کامران کرمی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
گرچه مرور تاریخ سیاست خارجی عربستان نشان می دهد که سعودی ها از هر گونه حرکت رادیکالیستی که بخواهد سیاست حفظ وضع را بخطر بیندازد یا تحت شعاع قرار دهد اجتناب ورزیده، اما مسئله مهم در این میانه استقبال سعودی ها از فرصت بوجود آمده ناشی از هرج و مرج در گستره خاورمیانه می باشد. درگیر شدن مصر در موج بهار عربی اگرچه در ابتدا برای سعودی ها خوشایند نبود اما قدرت گیری اخوان در مصر و تقویت جبهه منطقه ای از الگوی اخوان المسلمین مسئله ای بود که برای سعودی ها نوعی تهدید در شکل دهی به نظم و گفتمان منطقه ای محسوب می گردید. از این رو سقوط مرسی و درگیر شدن مصر در جنگ داخلی که برآیند آن تضعیف مصر در شکل دهی به جریان های سیاسی در خاورمیانه را در پی خواهد داشت، مطلوب عربستان قرار گرفته است. در این مقاله با تحلیل دو متغیر یعنی مهار الگوی اخوان و تضعیف رهبری سیاسی مصر بر جهان عرب که بر تقویت نقش منطقه ای عربستان در آینده سیاست خاورمیانه ای تاثیر خواهد گذاشت، تلاش خواهد شد به این موضوع بپردازیم.
واژگان کلیدی: خاورمیانه، منطقه گرایی، عربستان سعودی، مصر، جنگ داخلی، تقویت و تضیف نقش
تحلیل رخداد
فراز و فرودهای سیاست خاورمیانه ای بازیگران دخیل در این مجموعه در طول دهه های گذشته تا به امروز ماهیت و سطح متفاوتی به خود دیده است. دیرزمانی نیست که عربستان، مصر و سوریه مثلث جهان عرب را در شکل دهی به تحولات سیاسی تشکیل می دادند و به عنوان محور سیاست های منطقه ای نقش و جایگاه مهمی را در جریان سازی تحولات عربی بازی می کردند. در سالهای اخیر به دلیل وقوع تحولات ساختاری، تنوع موضوعات، ظهور بازیگران جدید و ظهور متغیرهای سیاسی که در موج خیزش های جهان عرب خود را نشان داد، مثلث پیشین جای خود را به نوعی گسیختگی و آشفتگی درون ساختاری داده که نتیجه آن ظهور دسته بندی های منطقه ای و طرح الگوهای متفاوتی از حکمرانی سیاسی برای اجماع سازی در سیاست خاورمیانه ای است که نه تنها توفیقی را به خود ندیده بلکه باعث تعارض در محور بازیگران این مجموعه نیز گردیده است. عربستان و سوریه در یک رقابت ژئوپلیتیکی و ژئوکالچری وارد گردیده اند و مصر و عربستان هم در رقابت میان الگوهای سلفی و اخوانی. نتیجه این مسئله، آشفتگی در نظم پیشین و شکل گیری نظم آینده می باشد.
تداوم هرج و مرج داخلی در مصر دو نتیجه عملی برای عربستان سعودی دارد که هر دو مورد باعث تضعیف نقش ایدئولوژیکی و سیاسی مصر در شکل دهی به جریان های جهان عرب دارد که عبارتند از:
1- مهار الگوی اخوان المسلمین
اولین نتیجه ملموس درگیر شدن مصر در آشوب داخلی، تضعیف قدرت گیری اخوان المسلمین در مصر و همچنین در سطح منطقه ای است. آنچه که در مصر پس از بهار عربی روی داد، غلیان جریان اخوان بود که با صورت بندی قرائت جدیدی از اسلام با مفاهیم نو و دموکراتیک همچون شورا، تحزب و… در تلاش بود تا در رقابت میان الگوهای رقابت منطقه ای، گفتمان جدیدی را شکل دهد. قدرت گیری اخوان در تونس و حمایت های ترکیه و قطر باعث گردید تا عربستان سعودی به تلاش های خود در مصر و منطقه دست بزند و در مقابل وضعیت جدید برآمده از خیزش های عربی به چاره جویی بپردازد. بدین ترتیب عربستان سعی نمود تا در داخل مصر با حمایت از حزب نور، حمایت های مالی و معنوی از عبدالفتاح السیسی (وابسته نظامی در ریاض) و عدلی منصور (مشاور وزارت بازرگانی عربستان) اوضاع را تا حدودی مهار نماید و در سطح منطقه هم با نزدیکی به ترکیه بر اساس الگوی موازنه سازی منطقه ای برونگرا، تا حدودی خطر ترکیه را در حمایت های بیشتر از اخوان برطرف نماید.
