مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

عوامل و اهداف راهبردی در روابط هند و افغانستان (بخش نخست)

اشتراک

دکتر محسن مدیر شانه چی

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد

            

پیش درآمد

روابط خارجی به مجموعه روابط و مناسبات یک کشور با دیگر کشورها، سازمانها و نهادهای منطقه ای و بین المللی در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی اطلاق می شود. روابط خارجی هر کشور علی الاصول تابعی از خطوط کلی و اصول مبنایی سیاست خارجی آن کشور است و همچون کلیت سیاست خارجی، در جهت تحقق منافع ملی شکل می گیرد. روابط دو کشور را، هم می توان به صورت دوجانبه و هم در چارچوب روابط چند جانبه در مجموعه هایی که دو کشور مورد نظر در آن عضویت دارند، بررسی کرد.

واژگان کلیدی: هند و افغانستان، روابط راهبردی هند و افغانستان، اهداف راهبردی هند و افغانستان ، روابطی راهبردی هند و افغانستان

 

پیشینه روابط هند و افغانستان

دو سرزمین هند و افغانستان در مقام مهد تمدنهای کهن و مناطقی همجوار از دیرباز با یکدیگر روابط و مناسباتی گاه دوستانه و گاه خصمانه داشته و در مواردی نیز تاریخی یگانه یافته اند. گرچه شکل گیری کشوری به نام افغانستان به دو و نیم سده اخیر باز می گردد، اما سرزمین کنونی افغانستان و دولتهای مستقر در آن از جمله دولتهایی که مرکزیت آنها در افغانستان امروزی بوده است، با همسایگان خود از جمله هند روابطی داشته اند. غزنویان که از اواخر قرن چهارم تا اواسط قرن ششم امپراتوری وسیعی را به مرکزیت غزنه (غزنین) در افغانستان کنونی اداره می کردند، بارها به هند تاختند و بخش اعظم این سرزمین را به فتوحات خود افزودند (باسورث، 1349: 269 و 270).

غوریان نیز که قلمرو اصلی حکومت آنان از آغاز قرن پنجم تا اوایل قرن هفتم در نواحی مرکزی افغانستان کنونی بود، گاه بربخشهایی از هند تسلط می یافتند. یکی از سلاطین غوری، معزالدین محمد دامنه فتوحات خود را در شمال هند توسعه بخشید و اداره هند را به یکی از سرداران خود به نام قطب الدین ایبک سپرد و سردار دیگر معزالدین، اختیارالدین محمد خلجی تا بنگال و آسام را تصرف کرد (بوسورث، 1349: 270 تا 272 و 277). قطب الدین ایبک و جانشینانش که غلامشاهیان یا سلاطین مملوک خوانده شده اند، از اوایل تا اواخر قرن هفتم خود مستقلا برهند به مرکزیت دهلی حکومت می راندند. از اواخر این قرن تا اوایل قرن هشتم، سلاطین خلجی که از شرق افغانستان کنونی بودند، در هند سلطنت می کردند. سلسله های سادات، لودی و سوری نیز که به ترتیب توسط خضرخان، بهلول خان و شیرشاه بنیانگذاری شدند و از اوایل قرن نهم تا اواسط قرن دهم بر هند فرمان می راندند، همه از افغانها بودند. در این میان پایتخت لودیها در ابتدا دهلی بود که سپس به آگره منتقل شد (بوسورث، 1349: 275 تا 282).

در پی تشکیل افغانستان توسط احمد خان سدوزایی که به احمد شاه درانی موسوم شد، وی و جانشینانش بارها به هند تاختند و بخشی از هند را به قلمرو خود افزودند (بوسورث، 1349: 311 و 312). با این حال از اواخر سلطنت این خاندان افغانستان کم و بیش به حدود کنونی خود محدود شد و هند همسایه شرقی و جنوبی افغانستان محسوب می شد.

