مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

محدودیت های ترکیه برای حمله ی نظامی به سوریه (بخش اول)

اشتراک

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

با روی کار آمدن بشار اسد در سوریه و قدرت گرفتن، حزب اسلام گرای عدالت و توسعه در ترکیه، روابط دوستانه و حسنه ای میان دو کشور در ابعاد مختلف برقرار شد که تا زمان آغاز شورش های اجتماعی در سوریه ادامه داشت. با آغاز شورش های اجتماعی در سوریه، تنش و تقابل جایگزین روابط دوستانه شد و روابط دو کشور بیش از پیش به سمت تقابل در حرکت است. این وضعیت به خاطر آن بود که ترکیه بر مبنای برآوردهای اطلاعاتی و استراتژیکی خود تصور می کرد که موج بیداری عربی نظام سیاسی سوریه را نیز دگرگون خواهد کرد و لذا ترکیه با حمایت از مخالفین دمشق قادر خواهد بود در آینده ی پس از سقوط بشار اسد نفوذ و جایگاه ویژه ای در سوریه داشته باشد. بر مبنای این برآورد، دولت ترکیه نه تنها به حمایت نظامی و تسلیحاتی  از مخالفین نظام سیاسی سوریه مبادرت ورزید، بلکه در سطح منطقه ای و فرا منطقه ای نیز به دنبال همراه کردن دیگر دولت ها برای اعمال فشار به دولت سوریه بود. پس دولت ترکیه خود به دلیل حمایت هایی که از مخالفین بشار اسد انجام می دهد، سبب تنش بیش از پیش موجود در روابط دو کشور شده است. این تنش با منهدم شدن جنگنده ی نظامی ترکیه در حریم هوایی سوریه و نیز حمله ی موشکی از داخل سرزمین سوریه به روستاهای مرزی ترکیه در حال اوج گرفتن است. به دنبال این تنش پارلمان ترکیه اجازه ی مداخله ی مشروط نظامی را به دولت ترکیه داد. در این میان، سؤالی که مطرح می شود این است که چرا ترکیه با این که از آغاز بحران سیاسی سوریه با اسکان دادن به آوارگان و نیز حمایت از مخالفان هزینه های مداخله در سوریه را می پردازد، حاضر به مداخله ی نظامی در سوریه نیست؟ این در حالی است که توانمندی ها و قابلیت های بالای نظامی ترکیه، این توان را به این کشور می دهد که بتواند در مواجهه با نیروهایی نظامی مشکل چندانی نداشته باشد. به عبارت دیگر چرا ترکیه خود را درگیر یک بحران فرسایشی با همسایه ی خود کرده است و تلاش نمی کند با حمله ی نظامی به سوریه به اهداف خود برسد. سوال دیگر این است که با توجه به مصوبه ی پارلمان ترکیه، آیا این کشور توان مداخله ی نظامی یکجانبه در سوریه را دارد؟ در پاسخ به این سؤالات استدلال می شود که ترکیه با محدودیت های داخلی، منطقه ای و بین المللی جدی برای انجام هر گونه حمله ی نظامی یکجانبه به سوریه مواجه است که این محدودیت ها انجام حمله نظامی را بسیار دشوار کرده است.

کلیدواژگان: ترکیه، سوریه، مداخله نظامی، جنگ، بحران.

تبیین رخداد

  1. محدودیت های داخلی: ترکیه برای انجام حمله ی نظامی به سوریه با محدودیت های جدی داخلی مواجه است که می توان آن را در سه دسته ی امنیتی، سیاسی و اقتصادی دسته بندی کرد:

