مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مصاحبه ایلنا با دکتر سید سلمان صفوی رئیس مرکز بین المللی مطالعات صلح – لندن؛ پیرامون پیامدهای قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل و تحریم های مضاعف علیه ایران

اشتراک

مصاحبه ایلنا با دکتر سید سلمان صفوی رئیس مرکز بین المللی مطالعات صلح – لندن؛ پیرامون پیامدهای قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل و تحریم های مضاعف علیه ایران



1- امكان عملياتي شدن تحريم صنعت نفت ايران از سوی اروپا و همچنین بنزين از سوی آمريكا تا چه حد است؟ آيا جامعۀ بين الملل به اين تحريم ها تن خواهد داد؟

وزرای خارجۀ کشورهای عضو اتحادیه اروپا در 24 خرداد 1389 (چهاردهم ژوئن 2010با اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران موافقت کردند. در نشست وزرای خارجه در لوکزامبورگ، اتحادیه اروپا چهار تحریم جدید ورای قطعنامه 1929 شورای امنیت مصوب نهم ژوئم 2010، علیه صنعت نفت و گاز ایران وضع شد که عبارتند از: تحریم “سرمایه گذاری”، “انتقال فناوری”، “تجهیزات” و “خدمات” به صنایع نفت و گاز ایران. البته هم زمان با وضع این تحریم ها “کاترین اشتون” مسئول سیاست خارجی این اتحادیه، خواهان ادامۀ گفتگو با ایران شد.عملیاتی شدن تحریم های جدید جدی است و تحریم‌های مضاعف اتحادیه اروپا احتمالا در عرض چند هفتۀ آینده به اجرا در می‌آید و بدون شک آسیب بیشتری به صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران خواهد زد.

تحریم های مضاعف هفت مشکل برای ایران فراهم می کند:1- خرید تجهیزات با مشکل مواجه می شود. 2- قیمت تجهیزات مورد نیاز به مراتب افزایش می یابد. 3- موارد مذکور موجب تأخیر در اجرای پروژه‌های صنعت انرژی ایران می‌شود. 4- کاهش درآمدهای نفتی را به همراه دارد. 5- به بهره برداری ایران از مناطق مشترک با قطر، عراق و همچنین در دریای خزر آسیب می رساند. 6 موجبات کاهش شدید پروژهای مهم پارس جنوبی در عسلویه را فراهم می کند. 7- مستقیم و غیرمستقیم بر کمیت اشتغال در ایران تاثیر خواهد گذاشت.

کنگره آمریکا درصدد تصویب قانون تحریم های گسترده علیه ایران است. قانون تحریم جدید، شرکت هایی را که با صنعت پتروشیمی و پالایشگاه های ایران ارتباط دارند و از آنها حمایت های مالی یا فنی می کنند را تحریم خواهد کرد. بدین ترتیب این شرکت از حضور در بازارهای بورس آمریکا یا اخذ وام از بانک صادرات – واردات این کشور و دریافت قراردهای کلان از دولت فدرال منع خواهند شد. لذا اغلب شرکت های بزرگ نفتی نظیر شل، بی پی، توتال و انی برای حفظ منافع کلان تجاری خود، مجبور به پیروی از تحریم های مضاعف اروپا و آمریکا علیه ایران می شوند. برای مثال “شــل” و “بريتيش پتــروليــوم” که پس از “اکســون موبیــل” آمریکا بزرگ ترين گردش مالی كمپاني‌های نفتي جهان را دارا هستند؛ به ترتيب 306 ميليارد و 480 ميليون دلار و 285ميليارد و 920 ميليون دلار گردش مالی داشته‌اند. “كنــوكو فيليپس” يكی از شركت‌های عضو گروه هفت خواهران نيز طي سال 2005 ميلادی؛ 281ميليارد و 23ميليون دلار گردش مالی داشته است. بدين ترتيب مجموع گردش مالی چهار شركت اول نفتی جهان به رقم يک تريليون و 243ميليارد و 440ميليون دلار می رسد. مجموع گردش مالی هفت خواهران نفتی نیز سالیانه بيش از 2تريليون دلار است و سود سه ماهۀ دوم سال 2006 هفت خواهران نفتی، حدود پنجاه میلیارد دلار بوده است. لذا این شرکت ها به خاطر بازار چند میلیاردی ایران منافع کلان اقتصادی خود را در معرض خطر قرار نمی دهند.