با سلطه بریتانیاییها بر هند و تبدیل این کشور به یکی از مستعمرات بریتانیا، افغانستان با سرزمینی مستعمره همسایه شد که افغانها آن را هند بریتانوی خوانده اند. افغانستان نیز پس از چندی در شمار مستعمرات بریتانیا درآمد تا سرانجام در سال 1298ش/1919م به استقلال رسید. قریب سه دهه بعد در سال 1326ش/1947م هند نیز استقلال خود را باز یافت. بدین سان صرف نظر از پیشینه تاریخی مناسبات این دو سرزمین، روابط افغانستان و هند را به سه دوره می توان تقسیم کرد: از تشکیل کشوری به نام افغانستان تا استقلال این کشور در سال 1919، از این تاریخ تا استقلال هند در سال 1947 و سرانجام روابط دو کشور از این سال تاکنون در مقام دو کشور مستقل. در دو دوره نخست، روابط هند و افغانستان را مناسبات دو کشور همسایه می توان خواند اما در دوره سوم با تقسیم هند مستقل به دو کشور هند و پاکستان، افغانستان با پاکستان همسایه شد و این کشور میان هند و افغانستان جدایی افکند. جنگها و منازعات میان هند و پاکستان از جمله بر سر کشمیر که از بدو تقسیم شبه قاره هند آغاز شد و اختلافات ارضی میان پاکستان و افغانستان بر سر پشتونستان و دیگر کشمکشها میان دو کشور، به روابط هند و افغانستان در بیش از نیم سده اخیر وجهی استراتژیک بخشیده و مسائل دو کشور را با پاکستان به محور این مناسبات بدل ساخته است.

روابط و مناسبات سیاسی

پیش از استقلال هند طبق معاهده 1921 افغانستان با بریتانیا، افغانستان یک جنرال قونسولی در دهلی و سه قونسولگری در کلکته، بمبئی و کراچی تاسیس کرد (مصون، 1388: 34). در پی اعلام استقلال هند در سال 1947 مناسبات رسمی هند و افغانستان در مقام دو کشور مستقل آغاز می شود. پس از شناسایی هند، در سال 1949 دکتر نجیب الله خان توروایانا که وزارت معارف را به عهده داشت، به عنوان اولین سفیر افغانستان در دهلی تعیین شد. روپ چند نیز نخستین سفیر هند در کابل بود (مبارز، 1390: 475). یک سال بعد در ژوئن 1950 معاهده دوستی دو کشور به عنوان نقطه عطفی در روابط طرفین انعقاد یافت. اهمیت آغازین و نمادین این معاهده به گونه ای است که 61 سال پس از آن در موافقت نامه استراتژیک اکتبر 2011 به این معاهده اشاره می شود (رحمانی و حسینی، 1391: 202). در دوران سلطنت چهل ساله محمد ظاهر شاه در پرتو سیاست تاریخی بیطرفی افغانستان مناسبات این کشور و هند که هر دو از بنیانگذاران چنیش عدم تعهد بودند، توام با دوستی و حسن نیت بود و دیدارهایی در سطح سران صورت گرفت؛ دیدار ظاهرشاه در فوریه 1958 و دیدارهای محمد داود خان و دکتر محمد یوسف نخست وزیران افغانستان در فوریه 1959 و فوریه 1965 از دهلی، و دیدار جواهر لعل نهرو و ایندیرا گاندی نخست وزیران هند در سپتامبر 1959 و ژوئن 1969 از کابل ازجمله این دیدارها بود.

روابط دو کشور هند و افغانستان پس از کودتای داود خان و استقرار جمهوریت در افغانستان در تیر 1352/ ژوئیه 1973، به دلیل گرایش وی به اتحاد شوروی که هم پیمان هند نیز در نظم دوقطبی محسوب می شد، بیش از پیش تحکیم یافت. هند – پس از شوروی – دومین کشوری بود که دو روز پس از روی کار آمدن محمد داود خان افغانستان را به رسمیت شناخت (مصون، 1388: 174). در سال 1976 ایندیرا گاندی نخست وزیر هند از افغانستان دیدار کرد. سفر سردار محمد نعیم خان برادر محمد داود و نماینده فوق العاده افغانستان به هند در سال 1978 که جنگ تبلیغاتی پاکستان را به همراه داشت و سفر چند روز بعد شخص داود خان به هند نقاط عطفی در روابط دو کشور بود. در این سفر که یک روز پس از سفر وی به پاکستان و برای رفع نگرانی هند صورت گرفت، رئیس جمهور افغانستان با موراجی دسای نخست وزیر هند دیدار کرد (پیرزاده غزنوی، 1385: 345). پس از کودتای مارکسیستها علیه داودخان و استقرار حکومت جمهوری دموکراتیک خلق در افغانستان، هند اولین کشور غیر کمونیست بود که رژیم جدید را به رسمیت شناخت. در ادوار ریاست جمهوری نور محمد ترکی، حفیظ الله امین، ببرک کارمل و دکتر نجیب الله روابط مستحکم دو کشور تداوم یافت (فرهنگ، 1390: 1005).

