسی و بیثباتی داخلی کشورهای منطقه) میباشد. از این رو در نظر گرفتن هر دو وجه داخلی و بیرونی شامل خط مشی سیاسی و کدهای ژئوپلیتیکی کشور؛ و رصد و پیشبینی رفتار خارجی بازیگران و کشورهای پیرامونی، در تدوین استراتژیهای بلندمدت در حوزه سیاست خارجی ایران ضروری است. در این رابطه اقدامات اخیر امارات، همسایه جنوبی ایران در منطقه حساس خلیج فارس، بی تردید با ایجاد زمینه تنشهای بالقوه، معادلات منطقهای را برهم خواهد زد.
5. لزوم اتخاذ و طراحی استراتژی دریامحور مبتنی بر تبدیل ایران به یک قدرت دریایی
با توجه به دارا بودن یک نوار ساحلی طولانی و تسلط بر یکی از مهمترین خلیجهای استراتژیک جهان و بنادر دریایی در خلیج عمان و دسترسی آزاد به اقیانوس هند، و از طرفی در اختیار داشتن سواحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان در شمال کشور، ایران یک کشور دریاپایه محسوب میشود و سوق دادن کشور به سوی سیاستهای خشکیپایه، مانع بهرهگیری سیاسی و اقتصادی از یک مزیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی منحصربفرد و همچنین اثرگذاری استراتژیک در منطقه و جهان میشود.
6. وجود رقابت و چالشهای منطقهای پیرامون ایران
از آنجا که عرصه بازیگری کشورهای منطقه به طور مستقیم، عرصهای است که در آن منافع درازمدت و در برخی موارد، منافع امنیتی ایران تعریف میشود، استراتژیهای بلندمدت و جاهطلبی قدرتهای منطقهای محیط پیرامونی ایران، زمینه ایجاد و افزایش رقابت و چالشهای منطقهای را افزایش میدهد و لزوم رصد مداوم مواضع آنها را ایجاب میکند. به عبارتی عناصر واگرایی در مناطق پیرامونی ایران، ناشی از وجود رقابتهای جدی، اتخاذ مواضع سیاسی متفاوت، قدرتطلبی و انجام اقدامات تنشزا و تفرقهافکن، بیشتر از منافع همپوشان و رویکردهای همکاری و همگرایی در منطقه عمل میکند.
7. بهرهگیری از وزن ژئوپلیتیکی
با شناخت و ارزیابی اهمیت، جایگاه و وزن ژئوپلیتیکی، ایران توان تعامل و بازیگری با همه قدرتهای منطقه و فرامنطقه را در راستای منافع ملی خود دارد. نفوذ منطقهای ایران ناشی از منافع و رویکردهای مشترک سیاسی و مذهبی، این کشور را تبدیل به بخشی ضروری در ترتیبات و محاسبات منطقهای کرده است.
8. لزوم برقراری موازنه ژئوپلیتیکی در منطقه
ایران به لحاظ موقعیت ژئوپلیتیکی خاص همواره در دو قرن اخیر در “بازی بزرگ” بین قدرتهای وقت و در راستای تامین منافع و اهداف سیاسی، امنیتی و نظامی درگیر بوده و متحمل خسارتهای جبرانناپذیری نیز شده است. با توجه به وزن ژئوپلیتیکی و سیاسی، در حال حاضر سیاستهای ایران میتواند با ایجاد توازن ژئوپلیتیکی در منطقه، در جهت عدم ورود به بازی بزرگ دیگری بین قدرتهای منطقه و فرامنطقه و ممانعت از بازی کردن با کارت ایران طراحی شود.
9. بهرهگیری از موقعیت ترانزیتی در رویکرد توسعهای سیاست خارجی
الحاق به شبکه اتصالات منطقهای و جهانی با ارائه مسیرهای ترانزیتی به همه حوزههای ژئوپلیتیکی و کشورهای پیرامون، مزیتی منحصربفرد مبتنی بر ساخت زنجیرههای بهموابستگی و همکاری و ایجاد زمینه تعاملات و همکاریهای متقابل چندجانبه با همسایگان و پیرامون برای ایران محسوب میشود.
10. رویکرد الگوسازی
از آنجا که جمهوری اسلامی ایران دارای یک نظام ارزشی است، سیاست خارجی ایران با توجه به وجود زمینهها و علائق دینی و مذهبی در منطقه میتواند با رویکرد الگوسازی طراحی شود؛ هرچند این امر در ابتدا مستلزم طراحی و شناخت ابزارهای لازم و مهمتر از همه اجرای ساختارهای سیاسی و اقتصادی نمونه در داخل کشور میباشد.
11. ظرفیت اقتصادی و سیاست همتکمیلی
با توجه به دارا بودن منابع غنی، ذخایر انرژی، ظرفیت اقتصادی ایران اعم از توان تولید در عرصههای مختلف، قابلیتهای صنعتی و کشاورزی و نیروی کار فراوان، ماهر و مجرب؛ بحث همتکمیلی اقتصادی و ایجاد شبکه همکاریهای گسترده اقتصادی میتواند به عنوان یکی از مبانی اصلی تقویت سیاست خارجی ایران در طراحی و تنظیم رویکرد خارجی در نظر گرفته شود.
12. تلاش برای استقرار صلح منطقهای و ضرورت کاهش نفوذ و حضور قدرتهای فرامنطقه
از آنجا که امنیت منطقه از طریق کاهش حضور قدرتهای خارجی در منطقه حاصل میشود، همکاری و ایجاد همگرایی امنیتی هرچه بیشتر با همسایگان و قدرتهای منطقه میبایست در تدوین سیاست خارجی مد نظر قرار گیرد.
واژگان كليدي: ملاحظات, ژئوپلیتیکی, سیاست خارجی , طراحی, سیاستهای کلان , ایران,
دکتر بهناز اسدیکیا