مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

شرایط نظامی و میدانی نیروهای کرد عراق علیه داعش

اشتراک

دکتر جعفر حق پناه

استاد دانشگاه و کارشناس عراق

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

به نظر می رسد حکومت اقلیم کردستان یکبار دیگر کوشید تا از تهدید داعش علیه عراق و اقلیم برای خود فرصتی ایجاد کند و کمابیش نیز توفیقاتی به دست آورد. اگرچه آنها در ابتدا با ضربه سهمیگنی مواجه شده و ابهت نیروی پیشمرگه فرو ریخت. ولی مشخص شد که این نیرو می تواند ناکارآمد باشد. در این بین رهبران اقلیم به سرعت با استفاده از فضای سیاسی و عاطفی و انگیزه های نسبتا مورد توجه تروریسم، کوشیدند به بازسازی نیروی پیشمرگه ، تجهیز آن، توانمندسازی آن بپردازند و موفق شدند. اکنون آنان مانند سابق محروم از سلاحهای سنگین نیستند. بلکه به لحاظ آموزشهای نظامی از توان مستشاران و افسران نظامی کشورهای دیگر مانند آلمان، انگلیس، آمریکا و.. استفاده می کنند. همچنین از نظر شیوه سازماندهی و رزم، تجربه های قابل توجهی در جنگ در کوهستان و شهرها به دست آورده و در توافقات با بغداد اختیارات بیشتری به دست گرفته اند. لذا در شرایط کنونی نیروی پیشمرگه وضعیت بهتری پیدا کرده و این یک نکته مثبت برای اقلیم در چانه زنی های بعدی خود با بغداد و حتی در مناسبات با کشورهای دیگر می باشد.

 

عوامل پیروزیهای اخیر نیروی های عراقی و پیشمرگ علیه داعش

هنوز نمیتوان به یک جمعبندی قطعی و برای یک مقطع از تحولات عراق برسیم و بگوییم که نسبت به چند ماه گذشته موقعیت ویژه ی رخ داده است. به نظر می رسد که باید مسائل را از هم تفکیک کرد. مثلا در سطح منطقه ای تحولاتی در حال وقوع است ، در حوزه نظامی و در حوزه های سیاسی و امنیتی نیز همینطور رویدادیهای دیگری را شاهد هستیم . همه اینها باعث می شود احتیاط بیشتری به خرج بدهیم. مثلا به لحاظ نظامی نمی توانیم بگوییم که نقطه عطفی رسیده ایم که صحنه نبرد را تعیین کند. حتی در برخی از موارد داعش پیشروی های داشته است و در برخی موارد نیروهای عراقی و پیشمرگه کرد. حتی پیروزهای مهمی مانند تصرف آمرلی و یا پسگیری بخش های مهمی از حوزه سنجار وجود دارد، اما این امر هنوز نقاط عطف به حساب نمی آیند. اما

چند عامل را می توان در پیروزیهای نیروی های عراقی و پیشمرگه علیه داعش دخیل دانست. نخست خارج شدن نیروهای عراقی و پیشمرگه از غافلگیری اولیه ی که به آنها عارض شد و به نحوی هراس شدیدی از داعش در بین نیروها ایجاد کرده بود. به تدریج این فضا تغییر کرد و به دلیل مقاومت و پایداری که نیروهای شبه نظامی شیعه ایجاد کردند در نتیجه نیروهای پیشمرگه و ارتش عراق به لحاظ روحی بازسازی شدند و هم سازماندهی بهتری پیدا کنند و نسبت به گذشته کارآمدی بهتری داشته باشند. عامل دوم به دریافت تجهیزات و امکانات بیشتر از کشورهای مختلف و از ایران گرفته تا کشورهای اروپایی و روسیه برمیگردد که قابل توجه است. در این بین کردها به سلاح های سنگین مجهز شدند. آموزش این نیروها در طی این مدت توسط افراد خارجی نتایج مملوس و محسوسی به بار آورد که باید در جای خود مورد توجه قرار بگیرد. عامل بعدی افزایش هماهنگی و تعامل بین نیروهای پیشمرگه و دولت عراق و شبه نظامیان شیعه است که نمونه های آن را در تصرف آمرلی و تصرف بخش های از استان دیاله دیدیم. وقتی همکاری های اطلاعاتی، نظامی، سیاسی و لجستیگی و پوشش دادن به همدیگر بیشتر شود با نتایج بسیار مهمی همراه می شود. در این بین نقش گروه های همراه دولت و مخالف داعش در عراق به گونه ای است که گروه های شبه نظامی را بیشتر در میان شیعیان داریم و در اقلیم کردستان نیرویهای پیشمرگه به عنوان یک نیروی سازمان یافته و تحت امر حکومت با آموزش و سازماندهی مشخص عمل می کنند. همچنین گروه های شبه نظامی زیادی از آشوری ها و ایزیدی ها ایجاد نشده اند. کارکردهای گروه های شبه نظامی شیعه در برخی موارد بسیار موثر و مثبت بوده است. آنها به عنوان نیروی بسیج انگیزه های خاص خود را دارد اما باید به سمت سازماندهی و نظارت پذیری و کنترل بهتری بروند. آنها آموزشهای کلاسیک و معتبری نمی ببینند و به لحاظ فرماندهی و سازماندهی دچار ضعف هستند. لذا در کوتاه مدت باید به این موضوع توجه کرد که مزیتهایشان بر معایب آنها چرخش پیدا کند. در بعد دیگری داعش از نظر ارتباطات خارجی و حمایت از کشورهای دیگر با تنگناهای بیشتری مواجه شده و کشورهای مثل قطر و عربستان نمی تواند به سهولت قبل از داعش حمایت کنند.

 

وضعیت آینده میدانی دفاعی و نظامی عراق

بخش عمده وضعیت آینده میدانی،دفاعی و نظامی عراق به توان داعش و حفظ نیروی ائتلافی، مشروعیت سازی و هویت سازی (که باعث شده در بین کشورهای مسلمان برای خود هوادار پیدا کند) برمی گردد . اینکه داعش چقدر می تواند در این امر موفق باشند به مقابله نیروهای ضد داعش (که کمک کنند تا داعش بتواند مظلوم نمایی کند و نیروهای بیشتری به دست بیاورد و یا اینکه به تدریج پایگاه اجتماعی اش کاهش یابد) هم مربوط است. در این بین در صورت جلب رضایت و همراهی بخش از عشایر سنی توسط عراق می توان آنها را به تدریج از داعش جدا کرد. عامل دوم به وضعیت های حکومت های سوریه و عراق و اینکه تا چه اندازه بتواند از بحران فعلی خارج شوند برمی گردد. بخش زیادی از این توانمندی بغداد و دمشق به قابلیت آنان برمی گردد. ولی بخش سوم به تحولات منطقه و بین المللی و ساز وکارهای ائتلاف و بین موافقان و مخالفان داعش مربوط بوده و در جای خود دارای اهمیت است. در این راستا در کوتاه مدت به نظر نمی رسد که رویداد شگفتی سازی رخ بدهد لذا در میان مدت چنانچه عراق بتواند کارآمدتر و سازمان یافته تر و با به کارگیری نیروهای ضد تروریسم از جمله ایران عمل کند می تواند به تدریج فرآیندی را شروع کند که صحنه را به هم زد و به لحاظ نظامی بر داعش غلبه کند. اگرچه غلبه برداعش به لحاظ سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی وضعیتی زمانبر خواهد بود.

 

واژگان کلیدی: نیروی های عراقی علیه داعش، عراق و داعش، پیروزی کردها در برابر داعش

 

 

مطالب مرتبط