با شکل گیری مقاومت مجاهدین علیه رژیم مارکسیستی و اشغال کشور توسط ارتش سرخ به حمایت از این رژیم، هند به دلیل روابط نزدیک با شوروی و نیز نگرانی از نفوذ پاکستان بر مجاهدین، برخلاف بسیاری از کشورها از محکومیت اشغال افغانستان خودداری ورزید و همچنان به روابط خود با این کشور و پشتیبانی از آن ادامه داد (دیتل، 1365: 146 تا 148). با این حال با سقوط کابل به دست مجاهدین و استقرار جمهوری اسلامی افغانستان، هند به رغم نگرانی از گرایش اسلامی مجاهدین روابط خود را با دولت افغانستان به ریاست برهان الدین ربانی ادامه داد. بروز اختلافات و جنگهای داخلی میان مجاهدین و سقوط دولت آنان به دست طالبان که به ایجاد امارت اسلامی افغانستان انجامید، به قطع روابط دو کشور و بسته شدن سفارت هند در کابل منجر شد. هند علاوه بر اینکه طالبان را به رسمیت نشناخت، آنها را خطری جدی برای امنیت و منافع ملی خود انگاشت و در هماهنگیهای منطقه ای با ایران و روسیه و برخی کشورهای دیگر، با حمایت از مخالفان طالبان در صدد مقابله با آنان برآمد و به قدرت رسیدن این گروه را در افغانستان مداخله خارجی در این کشور خواند (عصمت اللهی و دیگران، 1378: 281). شکل گیری طالبان با پشتیبانی مستقیم پاکستان در واقع ایجاد حکومت دست نشانده ای در افغانستان بود که هم مسائل و مشکلات ارضی افغانستان و پاکستان را دنبال نکند و هم در ارتباط با هند در مقام رقیب تاریخی و سنتی برای پاکستان عمق استراتژیک فراهم سازد (فرزین نیا، 1377: 17 و 18 و شفیعی، 1391: 63). گسترش طالبانیسم به جامو و کشمیر بویژه از آن رو که بیشتر گروههای فعال در این بخش از هند دست نشانده پاکستان محسوب می شوند، خطر عمده ای برای امنیت و وحدت هند به شمار می رفت. ربودن یک فروند هواپیمای هندی در دسامبر 1999 و فرود آن در قندهار و مطالبه آزادی تروریستهای زندانی در هند نمونه ای از اقدامات مخاطره آمیز طالبان در افغانستان علیه منافع هند بود. به گفته مقامات هندی، پاکستان در دوران طالبان سالانه بیش از صد میلیون دلار از کشت تریاک در افغانستان درآمد داشت که صرف جنگهای نیابتی با هند در جامو و کشمیر می شد (شفیعی، 1391: 70). هند که به دلیل وابستگی شدید طالبان به پاکستان و پیوند آنان با القاعده و اسلام گرایان در نقاط مختلف منطقه از جمله کشمیر نگران موقعیت و امنیت خود بود، به حمایت از اتحاد شمال برخاست و دولت در تبعید مجاهدین را تنها نماینده قانونی افغانستان شناخت.

