مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
دولت ارمنستان به مناسبت یکصدمین سالگرد آن چه نسل کشی ارامنه توسط امپراطوری عثمانی می خواند ، روز 24 آوریل مراسمی ویژه ای برگزار کرد .در این مراسم ، روسای جمهوری فرانسه ، روسیه و همچنین بیش از 60 هیات رسمی به نمایندگی از سوی سازمان های دولتی و بین المللی در این مراسم حضور داشتند. در این بین برای بررسی بیشتر جایگاه ارمنستان و نگاه بازیگران منطقه ای و بین المللی به کشتار ارمنیان گفتگویی با دکتر دهقانی مولف كتاب ارامنه در جنگ جهاني اول داشته ایم:
واژگان کلیدی: کشتار ارامنه، علل توجه ارمنستان به کشتار ارامنه، علل توجه بازیگران بین المللی به کشتار ارامنه، ترکیه و کشتار ارامنه
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چرا بازیگران منطقه ای و بین المللی به کشتار ارامنه توجه بیشتری کرده اند؟
موضوع ارامنه از مسئله تاریخی خارج گردیده و بعد ایدئولوژیک پیدا کرده است. پس از آنکه قسمت ارمنستان غربی، یعنی بخش شش ایالت ارمنی نشین عثمانی از بین رفت و دیاسپورای ارمنی پراکنده شدند، دو چیز باعث حیات ارامنه در سراسر دنیا شده است، یکی از این موارد به کلیسای ارمنی مربوط است که ملیت آن ها را حفظ می کند و دیگری یاد و خاطره کشتار ارامنه است که آن ها را به هم پیوند می دهد. به نظر می رسد بیش از آنکه بخواهند از این مسئله به عنوان بحث تاریخی استفاده کنند، به عنوان یک بحث پیوند دهنده اتحاد ارامنه در شرایط کنونی استفاده می شود. لذا سه خواسته نیز وجود دارد که ارامنه سراسر دنیا به دنبال آن هستند، یک بحث به رسمیت شناختن این قضیه است، که خود ارامنه علت به رسمیت شناساندن آن رااولین نسل کشی ارامنه بودن آن اعلام می کنند که برای بار دوم رخ ندهد، اما پس از آن مشاهده کردیم که چندین نسل کشی اتفاق افتاد. دیگری اینکه ارامنه به دنبال غرامت هستند و به صورت صریح اعلام می کنند که خانواده هایی که پس از آن کشتار پراکنده شدند و عمدتا نیز در آمریکا هستند، می خواهند غرامت را دریافت کنند . سومین مورد اینکه قصد دارند در مرزها و رابطه ها گشایش ایجاد شود. همانظور که دیده می شود ارمنستان به حالت گاز انبری بین جمهوری آذربایجان و ترکیه درگیر شده است و به طور کلی از اقتصاد ضعیفی برخوردار است، با این اعمال به دنبال فشار بین المللی بر ترکیه هستند که مرزها را بازکند و گشایشی در اقتصادی و سرمایه گذاریداشته باشند. با توجه به اینکه در زمینه تجارت تاجران ترکیه فعال هستند، اگر چنانچه این سرمایه گذاری ها به ارمنستان کشانده شود و متقابلا ارامنه نیز بتوانند با ترکیه ارتباط داشته باشند، هم از فشاری که آذربایجان بر آن ها وارد کرده استکاهش می یابد و هم یک مجرایی به سمت بیرون پیدا می شود و از فشار دوجانبه کاسته می شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا چه اندازه ارمنیان به اهداف ذکر شده دست یافته اند؟
