مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست خارجی منطقه ای قطر -گفتگو با دكتر علی اصغر زرگر

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

قطر پس از تحولات بهار عربي و در يك سال گذشته نقشي ويژه در منطقه و نگاه به چالش های سیاسی منطقه داشته است. در اين راستا براي واكاوي بيشتر سياست خارجي اين پادشاهي كوچك در شوراي همكاري خليج فارس در رابطه با چالش های منطقه ای به گفتگويي با دكتر علی اصغر زرگر كارشناس در اين كشور پرداخته ايم:

 

واژگان كليدي: قطر، سياست خارجي، ايران ، عربستان، امريكا،

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه قطر نسبت به بحران های خاورمیانه چیست؟

قطر همگام با عربستان در سوریه از شورشی ها حمایت کرده است و در واقع جزء کشورهای به عنوان دوست سوریه محسوب می شود. این کشورهایی می خواهند رژیم بشار اسد را سرنگون کنند. در حال حاضر هم قطر جزء کشورهایی است که علیه داعش متحد شده اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه قطر در حوزه عراق مخصوصا نسبت به گروه داعش چیست؟

من از دو سال پیش و حتی قبل از آن، از زمانی که حتی هیچ کس باور نمی کرد، نظرم این بود که افراطیونی که از کشورهای خارج به سوریه آمده اند و امروزه وارد عراق هم شده اند، سیاستی از جانب کشورهای غربی و آمریکا دنبال می شد این بود که زمینه ای ایجاد کنند که افراطیون از کل دنیا به این جا سرازیر شوند و نهایتا افراطیون در این منطقه دفن شدند، قضیه شورش در سوریه و امروز هم در عراق به پایان رسد و در نهایت دولت های ضعیف و ضدمه دیده ای مثل سوریه و عراق باقی مانند که به راحتی می توان اوامر اسرائیل و آمریکا را به آن ها دیکته کرد. این موضوع امروزه هم به همین صورت ادامه دارد. یعنی این کشورها به صورت نیابتی این شورش ها را به وجود آورده اند. امروزه هم نظرشان بر این است که اگر این نیروها دفن شوند، به نفع همه است و در حال حاضر در حال انجام همین کار هستند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد کنونی دولت قطر به مخالفین سوریه در شرایط کنونی چگونه است؟

البته هنوز هم این قضیه وجود دارد که حتی کشورهایی مانند ترکیه و عربستان نظرشان بر این است که رژیم بشار اسد را سرنگون کنند. باید دید که این کشورها از سرنگونی رژیم بشار اسد چه نفعی را می برند؟ آیا غیر از این است که رژیم دیگری روی کار می آید که خواهان صلح خواهد بود و با اسرائیل از در صلح وارد خواهد شد و به قضیه ضدیت با اسرائیل در کل منطقه خاورمیانه خاتمه می دهد؟ به نظر می رسد که هدف اصلی این کشورها بر این است که با توجه به این که نمی توانند مسئله فلسطین را فراموش کنند، به دنبال اینند که به نوعی جبهه استقامت را تضعیف کنند و این تضعیف هم وقتی می تواند صورت گیرد که رژیم بشار اسد سرنگون شود. در این صورت خواه ناخواه حکومتی بر سر کار خواهد آمد که تا بخواهد وضعیت داخلی سوریه را سر و سامان بدهد، در این بین اسرائیل مدت حدود ده سال می تواند در صلح و آرامش باشد و نهایتا می تواند پروسه منفعت خودش را در خاورمیانه پیش ببرد.

در واقع برای عربستان و قطر مسئله ای به اسم اسرائیل یا فلسطینی ها وجود نداشته باشد. هدف دیگری به نظر من نمی رسد. چون اگر این کشورها هدفشان دموکراسی بود،می بایست از انقلابیون مصر حمایت می کردند و باید به کل جنبش بهار عربی یا بیداری اسلامی کمک می کردند. بنابراین از آن جا که در کل منطقه خاورمیانه چنین هدفی را دنبال نمی کنند، هدفشان این است که وضع موجود را حفظ کنند و از مسئله فلسطین هم راحت شوند و دیگر مسئله ای مثل فلسطین وجود نداشته باشد که ملت های عرب این دولت ها را به چالش بکشند که چرا شما مسئله فلسطین را حل نمی کنید؟

به نظرم نمی آید که بین سیاست های خارجی قطر و سیاست های آمریکا اختلافی وجود داشته باشد. درست است که همیشه منافع قطر با منافع آمریکا در یک خط نیست و گاهی مواقع هم نظر بر این بوده است که بین سیاست خارجی قطر و بعضی سیاست های آمریکایی ارتباطاتی وجود داشته باشد اما این طور به نظرم می آید که امروزه در تلاش هستند که علیه تروریسم که مقداری در منطقه خطرناک شده است، همگام با آمریکا بجنگند. همان طوری که در عراق هم چنین سیاستی را دنبال می کنند. در دوره ای عربستان و کشورهای دیگر به این نیروها کمک می کردند اما در یک دوره ای که در حال حاضر در آن قرار گرفته ایم، فکر می کنند که اگر این نیروها دفن شوند بهتر است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم نگاه قطر را در چارچوب همگرایی در شورای همکاری خلیج فارس نگاه کنیم، در شرایط کنونی قطر چه نوع نگاهی به این موضوع دارد؟