روابط رسمی سیاسی و دیپلماتیک هند و افغانستان، پس از وقفه ای در دوران طالبان، با سقوط این دولت از سر گرفته شد. در 21 نوامبر 2001 سفارت هند در دهلی بازگشایی شد و یک ماه بعد در 22 دسامبر همان سال به سطح سفارت ارتقا یافت. در همین ماه جاسوانت سینگ وزیر خارجه هند در مراسم آغاز به کار دولت موقت افغانستان در کابل حضور یافت. پس از مدتی کنسولگریهای هند در هرات، قندهار، مزار شریف و جلال آباد نیز افتتاح شد (دفتر مطالعات، 1386: 284). رهبران جدید افغانستان از گذشته با هند روابط نزدیکی داشتند. حامد کرزی تحصیلکرده هند بود و دوستم و عبدالله از جبهه شمال در دوران مباره با طالبان از حمایت هند برخوردار بودند و این مناسبات زمینه روابط دوستانه دو کشور را در دوره پس از طالبان فراهم می ساخت (شفیعی، 1391: 72). کرزی سه ماه پس از تشکیل دولت جدید افغانستان همراه با عبدالله عبدالله، یونس قانونی و محمد قسیم فهیم وزرای خارجه، کشور و دفاع از دهلی دیدار کرد. در این سفر طی ملاقات عبدالله و واجپایی نخست وزیر هند بر حمایت از حقوق اقلیت سیک در افغانستان که مورد توجه هند بود، تاکید شد. حامد کرزی طی سیزده سال ریاست جمهوری خود از 2001 تا 2014 بیش از ده بار به هند سفر کرد. در یکی از این سفرها در مارس 2003 دانشگاه هیماچال پرادش به وی دکترای افتخاری اعطا کرد. همچنین وزرای خارجه و بسیاری از دیگر وزیران و سایر مقامات افغان بارها از هند دیدار کردند. پس از سفر جاسوانت سینگ، وزرای خارجه بعدی هند از جمله یاشوانت سینها، ناتوار سینگ و پرناب موکرجی از افغانستان بازدید کردند. در دیدار موکرجی از افغانستان ضمن افتتاح بخش جدید بیمارستان ایندیرا گاندی در کابل، خیابان مجاور بیمارستان به نام ایندیرا گاندی نامگذاری شد. در اوت 2005 مان موهان سینگ نخست وزیر هند به کابل رفت. وی در سفر دیگری به کابل در مه 2011 در مقام نخستین مقام بلند پایه خارجی در پارلمان افغانستان سخنرانی کرد. با ریاست جمهوری اشرف غنی احمد زی دومین رئیس جمهور منتخب افغانستان، در آغاز ترجیح مناسبات با پاکستان به قصد جلب همکاری این کشور در مقابله با طالبان و تروریسم در افغانستان، هند را در اولویت بعدی روابط قرار داد. اشرف غنی ابتدا به پاکستان و چین دو رقیب اصلی هند سفر کرد اما پس از هفت ماه از ریاست جمهوری خود در مه 2015 به هند رفت و با نارندرا مودی نخست وزیر دیدار کرد. از آن پس مناسبات دوجانبه گسترش یافت و دیدار از هند نیز تکرار شد.

هند و افغانستان تاکنون بیش از پنجاه موافقت نامه و یادداشت تفاهم امضا کرده اند که نزدیک چهل مورد آن مربوط به دوران پس از طالبان بوده است. افغانستان با کمک هند وارد تعاملات جنوب آسیا شد. مهم ترین توافق دو کشور انعقاد موافقت نامه همکاری استراتژیک بود که از سالها پیش برای تحقق آن تلاش می شد (آرزو، 1388: 81). این موافقت نامه در اکتبر 2011 در دهلی بین حامد کرزی و مان موهان سینگ رهبران پیشین دو کشور به امضا رسید. توافق نامه مشتمل بر اصول عمومی در 3 بند، همکاریهای سیاسی و امنیتی، همکاریهای اقتصادی و تجارتی، و آموزش و ظرفیت سازی هر یک در 5 بند، عرصه های اجتماعی، فرهنگی، جامعه مدنی و ارتباطات مردم با مردم در 10 بند، و چگونگی اجرا در 3 بند است که جمعا 31 بند یا ماده را شامل می شود (رحمانی و حسینی، 1391: 202 تا 207).                          

سفیر فعلی هند در کابل امر سینها و سفیر کنونی افغانستان در دهلی شیدا محمد ابدالی است که سفارت غیر مقیم در نپال، بوتان و مالدیو را نیز به عهده دارد (www.afghanembassy.in).

 

مناسبات اقتصادی و تجاری

روابط اقتصادی هند با افغانستان یکی از عرصه های مناسبات گسترده دو طرف بوده و طبعا در این روابط کمکهای اقتصادی و مالی و فنی هند به افغانستان نقش اصلی را داشته است. هند بخصوص پس از سقوط طالبان از سال 2001 کمکهای بسیاری را به افغانستان به عهده گرفت که حجم آن به بیش از دو و نیم میلیارد دلار رسید. رشد شتابان اقتصاد هند که چین و دیگر اقتصادهای نوظهور از جمله دیگر کشورهای عضو بریکس را پشت سر نهاد، زمینه ساز این کمکها بوده است.