در بیست کشور این مسئله به رسمیت شناخته شده است، بخشی از این کشورها از آمریکای لاتین هستند و بخش دیگر کشورهای اروپایی هستند . این امر برای هر کشوری که این مسئله را به رسمیت می شناسد، یک برگ برنده ای برای ارامنه محسوب می گردد. با توجه به اینکه بیش از ده میلیون ارمنی در سراسر جهان هستند، یعنی بیش از سه الی چهار برابر جمعیت ارمنستان در روسیه، آمریکا، آمریکای لاتین، اروپا و قسمت های مختلف جهان پراکنده هستند، ارامنه به دنبال این هستند که با لابی گری هایی که معمولا دارند- مانند لابی گری تجاری، فرهنگی- ترکیه را تحت فشار قرار داده و این مسئله را به رسمیت بشناسد، بنابراین این مسئله یک بهره برداری عاطفی و یک وسیله ای برای مشروعیت و پیوند اقوام ارامنه پراکنده در سراسر دنیا است. هر ساله مانند سال جاری در آن یادمانی که در ایروان برگزار شد از سراسر جهان، ارامنه در ارمنستان حضور یافته و به آتش فروزان برای کشتار یک و نیم میلیون ارامنه گل نثار کردند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: توجه پاپ، اتحادیه اروپا و اشخاصی مانند اولاند و رئیس جمهور آلمان در یک سال اخیر، تا چه اندازه به ارمنستان کمک کرده است؟
سال 2015 برابر با یکصدمین سال است که به شکل سمبلیک بسیار تاثیر گذار است، معمولا صدساله بودن یک واقعه به لحاظ روانی نیز تاثیر خود را دارد، لذا دامنه یادبودی که ارامنه در سال جاری چه در خود ارمنستان و چه در آمریکا برگزار شد، همانطور که می دانیم ارامنه در دو کرانه شرقی و غربی، یکی در نیویورک و دیگری در لوس آنجلس بیشترین تراکم را دارند و امسال نیز تبلیغات وسیعی هم در شرق ایالت متحده و هم در غرب به ویژه در ایالت کالیفرنیا که بیشترین تجمع ارامنه است انجام شد و در کلیسا ها و مکان های مختلف یادمان را گرامی داشتند. اکنون ارامنه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که در سال 2016 صورت خواهد گرفت، در صدد هستند که بتوانند لایحه ای که علی رغم وعده ای اوباما به ارامنه اجازه به رسمیت شناختن کنگره را به آن ها نداد، برای باردوم آن را با جمهوری خواه ها به جریان بیاندازند. اگر ارامنه بتوانند آمریکا را اغنا کنند که نسل کشی ارامنه را به شکل کامل و قانونی در کنگره به رسمیت بشناسد، نه به شکل عاطفی (چنانچه رؤسای جمهوری پیشین از بوش تا اوباما چنین کاری را انجام دادند) یک پیروزی بزرگ برای ارامنه خواهد بود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: وضعیت کنونی شناسایی کشتار ارامنه چه تاثیری در شرایط ترکیه داشته است؟
بحث عثمانی که اردوغان مطرح می کند، عاملی است که به ارامنه کمک کرده است، اگر بتوانند این عمل را انجام دهند، شاید بلندپروازی های ترکیه تا حدودی تعدیل شود زیرا اردوغان از زمانی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده است تا کنون که در صدد تغییر قانون اساسی، نگارش قانون جدید و افزایش قدرت رئیس جمهور هستند، این برنامه گام به گام برای ارتقای ترکیه، از سیستم نخست وزیری یا نمایندگی، به سیستم ریاستی است و مسلم است که در این مسیر مشکلات کمی نخواهند داشت. یکی از مشکلات بحث ارامنه می تواند باشد که اگر آن را با ترکیه به ویژه اردوغان بسنجیم،می توان آن را یک چالش بزرگ در آینده در نظر گرفت، که چگونگی حل و کنار آمدن با آن برای این شخص مهم است زیرا اگر بخواهد اصلاحات قانونی اساسی صورت گیرد بحث حقوق بشر مطرح می شود که در این بحث نیز بازماندگان ارمنی و فشار ارامنه وجود دارد که باید به اتحادیه اروپا پاسخ بگوید که یک بند مهم این اتحادیه برای پیوستن ترکیه، حل و فصل قطعی مسئله ارامنه است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به واکنش هایی اخیر و ممنوعیت هایی که کشورهای خارجی توسط ترکیه و غیره اعمال کردند، نگاه ترک ها به این مسئله چیست؟
