مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست خارجی فرانسه در مقابل ایران

اشتراک

 دکتر مهدی محمدنیا

استاد دانشگاه و کارشناس مسایل اروپا

مركز بين المللي مطالعات صلح-  IPSC

 

سیاست خارجی فرانسه در دوره ریاست جمهوری مکرون را می توان در سه بعد سیاسی ، اقتصادی و امنیتی ارزیابی کرد. در بعد اقتصادی فرانسه به دنبال دستیابی به بازراهای جدید برای خروج از بحران اقتصادی است.  در دوره ریاست جمهوری سارکوزی،  فرانسه با بحران رکود و بیکاری مواجه بود. البته این بحران از بقایای بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ بوده است . فرانسه  تاکنون نتوانسته است برخلاف برخی کشورهایی چون آلمان و انگلستان،  به طور کامل اقتصاد خود را از پیامدهای این بحران نجات دهد.

لذا بقایای این بحران هنوز بر اقتصاد این کشور سایه افکنده است. به طوریکه، امروزه فرانسه با نرخ بیکاری ۱۰ درصدی و رشد اقتصادی کمتر از یک درصدی مواجه است. سارکوزی نیز که با وعده کاهش رکود و افزایش رشد اقتصادی بر سرکار آمده بود، نتوانست به وعده های خود عمل کند. لذا، فضا برای روی کار آمدن مکرون با وعده ایجاد اصلاحات اقتصادی، فراهم شد. فرانسه در دوره سارکوزی تلاش کرد، همگرایی بی سابقه ای را با آمریکا در حوزه سیاسی ایجاد نماید و همین باعث شد این کشور فرصت های سرمایه گذاری خود را در برخی کشورها از جمله ایران از دست بدهد. به گونه ایکه حجم مبادلات تجاری دو کشور در ایران از ۴.۳ میلیارد دلارپیش از تحریم ها به حدود ۵۰۰ میلیون دلار کاهش یافت. بر این اساس، مکرون برخلاف سارکوزی،  بیش از آنکه جهت گیری سیاست خارجی خود را معطوف به مسایل سیاسی-امنیتی نماید، معطوف به جهت گیری اقتصادی کرده است. لذا به نظر می رسد دغدغه های اقتصادی در دوره مکرون اهمیت فزون تری نسبت به دغدغه های سیاسی-امنیتی پیدا کرده است. با این وجود، رفتارهای سیاسی و امنیتی فرانسه را باید در چارچوب سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا تعریف کرد.

   در بعد سیاسی، مکرون تلاش می کند در رابطه با موضوعات کلیدی سیاست بین الملل از جمله برنامه هسته ای ایران، در کنار همگرایی با آمریکا ، نوعی ژست استقلال طلبانه نیز در مقابل این کشور در این رابطه و یا موضوعات مربوط به جنگ تجاری با آمریکا ، به نمایش بگذارد.

سیاست خارجی فرانسه در مقابل ایران در دوره ریاست جمهوری مکرون آمیخته ای از همگرایی و واگرایی بوده است. به این مفهوم که این کشوردر سیاست خارجی خود به یک جمع بندی واحد در مقابل ایران نرسیده است. بر همین اساس است که سیگنال های متعارضی از سوی این کشور در رابطه با ایران مشاهده می شود. از یک سو مکرون بارها به داشتن روابط متعادل و سازنده با ایران بر مبنای برجام تاکید داشته است، و اعلام کرده است که برجام قابل تغییر نیست، از سوی دیگر، در قالب ۵+۱ به دنبال انعقاد یک موافقت نامه تکمیلی با ایران در رابطه با محدودیت موشک های بالستیک این کشور است تا بتواند برجام را از گزند آمریکا حفظ نماید. از نظر وی فعالیت موشکی ایران نوعی «استراتژی تهاجمی» است که باعث بی ثباتی منطقه می شود.  این موضوعی است که مقامات ایران بارها بر غیرقابل مذاکره بودن آن تاکید داشته اند.

در واقع، در عین واگرایی منافع نسبت به حفظ  اصل برجام، نوعی همگرایی منافع بین کشورهای اروپایی، آمریکا و کشورهای عربی منطقه در حال شکل گیری است تا در چارچوب آن، منافع اقتصادی حاصل از برجام  را برای ایران با محدودیت فعالیت موشکی این کشور پیوند زنند.