2- پس ازتصويب قطعنامه 1929، وضعيت پروندۀ هسته ای ایران در جامعۀ جهانی چگونه خواهد بود ؟

تصویب چهار قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل طی چهار سال گذشته؛ بیانگر شکست سیاست های تیم دیپلماسی دولت اصول گرای ایران و پیروزی دیپلماتیک غرب علیه حکومت ایران است. در واقع در تاریخ سازمان ملل طی شصت سال گذشته چنین اتفاقی رخ نداده بود. چنین وضعیتی بی شک به زیان پرستیژ، نفوذ و اعتبار بین المللی ایران است و به منزلۀ آسیب جدی به موقعیت دیپلماتیک و نفوذ و قدرت سیاسی ایران در ساختار جهانی قدرت و روابط بین الملل به شمار می رود. افکار عمومی جهانیان و دولت ها تحت تأثیر این قطعنامه ها علیه پرونده هسته ای ایران تحریک شده و مسلما چنین وضعیتی به شدت مخالف امنیت ملی است. علاوه بر وضع قطعنامه ها علیه ایران، کشورهای غربی و متحدین منطقه ای آنها با به کارگیری رسانه های خبری تحت سلطۀ خویش فضای افکار عمومی را علیه ایران مسموم کرده اند. متأسفانه صدا و سیمای ایران نیز علیرغم صرف میلیاردها تومان و شبکه های متعدد؛ در فضاسازی افکار جهانی در جهت منویات ملی، اسلامی و صلح طلبانل ما مؤثر نبوده است.

از ديدگاه جنابعالی پی گیری مجدد طرح مبادلۀ سوخت با اعضای گروه1+5؛ همچنان به مصلحت كشور است؟

ما بایستی همواره باید در سطح دولت ها و افکار جهانی، با ارائۀ پیشنهادهای سازنده برای حل و فصل مناقشۀ هسته ای؛ راه گفتگوهای دیپلماتیک را باز بگذاریم؛ اما نباید انفعالی برخورد کنیم. شکل و محتوای پیشنهادات ما می بایست با توجه به سه مولفۀ 1-آرایش جهانی قدرت، 2-اهداف ملی و3- توانایی ها و ظرفیت های ما باشد.


3- ايران چگونه می تواند از تحقق نيات كشورهای غربي در انزوای كشورمان از طریق اعمال تحريم های جديد جلوگيری كند؟ به عبارتی با چه شگردی می توانيم مانع اجرای این تحريم ها شويم؟

در وهلۀ نخست مسئولین بایستی متوجه این موضوع باشند که پیروزی های دیپلماتیک غرب علیه ما در تصویب چهار قطعنامه علیه ایران، صرفا به خاطر قدرتمندی آنها نیست؛ بلکه بخشی از این پیروزی ها، به سبب ضعف های اساسی دستگاه دیپلماسی فعلی حکومت ایران است که نتوانسته است از حقوق حقۀ ملت ایران به شکل مستدل و عقلانی در سطح جهانی و در سازمان ملل دفاع کند. اگر این ضعف اساسی که تا کنون هزینه های سنگین بر ملت ایران تحمیل کرده پذیرفته شود؛ لازمۀ منطقی آن بازسازی دستگاه دیپلماسی کشور در چهار زمینه است: 1- فعال سازی سازمان های درگیر مناقشۀ هسته ای 2- چهره های کلیدی دیپلماتیک 3- روشها 4- رویکردها.