خروج نیروهای ناتو و آیساف از افغانستان و کاهش کمک غرب به این کشور، افغانستان را بیش از پیش متوجه دریافت کمک از کشورهای منطقه ای از جمله هند ساخته است.

افغانستان و هند در سال 2005 پیمان همکاری دو جانبه ای امضا کردند که به موجب آن تجار افغان می توانند از تسهیلات تجاری و معافیتهای گمرکی در صدور کالاهای خود برخوردار شوند.

همکاری در راه سازی از جمله ساخت جاده زرنج – دلارام، بازسازی شبکه های ارتباطی بیش از ده ولایت (استان) افغانستان، واگذاری صدها اتوبوس و وسیله نقلیه نظامی و غیر نظامی آب پاش، آب رسان، بولدوزر، حمل زباله، راه اندازی شرکت هواپیمایی دولتی آریانا و تحویل سه فروند هواپیما به شرکت، ارائه پشتیبانی و تعمیر و نگهداری هواپیماهای افغانستان، تامین بودجه ساخت مجلس شورای ملی یا پارلمان جدید، بازسازی بانک ملی افغانستان، بازسازی و تجهیز بیمارستان ایندیرا گاندی در کابل وتاسیس مرکز تشخیص طبی در این بیمارستان و مداوای روزانه صدها بیمار، تامین دهها تن دارو و تجهیزات پزشکی در کابل، قندهار، هرات، مزار شریف و شبرغان، ساخت سردخانه پنج هزار تنی قندهار، بازسازی و اتمام سد سلما بر روی هریرود و تولید برق در هرات، توسعه خطوط برق از جمله انتقال نیرو از پل خمری به کابل و تامین بخشی از برق پایتخت از طریق ازبکستان، تحویل بیسکویت غنی شده برای تغذیه کودکان، ارسال قریب هزار دستگاه چرخ خیاطی برای سازمانهای زنان در روستاها، اهدای دست و پای مصنوعی برای معلولان در انفجار مین، تامین جوهر مرکب پاک نشدنی برای علامت گذاری برگه های انتخاباتی و حضور شرکتهای هندی در بازسازی افغانستان از جمله موارد کمکهای هند به این کشور بوده است (دفتر مطالعات، 1386: 283 و شفیعی، 1391: 73 تا 76). سرمایه گذاری کنسرسیوم هندی SAIL که امتیاز استخراج معدنی با قریب دو میلیون تن آهن را در افغانستان به عهده گرفته است، می تواند بزرگترین سرمایه گذاری خارجی در این کشور شمرده شود. تعهدات مالی هند در قالب کمکهای این کشور به افغانستان در چند مرحله جمعا به 750 میلیون دلار رسید.        

هند از صادرکنندگان اصلی کالا به افغانستان است و متقابلا محصولاتی چون میوه و خشکبار از افغانستان وارد می کند. تعرفه صادرات برخی اقلام افغانستان به هند کاهش یافته و بعضا به صفر رسیده است (دفتر مطالعات، 1386: 283). بر طبق توافقات ترانزیتی میان ایران، افغانستان و هند تجار افغان می توانند از طریق بندر چابهار کالاهای خود را به هند صادر کنند. راه ارتباطی دلارام به زرنج و سپس زابل و چابهار در ایران افزون بر اینکه وابستگی تجارت خارجی افغانستان به پاکستان از طریق بندر کراچی را کاهش می دهد، هند را نیز که مستقیما به افغانستان راهی ندارد، از طریق ایران به افغانستان متصل   می سازد و امکان ارسال کالاهای هندی را به این کشور فراهم می آورد (رحمانی و حسینی، 1391: 197). این مسیر و دیگر راههای ارتباطی و مواصلاتی از طریق ایران می تواند نقشی استراتژیک در تعاملات و تجارت میان هند و افغانستان ایفا کند.

هند یکی از پنج کشور اصلی کمک کننده به افغانستان است. طی سالهای 2005 تا 2010 افغانستان با چهارصد میلیون دلار پس از بوتان و سودان و بیش از سایر کشورهای عضو سارک از جمله سری لانکا و نپال بیشترین کمکهای هند را دریافت کرد ((www.quora.com. هیچ کشور دیگری در جنوب آسیا توان چنین حمایتی را از افغانستان نداشته است. در واقع افغانستان با کمک هند وارد تعاملات سیاسی اقتصادی جنوب آسیا شد (رحیمی، 1393: 276).

مطالب مرتبط