یکی از مهمترین محورهای چالش فرانسه با ایران به تحولات منطقه بویژه در سوریه و یمن بر می گردد. در یمن و سوریه ایران از سوی فرانسه متهم به «فعالیت های بی ثبات کننده» شده و این کشور خواستار خروج نیروهای تحت حمایت ایران از جمله حزب ا… از سوریه شده است. فرانسه به جهت نوع رابطه با ایران، به شدت از طرف ایالات متحده از یک سو و برخی کشورهای منطقه ازجمله عربستان و امارات متحده از سوی دیگر، تحت فشار قرار گرفته است تا سخت گیری های بیشتری در رابطه با گسترش نفوذ منطقه ای ایران،  توسعه نظامی این کشور و تعدیل برجام اعمال نماید. این دو کشور بزرگترین مشتری های تسلیحاتی فرانسه به شمار می روند. فرانسه با فروش تسلیحاتی خود به این کشورها و عدم محکومیت جنایات عربستان در یمن، به نوعی حمایت خود را از عربستان درجنگ یمن نشان داده است. این در حالی است که آلمان با محکومیت رفتارهای ضد حقوق بشری عربستان در یمن، راه خود را از ائتلاف سعودی-آمریکایی جدا کرد. بدین ترتیب، فرانسه سعی می کند با ایفای نقش میانجیگری، نوعی تعادل را بین درخواست سیاسی-نظامی آمریکا، عربستان و امارات از یک طرف و حفظ برجام از طرف دیگر ایجاد نماید. مکرون در آستانه سفر خود به عربستان در عین حالیکه اشاره به عدم تطابق دیدگاه این کشور (در حوزه برجام) با عربستان داشت، در سفر به امارات هم راستا با مقامات این کشور برنامه موشکی ایران را تهدیدی برای منطقه خواند. در واقع ایالات متحده، عربستان و امارات متحده عربی  با ادعای دست داشتن ایران در حملات موشکی یمن به عربستان،به دنبال امنیتی کردن فعالیت موشکی ایران و تهدید جلوه دادن آن برای جامعه بین المللی هستند تا بتوانند با فشارهای سیاسی-حقوقی بین المللی، برنامه توسعه موشکی ایران را محدود نمایند. در این بین فرانسه به عنوان یک کشور اروپایی که بیشترین همکاری ها را در حوزه اقتصادی با ایران دارد، تلاش می کند تا با میانجیگری، در عین حفظ برجام و گوشزد کردن خطرات خروج احتمالی امریکا از این معاهده ، ایران را واداربه پذیرش محدودیت های موشکی خود نماید تا بتواند از منافع اقتصادی حاصل از برجام استفاده نماید. سفر اقای لودریان وزیر خارجه این کشور به ایران نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.

در بعد امنیتی و استراتژیک نیز سیاست خارجی فرانسه دررابطه با ایران، قابل تحلیل و ارزیابی است:

 اول اینکه فرانسه و حتی قدرت های دیگر اروپایی برخلاف دولت ترامپ ، منافع خود را در قبال ایران چه به لحاظ سیاسی-امنیتی و چه به لحاظ اقتصادی در چارچوب برجام تعریف کرده اند. در شرایط کنونی ایران برای اجتناب از حساسیت های امنیتی اروپا و جلوگیری از همگرایی اروپا با آمریکا علیه این کشور، برنامه ای برای ساخت و آزمایش موشک هایی که حریم امنیتی اروپا را مورد تهدید قرار دهد- موشک هایی با برد بیش از دو هزار کیلومتر – ندارد. به نظر می رسد ایران تلاش دارد برای تداوم همکاری های سیاسی-اقنصادی خود با فرانسه و سایر کشورهای اروپایی، خط قرمز امنیتی اروپا را رعایت کند. کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، آلمان مایل نیستند که تحمیل فشار های بیش از حد به ایران، عملا ایران را از منافع برجام بی نصیب بگذارد و همین، زمینه را برای شکل گیری یک دولت رادیکال با تفکر نظامی در ایران فرهم آورد و موجب توسعه برنامه موشکی ایران، با برد بیش از دو هزار کیلومتر شود. لذا کشورهای اروپایی نیز نوعی ترس امنیتی نسبت به اعمال فشار های زیاد به ایران، دارند و منافع خود در چارچوب ایجاد تعادل و همکاری با ایران می بینند.