نگاه ترکیه همان دید همیشگی بوده است. هنگامی که پاپ فرانسیس کشتار را یک جنایت اعلام کرد و بانکی مون آن را تائید کرد، واکنشی ترکیه این بود که اظهار کرد که ارامنه قصد این را داشته اند که مورخ و تاریخ نگار شوند . چیزی که ترکیه انجام می دهد این است که می گوید بایگانی های خود را برای تحقیق در اختیار خواهد گذاشت و به صورت قطعی اعتقاد دارد آنچیزی که اتفاق افتاد یک مسئله تاریخی است که ارامنه درصدد سیاسی کردن آن هستند، به این معنی که این یک رویداد تاریخی است که در تاریخ رخ داده است و به هیچ روی معنای نسل کشی ندارد، بلکه یک مهاجرتی است که حق طبیعی هردولتی است. ارامنه ای که هم سو با دولت روسیه در جنگ جهانی اول بودند، دولت عثمانی به لحاظ قانونی- زیرا مهاجرت ارامنه طبق قانون صورت گرفته است که اصطلاحا در تاریخ عثمانی به آن قانون تهجیر می گویند- آنها این قانون را در سال 1915 به مجلس برد و به حزب وقت ترکیه عثمانی به نام حزب اتحاد و ترقی دستور داده شد که حدود 2 الی 3 میلیون ارمنی را از صحنه های شرقی جنگ یعنی در حوزه آناتولی یا همان شش استان مذکور، به نواحلی داخلی (دیرو الزور و شام ) منتقل کنند ترکیه اعتقاد دارد از آن زمان تا امروز این مسئله یک مهاجرت بوده است که به دلیل شرایط جنگی، بخش هایی از ارامنه یا به جهت نبود غذا و یا به جهت کشتاری که انجام گرفته از بین رفته اند. اما تفاوت در این است که ارامنه عقیده دارند که از بین رفتن ارمنی ها سیستماتیک و نسل کشی بوده است، اما ترکیه آن را نسل کشی نمی داند و دلیل آن را به جهت شرایط جنگی، بیماری و فشار عنوان می کند و به همان اندازه نیز ترک ها کشته شده اند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده شناسایی کشتار ارامنه به چه شکل خواهد بود و تا چه اندازه می تواند بر روی روابط دیپلماتیک و جایگاه جهانی آن تاثیر داشته باشد؟
در واقع کشتار ارامنه از بحث تاریخی خارج شده است، از هر منظری که به این مسئله بنگریم لازمه آن این است که به تاریخ بازگردیم. اگر دیده می شود که این مسئله از حوزه ی تاریخ خارج شده است جنبه تقدس و تابو شدن آن است. ارامنه این مسئله را بعد از مهاجرت هایی که از بعد از جنگ جهانی اول انجام داده اند، به عنوان مبانی مشروعیت خود می دانند، ترکیه نیز این مسئله را مبنای جمهوری ترکیه در نظر گرفته است و صرفا یک واقعه نیست، زیرا اگر ترکیه این مسئله را بپذیرد ناچار خواهد بود که غرامت آن را بپردازد، و بسیاری از یادمان های ارامنه را حفظ کند اما این مورد، عقب نشینی بزرگی است و با حیثیت و ملی گرایی ترک ارتباط دارد، پذیرفتن این موضوع، به این معنی خواهد بود که ارامنه را از سرزمین آبا و اجدادی آن ها اخراج کرده است و جای آن ها را با حدود یک میلیون ترک از نواحی یونان و مبادله جمعیتی پر کرده است. لذا بعید است که ترکیه این مسئله را بپذیرد زیرا پس از این مسئله، رهبران حزب اتحاد و ترقی انور پاشا و دیگران و اشخاصی که از نظر ارامنه عاملان اصلی این جنایت هستند، لذا پذیرش این امر امکان پذیر نخواهد بود.