–       دغدغه ها و محدودیت های امنیتی: ترکیه با یک منبع ناامنی جدی مواجه است که اگرچه ریشه داخلی دارد اما به شدت از محیط بیرون تاثیر می پذیرد، به گونه ای که عوامل بیرونی می تواند آن منبع داخلی ناامنی را تشدید و یا تعدیل کند. اساسی ترین چالشی که امنیت و تمامیت ارضی ترکیه را مورد تهدید قرار داده است مسئله ی کردها می باشد. این مسئله زمانی برای ترکیه جدی و خطرناک است که به این نکته اشاره شود که کردهای شمال عراق توانسته اند به میزانی از حق و حقوق اجتماعی و سیاسی برسند و خود را به عنوان یک الگو و مدل برای کردهای ترکیه و سوریه مطرح کنند. از طرفی احزاب کردستان سوریه نیز که متأثر از افکار و اندیشه های پ.ک.ک ترکیه می باشند، خود بر شدت تهدید کردها برای تمامیت ارضی ترکیه افزوده است. بر این مبنا باید گفت که هر گونه تحولی در ارتباط با کردهای سوریه و عراق خواه ناخواه بر امنیت ترکیه تأثیر می گذارد. در این میان، حمله ی نظامی ترکیه به دمشق ممکن است کار آسانی باشد اما مشکلات جدی امنیتی از فردای جنگ تازه شروع خواهد شد. واقعیت آن است که ترکیب نیروهای سیاسی در سوریه این امید را که با سقوط بشار اسد یک دولت با ثبات و مقتدر بلافاصله در سوریه شکل می گیرد را نقش بر آب می کند. باید گفت سقوط دولت دمشق به این معنی است که سوریه جزء دولت های ورشکسته قرار می گیرد و ورشکستگی نظام سیاسی در سوریه خود بهترین فضا و محیط برای جنبش های کردی به منظور انجام فعالیت علیه دولت ترکیه را فراهم می آورد. در واقع در نبود یک دولت مرکزی قدرتمند در سوریه، حزب پ.ک.ک از یک عقبه ی استراتژیک گسترده برخوردار می شود که قادر است با بهره گیری از آن عملیات های جدی تری را علیه ترکیه انجام دهد. از آن جایی که حلقه ی اول تأمین امنیت برای هر کشوری همسایگان آن می باشد، باید گفت که وجود هر گونه بی ثباتی و ناامنی در سوریه و حتی در عراق، کشور ترکیه را به شدت متأثر خواهد کرد. زیرا محیط های بی ثبات، محیط مناسبی برای شکل گیری و قدرت گرفتن جنبش های چریکی مانند پ.ک.ک می باشد. از این رو ترکیه نگران است با انجام حمله ی نظامی به سوریه، خود سبب بی ثباتی و ناامنی در محیط جنوبی خود شود که مقابله با منابع ناامنی نیز خود هزینه های فراوانی می طلبد. با حمله نظامی ترکیه به سوریه، این کشور با تهدیدات جدی امنیتی در سرتاسر مرزهای جنوبی خود مواجه خواهد شد و این امر سبب می شود که هزینه های ترکیه مدام افزایش یابد. به زبانی دیگر سقوط دولت سوریه به معنی پیوند جدی میان کردهای ترکیه و کردهای سوریه و حتی عراق می باشد که قادر است مشکلات جدی امنیتی برای ترکیه خلق کند. از این رو است که ترکیه تمایلی ندارد به صورت یکجانبه و بدون همراهی کشورهای دیگر خود را درگیر جنگی کند که بی ثباتی های ناشی از آن جنگ ترکیه را بیش از هر کشور دیگری درگیر خود می کند.