دوم اینکه از زمان روی کار آمدن ترامپ ، سورپرایز های سیاست خارجی آمریکا نیز تحت تاثیر شخصیت ترامپ ، افزایش یافته است به گونه ایکه رفتار سیاست خارجی این کشور به موضوعی غیر قابل پیشبینی تبدیل شده است. این روند منجر به افزایش شکاف بین اروپا و آمریکا و احتمال نزدیکی اتحادیه اروپا به قدرت های دیگر از جمله چین برای مواجه با چالش های فراوی خود در رابطه با آمریکا از جمله جنگ اقتصادی ، شده است. در این میان به نظر می رسد کشورهای اروپایی به دنبال این هستند تا از ایران نیز به عنوان یک اهرم فشار در مقابل آمریکا و یا احیانا توازن قدرت استفاده کنند. در صورت تداوم و تشدید این شکاف سیاسی –اقتصادی بین اروپا و آمریکا، فرصت بی نظیری برای ایران در راستای جلب همکاری کشورهای اروپایی، می تواند شکل بگیرد که اگر این فرصت آمیخته با یک دیپلماسی فعال و رفتار های «غیر تحریک کننده» باشد، می تواند تامین کننده منافع ملی ایران باشد.

به طور کلی، روی کار آمدن مکرون با اولویت نگاه اقتصادی به سیاست خارجی، می تواند فرصتی برای ایران جهت توسعه روابط اقتصادی خود با فرانسه فراهم آورد. فرانسه یک نگاه بلند مدت در رابطه با ایران پسا برجام دارد. تاسیس دفتر تجاری فرانسه در تهران به منظور گسترش روابط تجاری و ترغیب شرکت های فرانسوی برای سرمایه گذاری در تهران، به خوبی گویای این مساله است.

 بخش های نفتی، پتروشیمی، هواپیمایی، کشاورزی و نیروگاهی از مهمترین ظرفیت های این همکاری ها است. آمار های رسمی نیز نشان می دهد که حجم روابط تجاری ایران با فرانسه دارای رشد تصاعدی بوده است به طوریکه از ۵۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ به ۳.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ رسید. 

 همچنانکه مکرون در پاسخ بن سلمان که درخواست کرده بود فرانسه روابط خود را با ایران کاهش دهد، به طور راسخ گفت : «با فرانسه در مورد این مسائل صحبت نکن». این نشان دهنده این است که ایران هرچند به قول مکرون متحد فرانسه محسوب نمی شود اما می تواند شریک تجاری خوبی برای این کشور در خاورمیانه باشد. این امر نیازمند این است که فرانسه نوعی توازن در سیاست های منطقه ای خود در خاور میانه بویژه نسبت به خواست های کشورهای عربی منطقه از یک سو و ایران از سوی دیگر ایجاد نماید و بتواند از مزیت های هر دو طرف در جهت بهبود أوضاع اقتصادی خود استفاده نماید.

در هر صورت چشم انداز روابط ایران با فرانسه بستگی به موضع ایالات متحده در ر ابطه با برجام دارد. یعنی تداوم و گسترش همکاری های اقتصادی ایران با این کشوربا خروج آمریکا امکان پذیر نخواهد بود. چراکه خروج امریکا منجر به بازگشت تحریم های بین الملی این کشور علیه ایران خواهد شد و این به طور طبیعی مانع از حضور و سرمایه گذاری بانک ها و شرکت های اروپایی در ایران خواهد شد. عملا اروپایی ها توانایی حفظ برجام بدون آمریکا را نخواهند داشت. لذا، خروج امریکا به معنای بی اثر شدن و یا نقض برجام و تقلیل شدید همکاری های اقتصادی ایران با فرانسه و سایر کشورهای اروپایی خواهد شد.

واژگان كليدي: فرصتها ، تهديدها ، چالشها و روابط  فرانسه با ايران ، چشم انداز سیاست خارجي فرانسه

مطالب مرتبط