2- تضعیف رهبری سیاسی مصر بر جهان عرب
بر کسی پوشیده نیست که مصر همواره یکی از ستون های سیاسی جهان عرب در شکل گیری و شکل دهی به جریان های عربی و اسلامی بوده است. مسئله رهبری سیاسی مصر و عربستان بر جهان عرب همواره موضوعی بوده که جای رقابت را باز نموده است. اگرچه عربستان سعودی در مقام مقایسه نظامی با مصر یک قدرت نامتعارف حساب شده و نقش غیر مستقیمی در مسئله صلح اعراب و اسرائیل بازی می کند، اما همواره به دلیل پتانسیل های مالی، جایگاه معنوی و دیپلماسی ظریف از قدرت و جایگاه برجسته ای در جهان عرب و بطور کلی جهان اسلام برخوردار می باشد. مصر کنونی به دلایلی چون اقتصاد ضعیف و مقروض، زیرساخت های شکننده و جمعیت بیکار و گسیختگی های ارزشی در مقام مقایسه با عربستان، از وضعیت دردناکی رنج می برد که بحران حادث شده هم مزید بر علت گردیده تا وضعیت اقتصادی و سیاسی مصر بیش از پیش شکننده گردد. اگرچه مصر به دلیل پتانسیل ها و جامعه فعال توان عبور از این وضعیت را دارد، اما هزینه های حمل شده بر این کشور در ماه های اخیر امری نیست که بتواند به راحتی ترمیم گردد. تأخیر در ترمیم این مسائل امری است که بر نقش سیاسی مصر تاثیر قابل توجهی خواهد گذاشت. مسئله ای که تاکنون برای سعودی ها رضایت بخش می باشد.
دورنمای رخداد
تحلیل تحولات مصر به خوبی نشانگر این مسئله است که به دلیل مشکلات ساختاری، تاخیرات کارکردی و بطور کلی مسائلی که دولت های خاورمیانه با ان دست به گریبان هستند، هر گونه هرج و مرج داخلی به شکل جنگ، آشوب و… تاثیر خود را بر کارکرد دولت و همچنین رابطه جامعه و دولت بر جای خواهد گذاشت. تاثیری که در متن واقعیت هم، خود را به شکل ضعف های سیاسی و اقتصادی در داخل و همچنین در سطح بازیگری منطقه ای بر جای خواهد گذاشت. تضعیف مصر برای عربستان مطلوب است، البته تا جایی که تبدیل به وضعیت دشوار از حیث رشد گروههای رادیکال و فعالیت در سطح منطقه نگردد. هرج و مرج منطقه ای مطلوب سعودی هاست، چرا که ضعف اقتصادی را بهمراه خواهد داشت و این موجب نفوذ عربستان خواهد شد. درگیری های خاورمیانه مطلوب عربستان است چرا که می گوید دموکراسی و به استقبال ایده های دموکراتیک رفتن نتیجه ای جز تحلیل منابع و خسران ارزش ها نخواهد داشت. از اینرو اگر وضعیت کنونی خاورمیانه بخصوص در مصر پایدار بماند و تبدیل به وضعیت قرمز منطقه ای نگردد، نظم منطقه ای بیرون امده از موج بهار عربی دست برتر سعودی ها در دیپلماسی منطقه ای و به تبع آن تزریق منابع مالی در جهان عرب را در پی خواهد داشت که هر دو مسئله می تواند بر قدرت بازیگری عربستان در مولفه های سیاسی در خاورمیانه تاثیرگذار باشد.