–       محدودیت سیاسی: حزب اسلام گرای عدالت و توسعه ی ترکیه که هم اکنون سکان سیاسی این کشور را به عهده دارد با رقبای جدی حزبی در داخل کشور مواجه است. رقبای حزبی به شدت با سیاست خارجی ترکیه در سوریه مخالف هستند و با بهره گیری از مشکلات و هزینه های دولت ترکیه در سوریه به دنبال این هستند که پایگاه اجتماعی و مردمی حزب حاکم ترکیه را کاهش دهند. موفقیت این احزاب مخالف زمانی بیشتر می شود که به این نکته اشاره گردد که طبق نظرسنجی های انجام شده بیش از 80 درصد مردم ترکیه با انجام هر گونه حمله ی نظامی در سوریه مخالف هستند. آنها با به راه انداختن راه پیمایی های ضد جنگ عملاً مخالفت خود را با جنگ احتمالی در سوریه نشان داده اند. بر این مبنا باید گفت، هر گونه حمله نظامی ناکام و یا هزینه بر توسط ترکیه سبب می شود موقعیت حزب حاکم به شدت در معرض خطر قرار گیرد و پایگاه اجتماعی آن به حداقل برسد. وضعیت سوریه به گونه ای است که به دلیل تضاد منافع بازیگران مختلف، این احتمال به حداقل می رسد که سوریه پس از حمله ی نظامی بتواند در میان مدت به ثبات و آرامش برسد. در واقع می توان این گونه گفت که تضاد منافع بازیگران داخلی سوریه و نیز تضاد منافع بازیگران منطقه ای و بین المللی در این کشور به گونه ای است که می تواند در یک سطح حداقلی هزینه های مداخله ی نظامی ترکیه در سوریه را افزایش دهد و در یک سطح حداکثری منجر به شکست حمله ی نظامی احتمالی ترکیه به سوریه شود. تداوم بحران سوریه علی رغم تلاش های هزینه بر ترکیه برای ساقط کردن نظام سیاسی سوریه، حاکی از این است که ترکیه تا کنون نیز بر مبنای برآوردهای استراتژیکی و اطلاعاتی غلط، اشتباه کرده است و تداوم این اشتباه می تواند منجر به تضعیف جایگاه داخلی حزب اسلام گرای عدالت و توسعه شود. اگر دولت مداران ترکیه به این نتیجه می رسیدند که حمله ی نظامی ترکیه به سوریه کم هزینه خواهد بود، بدون شک تا کنون به سوریه حمله کرده بودند و از موفقیت آن برای تقویت جایگاه داخلی خود استفاده می کردند. در پایان این قسمت باید گفت که تداوم بحران فعلی میان سوریه و ترکیه نیز به دلیل هزینه ها و پیامدهای منفی ای که برای ترکیه دارد، قادر است جایگاه اجتماعی حزب حاکم را مورد تهدید قرار دهد و هر گونه حمله ی نظامی احتمالی صرفاً سبب بدتر شدن پایگاه اجتماعی حزب حاکم و یا شاید پایان زعامت آنها بر ترکیه شود.

–       محدودیت های اقتصادی: یکی از مهم ترین دلایلی که سبب محبوبیت حزب حاکم ترکیه نزد مردم شده است، موفقیت های آن در عرصه ی توسعه ی اقتصادی ترکیه می باشد. سیاست های اقتصادی دولت اسلام گرای ترکیه توانسته است این کشور را به لحاظ اقتصادی به جایگاه شانزدهمین اقتصاد دنیا برساند. در این میان یکی از اصلی ترین منابع درآمد اقتصادی ترکیه، توریسم و انجام مبادلات بازرگانی با کشورهای همسایه می باشد. روشن است که با وقوع حمله ی نظامی ترکیه به سوریه نه تنها هزینه های جنگ و هزینه های فردای پس از جنگ، اقتصاد ترکیه را تحت فشار قرار خواهد داد، بلکه همچنین سبب اخلال در فعالیت های اقتصادی جاری ترکیه می شود. پاسخ دولت سوریه به اقدامات نظامی احتمالی ترکیه می تواند ترکیه را به عنوان کشوری معرفی کند که دیگر محیط مناسبی برای توریسم و یا سرمایه گذاری های اقتصادی نیست. از طرفی امکان افزایش تحرکات نظامی و عملیاتی پ.ک.ک با سقوط دولت سوریه، خود باعث می شود که وضعیت داخلی ترکیه بیش از پیش بی ثبات جلوه داده شود. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که مشکلات اقتصادی ترکیه خود به آسانی قادر است پایگاه اجتماعی حزب حاکم را در معرض خطر قرار دهد و این فرصت را برای رقبای حزبی قرار دهد که سکان سیاسی ترکیه را به عهده گیرد. 

مطالب مرتبط