از سوی دیگر باید در چند سطح دیپلماسی فعال داشته باشیم: 1- دیپلماسی وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی.2- فعال کردن دیپلماسی نظامی. ما تا کنون از این پتانسیل استفاده نکرده ایم؛ در حالی که بخش اصلی فشار و جنجال غرب علیه برنامۀ هسته ای ایران متهم کردن به نظامی بودن و تهدیدات آتی آن در توازن قدرت منطقه و امنیت خاورمیانه و خلیج فارس است. با فعال سازی “دیپلماسی نظامی” و گفتگوهای سازندۀ امنیتی – نظامی بین شخصیترهای عالی رتبۀ نظامی و امنیت ملی ایران، نظیر سرلشگر صفوی دستیار نظامی رهبری و وزیر دفاع با همتایان خارجی خود در چارچوب اعتمادسازی و کاهش توهمات و سوءتفاهمات می توان فضای مسموم فعلی را تلطیف کرد. اعطای اختیارات بیشتر به وزیر خارجه برای گفت و گوهای سازنده در چارچوب اهداف معین شده و همچنین متشکل نمودن تیم مذاکره کنندۀ هسته ای از افراد با تجربۀ وزارت خارجه و امور استراتژیک متشکل نظیر آقایان دکتر ولایتی، دکتر کمال خرازی، دکتر محسن رضایی، دکتر جواد ظریف و دریادار علی شمخانی از دیگر عوامل مؤثر در این راستا به شمار می رود. فعال کردن دیپلماسی پارلمانی و دیپلماسی عمومی(دیپلماسی شهرداری، دیپلماسی نخبگان)، دیپلماسی ترکیبی از دانش، تجربه و هنر است و روش های ما نیز می بایست براساس سه مولفۀ مذکور تدوین و اجرا شود.


4- از ديدگاه جنابعالی آيا در مناسبات اقتصادی همچنان باید به همكاری با روسيه و چين ادامه دهيم؟ يا با توجه به رأی مثبت اين كشورها به قطعنامۀ اخير شورای امنيت باید همكاری های تجاری با آنها را به حالت تعليق درآوريم؟

تعلیق روابط اقتصادی با چین و روسیه در شرایط فعلی نامناسب است؛ اما باج دهی های سیاسی به آنها باید قطع شود. همچنان که آنها در سازمان ملل علیه ما اقدام کردند؛ ما نیز نباید در قبال روشهای نامناسب روسها در چچن علیه مسلمانان و زیاده خواهی های آنها در دریای خزر و روشهای تند دولت چین علیه مسلمانان و نقض گستردۀ حقوق بشر در روسیه و چین بیش از این سکوت کنیم. با کاهش واردات از چین، بایستی واردات از منابع مختلف را سازمان دهی کرد. در حال حاضر روسیه و چینی ها؛ از ایران و غربی ها هر دو استفاده می کنند. اعتماد و تکیۀ زیاد به چین و روسیه از آغاز؛ سیاستی نسنجیده و غیر علمی بود.


5- به گمان جنابعالی غرب در آينده از چه سيستم و روشي برای تحت فشار قرار دادن ايران استفاده خواهد کرد؟ به عبارت ديگر تحريم های آتي ايران در چه مواردی خواهد بود؟

طبق گفته های “گایدو وسترول” وزیر خارجه آلمان در نشست لوکزامبورگ؛ تحریم های جدید، شامل مواردی بیش از تحریم های اخیر شورای امنیت علیه ایران خواهد بود. وی گفته است این تحریم ها در حوزۀ تجارت به خصوص کالاهایی خواهد بود که قابلیت استفادۀ دوگانه و به کارگیری در برنامه اتمی ایران دارد. علاوه بر تحریم های مضاعف صنعت انرژی، محدودیت های بیشتری در زمینۀ “نقل و انتقالات مالی” و “بیمه های باری دریایی و هوایی” ایران اعمال خواهد شد. لغو یا مشروط کردن و تضعیف بیمه های باری دریایی و هوایی تأثیر بسار مخربی در اقتصاد ایران خواهد داشت. فشار بیشتر در زمینۀ نقل و انتقالات مالی ایران با جهان به منزلۀ فشار مضاعف به شاهرگ حیات اقتصادی ایران است. علیرغم دروغ های غرب، قربانی چنین سیاست هایی در وهلۀ نخست ملت ایران و بخش خصوصی اقتصاد ایران خواهد بود. تحریم ها اسباب تغییر رفتار هسته ای حکومت ایران نخواهد شد. تحریم های بیشتر گامی به سوی تقابل بیشتر است؛ در حالی که پرونده هسته ای ایران نیازمند تعامل وتعاون طرفین بر اساس توجه به منافع مشروع و توجه به نگرانی های همۀ بازیگران است.

مطالب مرتبط