مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

علل و آینده حضور نظامی ترکیه در شمال عراق – گفتگو با دکتر حسن لاسجردی

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

در ماه های اخیر و بعد از تحولات یک ماه گذشته در روابط ترکیه و سوریه در یک هفته اخیر روابط ترکیه و عراق با حضور نیروهای نظامی ترکیه در شمال عراق با تنش روبرو شده است. در همین راستا برای بررسی علل و آینده این رویکرد گفتگویی با دکتر لاسجردی داشته ایم:

واژگان کلیدی: علل حضور نظامی ترکیه در شمال عراق، ترکیه در شمال عراق، روابط ترکیه و اقلیم کردستان عراق، ترکیه و عراق

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه کنونی ترکیه به کردستان عراق و یا عراق کنونی چگونه است؟

موضوع عراق و نگاه ترکیه به تحولات عراق تابع چند متغیر است. نکته ی اول تحولات میدانی در عراق است که با توجه به نوساناتی که بحث داعش و با توجه به اقدامی که دولت مرکزی برای بیرون راندن گروه های تروریستی از مراکز میانی داشته است . از طرف دیگر بحث هایی که دولت عراق به عنوان فساد اداری با آن مواجه است .و از همه مهم تر چیزی که دولت آقای اردوغان در حال حاضر به عنوان پیروزی اخیری که در انتخابات به دست آورد و اصطلاحا یک مرحله ی دیگری از تصدیق و تثبیت خود در ترکیه انجام داد. مجموعه ی این شرایط را اگر در کنار یکدیگر قرار دهیم، به نظر می رسد دولت آقای اردوغان در حال حاضر مجاب شده است که بعد از پیروزی و بعد از نوسانات داخل عراق یک نگاه دقیق تر و متمرکزتر و حتی دست اندازانه تری را نسبت به عراق داشته باشد . به همین جهت اگرچه در گذشته هم تلاش می کرد موضوع گروه داعش و موضوع تحولات عراق را با توجه به مجموعه تحولات منطقه مانند سوریه و داخل عراق و داخل سوریه و بحث های خود تروریست و مربوط به روابط اقتصادی بین خودشان و عراق و بحث های امنیتی به وجود آمده ، در حال حاضر مجاب شده که در عراق جلوتر رود و ترکیه هم در آنجا منافع بیشتری به دست آورد و هم اینکه قدرت چانه زنی ترکیه در آنجا بیش تر کند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: موصل یا استان نینوا از لحاظ تاریخی برای ترک ها خیلی مهم است، در شرایط کنونی چه ارتباطی می توان با نگاه تاریخی ترکیه به موصل و نینوا با تحولات کنونی عراق برقرار کرد؟

نگاهی که ترک ها به بخش هایی از شمال عراق مانند موصل و کرکوک دارند نگاهی تاریخی است. به این معنا که آن ها بخشهایی از این سرزمین را متعلق به خود یا جزو علاقه های خود می دانند و بر این باور هستند که مناطق در گذر زمان از آنها جدا شده است و آن ها این نگاه را دارند که بتوانند در رایزنی ها و گفت و گوها و هم چنین در فراز و نشیب های تاریخی بتوانند این منطقه را به ترکیه برگردانند و به نوعی تملق تاریخی این سرزمین را برای خود تثبیت کنند. شاید نکته ی مهم این جریان به این معنا باشد که بسیاری بر این باور هستند که این تعلق تاریخی و این اصطلاحا نگاه طمع ورزانه که ترک ها دارند نه به خاطر خود سرزمین است (اگرچه خود سرزمین مهم است) اما به خاطر منابعی است که در این سرزمین و در این مناطق وجود دارد. بحث مهم و اساسی انرژی که جزو نکات قابل دقت ترک ها و به نوعی مورد توجه آنهاست در اربیل و کرکوک وجود دارد. آنها معتقدند اگر بتوانند این منطقه ی جغرافیایی که ادعای ارضی از گذشته و سابقه ی نیاکانی دارند را به دست آورند بخشی از دغدغه های موجود در داخل این دولت و بخش مربوط به انرژی را می توانند سامان دهی کنند. این دغدغه را کم کنند. چیزی که شاید خیلی مهم باشد این است که نگاه دولت ترکیه به بخش شمال عراق علاوه بر این که یک نگاه تاریخی است یک نگاه تاریخی همراه با منفعت و سود برای مدیریت انرژی در آینده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به بحث شورای امنیت بحث مبانی حقوق بین الملل و … مطرح است علل اصرار و پافشاری مقامات ترکیه در تداوم حضور نظامی خود در شمال عراق چیست؟ به نگاه شما آیا این حامیان بیشتری در این زمینه دارند؟