تشکیل شورای همکاری خلیج فارس از ابتدا نیز برای همگرایی اقتصادی صد در صد نبوده است. در سال 1980 بعد از این که انقلاب اسلامی ایران تشکیل شد، آمریکایی ها نظرشان این بود که دفاع را در منطقه بومی کنند. زیرا در آن زمان هنوز نمی توانستند مثل امروز وارد منطقه شوند. بنابراین، این کشورها شورای همکاری را ایجاد کردند. اما بر اساس اساس­نامه این کشورها به دنبال همگرایی اقتصادی بودند. بعد از آن هم اعلام کردند که می خواهند مرزهای گمرکی را بر دارند و صنایع را بر اساس اولویت در نظر بگیرند و پول واحد تعریف کنند. اما امروزه با وجود این که سی و چهار سال از شورای همکاری خلیج فارس می گذرد، اقدامات محدودی انجام شده است. نه پول واحد ایجاد شده و نه تعرفه ها برداشته شده است و هر کشوری راه خودش را می رود. حتی در امارات متحده عربی هم که که 7 تا شیخ نشین هستند. آن ها هم یک سری اختلاف از نظر مسائل درآمدی و اداری و سیاسی و… دارند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نوع نگاه قطر به کشورهای عربی به خصوص عربستان و یمن چیست؟

اولا این که گاهی سیاست هایی که قطر دارد با سیاست های عربستان و سایر کشورها همخوانی ندارد. در واقع قطر راه مستقلی را در پیش گرفته است. قطر کشوری است که علاوه بر این که به عضویت شورای همکاری خلیج فارس درآمده است و بعدی از امنیت خودش را در حوزه خلیج فارس پوشش داده است، زد و بندها و ائتلافاتی هم با کشورهایی مانند آمریکا داشته است. بنابراین با توجه به همه این ابعاد، ائتلافت مختلف قطر توانسته است سیاست خارجی را به شکلی قدرتمندانه و بسیار ظریف پی گیری کند و در جهتی حرکت کند که گاهی مواقع هم که با سیاست های کلی آمریکا در منطقه مقداری تفاوت دارد و گاهی مواقع در ضدیت با آمریکا حرکت می کند ولی در مجموع از نظر استراتژیک و راهبردی در حال حرکت در جهت سیاست های آمریکا است. بنابراین اگر اختلافی هم پیش بیاید در بعضی از مواضعی است که با عربستان در رابطه با یمن، بحرین و… است که از تفکر شیخ قطر ناشی شده است . وی با توجه به این که اهرم اقتصادی در دست قرار دارد، نظر خاص خودش را دارد. الجزیره توانسته است متحدین خاص خودش را در خاورمیانه به وجود بیاورد و بازیگر فعالی در منطقه خاورمیانه باشد. از این نظر است که اگر اختلافی هم وجود داشته باشد، (این اهرم قدرتمند در دست بحرین، عمان یا یمن نیست بلکه در دست این جزیره خاص است که وضعیت استراتژیک خاص خودش را در خلیج فارس دارد ) بنابراین توانسته است شبکه دفاعی خاص خودش را برای حفظ منافع خودش در حوزه خلیج فارس داشته باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: روابط قطر در رابطه با چین و روسیه به چه نحوی است؟

قطر توانسته است تعادل را حفظ کند. این کشور زمانی که در سوریه ساز مخالف می زند و در لیبی و تونس هم سیاست خاص خودش را به کار می برد، این موضوع ها نشان دهنده این است که قصد دارد بازیگر مستقلی باشد. ولی در عین حال چون می خواهد در حوزه خلیج فارس و در کشورهای همسایه تعادل را حفظ کند، لذا این تعادل را از طریق رابطه خوبی که با سایر کشورها به وجود آورده است، حفظ نموده است.

قطر پوشش های سیاسی را به وجود آورده است، ناتو توانست علیه لیبی اقدام انجام دهد یا دوحه شش واحد میراژ یک فرستاد تا شورشی های لیبی را در قطر آموزش دهند. همه این ها در جهت سیاست های آمریکاست و بدیهی است که باید در جهت سیاست های آمریکا باشد و نمی تواند در جهت سیاست های چین یا مسکو باشد. در عین حال از آن جا که بخش مهمی از نفت و گاز قطر به آسیای جنوب شرقی صادر می شود و مشتریان اصلی آن ها کشورهای آسیای جنوب شرقی مانند چین هستند، لذا از نظر اقتصادی با آن ها ارتباط بسیار خوبی دارد. ولی از نظر نظامی و اتحادی با آمریکا در رابطه است. همین امر موجب شده است که قطر بتواند تعادلی را بین قدرت های بزرگ حفظ کند و بتواند به همین صورت به راهش ادامه دهد.

 

 

 a

مطالب مرتبط