آن چیزی که در حال حاضر سبب شده که ترکیه در این زمینه به نوعی کار خود را انجام دهد و دقتی به هشدارهای دولت مرکزی عراق نداشته باشد و بدون این که ملاحظه ای به تمامیت ارضی و بحث احترام به مرزها و قواعد عمومی داشته باشد این است که بخش هایی از آن ها در درون عراق به ویژه در دولت اقلیم افرادی دارند که مورد استقبال آن ها هستند و به نوعی از دولت ترکیه خواسته اند که به آنها کمک کنند. یعنی به جهت روابطی که از گذشته داشتند (یعنی حضور شرکت و حضور بازرگان ها، حضور سرمایه گذاری که ترکیه در سال های گذشته به دلایل مختلف برای آن ها داشته است) سبب شده که ترکیه مسیر همواری را در عراق داشته باشند. نکته ی دوم که مهم تر است به مباحث کردی بر می گردد. یعنی موضع کردها در منطقه که جزو دغدغه های ترکیه هست و ترکیه تلاش کرده موضوع کردها را با عنوان یکی از منابع فشار و یکی از بحران هایی که همیشه با آن مواجه بوده است مدیریت کند. در حال حاضر یکی از مراکزی که می تواند ترکیه هم حضور پیدا کند یا به نوعی حضور برای هم خود معنا بدهد هم برای دیگر رقبا، این است که آنها به شمال عراق بیایند و آنجا را به عنوان پایگاه برای روابط اقتصادی و سیاسی و هم چنین روابط بلند مدت در نظر گیرند. در واقع این نگاه در ترکیه هست که بتواند از عراق پلی برای ارتباط خود با دیگر کشورهای منطقه در موضع کلی به ویژه برای کنترل موضوع کردیت و این که آن ها نگذارند بحث کردیت و یا بحث موضوع قوم کرد در منطقه تبدیل به یک بحران و قدرت بزرگ شود و اصطلاحا از چالشی که در آینده با آن مواجه هستند پیش گیری می کنند. کاری که دولت های مختلف در ترکیه انجام می دهند و تلاش کرده اند که برخی کردها را سرکوب می کنند ، برخی به آنها امکانات می دهند، برخی با آن کنار می آیند و انعطاف دارند. به نظر می رسد در حال حاضر بعد از بحران آقای اردوغان قبل از انتخابات با موضع کردها به نظر می رسد که آقای اردوغان به نوعی موضوع کرد ها را اصطلاحا از بیرون مدیریت می کند. یا در شمال عراق تلاش می کند که با ارتباط مناسب با کردهای عراق هم زمینه ی بازرگانی مناسب یا اقتصادی فراهم کند و از طرف دیگر با این سابقه ی ذهنی هم کردهای ترکیه رو کنترل کند و هم اگر نیاز شد این مدل سازی که در شمال عراق است این مدل را برای کردهای ترکیه هم اعمال کند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: بازیگران مختلف کرد عراق ( تغییر ، دموکرات و ….. ) چه نگاهی به تحولات کنونی به ویژه به تنش ترکیه و بغداد دارند؟

در نظر من برخی از این ها علاقه مند هستند که با توجه به این که در گذشته هم اختلافاتی بین دولت مرکزی در عراق با بعضی از جریانات کردی بوده به ویژه جریان بارزانی آنها علاقمندند که این پشتوانه و این عقبه را داشته باشند که با همکاری اقتصادی و همکاری های تجاری، بازرگانی، سیاسی به نوعی کسب قدرت کنند و خود را ارتقا بدهند یا چیزی که در ذهنشان هست به عنوان حکومت خود مختار به عنوان کلمه ی کلان را جامه ی عمل بپوشند. اما برخی از جریانات ملی گرا و جریاناتی که بیشتر در گذشته با اتحادیه کار می کردند و کسانی که بالاخره ضمن این که علاقه مند هستند جمعیت کردی یا قومیت کردی ارتقا پیدا کنند معتقد نیستند که از دولت مرکزی باید جدا شوند بلکه معتقد به فدرالیسم هستند که در یک ارتباط جامعه باشند یا جامعه ی کردی معنای بهتری و حامی بیشتری دارد و به دنبال این ارتباطات نیستند. جدا از این این دو جریان جریان های میانه ی دیگری هستند اما به نظر من در شرایط فعلی با بحران هایی که در منطقه داریم این دو جریان هستند که تحولات را مدیریت می کنند. در مجموع آن چیزی که خیلی مهم است اینست که در میان گروه های کرد جریان تغییر ، دموکرات و به ویژه گروه های جدید زیاد اهل پیوند به کشورهای منطقه نیستند. به این معنا آن ها خودشان علاقه مندند به جریان خودمختاری به معنای واقعی جامه ی عمل بپوشند. هم چنین ارتباط آنها با کشورهای منطقه خیلی مهم نیست مگر کشورهای منطقه که به آن جریان پیدایش خود مختاری کامل کمک کنند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده ی تنش بین ترکیه و عراق به چه سمت و سویی کشیده خواهد شد؟

در نظر من مثل همه ی بحران های منطقه ای این بستگی به خواسته های دو طرف و بازیگران منطقه ای و بین المللی دارد به جهت این که اینک بحران های بزرگ را نمی توان به یک یا دو عامل پیوند داد. نکته ی مهم این است که باید دید ترک ها در این قضیه به دنبال چه می گردند. شاید بخشی به مدیریت کردها بر می گرد. بحث منابع یا آن چیزی که خود ترکیه اعلام کرده است که وقتی گذر لوله ی خط گاز قطر را قبول کند آن ها در حقیقت این امتیاز را می گیرند. نشان می دهد که کرد ها به دنبال ایجاد یک فرصت اقتصادی و تجاری هستند. نکته ی دوم در نظر من چون سیاست های منطقه ای ترکیه ارتباط مستقیمی با سیاست ها وقدرت های ایالات متحده و غرب دارد، من فکر می کنم که نقش آنها مهم است و در نهایت هم بحث سازمان ملل میتواند به عنوان یک راه حلی ارائه کند. البته این راه حل هم بیرون از خواسته های دو طرف نخواهد بود. در دراز مدت این بحران حل می شود اما چون در عمق این جریان یک ادعای ارضی و یک خواسته ی اقتصادی و از همه مهم تر یک ابراز وجود منطقه ای است، لذا این بحران یک مقدار طول خواهد کشید.

 

مطالب مرتبط